دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
درس های مقدماتی/ درس پنجم
دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
(47- قسمت)
- خدا را فراموش کرده اند برای همین الله هم آن ها را فراموش کرده است: «نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ» (توبه/67(، خدا را فراموش کردهاند، خدا هم ایشان را فراموش کرده است.
اگر ساعت ها و بلکه روزها با آن ها بنشینید محور صحبت هایشان تعریف و تمجید از گروه خودشان، رهبران آن، برنامه های سکولارزده شان، آب و هوا، خانه و بازار، کار و خانواده، سرگرمی، گردش ها، فیلم ها، لذت های دنیوی، زن و دختر، ماشین، سیاست های کفار و بدگوئی از مجاهدین شریعت گرا و همین چیزها می شود. تقریباً از هر دری و هر چیزی صحبت می کند غیر از یاد الله، غیر از قانون شریعت الله، مجاهدین در راه الله، تطبیق قانون شریعت الله و تشکیل حکومت اسلامی یا تقویت حکومت اسلامی. این ها ابتدا الله، قوانین و دستوراتش را فراموش کرده اند و به دنبال آن الله هم آن ها را فراموش کرده است.
این ها بیمارانی هستند که تشخیص دکتر و داروی دکتر را نادیده گرفته اند و دیگر به دکتر مراجعه نمی کنند برای همین، دکتر هم آن ها را فراموش کرده است. نتیجه ی این فراموشی هم این است که بیماری شان زیادتر می شود و به تدریج به جایی می رسند که بیماری لاعلاج می شود.«فِی قُلُوبِهِم مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللهُ مَرَضاً» دیگر لاعلاج می شود و صحبت کردن برایشان فایده ای ندارد.به درجه ای می رسند که «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ»، چون «خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ». این ها بر قلب ها، چشم ها، گوش ها و دل هایشان مهر گذاشته شده و دیگر لاعلاج اند. پند و اندرز هم برای این ها فایده ای ندارد چون خدا این ها را فراموش کرده؛ این ها خدا را فراموش کرده اند خدا هم آن ها را فراموش کرده است.
- بر اثر کفری که به جای اسلام بر گزیده اند بر قلب هایشان مهر گذاشته شده و دیگر چیزی از توحید و ایمان وارد آن نمی شود. دل که روی آن مهر گذاشته شده دیگر چیزی از ایمان به الله در آن نفوذ نمی کند: «ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ کَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا یَفْقَهُونَ» (منافقون/3)، این بدان خاطر است که ایمان آوردهاند و سپس کافر شدهاند، سپس بر دل هایشان مهر نهاده شده و ایشان نمیفهمند.
در این مرحله که بیماری آن ها لاعلاج شده دیگر دوا و درمان برایشان فایده ای ندارد. پند دادن و نصیحت کردن هم برایشان بی فایده است. اما، چندین بار اشاره کردیم کسانی که به این درجه می رسند را ما نمی شناسیم و نمی دانیم منافقینی که در داخل این سکولارزده ها هستند این منافق اصلی که در داخل سکولارزده هاست کدامیک است که به این درجه ی «خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ» رسیده و به این درجه رسیده که «أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ»، اما می دانیم کسانی که به این درجه می رسند کارشان تمام است. بیماری لاعلاجی گرفته اند و دیگر دوا و درمان برایشان فایده ای ندارد. پند دادن و نصیحت کردن هم برایشان فایده ای ندارد.
- از این که از قانون شریعت الله و دستورات رهبریت سرپیچی کرده اند و دچار گناه تخلف از قانون شریعت الله و نرفتن به جهاد و امثالهم شده اند خوشحال هستند: «فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلاَفَ رَسُولِ اللّهِ وَکَرِهُواْ أَن یُجَاهِدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَقَالُواْ لاَ تَنفِرُواْ فِی الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرّاً لَّوْ کَانُوا یَفْقَهُونَ» (توبه/81)، خانهنشینان از این که از رسول خدا عقب کشیدهاند و با ایشان نرفته اند خوشحال و شادمان اند، و نخواستند با مال و جان در راه یزدان جهاد کنند. و میگویند در گرما حرکت نکنیدبگو: اگر دانا بودند میفهمیدند که آتش دوزخ بسیار گرم تر و سوزان تر است. بله، این ها خوشحال اند.
این سکولارزده ها چون خودشان را عاقل تر از همه می دانند و برای کارهای خودشان توجیهات عقلانی و نفسانی می آورند و خودشان را قانع می کنند،(این خیلی خطرناک است کسی برای کار اشتباهی که می کند توجیهات عقلانی و نفسانی بیاورد وخودش را قانع کند برای همین این منافقین و سکولارزده ها تمام کارهایی که انجام می دهند را نشانه ی زرنگی خود می دانند) و طبیعی است که از این زرنگی خودشان هم خوشحال اند.
(ادامه دارد…….)