درسهای مقدماتی/ درس پنجم:

دشمن شناسی شرعی (1)/ کلیاتی در مورد آنالیز جامعه ی کفار

درسهای مقدماتی/ درس پنجم:

دشمن شناسی شرعی (1)/ کلیاتی در مورد آنالیز جامعه ی کفار

(10-قسمت)

در همین ابتدا جایگاه طبقات مختلف جامعه ی کفار را با مسأله ی اجتهاد و تقلید را که شما بهتر متوجه می شوید توضیح می دهیم که در نظر می گیریم بعضی از این ها مجتهد هستند، به عنوان تشبیه (بلا نسبت مسلمانان) این را تشبیه کنید در میان کفار هم کسانی مجتهد باشند و کسانی مقلد باشند مقلد کورکورانه و از آن مجتهدین تبعیت کنند. همین را فعلاً داشته باشید. ذکر یک مثال دیگر ممکن است ما را به جواب درست راهنمائی کند. می دانیم که الله متعال کفار داخلی یا همان منافقین را که بدترین جای جهنم رابرایشان در نظر گرفته (یعنی جایی بدتر از کفار آشکار اهل کتاب، شبه اهل کتاب، غیر اهل کتاب و حتی بدتر از مرتدین) و همین منافقین را برادران کفار می داند. کفاری که در موردشان گفته:«تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّىٰ»(حشر/14)، تو ایشان را متحد می‌بینی، ولی پراکنده دل هستند و هماهنگ نمی‌باشند. یعنی منافقین هم مانند کفار مجموعه ای هستند با قلبهای مختلف و نگرشهای مختلف و خواسته های مختلف؛ اما همین منافقین رادر دنیا جزو مسلمین محسوب می کند. چرا؟ گفتم همان مسأله ی اجتهاد و تقلید کورکورانه و جاهلانه از مجتهدین را هم در فکرتان داشته باشید.

خود رسول الله صلی الله علیه وسلم جواب درست رابه ما میدهد. چرا؟ خدا آن ها را جزو مسلمین قرار می دهد علاوه بر محافظت از همان چند مسلمانی که داخل آن ها بودند. اما یک قانون کلی را رسول الله صلی الله علیه وسلم بیان می کند و جواب می دهد و می فرماید: مَنٌ تَشَبَّهَ بِقَوٌمٍ فَهُوَ مِنٌهُمٌ. چقدر قشنگ است. کسی‏که با قومی خود را مشابه می‏سازد (از آن قوم تقلید می کند) جزو همان قوم حساب می شود.[1] که این مال عقاید و باورها ست. نه این که شما لباسی را بپوشید که ابوجهل هم همان را می پوشید یا رسول الله صلی الله علیه وسلم ظاهری داشت که دیگران هم همان ظاهر را داشتند در جزیرة العرب در میان مردم مشرک و کافری که آن زمان هم وجود داشته باشند.

مَنٌ تَشَبَّهَ بِقَوٌمٍ فَهُوَ مِنٌهُمٌ. کسی ‏که با قومی خود را مشابه می‏سازد جزو همان قوم حساب می شود.این فرمایش رسول الله صلی الله علیه وسلم را با مثالی زنده و امروزی توضیح می دهیم تا بفهمیم که چگونه ممکن است تشابه به قومی شخص را جزوهمان قوم می کند در حالی که ممکن است این افراد ناهمگون باشند و سلایق مختلفی هم داشته باشند و حتی دارای رفتارهای مختلفی هم باشند.

ما هم اکنون کسانی را می بینیم که یا عضو یکی از احزاب کافر سکولاریست هستند، یا از این سکولاریستهای کافر و دین سکولاریسم در برابر قوانین اسلامی طرفداری و حمایت زبانی یا عملی می کنند، و تنها گوشه و ممکن است جنبه هایی از آنرا در نظر گرفته باشند؛ در حالیکه حاکمیت جاهلیت و طاغوتی به نام دین سکولاریسم و تمام این سکولاریست ها و تمام احزاب سکولاریستی که این ها از آن ها حمایت می کنند و پشتیبانی می کنند برای تمام جوانب زندگی بشری قانون دارند و قانون تولید کرده اند. و طاغوت هایی هستند که مجموعه ای سازمان یافته و کلی از قوانین را در خود جای داده اند علیه کل شریعت الله.

که الان نمی توان در این فرصت به تمام جوانب دین سکولاریسم اشاره کنیم تا روشن شود اطرافیان شما به چه میزان از دین سکولاریسم آگاهی دارند، و یا در صورت آگاهی به چه میزان از آن را پذیرفته اند، برای همین بهتر است به یک جنبه ی آن که مربوط به اولین مجتمع انسانی یعنی خانواده است و برای همه ملموس تر می باشد اشاره کنیم تا علاوه بر آنالیز جامعه ی سکولاریستها به شناختی دست یابیم که بدون شک رفتارهای ما را در مسیر شرعی آن سازماندهی و هدایت می کند. خیلی مهم است، این شناخت باعث می شود که ما رفتارهایمان را در مسیر شرعی آن سازماندهی و هدایت کنیم .الان به مواردی از این می پردازیم که چگونه مثال زنده ای شود «مَنٌ تَشَبَّهَ بِقَوٌمٍ فَهُوَ مِنٌهُمٌ» هر چند که جنبه هایی از آن را در نظر گرفته باشند.

(ادامه دارد…..)


[1]-رواه ابوداود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *