دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
درس های مقدماتی/ درس پنجم
دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
(7-قسمت)
در هر صورت، الله تعالی این دارودسته را به عنوان دشمن معرفی کرده و می فرماید: «… هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ…» (منافقون/4)، «…ایشان دشمن اند؛ از آن ها حذر داشته باش و بپرهیز …». پس، آنان که در داخل ما هستند و از حقوق ما هم برخوردارند، و گاه هم زبان و هم محله و گاه ممکن است جزو خانواده ی ما هم باشند، این ها دشمن اند و در این شکی نیست. اما، نکته ی مهمی که در همین ابتدا لازم است به آن اشاره شود این است که کفار پنهان داخلی از نظر عقیدتی چه عقیده ای دارند که آن همه آیه درموردشان نازل شده است؟ یهودی اند؟ نصرانی اند؟ مجوس اند؟ صابئی اند؟ مشرک اند؟ این ها چه هستند و عقیده شان چیست؟ کافرند دیگر.
در عصر رسول الله صلی الله علیه و سلم کفار پنهان داخلی با ماسک نفاقی که به چهره زده بودند دارای باورها و عقایدی بودند که ممکن است بر خلاف تمام معیارها، ارزش ها و باورهای کفار اهل کتاب و حتی شبه اهل کتاب باشد، و تنها می توان آن را در میان کفار مشرک و سکولاریست ها مشاهده کرد. واقعیت هم این است که منافقین در این دوره را همان مشرکین و کفار غیر اهل کتابی تشکیل داده بودند که به دلایل مختلف ادای مسلمین را در می آوردند. چون کفار اهل کتاب همچون یهودیان و نصارا هر کدام دارای کیان، موجودیت و استقلال داخلی خاص خودشان بودند، خودمختاری خاص داخلی خودشان را داشتند و نیازی به نفاق و تظاهر به دین اسلام نداشتند. یهود و نصارا هر کدام قلعه، روستا و مکان خاص خودشان را داشتند که در این مکان ها حاکمیت خودشان را دارا بودند و بر پیروان خودشان اعمال قدرت می کردند. بخصوص یهود که در پیمان مدینه مثل امت مسلمین از حقوق و مزایای آن ها هم برخوردار بودند.
در این صورت، اسکلت شکل دهنده ی منافقینی که کل آیات قرآن و روایات رسول الله صلی الله علیه و سلم در موردشان نازل شده، دین سکولاریسم است. اما سکولاریسمی مسخ شده، بی غیرت، دروغگو، خائن و در کل سکولاریسمی تقلبی و جعلی که بسیاری از صفات پسندیده ی سکولاریست های آشکار قریش را از خودشان دور کرده اند. تصور کنید ابوسفیان سکولار در دربار نصرانی ها حاضر نمی شود علیه دشمن خودش، رسول الله صلی الله علیه و سلم دروغ بگوید. اما دروغ نزد این کفار پنهان داخلی یا منافقین به یکی از اصول پذیرفته شده ی اخلاقی تبدیل می شود.
پس، مسلمینی که به بیماری منافقین آلوده شده اند به زبان امروزین می توان آن ها را «سکولارزده» نام برد. مثل کسی که سرمازده یا گرمازده باشد، این ها هم «سکولارزده» هستند، این ها هم «سکولارزده» شده اند. چون دین منافقین کافری که درون گروه و حزب و دارودسته اشان هستند و ما آن ها را نمی شناسیم، سکولاریسم است. این ها به بیماری و به آلودگی های آن ها مبتلا شده اند این ها هم سکولارزده شده اند. البته، علما سعی کرده اند این کفار پنهان داخلی را با شکلی که آن زمان مشرکین به خودشان گرفته اند معرفی کنند. مثلاً در آن زمان، مشرکین چه شکلی چه قیافه ای به خودشان می گرفتند آن را با ادبیات همان زمان معرفی کنند. مثلاً کسانی چون ابن قیم و دیگران به جای کلمه ی منافق از کلمه ی زندیق استفاده می کردند. زبان روز آن زمان برای منافقین این بوده، و کلمه ی زندیق دربردارنده ی تمام صفات و ویژگی های منافقین بود و برای مردم آن عصر ملموس تر و آشناتر بود و مردم راحت تر می توانستند از آن ها حذر کنند و فاصله هایشان را با آن ها تنظیم کنند و از بیماری شان دوری نمایند و از صفات آن ها دوری کنند.
(ادامه دارد……)