درس های مقدماتی/ درس سوم: شناخت طاغوت، اولین قدم در ورود به اسلام
(4-قسمت)
الله تعالی مراجعه ی سکولار زده ها (دارودسته ی منافقین) به کفار یهودی تا اینکه به جای قانون شریعت الله بین آنها حکم شود را مراجعه به طاغوت معرفی می کند و می فرماید: أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ یَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ یُرِیدُونَ أَن یَتَحَاکَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن یَکْفُرُواْ بِهِ وَیُرِیدُ الشَّیْطَانُ أَن یُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِیداً (نساء/60) (ای پیغمبر !) آیا تعجّب نمیکنی از کسانی که میگویند که آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند ( ولی با این و جود) میخواهند داوری را به پیش طاغوت ببرند (و حکم او را به جای حکم خدا بپذیرند؟!) و حال آن که بدیشان فرمان داده شده است که به طاغوت کفر کنند. و شیطان میخواهد که ایشان را بسی گمراه کند.
پس کفربه طاغوت یعنی کفر به کفار. به همین سادگی. زمانی که می گوئی من شیطان و یهودی ها و نصرانی ها و صابئین و زرتشتی ها و سکولاریستها را قبول ندارم و عملِ: كَفَرْنَا بِكُمْ (ممتحنه/4) را با بی باور شدن و كفر به این کفار به جا می آوری و این کفار رد می شوند و زیر پا گذاشته می شوند و یا به اصطلاح به آن ها کفر می شود، به صورت خودکار به عقاید آنها نیز بی باور می شوی و تمام آنچیزهائی که به عنوان «جبت» تولید کرده و تبدیل به «إله» کرده اند را نیز رد می کنی و این یعنی نصف «لا اله- الا الله» است، و هر كسی كه بخواهد مسلمان شود اما نسبت به طاغوت بی باور نباشد و این کفار و عقایدشان در مورد«جبت» ها و «إله»ها را رها نکند باز غیر مسلمان است و وارد دايره ی اسلام نشده است.
اما طاغوت نیز مثل صلاة، جهاد، حج، زکات، مشرک و مشرکین، حدیث، سنت، رهن، وصیت و غیره دارای یک معنی لغوی نیز هست و عده ای از بزرگواران اهل علم از لحاظ لغوی آنرا به کار برده اند که در معنایی غیر از معنا و مفهوم و اصطلاح شرعی به کار می رود. عدم دقت در این زمینه باعث اشتباه واضحی در برداشت، گفتار وعمل بسیاری از عزیزان شده است که گاه سر از تکفیر نابجای اهل قبله درآورده است و لازم می دانم توضیحاتی در این زمینه ارائه دهم.
طاغوت، مصدر است اما معنی فاعلی دارد؛ یعنی طاغی. این کلمه، هشت باردر قرآن آمده و مراد از آن کفاری هستند که از حد و مرزی که الله برای مخلوقات تعیین کرده تجاوز کرده اند. طاغوت، صیغه ی مبالغه از ماده ی طغیان به معنی تعدی و تجاوز از حد و مرز است، و از لحاظ لغوی به هر چیزی که از حد و مرزی که برایش تعیین شده فراتر برود می گویند طغیان کرده است نه اینکه طاغوت شده باشد، یا مثل کسی که دچار شرک شده گفته می شود شرک کرده نه اینکه مشرک شده باشد، همچنانکه الله تعالی به اهل کتاب می فرماید: سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ (توبه/31)
رودخانه که از حد معمول خود فراترمی رود می گویند طغیان کرده، و انسان که مخلوق است و باید در حد مخلوق بودن باقی بماند می خواهد ادای کار خالق را در بیاورد و می خواهد کار خالق را انجام دهد و از حد خودش فراتر می رود، این هم طغیان کرده است؛ اما هر طغیانی توسط انسانها باعث نمی شود شخص از لحاظ شرعی لقب طاغوت بگیرد همچنانکه دارا بودن بعضی از صفات منافقین هم باعث نمی شود که به شخص مسلمان گفته شود منافق یا ارتکاب شرک در اشخاص باعث نمی شود از لحاظ شرعی به آنها گفت مشرک، چون اولاً مشرکین یا احزاب یا سکولاریستها گروه جداگانه و مشخصی از کفار هستند و ثانیاً در تمام این موارد باید در مورد مسلمین ظوابط تکفیر رعایت شوند و شخص از «4فیلتر» اصلیِ 1- اثبات جرم2- تأئید جرم توسط الله و رسولش صلی الله علیه وسلم 3- شروط تکفیر 4- موانع تکفیرعبور داده شود و چنانچه بدون داشتن عذر معتبر شرعی و بدون کوچکترین شک و شبهه ای و با یقین فاسد تشخیص داده شد آنوقت می توان به او گفت: مرتد. که یکی از انواع طاغوتهاست.
(ادامه دارد……)