دارلاسلام و دارالکفر در احادیث و قول اصحاب

دارلاسلام و دارالکفر در احادیث و قول اصحاب

(5-قسمت)

عبد الله بن عمر می گوید که رسول الله صلی الله علیه وسلم از اینکه با قرآن به سرزمین دشمن وارد شوی نهی کرده است : “أنَّ رَسولَ اللَّهِ صَلَّى اللهُ عليه وسلَّمَ نَهَى أنْ يُسَافَرَ بالقُرْآنِ إلى أرْضِ العَدُوِّ. “.[1]

در داستان ام المومنین عایشه رضی الله عنها در مورد جاریه ی مهاجری که مورد اتهام قرار گرفته بود آمده است: وَيَوْمَ الْوِشَاحِ مِنْ أَعَاجِيبِ رَبِّنَا …. أَلاَ إِنَّهُ مِنْ بَلْدَةِ الْكُفْرِ أَنْجَانِى[2]روز گم شدن آن زيور قرمز، از شگفتیهای پروردگار ما بود. ولي شکر كه مرا از ديار كفر، نجات داد.  بَلْدَةِ الْكُفْرِهمان دار الكفر است چنانچه ابن حجر در شرحش آورده است که : و در آن فضل هجرت از دارالکفر وجود دارد.[3]

همچنانکه دیدیم در این سخنان اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم باز می بینیم که اسم «دار الهجرة » و «دار السنَّة » و «دارالإسلام » و  «دار الفاسقين» و «دار الشرك» و « دارةِ الكفر » و «أرض العدو» و «بـَلـدة ِ الكفر»  آمده است و این نام گذاری ها از زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم  و صحابه وجود داشته است، و نمی توان گفت این تقسیمات ساخته و پرداخته ی اجتهاد امامان مذاهب معروف به اهل سنت یا حتی شیعیان 12 امامی و زیدی ها و خوارج و ظاهری ها و… بوده است.

نکته ای به ذهنم رسید که برای عده ای جای سوال شده است که: چرا مسلمین در میان این چند اصطلاح همگی دو اصطلاح «دارالکفر» و«دارالاسلام» را انتخاب کرده اند؟ الله تعالی می فرماید: وَإِن نَّکَثُواْ أَیْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُواْ فِی دِینِکُمْ فَقَاتِلُواْ أَئِمَّةَ الْکُفْرِ إِنَّهُمْ لاَ أَیْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ یَنتَهُونَ ‏(توبه/12) و اگر پیمانهائی که بسته‌اند را شکستند ، و دین شما را مورد طعن قرار دادند، با امامان و سردستگان کفر بجنگید، چرا که پیمانهای ایشان کمترین ارزشی ندارد . شاید دست بردارند.‏

در اینجا الله تعالی نفرموده «رهبران کفار» بلکه فرموده رهبران «کفر» «أَئِمَّةَ الْکُفْرِ»، و در اینجا الله تعالی «الْکُفْرِ» را در برابر آخرین پیامش یعنی«اسلام» قرار داده است. مسلمین هم برای نامگذاری سرزمین تحت حاکمیت «الْکُفْرِ» که توسط چنین رهبران کافری اداره می شود «دارالکفر»را از میان آنهمه عنوانی که در کلام الله و رسولش و صحابه وجود دارد انتخاب کرده اند؛و از میان آنهمه اصطلاحی که در مورد سرزمین تحت حاکمیت «اسلام» به کار رفته مفهوم «دارالاسلام»را انتخاب کرده اند،هر چند در مواردی دیدیم که هم «دَارِ اَلْمُهَاجِرِينَ» آمده هم  «دَارِ الْمُسْلِمِينَ»  و هم «دارَ الْفاسِقينَ»و هم  « دَارَ السُّنَّةِ» وغیره آمده اما کلمه ی «اسلام» می تواند تنوع در وصف سرزمین مسلمین و هر آنچه در توصیف سرزمین متعلق به آخرین شریعت الله تعالی است را در خودش جای دهد، و کلمه ی «کفر» هم باز به دلیل وسعتی که دارد می تواند توصیفاتی که در مورد سرزمین کفار آمده است را در خود جای دهد.

(ادامه دارد…..)


[1]امام بخاري رحمه الله تحت (باب كراهية السفر بالمصاحف إلى أرض العدو) 2990 وامام مسلم  تحت (باب النهي أن يسافر بالمصحف إلى أرض الكفار إذا خيف وقوعه بأيديهم)

[2]بخاري (حديث 439)

[3](فتح الباري) 1/ 535.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *