شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(50- قیسم)

خیلی از مسلمین سعی داشته اند افرادی از مسلمین را که مرتکب یکی از این جرم های منافقین و سکولارزده ها می شوند در قالب فاسقین تعریف کنند و جای دهند. فاسقِ میان مسلمین کسی است که ایمان دارد، اسلام را قبول دارد اما، زیاد پای بند بعضی از قوانین آن نیست. چون، کلمه ی«فسق» یا فاسقین عمومی تر و فراگیرتر از کفر است، یعنی کافر هم شامل آن می شود. و با آن که در مورد هر گناهی به کار می رود، چه کم باشه چه زیاد، اما بیشتر در مورد کسی به کار می رود که گناه یا گناهانی را زیاد تکرار می کند.

برای همین الله متعال منافقین را کافر نامیده است. پیروان کفار اهل کتاب، کفار شبه اهل کتاب، کفار مشرک و مرتدین را در دنیا مشمول حکم همان کفار قرار داده؛ اما، پیروان کفار پنهان داخلی و سکولارزده ها را با آن که دشمن معرفی کرده، مشمول حکم مسلمین قرار داده است. هم خود کفار پنهان داخلی را مشمول حکم مسلمین قرار داده، هم پیروان و دارودسته شان را. چرا؟ صرفاً جهت محافظت از مسلمینی که فریبشان را خورده اند و در دارودسته ی این ها قرار گرفته اند و این مسلمین جزو مجتمع مسلمین هستند و تفرقه میان مسلمین و بر هم زدن وحدت تا زمانی که در میان مسلمین هستند ناروا و ناپسندو جزو صفات مشرکین است، «الذّینَ فَرَّقُوا دینَهُم». برای همین است که،این ها هم با دارو دسته شان جزو مسلمین حساب شده اند. به همین دلیل تنها به «حذر» از منافقین و سکولارزده ها امر می شود؛ حذر:

الف- چگونه اگر به کسی مشکوک باشی که دزد است هوای خود و اموالت را داری؟

ب- چگونه اگر مشکوک باشی فلانی شخص جاسوسی است و هوای خودت را داری؟

  • یا چگونه اگر مشکوک باشی فلانی وبا، طاعون، مالاریا، سل، یا یک بیماری واگیری دارد مواظب خودت هستی که بیماری را به تو منتقل نکند.
  • یا چگونه اگر مشکوک باشی که مثلاً در فلان مکان یک مار سمی وجود دارد، یا دزد و قاتل وجود دارد یا مشکلی پیش می آید هوای خودت را داری و امثال این. 

ما کلاً در دنیا مشکوک هستیم که فلانی ممکن است منافق باشد و هرگز مثل رسول الله صلی الله علیه و سلم آن تعداد از منافقین را هم نمی شناسیم. چون خدا به رسول الله صلی الله علیه و سلم همان چند نفر را معرفی کرده بود و حتی صحابه هم آن ها را نمی شناختند. پیامبر اسم همان چند نفر را به حذیفه بن یمان داد. اما، از بقیه ی اسامی هرگز باخبر نشد و تنها الله از آنان خبر داشت و آن ها را می شناخت.

برای همین عمر بن‌خطاب به حذیفه می گفت: «ای حذیفه، تو را به خدا سوگند می دهم که آیا رسول الله صلی الله علیه و سلم اسم مرا به عنوان فردی از منافقین به تو نگفته است؟ گفت: خیر، اما دیگر به سایر سؤالات تو در این زمینه جواب نمی دهم».  

خیلی از این صفات ممکن است در هر مسلمانی باشد. این شک،مال کسانی مثل عمر بن خطاب است در جاهای دیگر هم گفتیم حنظله، ابوبکر و دیگران هم چنین شک می کنند که به دلیل وجود چنین صفاتی در میان مسلمین است، حتی اگر سابقون الاولون و شاگران مستقیم رسول الله صلی الله علیه و سلم هم باشند، فرقی نمی کند این شک در میان همه هست. کسی آن ها را نمی شناسد چون این صفات در میان همه هست در میان مسلمین هم هست در میان خیلی ها هم پیدا می شود.

اصحاب رسول الله صلی الله علیه و سلم بعد از وفات رسول الله صلی الله علیه و سلم، هنگامی که کسی فوت می کرد به حذیفه بن یمان نگاه می کردند، اگر بر روی جنازه ای نماز می خواند معلوم می شد که آن شخص جزو منافقین نیست، ولی اگر روی جنازه ی آن میت نماز نمی خواند نشان دهنده ی این بود که آن میت در لیست منافقین حذیفه بوده لذا، از خواندن نماز بر روی او پرهیز می کردند. در این صورت، حتی نزدیک ترین شاگردان رسول الله صلی الله علیه و سلم هم از این که بتوانند منافقین را تشخیص دهند عاجز بودند و تنها آن تعدادی را می توانستند تشخیص دهند که رسول الله معرفی کرده یا به صورت غیر مستقیم از اعمال حذیفه می فهمیدند. تازه، تعداد زیادی هم بودند که تنها و تنها الله از آن ها خبر داشت و خود رسول اللهصلی الله علیه و سلم هم از آنان بی خبر بود. (ادامه دارد……)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *