حزب، حزب سالاری و احزاب در دارالاسلام و دارالکفر (1) (قسمت 22)
(7-قسمت)
بله، همینکه اسم «شورا» و «اولی الامر» و «امت واحد» و حرکت در مسیر «اجماع واحد» و «جماعت واحد» مسلمین و «الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» را آوردی یعنی وجود یک نظام منسجم حکومتی در دارالاسلام که وظایف و مسوولیت فرد در زندگى حکومتی و اجرائی جامعه را مشخص کرده و علاوه بر آن خط بطلانی بر حزبگرائی و تحزب کشیده است.
پس در یک حاکمیت اسلامی و دارالاسلام که دین اسلام تکمیل شده و علم به تمام احکام و ابزارهای مهمی چون شورا و حلفهای مختلف وجود دارد چیزی به نام حزب گرائی مطلقا وجود ندارد. و چنانچه عرض شد حزب گرائی از مشخصه های بارز مشرکین و سکولاریستها است که تابع هوا و هوسهای مختلف خود هستند و مرجعیتی غیر از خواهشهای نفسانی مختلف خودشان ندارند، به همین دلیل الله تعالی به مومنین سفارش و امر می کند که مثل مشرکین یا سکولاریستها اهل تفرق و حزب سازی نباشند و…
البته کلمه ی «احزاب» در «قرآن» هم تنها برای مشرکین در طول تاریخ به کار رفته است. الله تعالی در مورد سکولاریستها و تاریخچه ی «احزاب» آیاتی را آورده که به بخشی از این آیات اشاره می کنیم : – کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَفِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتَادِ (ص/12) قبل از اینان (که مشرکان معاصرند) نیز قوم نوح و عاد و فرعون که دارای بناهائی بلند و استوار همچون کوه بودهاند ( آیات و پیغمبران ما را ) تکذیب کردهاند؛ وَثَمُودُ وَقَوْمُ لُوطٍ وَأَصْحَابُ الأَیْکَةِ أُوْلَئِکَ الْأَحْزَابُ (ص/13) و قوم ثمود و لوط و صاحبان باغهای فراوان سر در هم کشیده[قوم شعیب]. اینان همان احزاب هستند. إِن کُلٌّ إِلَّا کَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ (ص/14) هر یک از این احزاب، پیغمبران را تکذیب کرده و عذاب من گریبانگیرشان گشته است.
– کَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِن بَعْدِهِمْ، پیش از اینان (که مشرکان معاصرند) قوم نوح و احزابی ( همچون عاد و ثمود و لوط ) که بعد از ایشان بودهاند (پیغمبران خدا را) تکذیب کردهاند، وَهَمَّتْ کُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِیَأْخُذُوهُ، و همه امتها خواستهاند که در حق پیغمبر خود توطئه کنند تا او را بگیرند، وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِیُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ، و به ناحق جدال و نزاع ورزیدهاند، تا به وسیله باطل حق را نابود و برطرف کنند، فَأَخَذْتُهُمْ فَکَیْفَ کَانَ عِقَابِ (غافر/5) ولی من ایشان را گرفتار ساختهام . آیا عقاب من نسبت بدیشان چگونه است؟
– وَقَالَ الَّذِی آمَنَ یَا قَوْمِ إِنِّی أَخَافُ عَلَیْکُم مِّثْلَ یَوْمِ الْأَحْزَابِ (غافر/30) آن مرد با ایمان گفت: ای قوم من ! میترسم همان بلائی به شما برسد که در روزگاران گذشته به احزاب رسیده است. مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِینَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْماً لِّلْعِبَادِ (غافر/31) از سزای عادتی همچون عادت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آنان بودهاند. خداوند نمیخواهد به بندگان ستم کند.
– إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَرَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِیمٌ (زخرف/64)
(عیسی گفت: )به طور قطع خداوند پروردگار من و پروردگار شما است ، پس او را پرستش کنید، راه راست این است . فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَیْنِهِمْ فَوَیْلٌ لِّلَّذِینَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ یَوْمٍ أَلِیمٍ (زخرف/65) احزاب در میان خود به اختلاف پرداختند. وای بر کسانی که ستم کردند! چه عذاب دردناکی در روز قیامت گریبانگیرشان میگردد !
(ادامه دارد……)