دشمن شناسی شرعی (1)/ کلیاتی در مورد آنالیز جامعه ی کفار
درسهای مقدماتی/ درس پنجم:
دشمن شناسی شرعی (1)/ کلیاتی در مورد آنالیز جامعه ی کفار
(4-قسمت)
- «مَغْضُوبِین»، کسانی که خدا از آن ها غضب گرفته که در سوره بقره به عنوان کفار از آن ها اسم می برد: إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ* خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ.
بیگمان کفرپیشگان و کفار، برایشان یکسان است چه آنان را بیم دهی و چه بیم ندهی، ایمان نمیآورند.خداوند دلها و گوشهایشان را مهر زده، و بر چشمانشان پردهای است، و عذاب بزرگی هم در انتظارشان است.این گروه دوم بودند که خداوند آن ها را آنگونه توصیف می کند.
- «ضَّالِّینَ»، کسانی که سرگران هستند،و گفتیم همان منافقین هستند. که در سوره ی بقره به آن ها اشاره می کند:
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ* يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ* فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ* وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ* أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَكِنْ لَا يَشْعُرُونَ* وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ* وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ* اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ* أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ* مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ* صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ.
در میان مردم، دستههایی هستند که میگویند: ما به خدا و روز آخرت باور داریم. در صورتی که باور ندارند و جزو مؤمنین به شمار نمیآیند. (اینان به نظرشان) خدا و کسانی را گول میزنند که ایمان آوردهاند، در صورتی که جز خود، کسی را نمیفریبند ولی نمیفهمند. در دلهایشان بیماری است و خداوند بیماری ایشان را افزایش می دهد، و عذاب دردناکی به سبب دروغگوئی و انکارشان در انتظارشان میباشد. هنگامی که بدیشان گفته می شود: در زمین فساد و تباهی نکنید. می گویند: ما اصلاحگرانی بیش نیستیم.(خودشان را اصلاح گر می دانند.) آگاه باشید! اینان بیگمان فساد کنندگان و تباهیپیشگانند ولیکن پی نمیبرند. و هنگامی که بدانان گفته شود: ایمان بیاورید همان گونه که مردم ایمان آوردهاند، می گویند: آیا همانند بیخردان و کم عقلان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! اینان بیخردانند ولیکن نمیدانند. وقتی که (منافقان) با مردم روبرو میگردند، میگویند: ما هم ایمان آوردهایم. و هنگامی که با رؤسای شیطانصفت خود به خلوت مینشینند، میگویند: ما با شمائیم و (مؤمنان را) مسخره می کنیم. خداوند ایشان را مسخره می کند و آنان را رها ساخته تا کورکورانه به سرکشی خویش ادامه دهند. اینان رهنمودهای (پروردگار) را به (بهای) گمراهی فروختهاند و چنین بازرگانی و معامله ی آنان سودی در بر ندارد، و هدایت شده به شمار نمیآیند. داستان اینان، همانند داستان کسی است که آتشی را با کوشش فراوان روشن می کند و زمانی که آتش دورو بر او را روشن گرداند، پروردگار آتش آنان را خاموش و نابود نماید، و ایشان را در انبوهی از تاریکیها رها سازد، به گونهای که چشمانشان نمی بیند.(آنان همچون) کران و لالان و کوران هستند و (به سوی حق و حقیقت) راه بازگشت ندارند.
این بخشی از تفسیر الله متعال در سوره ی بقره برای همان سه گروهی بود که در سوره ی فاتحه به آن اشاره کردیم.[1] هر چند که عده ای از مفسرین، یهود و نصارا که در آن دوره بودند را معادل مغضوبین و ضالین قرار داده اند، اما ظاهر آیات قرآن به این اشاره دارند که کفار معادلِ مغضوبین و منافقین معادلِ ضالین قرار می گیرند.
(ادامه دارد……)
[1] کسانی که انعمت علیهم هستند، کسانی که کسانی که ضالین هستند و کسانی که مغضوبین علیهم هستند