دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
درس های مقدماتی/ درس پنجم
دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
(33- قسمت)
- در زمان کشته شدن مسلمین با به کار بردن «اما و اگر» به جنگ روانی علیه مسلمین و عيب جويی از قضا و قدر الله می روند: «الَّذِينَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوالَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ» (آل عمران/168)، آنان کسانی هستند که نشستند و (از جنگ کنارهگیری کردند و نسبت) به برادران خود گفتند: اگر از ما اطاعت میکردند (و حرف ما را میشنیدند) کشته نمیشدند. بگو: پس، مرگ را از خود دور کنید اگر راست میگویید.بله، این ها می گویند اگر این ها حرف ما را گوش می دادند کشته نمی شدند، اگر این ها این طوری می کردند این طوری می شد، اگر این ها، اگر و اگر و اما و اگر.
این ها به قضا و قدر الهی راضی نيستند و هر اتفاقی در زندگی بيفتد، می گويند اگر چنين می کردم، چنين می شد و همیشه در افسوس و دلتنگی و جنگ اعصاب با خودشان هستند، و همیشه جنگ اعصاب را به مسلمین هم منتقل می کنند.
در جنگ احد و در حین جنگ، یک سوم از ارتش مسلمین را بیرون می کشند، بعد که دچار چنین خیانت آشکاری می شوند بعد از جنگ هم با «اما و اگر» و غیره علیه رهبریت و مجاهدین، جنگ روانی راه می اندازند. اگر این ها در ارتش کشورهای سکولار جهان باشند که آن ارتش شکست هم بخورد چه برخوردی با این گروه خائن خواهند داشت؟ باور کنید، که اگر در آن زمان امکان دادگاه صحرائی و نظامی نباشد بعد از جنگ، آن هم بعد از شکست، با چنین خائنینی چنان برخورد خشنی می کنند که درس عبرتی برای دیگران شود و پوششی هم برای شکستشان در جنگ باشد. چون، این ها به اصطلاح «امنیت ملی» را به خطر انداخته اند و به ملت خیانت کرده اند و در شکست خودی ها و پیروزی طرف مقابل، شریک دشمن هستند.اما، می بینیم همین منافقین و سکولارزده ها پس از انجام چنین خیانت بزرگی باز با اما و اگر به جنگ روانی با مسلمین می پردازند.
- چنانچه به هر دلیلی به همراه مسلمین مجبور شوند به جنگ بیایند غیر از فساد، فتنه جوئی و جاسوسی کار دیگری انجام نمی دهند: «لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ» (توبه/۴۷)، اگر آنان همراه شما (برای جهاد) بیرون میآمدند، چیزی جز شر و فساد بر شما نمیافزودند و به سرعت در میان شما حرکت میکردند (شایعات، افکارشان و خودشان) و مشغول آشفته کردن، گولزدن و برگرداندنتان از دین میشدند (برگرداندن شما از جهاد و امری که اراده ی آن را کرده اید شما را دلسرد می کردند). در میانتان هم کسانی هستند که سخن ایشان را بشنوند «وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ»(و دعوت تفرقهآمیز و فتنهبرانگیز ایشان را بپذیرند) خداوند ستمگران را خوب میشناسد .
نفوذ این ها در نيروهای جنگی جهت شكستن روحیه و اراده ی جنگی آن هاست. این را ما در جنگ احد به وضوح مشاهده می کنیم. عبدالله بن ابی، به همراه جمعی از اصحاب و حتی رسول الله صلی الله علیه و سلم بر این باور بودند که در مدینه دفاع کنند و خارج نشوند، اما رأی شورای جنگی (که بیشتر جوانان در آن برتری داشتند)بر بیرون رفتن بود. در نتیجه، عبدالله بن ابی به همراه لشکر اسلام از مدینه تا نزدیکی های احد حرکت کرد به نحوی که دو سپاه مسلمین و کفار سکولار قریش همدیگر را می دیدند(یعنی تا این اندازه با سپاه مسلمین آمدند).در این مکان، عبدالله بن اُبی منافق، بنای سرپیچی گذاشت و با حدود یک سوم جمعیت سپاه، سیصد تن از رزمندگان و جنگجویان بازگشت؛ و میگفت: نمیدانیم؛ چرا باید خودمان رابه کشتن بدهیم؟! و تظاهر میکرد به این که بازگشت او به خاطر آن است که رسول خدا صلى الله علیه و سلم به رأی و نظر وی ترتیب اثر نداده و از رأی دیگران استفاده کردهاندو به این مکان آمده و از مدینه خارج شده است!.
(ادامه دارد…….)