درس های مقدماتی/ درس سوم: شناخت طاغوت، اولین قدم در ورود به اسلام
(16-قسمت)
- مورد دیگرتبدیل نمودن اولیای الله و صالحین به جبت و «إله» می باشد. در حالی که این ها از چنین «إله» سازی بی خبر بوده و راضی به آن نیستند. مثل عيسی بن مريم و ساير پيامبران عليهم السلام و بسياری از عابدين و اوليای صالح الله. این ها به چنین «إله» سازی راضی نیستند و در روز قیامت هم از چنین کسانی برائت می کنند. اما کسانی در همین دنیا آن ها را تبدیل به خدا و اله کرده اند.
- حزب و مرامنامه ی حزبی که توسط عده ای تبدیل به اله و خدای دروغین شده است اینهم یکی از «إله»های نوظهور سرزمینهای اسلامی است، حزبی كه به جای الله، شريعت و قانون و برنامه ای ويژه، آن هم بر خلاف قانون شریعت الله، برای خودش نوشته و مردم را به سوی حزب و مرام نامه ی خود دعوت می كنند. مردمانی هم كه اين بخش از قوانينش را به جای قوانین الله پذيرفته اند، به همان اندازه از قوانين الله خودشان را دور کرده اند، و بدون توجه به قانون شريعت الله بنده و عبد حزب و مرامنامه ی حزبی شده اند و در راه حزب و قوانين كفری و سکولاریستی آن نیز حاضر هستند مشكلات زيادی را تحمل کنند و حتی خونشان را در راه حزب هم بدهند.
برای ما عادی شده که خیلی از اطرافیان ما به خاطر فلان حزب سکولار از ما، از خواهر و برادرشان و قوم و خویش خودشان هم می گذرند، فرد از الله و قرآن و سنت صحیح و رسول الله صلی الله علیه وسلم و آنهمه ائمه و بزرگان صالح و اهل فقه به نفع یکی از احزاب دین سکولاریسم می گذرد پس گذشت از ما عادیست.
همچنان كه آشكار است، شب و روز هم حزب شان را ذكر می كنند و با مخالفين حزب شان هم مخالفت و دشمنی می کنند. مگر ما جنگهای بین سکولاریستهای کافر و مرتد کومله و دمکرات در همان اوایل انقلاب اسلامی 57 ایران در هورامانات و سایر مناطق را ندیدیم؟ و جنگهای سکولاریست های حزب کارگران اوجالان، یکیتی، بارزانی و … رامگر ندیدیم؟ مگر همین الان طرفداران جاهل و گمراه آن ها را نمی بینیم؟
ولاء و براء آن ها حول محور حزبشان می چرخد، اگر امروز حزبشان از حزب يا حكومتی خوشش آمد، آنها هم خوششان می آید و اگر روز بعد روابط حزب با همان حزب و حكومت بد شد، آنها هم اعلام برائت و بيزاری می کنند، و چنانچه با ديگر هم زبانان يا هم مذهب هایشان ادعای برادری و برابری کنند، تنها در قالب شعار باقی می ماند. برای این ها دوست و دشمن، خوب و بد، اهداف و آرزوها و … را حزب و مرامنامه ی حزبی تعيين می كند، نه الله و قانون الله .حزب برای مشتی انسان گمراه جاهل، به «إله»ی تبدیل شده که عملاً پرستیده می شود و به تعداد احزاب سکولار«إله» وجود دارد و عبادت می شوند.
- مورد مهم دیگری که تبدیل به جبت و«إله» شده اند، باسوادهای دينی هستند كه به عنوان احبار، رهبان، کاهان، شيخ، مولوی، ملا، ماموستا و … در ميان مردم شناخته شده اند. بدين معنی كه چون فلان شيخ يا ملا گفته پس كامل و تمام است. در حالی كه، مسلمان تابع دليل اشخاص است، آن هم با دلايلی از قانون شريعت الله، نه تابع خود اشخاص. اين كه فلانی گفته كه من تابع قرآن و سنتم و ريش درازی دارد، يا پاچه ی شلوارش كوتاه است و سيواك استفاده می كند، يا نزد فلان شيخ درس خوانده و سخنرانی های زيادی دارد، یا در ماهواره ها برنامه دارد و همه او را می شناسند، يا آثار متعددی دارد و …، تنها با در نظر گرفتن اين موارد، اشخاص را مفتی و همه چيز خود بداند و به بهانه ی اين كه من حوصله ی گشتن دنبال دليل ندارم خودش را در عقاید مقلد اين اشخاص کند، در حالی كه باسواد است و توان گشتن به دنبال دليل را هم دارد؛ هيچ يك از اينها نمی توانند جايگزين دليل و برهانی شوند كه اين باسواد دينی بايد در کفر به طاغوت و ایمان به الله ارائه دهد.
(ادامه دارد……)