حزب، حزب سالاری و احزاب در دارالاسلام و دارالکفر (1) (قسمت 22)
(8-قسمت)
و جالب است بدانیم که الله تعالی در سوره ی مکی «ص» سکولاریستهای مکه را هم دنباله روان همان «احزاب» شکست خورده قبلی می داند و می فرماید: جُندٌ مَّا هُنَالِکَ مَهْزُومٌ مِّنَ الْأَحْزَابِ (ص/11) اینان که اینجا (در شهر مکّه) هستند، سپاه ناچیز و گروهکی شکست خوردهای از احزاب هستند.
در مورد آخرین شریعت الله تعالی نیز در قرآن می خوانیم : أَفَمَن کَانَ عَلَى بَیِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَیَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ کِتَابُ مُوسَى إَمَاماً وَرَحْمَةً أُوْلَئِکَ یُؤْمِنُونَ بِهِ، آیا کسی که دلیل و برهان روشنی از سوی پروردگار خود دارد و گواهی از جانب خدا (به نام قرآن) به دنْبال آن میآید و قبل از قرآن کتاب موسی که رهبر و رحمت بوده است. آنان بیگمان به قرآن ایمان میآورند، وَمَن یَکْفُرْ بِهِ مِنَ الأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ، هرکس از احزاب به قرآن ایمان نیاورد، میعادگاه او آتش است، فَلاَ تَکُ فِی مِرْیَةٍ مِّنْهُ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لاَ یُؤْمِنُونَ (هود/17) درباره قرآن شکّ و گمانی به خود راه مده . قرآن حق است و از سوی پروردگارت آمده است ، ولی بیشتر مردم ایمان نمیآورند .
– یَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ یَذْهَبُوا، آنان ( دارودسته ی منافقین از شدّت خوف و هراس هنوز) گمان میکنند لشکریان احزاب نرفتهاند، وَإِن یَأْتِ الْأَحْزَابُ یَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُم بَادُونَ فِی الْأَعْرَابِ یَسْأَلُونَ عَنْ أَنبَائِکُمْ، و اگر احزاب بار دیگر برگردند، ایشان دوست میدارند در میان اعراب، صحرانشین شوند (و بدین اکتفاء میکنند که) اخبار شما را جویا شوند، وَلَوْ کَانُوا فِیکُم مَّا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِیلاً (احزاب/20) اگر آنان در میان شما میماندند، جز مقدار کم و ناچیزی نمیجنگیدند.
– وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ، هنگامی که مؤمنان احزاب را (در جنگ خندق) دیدند، قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِیمَاناً وَتَسْلِیماً (احزاب/22) گفتند: این همان چیزی است که خدا و پیغمبرش به ما وعده فرموده بودند. و خدا و پیغمبرش راست فرمودهاند. و جز بر ایمان و تسلیم ایشان نمیافزاید. آیا مومنین در جنگ خندق رو در روی خود غیر از «احزاب» سکولار و مشرک کسانی را دیدند؟ نه. همه جزو سکولاریستها بودند و الله تعالی برای این سکولاریستهای قریش و غطفان و غیره از کلمه ی «احزاب» استفاده می کند؛ در این صورت زمانی که مساله ی برائت مطرح می شود: أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ۙ وَرَسُولُهُ (توبه/3) در واقع از سکولاریستها یا احزاب یا مشرکین اعلام برائت و بیزاری شده است و فرقی ندارد بگوئیم برائت از سکولاریستها یا مشرکین یا برائت از احزاب. چه بگوئیم احزاب چه مشرکین چه سکولاریستها هر سه یک مفهوم را می رسانند.
اما دارودسته ی منافقین و جاهلین میان مسلمین می گویند در میان مسلمین هم می توان «احزاب» تشکیل داد و مسلمین می توانند«احزاب» مختلفی داشته باشند.!! و برای مسلمین می توان از لفظ «احزاب» استفاده کرد و…. از اینها و تمام مومنین باید این سوال الله تعالی را پرسید که می فرماید: «قُل أَأَنتُم أعلَمُ أَمِ اللَّهُ» (بقره/ 140) بگو: آیا شما بهتر میدانید یا خدا؟
(ادامه دارد…….)