شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
 (4- قسمت)

در بحث منافقین و سکولارزده ها عرض شد که، دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها یکدست نیستند بلکه، متشکل از تعداد بسیار اندک و ناچیزی از کفار پنهان داخلی و عده ای انبوه و بسیار از مسلمینی هستند که دور این عده ی اندک و قلیل را گرفته اند. این دسته از مسلمین همکه دور این ها را گرفته اند، خودشان کسانی هستند که یا تازه مسلمان شده اند و شناخت کافی از شریعت الله ندارند و به اصطلاح ضعیف الایمان هستندو هر آن ممکن است تسلیم شبهات یک کافر آشکاری شوند و فریب بخورند، یا کسانی هستند که در قلبهایشان بیماری هست و به نفس خودشان ظلم کرده اند.

همه ی این ها را الله تعالی جزو منافقین و سکولارزده ها حساب کرده و تا زمانی که خودشان را از مسلمین جدا نکرده باشند و در میان مسلمین گم باشند جزو مسلمین آن ها را حساب کرده است. بله، این دارودسته ی ناهمگون تا زمانی که در میان مسلمین هستند و از نظر گفتاری و عملی کج دار مریض شبیه مسلمین رفتار می کنند، با تمام هنجارشکنی ها و جنگ روانی که راه می اندازند باز جزو مسلمین محسوب میشوند. اما، زمانی که به هر دلیلی صفشان از مسلمین جدا میشود به همان اندازه مشمول قهر و خشونت اسلامی می گردند، که در درس شناسائی منافقین و سکولارزده ها درمورد آن صحبت کردیم. 

به همین دلیل، زمانی که این ها صف خودشان را با سخنی یا عملی از صف مسلمین جدا می کنندو به سخن یا عمل کفار برمی گردند گفته می شود یک مسلمان تغییر صف داده و برگشته نه یک منافق. و این تغییر صف یک مسلمان از اسلام به صف کفار آشکار را که نوعی عقب گرد محسوب میشود و بازگشت به عقب به حساب می آید، و بازگشت به کفر محسوب می شودرا مرتد شدن می گویند.

البته، دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها را یا خود مسلمین، در مراحلی با پشتوانه ی قدرت مردمی و حکومتی که دارندآن ها را بیرون می اندازند و صفشان از مسلمین جدا میشود و آشکار می گردند: «لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَالْمُرْجِفُونَ فِي الْمَدِينَةِ لَنُغْرِيَنَّكَ بِهِمْ ثُمَّ لَا يُجَاوِرُونَكَ فِيهَا إِلَّا قَلِيلًا»(احزاب/۶۰)، اگر منافقان و بیماردلان و کسانی که در مدینه باعث اضطراب و آشوب می‌شوند از کار خود دست نکشند، تو را بر ضدّ ایشان می‌شورانیم و بر آنان مسلّط می‌گردانیم، آن گاه جز مدّت اندکی در جوار تو در شهر مدینه نمی‌مانند، یعنی می روند.

پس، یا مسلمین آن ها را اینگونه بیرون می اندازند،یا اینکه به میل خودشان، خودشان را از حالت پنهانی درمی آورند و آشکار و معلوم میشوند و خودشان صف خودشان را جدا می کنند و از جامعه ی مسلمین بیرون می روند.

در هر دو صورت، این ها معادله را در روش برخورد باخودشان عوض می کنند و دیگر نمی توان به آن ها گفت منافقین و سکولارزده هاچون آشکار و معلوم شده اند. بلکه، سکولاریست و کافر آشکاری شده اند. پس، این مرحله ای که دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها از آن میگذرند تا از اسلام و مسلمانیبه یک سکولاریست و کافر آشکار تبدیل شوند به آن میگویند مرتد شدن. اسم منافقین از آن ها برداشته میشود و کلمه ی مرتد و مرتدین بر آن ها گذاشته میشود.

بعضی از اهل فن در روایت های مختلفی هست که کلمه ی منافق را هم به کار می برند،یعنی این دارودسته را دیگر دارودسته ی منافقین نمی گویند بلکه به آن منافق می گویند.خوب، منافق هم یعنی همان کافر پنهانی که آشکار شده است. الان، آشکار شده و می توانیم به او بگوییم منافق. ما تا زمانی که آشکار نشده اندفقط می توانیم از کلمه ی منافقین استفاده کنیم نه منافق، اما زمانی که آشکار شدند به هر کدام از آن ها می توانیم بگوییم منافق یا مرتد و به جمعشان هم میگوییم جمع مرتدین. چون،علی التعین می توانیم آن ها را از مسلمین تشخیص دهیم.

(ادامه دارد……)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *