درس های مقدماتی/ درس سوم: شناخت طاغوت، اولین قدم در ورود به اسلام
(14-قسمت)
نمونه ی عینی این قانون و سنت الله را در دو عموی رسول الله صلی الله علیه وسلم می بینیم؛ حمزه سیدالشهداء و ابولهبِ نفرین شده در قرآن و منفور نزد تمام مؤمنین وبندگان الله در همین دنیا تا روز قیامت، که در همین دنیا وعده ی آتش جهنم هم به او داده می شود.
نسب هر دو عموی رسول الله صلی الله علیه وسلم یکی است، اما حمزه کفر به طاغوت می کند و به قانون شریعت الله ایمان می آورد اما، ابولهب به طاغوت ایمان می آورد و به قانون شریعت الله کافر می شود. نسب ابولهب عموی پیامبر صلی الله علیه وسلم او را به جائی نرساند و نجاتش نداد بلکه خوار و ذلیلش نمود اما، کفر به طاغوت و ایمان به الله به کسانی چون سلمان فارسی رضی الله عنه و جابان الکُردی رضی الله عنه و ابوبصیر الکوردی رضی الله عنه عزت و شرافت داد؛ حتی سلمان فارسی را جزء اهل بیت پیامبر صلی الله علیه وسلم قرار داد.
سکولاریستهای قومیت گرا و نژادپرست اطراف ما به نیاکان خوب خود، چون سلمان فارسی یا جابان الکُردی یا صلاح الدین ایوبی یا صالحان قوم خود افتخار نکرده و نمی کنند. حتی اسمی هم از پدر یا پدربزرگ صالح خود هم نمی آورند. آیا دیده اید اسمی از پدربزرگ خود بیاورند حتی اگر انسان صالحی بوده است؟ نه؛ بلکه، نیاکان این ها کفار مجهولی در تاریخ باستان و آثار به جای مانده ی پر از شک و گمان و غیر یقینی جستجو می شود و قومیتی خیالی تصور میشود که در شیطان پرستان یزیدی و غلات علی اللهی و احزاب مرتد سکولار معاصر خلاصه شده است. این محتوای همان قوم گرائی و نژادپرستی است که طاغوتهای سکولار مرتد محلی به همراه دارودسته ی منافقین (سکولار زده ها) از طریق رسانه های ماهواره ای و کانالهای اجتماعی وارد حلقوم مسلمین کرده اند، و مسلمین را وارد دایره ی ایمان به چنین جبت، بت و الهی کرده اند.
- مورد دیگروطن پرستی و شونیسم است که این هم تبدیل به «جبت» و الهی شده است. سرزمین از نگاه شرعی یا دارالاسلام است: یعنی سرزمینی که بر اساس قانون شریعت الله اداره می شود حال، این شریعت الله یا براساس شوراست و تمام فرق اسلامی در آن دخالت دارند و اجماع واحد مسلمین است یا بر اساس یکی از مذاهب اسلامی، و رهبر چنین سرزمینی هم باید مسلمان باشد؛ یا دارالکفر است: یعنی سرزمینی که بر اساس قانون کفری یکی از کفار5گانه ی 1- الَّذِينَ هَادُوا 2- وَالصَّابِئِينَ 3- وَالنَّصَارَىٰ 4- وَالْمَجُوسَ 5- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/17) اداره می شود.
معیار دارالاسلام و دارالکفر، قانون است. در اینجا مهم نیست که ساکنان دارالاسلام همه مسلمان باشند یا نه. دارالکفر هم همین طور است. مهم قانون اساسی حاکم بر آن جامعه است، نه افراد آن جامعه، و حکم شامل سرزمین می شود نه افراد جامعه. زمانی که می گوییم دارالکفر ترکیه، منظور این نیست که مردم همه کافر هستند، دارالکفر کردستان عراق منظور این نیست که مردم آن کافر هستند بلکه، قانون اساسی آن بر اساس دین سکولاریسم(=مشرکین = احزاب) و کفر بنا شده است.
حالا، شما وطنت را با تمرکز بر نژادی که از آلت تناسلی پدرت بهت رسیده به عنوان يك نقاب بر چهره می زنی و احزاب سكولار و دین فروشانی که با سکولاریست ها هستند و دین سکولاریسم را كه در پشت اين نقاب خود مخفی نموده اند ناديده بگيری، و ولاء خود را به گونه ای به اين وطن آلوده می بخشی كه حاضر می شوی جان و مال و ناموس خود را قربانش کنی، حتی دین اسلام و قرآن و سنت صحیح را در راهش می دهی، آن را مقدس می دانی تا آنجا كه عده ای از همین افراطی ها به نام وطن قسم می خورند. مثلاً می گویند به کردستان قسم، یا به خاک فلان جا قسم. بدون توجه به حق و باطل، اسلام و كفر، قانون شريعت و قانون دین سكولاريسم و… ، از دشمنانش بدت بيايد و از دوستان چنین وطنی خوشت بيايد؛ بدون در نظر گرفتن اسلام و کفر. قانون شریعت الله و قانون کفر و سکولاریسم را در نظر نگیرید از دوستان این وطن خوشت بيايد و از دشمنانش بدت بيايد هر چند كه دوستان این وطن، ملک طاووس (شيطان)، یزیدی ها، آمريكا و يا يكی از حكومت های كافر و جنايتكار منطقه ای يا جهانی باشد.
(ادامه دارد……..)