دشمن شناسی شرعی و حمایت صحیح

دشمن شناسی شرعی و حمایت صحیح

در این علم دشمن شناسی و درجه بندی دشمنان اگه کسی بیاید و از پیروزی یک مجوس شبه اهل کتاب که دشمن شماره 2 ماست  بر علیه یک نصرانی اهل کتاب که دشمن شماره 3 ماست خوشحال بشود در مسیری ضداسلامی حرکت کرده است، حالا چه رسد به اینکه یک مجوس رابر علیه یک نصرانی حمایت هم بکند چه با یک کلمه هم باشد. به همین شیوه در جنگ بین مجوس و سکولاریستها هم باید به پیروزی مجوس خوشحال بود .

 یک مسلمان از دشمن شماره ی 3 در برابر دشمن شماره 2 و از دشمن شماره 3و2 در برابر دشمن شماره یک حمایت می کند نه بلعکس.

در هر صورت باید هر گونه حمایتی به نفع مسلمین تمام بشود نه به نفع دشمنان شماره یک مسلمین.

این طرف مسلمین هستند و آن طرف سکولاریستها و یهود و مرتدین، و باید از هر حمایتی که به نفع این دشمنان شماره یک تمام میشودخودداری بشود. چون آنها هم از هر حمایتی و هر کاری که به نفع ما تمام شود خوداری می کنند و همیشه ضرر ما را می خواهند .

کفار سکولار یا مشرک چند دسته هستند؟

کفار سکولار یا مشرک  چند دسته هستند؟

کفار سکولار به دو دسته ی عمده تقسیم می شوند:

1-       کفار سکولار آشکار (مثل: سکولارهای قریش در زمان رسول الله صلی الله علیه و سلم، یا سکولارهای آمریکا، انگلیس، چین، اتحادیه ی اروپا، ترکیه، حزب کارگران اوجالان، احزاب مختلف دمکرات ها، کومله ها و …) که  قواره و موجودیت جداگانه ی آشکاری دارند و آشکارا دین خود را بیان می کنند و با مخالفین «دین سکولاریسم» در دو قالب جنگ روانی و جنگ گرم می جنگند.

2-       کفار سکولار پنهان داخلی. که در ادبیات قرآنی به منافقین (کفار پنهان داخلی) شناخته شده اند. این دسته در ظاهر خود را شبیه مسلمین می کنند و متناسب با قدرت حکومتی و نظامی مسلمین، عقاید و اهداف واقعی خود را آشکار می کنند. یعنی به هر میزان قدرت مسلمین بیشتر باشد این ها بیشتر در لاک نفاق خود فرو می روند، و هر میزان قدرت مسلمین کمتر باشد ابراز وجود این ها بیشتر می شود. رابطه ای معکوس در این میان، میان قدرت مسلمین و اعلام موجودیت آن ها حاکم است

همه می دانیم که کافر با مشرک فرق دارد . از نگاه شما فرق کافر با مشرک چیه؟

همه می دانیم که کافر با مشرک فرق دارد . از نگاه شما فرق کافر با مشرک چیه؟

این سوال شما مثل این است که بگوئید فرق یک چینی یا کورد یا بلوچ یا فارس و عرب و غیره با انسان چیه؟  یا فرق شافعی و حنفی و جعفری و مالکی با مسلمان چیه؟ یعنی سوال در اساس اشتباه است. انسان بودن عام است و هر کورد و فارس و عرب و تورک و سایر نژادها را در بر می گیرد. مسلمان بودن هم دایره ای است که تمام مذاهب اسلامی حنفی و جعفری و شافعی و غیره را در بر می گیرد. الَّذِينَ كَفَرُوا جِنْسٌ، کافر جنس و عام است با زیر مجموعه هائی،  که در میان انسانها غیر از کفار پنهان داخلی یا منافقین که ما قادر به تشخیص آنها نیستیم تمام کفار 6 گانه ی 1- ٱلَّذِينَ هَادُواْ 2- وَٱلصَّٰبِـِٔينَ 3- وَٱلنَّصَٰرَىٰ 4- وَٱلْمَجُوسَ 5- وَٱلَّذِينَ أَشْرَكُوٓاْ (مشرکین)  6- مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ  را در بر می گیرد.  

این سوال را معمولاً کسانی می پرسند که چینی ها و کوردها و تورکها و یا یکی از نژادها را انسان نمی دانند، یا یکی از مذاهب اسلامی حنفی و جعفری و شافعی و غیره را مسلمان نمی دانند.  یعنی این سوال متعلق به کسانی است که در قدم اول و مرحله ی اول تکفیر نابجای مسلمین قرار گرفته اند و می خواهند به شما بگویند: زمانی که می گویند فلانی مشرک است به این معنی نیست که کافر باشد. یعنی مثل این است که بگوئی ابوجهل و ابولهب و امیة بن خلف و سایر مشرکین مکه هم کافر نبودند.

این سوالات و این شبهات متعلق به نجدیت و نجدیت زده ها از میان فرق و مذاهب مختلف اسلامی است که در بن بست اشتباه خودشان مبنی بر مشرک خواندن مسلمین قرار گرفته اند و حاضر به بازگشت و تصحیح هم نیستند. نمی خواهند بگویند این اصطلاح ترکیبیِ کاملاً غیر شرعیِ «مسلمان مشرک» از اساس اشتباه و ضد اسلامی است و مثل این است بگوئی: مسلمان یهودی یا مسلمان نصرانی یا مسلمان مجوس و صابئی. باید به اینها بگوئیم بس است. تمومش کنید. تا کی قرار است با این اشتباه غلط به جنگ روانی و مسلحانه با مسلمین بپردازید و آبرو و بعد خون و مال مسلمین را برای خود مباح کنید؟

زمانی که می گوئی فلان مسلمان مشرک است در واقع تکفیرش کرده ای . مثل این است که به فلان مسلمان بگوئی شما یهودی هستی. یا مجوس هستی یا نصرانی و صابئی هستی. تمام این الفاظ ترکیبی در واقع تکفیر شخص مسلمان است.

تمام مشرکین کافر هستند، همچنانکه تمام مذاهب اسلامی بیان کرده اند؛ و از نظر حکمی زمانی که می گوئیم فلانی مشرک است به این معنی است که این شخص یکی از کفار 6گانه ی آشکار 1- ٱلَّذِينَ هَادُواْ 2- وَٱلصَّٰبِـِٔينَ 3- وَٱلنَّصَٰرَىٰ 4- وَٱلْمَجُوسَ 5- وَٱلَّذِينَ أَشْرَكُوٓاْ (مشرکین) 6- مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ است.

ادامه خواندن همه می دانیم که کافر با مشرک فرق دارد . از نگاه شما فرق کافر با مشرک چیه؟

دشمنان شماره یک مسلمین و سیاستهای آنها در برابر قانون الله و مومنین

دشمنان شماره یک مسلمین و سیاستهای آنها در برابر قانون الله و مومنین

سکولاریستها با کفار اهل کتاب و شبهه اهل کتاب متفاوت هستند و هریک از اینها قوانین خاص خودشانرا دارند، و همچنین عرض کردیم که مجموعه ی مشرکین یا سکولاریستهاهم یکدست نیستند،  اما همه ی آنها این امر با هم مشترک هستند که قانون نباید قانون شریعت الله باشد.

آنها قبول نمیکنند که قانونگذاری از انسان گرفته بشود و تماما در اختیار الله گذاشته شود، برای همین، روی  مبارزه ی با قوانین شریعت الله با هم متحد بودند، و الان هم با دیکتاتوری خشن، تمامیت خواه، بی رحم و سازمان یافته ی مسلحی که به راه انداخته اند، در مبارزه با قوانین شریعت الله با هم متحد هستند،و با شديدترين وجه ممكن به قلع و قمح هرگونه تحرکی که بخواهد قانون شریعت الله را اجراء کندمشغول  هستند .

الله تعالی در تقسیم بندی که در دشمن شناسي و درجه بندي دشمنان ارائه میدهد اين سکولاریستها را به همراه يهوديان، دشمنان شماره يك مسلمين می شناساند، و نصارا را با دلايلي كه می آورد در درجات پائینتریقرار داده است  و می فرمایند :لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَى (مائده /۸۲) (اي پيغمبر!) خواهي ديد كه دشمن‌ترين مردم براي مؤمنان، يهوديان و مشركانند،(دقت کنید برادران: یهودیان و مشر کانند ) و خواهيد ديد كه مهربان‌ترين مردم براي مؤمنان، كسانيند كه خود را نصرانی مي‌نامند .

در اينجا، یهود و مشركين در رديف دشمن شماره‌ي يك باقي مي‌مانند،  همین مشركين و سکولاریستها در همان دوره مكي هم دشمن شماره يك مسلمين بودند و در دوره مدني و كسب قدرت و حكومت توسط مسلمين هم باز دشمن شماره يك بوده اند، و با تصويب قرآن تا روز قيامت دشمن شماره يك مسلمين باقي می مانند، و تنها موقعیت و میزان قدرت مسلمین و روش برخورد آنهاست كه تعيين مي‌كند هم پيمان باشند يا دشمن جنگي.چون به صورت عموم و کلی و بدون در نظر گرفتن استثنائات تا روز قیامت دیپلماسی و زبان گفتگوی سکولاریستها با مسلمین زبان جنگ و اسلحه ست تا زمانی که مسلمین دست از آن 4 مفهوم و معنی و محتوای دین بکشند که قدرت و حاکمیت، قانون و شریعت، اطاعت پذیری از این قانون و حکومت و در نهایت مجازات و پاداش بر مبنای این قانون و شریعت است که از قانون و شریعت الله منبعث می شود . وَلاَ يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ .

اینها تا زمانی که ما تابع حکومت و قانون و سیستم مجازات و پاداش آنهانشویم و از آنها اطاعت نکنیم با ما خواهند جنگید. زمانی که دست از قدرت حکومت اسلامی و قانون شریعت الله و اطاعت کردن از قانون شریعت الله و مجازات و پاداش دادن بر اساس قانون شریعت الله کشیدیم آنوقت است  که دست از جنگ با ما می کشند . چون ما را چیزی مثل خودشان کردند و تابع حکومت و قانون خودشان کردند و یک اسلام تو خالی برایمان  جا گذاشتند.

به این شیوه الله تعالی، هم دشمنان شماره یک ما را معرفی میکند و هم اینکه بیان می کنند که سکولاریستها که دسته ای از این دشمنان شماره یک ما هستند به صورت مداوم با مسلمین «قتال» می کنند، یعنی جنگ و کشت و کشتار؛ تا کی؟ تا زمانی که مسلمین دست از اون مفاهیم چهارگانه ی دین و محتوای دین بردارند و انار به ظاهر سالمی را در اختیار داشته باشند که محتوایش را خالی کردند. این یکی از همون تفاوتهای اساسی بین دشمنان شماره یک ماست که باید بهآن  توجه و دقت  داشته باشیم.

عرض شد که این سکولاریستهاهم خودشان به چند دسته تقسیم میشوند که ممکن است به خاطر همین اختلافاتشان به نسبت ضرری که برای مسلمین دارند توسط رهبریت و شورای مسلمین درجه بندی بشوند . چون عرض کردیم همین سکولاریستهاهم خودشان ناهمگون و رنگارنگ هستند. در میانشان  کمونیست و دهری هست،که این کمونیست و دهری خودشان به ده ها فرقه بلکه صدها فرقه تقسیم می شوند، در برابر اینها لیبرالها هستند با صدها فرقه و گروه مختلف و متضاد. حالا ممکن است به میزان خطری که می توانند برای مسلمین داشته باشند درجه بندی بشوند و در روش برخورد با آنها اولویت بندی بشود. مثل دیپلماسی رسول الله صلی الله علیه وسلم در ایجاد هم پیمانی با دسته ای از اینها بر علیه دسته ی دیگری از اینها،  که فتح مکه هم نتیجه ی همین دیپلماسی بود .

البته در میان مسلمین کسانی هم هستند که در یک مرحله ای تصمیم  می گیرند که از اسلام به عقب برگردند و مرتد بشوند. این مرتدین هم در ردیف سکولاریستها قرار می گیرند و مشمول حکم آنها میشوند اما با سختگیری بیشتری در مسأله ی توبه و غیره. اینهاهم میرونددر ردیف دشمنهای درجه یک مسلمین

دشمن شناسی شرعی به عنوان اولین آموزش

دشمن شناسی شرعی به عنوان اولین آموزش

این  در جه بندی دشمنان از جانب الله و خالقی صورت گرفته  که بهتر از هر موجودی دشمنان اسلام و مسلمین را می شناسد و می فرماید : وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِأَعْدَائِكُمْ وَكَفَى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللَّهِ نَصِيرًا‏ (نساء/۴۵) ‏ خداوند (از شما) بهتر دشمنانتان را مي‌شناسد، و كافي است كه خدا سرپرست (و نگهدارتان) باشد، و كافي است كه خدا ياور (و مددكارتان) باشد. اگر ما الله را و قانون الله را رها کنیم چه کسی می تواند این گونه دشمنان ما را با این دقت برای ما دسته بندی کند و ما را سر پرستی بکند در چگونگی برخورد با آنان؟ «وَكَفَى بِاللَّهِ وَلِيًّا وَكَفَى بِاللَّهِ نَصِيرًا‏»، بله دشمنان ما را تعیین کرده؛ ما هم اگر در این مسیر حرکت کنیم یاری گر ما هم خواهد بود .ان شاء الله

این دشمن شناسی شرعی و درجه بندی دشمنان یکی از همان موارد اساسی و مهمی است که مسلمین صدر اسلام قبل از سایر احکامی که بعدها نازل می شود یادش گرفته بودند و به آن عمل می کردند، اما مسلمین کنونی ما با آنکه ممکن است صدها حکم و سنت دیگر را بلد باشند اما نسبت به این امر مهم  جاهلند و مرتکب اعمال و موضع گیریهائی می شوند که ربطی به واکنش یک مسلمان آگاه ندارد.

دشمن شماره یک مسلمین

دشمن شماره یک مسلمین

مشرکین و سکولاریستها از زمان اولین پیامبر دشمن شماره یک شریعت الله بوده اند، و از زمان قریش تا کنون و تا روز قیامت علاوه بر آنکه از پیروزی اهل قبله نگران می شوند بلکه از پیروزی هر کسی که از نظر موده به اهل قبله هم نزدیک باشد باز نگران می شوند، و پیروزی هر کسی بر اینها راپیروزی خودشان می دانند و پیروزی هر کسی بر اهل قبله را پیروزی خودشان می دانند  و احساس خوشحالی می کنند .

یعنی سکولاریستها اگه یک یهودی بر یک مسلمان پیروز بشود احساس خوشحالی می کنند و حتی اگه هم بتوانند به آنها کمک هم می کنند. چرا؟ چون یهود را به خودشان نزدیکتر می بینند. اگر باز یک مجوس بر یک نصرانی پیروز بشود باز خوشحال می شوند و اگر از دستشان هم ساخته باشد به مجوس در پیروزی بر نصارا کمک می کنند؟ چرا؟ چون مجوس به آنها نزدیکتر هستند، اگر بین یک نصرانی با یک فرقه ی اهل بدعت اسلامی هم جنگ بشود باز از نصرانی حمایت می کنند و اگر بین یک فرقه ی اسلامی اهل بدعت با یک فرقه ی اسلامی پاکتری جنگ بشود باز از همان فرقه ی اهل بدعت حمایت می کنند. دقت کردید چه طور شد؟ سکولاریستها اگر میان کسی که به اهل توحید نزدیک است با کسی که یک کمی از اهل توحید دورتر است جنگی و اختلافی پیش بیاید از آن کسی حمایت می کنند که از توحید دور تراست و به شکست آن کسیی که به توحید نزدیکتراست رضایت دارند .

مسلمین برعکس این را می خواهند، مسلمین می خواهند آن کسی که به آنها نزدیکتر است بر آن کسی که از آنها دورتر است پیروز بشود هرچند که هر دو را کافر هم می داند، اما از پیروزی کافری که به او نزدیکتراست خوشحال می شود و این را پیروزی خودش بر دشمن دورتر می داند، تا می رسد به دشمن اصلی که همان سکولاریستها ومرتدین و یهود بودند .

در جنگ بین مرتدین هم زبانت با شریعتهای آسمانی و مسلمین در کجا ایستاده ای؟

در جنگ بین مرتدین هم زبانت با شریعتهای آسمانی و مسلمین در کجا ایستاده ای؟

خوب، حالا زمانی که شخص یا گروهی از میان مسلمین تبدیل می شوند به مرتد، مثلا تبدیل می شوند به کومله ها یا دموکراتها یا مریدان اوجالان مسیلمه ی کذاب فعلی کوردها یا هر چیز دیگری، اینها خودشان را جزء دشمنان شماره یک مسلمین قرار داده اند، حالا اگر بین این سکولاریستهای مرتد یا سایر مرتدین با نصرانیها یا مجوس یا صابئین جنگی رخ بدهد ما باید به پیروزی کدام یکی خوشحال باشیم؟

اینجاست که نشان می دهد ایمان و ولاء و براء شما برچه اساسی است؟ براساس قانون شریعت الله است یا بر اساس طاغوتها ویا معیار های دیگری؟ زمانی که بین این مرتدین کومله ها ودموکراتها یا هر چه که باشندبا یک نصرانی یا مجوس جنگی رخ دهد به پیروزی کدام خوشحال می شویم؟هر چند که این مرتدین از هم زبانها و اقوام باشند و آن نصرانی از یک نژاد یا قاره ی دیگری باشد. مشخص است که ما به پیروزی یک نصرانی بر مرتدین کومله یا دموکرات یا پارتی و یکیتی و حزب مزدوران اوجالان و غیره خوشحال می شویم و اگراز دستمان هم ساخته باشد به این نصرانیها کمک می کنیم. این رضایت و حمایت قلبی یا زبانی یا عملی ما از نصرانیها بر علیه مرتدین عمل به دین است، و عمل به دین هم یعنی عبادت. این کفر به طاغوت است، این تنظیم کردن ولاء وبراء بر اساس چیزی است که الله خواسته و براساس شریعت الله است نه بر اساس سایر اله ها و طاغوتهایی که در درس طاغوت به آنها اشاره کردیم .

دشمن شناسی شرعی صحت ایمان ما را نشان می دهد

دشمن شناسی شرعی صحت ایمان ما را نشان می دهد

ما از یک نصرانی یا مجوس یا صابئی بر علیه دشمنان شماره یکمان چون یهود و سکولاریستها و مرتدین حمایت می کنیم و این را یک وظیفه می دانیم، بخشی از عقیده ما است، ما از اینها حمایت می کنیم چه رسد به اینکه از یکی از فرق اسلامی و حتی فرق اهل بدعت چون خوارج و جهمیه و روافض و غیره باشد که از اینها در برابر همه ی کفار آشکار دفاع و حمایت می کنیم، و حمایت از مذاهب اسلامی چون حنفی و مالکی و شیعه و شافعی و حنبلی و سلفی و ظاهری و غیره  در برابر تمام  کفار آشکار و مذاهب اهل بدعت سابق را یک واجب و تکلیف شرعی می دانیم.  مخلصین له الدین یعنی همین، دینتان را خالص کنید برای الله؛ صحت گفتار شما در« ان صلاتی و نسکی و محیا ومماتی لله رب العالمین» در چنین جاهائی خودش را نشان می دهد، این یکی از آن مواردی است که شما با آن مورد آزمایش قرار می گیرید.

مشرکین یا احزاب یا سکولاریستها چه کسانی هستند؟

مشرکین یا احزاب یا سکولاریستها چه کسانی هستند؟

دین ساخته شده توسط بشر در ادبیات قرآنی تنها با لفظ «مشرکین» نام گذاری شده، یعنی هر جا کلمه ی «مشرکین» و «الذین اشرکوا» به تنهایی در قرآن به کار رفته منظور کفار اهل کتاب یا شبه اهل کتاب نیستند، بلکه در میان فقها به «مشرکین» شناخته شده اند[1].

«مشرکین» در واقع كسانی بودند كه افكار، تصورات و انديشه‌های خود در مورد بشريت و جهان اطراف را، معيار قانون گذاری و تنظيم روابط خود با ديگران و محيط اطراف و ماوراءالطبيعه می‌دانستند، و از هيچ يك از قوانين و احكام الهی تبعيت و پيروی نمي‌كردند؛ و جهت حفظ منافع و طبقه‌ی مادی و معنوی خود، حتی از پذيرش احکام و برنامه های شریعت های آسمانی كه انديشه‌های بشری زيادی در آن ها رسوخ كرده بود و تقريباً قالب تحريفی به خود گرفته و بيشتر به انديشه‌های بشری شباهت داشت تا كلام و پيام الهی، از آن هم خودداري می کردند.


[1]بعضی از فقها از عبارت مشرکین غیر اهل کتاب استفاده کرده اند که در برابر این اصطلاح مشرکین اهل کتاب هم به کار رفته که سازگاری با منابع اصلی شرعی ندارد.هر چند که امثال ما هم مدتها در این اشتباه رایج افتاده بودیم اما جامعه ی کفار اهل کتاب یا شبهه اهل کتاب جوامعی متمایز از جامعه ی کفار «مشرک» و مشرکین بوده و هست.