دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
درس های مقدماتی/ درس پنجم
دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها
(55- قیسم)
الان، همین حاکمیتی که بر اساس قانون گذاری و حکم کردن بر اساس همین قانون و مراجعه به همین قانون شکل گرفته، در مسأله ی آموزش چارچوب و قوانینی را وضع می کند که باید بر اساس این قوانین عمل شود، و معیار پاداش و مجازات هم همین قوانین مختص پرورش و آموزشمی شود. یعنی کسی که به خوبی از این قوانین پیروی کند به او پاداش می دهند و کسی که از این قوانین سرپیچی کند مجازات می شود. این روند پذیرفته شده در هر جامعه ی بشری تاکنون بوده است.[1]
خوب،آموزش یکی از حقوق فردی افراد جامعه برای غلبه بر جهل است.یکی از حقوق افراد جامعه است. امروزه، علاوه بر نمازهای جمعه و مجالس سخنرانی به شیوه ی سنتی آن، حاکمیت از سازمان ها و نهادهای دیگری هم برخوردار است که از کانال هایآن ها مسأله ی آموزشو غلبه بر جهل را به پیش می برد، و از طریق همین کانال ها می خواهد ارزش های خودش را نهادینه کند. یعنی از آن کانال ها آموزش، غلبه بر جهل و نهادینه کردن ارزش های خودش را به پیش می برد.کانال هائی چون:
- آموزش همگانی در مدارس، دانشگاه ها و دیگر اماکن تحصیلی
- آموزش از طریق نشر کتاب، مجلات، روزنامه ها، تابلوها و تراکت های تبلیغاتی
- آموزش از طریق کانال های رادیوئی، تلویزیونی و ماهواره ای
- آموزش از طریق کانال های اجتماعی و اینترنت
- آموزش از طریق انجمن ها و گروه های مستقل حرفه ای (چیزی مثل حلف ها، سندی کاها و غیره)
- و کانال های مختلفی که هر حکومتی از طریق نهادهای مختلفی که در اختیار دارد می تواند این آموزش خودش را به مردم برساند.
واضح و روشن است، زمانی که حکومت، اسلامی باشد تمام این کانال ها در خدمت آگاهی رساندن کامل به مسلمین می شود و قدرت شناخت مسلمین را روز به روز بیشتر می کند، اما زمانی که حکومت بر اساس تحکیم به قانون شریعت الله و حکومت اسلامی فرو می ریزد و دارالاسلام مسلمین از دست می رود؛ تمام این کانال ها و ابزارها خود به خود در اختیار دشمنان آشکار و پنهان مسلمین قرار می گیرند، و مثل گرگ به جان عقاید، باورها و ارزش های مسلمین می افتند، و بدون آن که رقیب جدی داشته باشند باعث آلوده کردن عقاید، نگرش مسلمین و تثبیت و طولانی تر کردن عمر مفاسد اعتقادی و رفتاری در میان مسلمین می شوند كه علمای اصول این پروسه را در بحث «عوارض الاهليه» ذكر كردهاند.
پس، اساسی ترین، مهم ترین و پیوسته ترین روش برخورد با کفار پنهان داخلی و دارودسته ای که دور خودشان جمع کرده اند آگاهی بخشی و روشنگری در بخش جنگ نرم و روانی با آن ها، آن هم در پناه قدرت حکومت اسلامی است. چون دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها، بر خلاف کفار آشکار، آنچه که به آن اعتقاد دارند را آشکار نمی کنند و در میان مسلمین خودشان را گم کرده اند. تكیه ی قرآن و سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم بر این است که ابتدا دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها باید از طریق صفات و ویژگی هایشان به بهترین شیوه ی ممکن شناسانده شوند و با چنین شناختی در پناه قدرت، روش برخورد مناسبی با آن ها داشته باشند. [2]
دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها گفتار و کردارشان با عقاید و درونشان فرق دارد، و تنها زمانی می توان این افراد را شناخت که در روابط اجتماعی و عمل به قانون شریعت الله همچون جهاد، زکات، نماز و سایر عبادت ها عمل آن ها با گفتارشان تضاد پیدا می کند، و این زمانی است که دوگانه بودن آن ها برای همه آشکار می شود.
در این صورت، برای ما شناخت، (شناختی که باید از این ها به دست بیاوریم) تنها به مرور زمان و از طریق اعمال ظاهری آن ها امکان پذیر است، و تنها با چنین شناختی است که یک مسلمان می تواند برخورد مناسب و بجایی با آن ها داشته باشد و درون آن ها به قیامت و الله متعال واگذار می شود.
در پناه قدرت حکومتی، آگاهی ها «کامل» داده می شود و از طرف مسلمین هم«کامل»گرفته می شود و شناخت «کامل» کسب می شود نه ناقص. مسلمین هم می توانند در پناه قدرت حکومتی، واکنشی که لایق دارودسته ی منافقین و سکولارزده هاست را نشان دهند. اگر قدرت حکومتی نباشد علاوه بر آن که آگاهی و شناخت، ناقص به مسلمین می رسد، واکنش مسلمین هم در برابر دارودسته ی منافقین و سکولارزده هاناقص می شود.
اگر قدرت حکومت اسلامی و نهادهای تحت کنترل آن نباشد، علمای راستین و داعیان واقعی هم یا در میان مردم بر اثر پروبال گرفتن علمای سوء، الرویبضه، کفار پنهان داخلی و سکولارزده ها در اقلیت قرار می گیرند، یا به کلی در میان مردم گم می شوند. چون حکومت های فاسد تمام منابر، کانال ها و رسانه ها را از وجود این ها پاکسازی کرده اند و در اختیار بازیگران دست پرورده ی خودشان قرار داده اند و صدای این علما و دست و پا زدن های آن ها هم به جایی نمی رسد.
(ادامه دارد………)
[1]همه ی جوامع این را پذیرفته اند. قوانینی را که می پذیرند کسانی که از آن پیروی کنند و خوب آن را انجام دهند به آن ها پاداش می دهند و کسانی که از این قوانین سرپیچی می کنندآن ها را مجازات می کنند و او را جریمه می کنند، همه ی جوامع بشری اینگونه بوده اند.
[2]روش برخورد درست با آن ها یکی با شناخت است که این شناخت هم در پناه قدرت باشد. در این صورت است که می توان روش برخورد مناسبی با آن ها داشت.