پروسه ی اجتناب ناپذیر«اتحاد» اسلامی، دوران گذار از تفرق کنونی به «وحدت» اسلامی (3)
( 2 –قسمت)
باز تکرار می کنم که پذیرش وجود یک عقیده یا شخص یا جماعت یا جامعه ای با هویت عقیدتی متمایز و مخالف به معنی قبول داشتن عقاید و باورها و هویت عقیدتی آنها نیست، بلکه می پذیریم که چنین چیزی هست و با ما در مواردی مخالف است، اما همیشه نقاط مورد اختلاف و جدائی تحت الشعاع موارد مورد توافق و اشتراک قرار می گیرند.
شخصی نصرانی یا یهودی یا مجوس و صابئی یا مشرک یا حتی شخصی از دارودسته ی منافقین، دارای عقاید و هویتی متفاوتِ از هویت مومنین است و می خواهد بگوید من طبق پیمانی که بسته ام حق حیات و زندگی بر اساس عقاید خودم را دارم، هر چند که مخالف عقاید و هویت اسلامی شما باشد.
شما نمی توانید به بهانه ی مخالفت با قوانین اسلامی یا توهین به الله و ملائکه و شرکیات مختلفی که در عقاید کفار وجود دارد از آنها بخواهید که دست از فلان اصل اعتقادی یا رفتاری خودشان بکشند و از جزئی از عقاید و باورهایشان صرف نظر کنند و شخص در گفتن حقایق و آنچه که هست دچار خودسانسوری شود.
اگر بر عقاید این اشخاص فشار و تهدیدی باشد و یا اینکه موجوديت طرف مقابل انکار و نفی شود اینها با شدت و تعصب بیشتری بر این مسائل خاص خودشان پافشاری می کنند و حفظ این باورهای غلط برای آنها هدف می شود، در حالی که در جامعه ی اسلامی هدف آماده کردن زمینه برای بیانِ صریح و پذیرشِ بدون تردید حق در فضائی آزاد و اسلامی است.
اتحادی که بین رسول الله صلی الله علیه وسلم با یهودی های مدینه و نصرانی های نجران و مشرکین بنی خزاعه و بنی ضمره و مجوس بحرین و الأحساء و حتی با دارودسته ی منافقین داخلی بسته می شود به معنی دست کشیدن از اعتقادات مورد اختلاف نیست و کسی هم انتظار این را ندارد که از میان اسلام یا نصرانیت و یهودیت و مجوس و غیره یکی انتخب شود و بقیه کنار زده شوند و یا اینکه مثل یاسای مغولها از مشترکات همه ی آنها یک مذهب جدیدی ساخته شود و موارد مورد اختلاف کنار گذاشته شود.
در اینجا واضح است که «وحدت»ی با کفار آشکار یا دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها صورت نمی گیرد، و اصلاً بحث «وحدت» مطرح نمی شود. بلکه منظور این است که ضمن قبول وجود اختلافات، همگی جهت اثبات عقاید خود در محیطی آرام و دارای امنیت کامل، هم سو و هم جهت، دانش خودمان را مبادله کنیم و به پیش برونیم تا حق طلبان به نتیجه ای مطلوب برسند. در اینجا «اتحاد» و حرکت در جبهه ای واحد هیچ منافاتی با بیان حقایق و عقاید مختلف و مقایسه ی عقاید ندارد، چون خود قرآن تمام این کفر گوئی ها و شرکیات را به همراه حقایق را بیان کرده و مقایسه ها را نیز انجام داده است و حالا مانده ما صادقانه و مودبانه و منصفانه این آیات و احادیث را همچون کارگاهی آموزشی به صورت عینی و عملی در جامعه پیاده کنیم.
(ادامه دارد……)