شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(7- قسمت)

تازه بدتر از این هم مرتکب شدند، عده ای از این ها یک درجه بالاتر از مسلمان هم قرار گرفتندو جزو مؤمنین شدند اما، باز مرتکب چنان جرمی شدند که دوباره در ردیف کفار قرار گرفتند: «وَلَئِن سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ ۚ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ*لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ ۚ إِن نَّعْفُ عَن طَائِفَةٍ مِّنكُمْ نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ» (توبه/65-66)، اگر از آنان بازخواست کنی، می‌گویند: بازی و شوخی می‌کردیم. بگو: آیا با خدا و آیات او و پیغمبرش می‌توان بازی و شوخی کرد؟!‏بگو: عذرخواهی نکنید. شما پس از ایمان‌آوردن، کافر شده‌اید. اگر هم برخی از شما را ببخشیم، برخی دیگر را نمی‌بخشیم. چرا؟زیرا آنان به جرم خود ادامه می‌دهند،«لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ». این ها بعد از این که ایمان هم آوردند از آنجا دوباره به کفر برگشتند.

 این آیه آشکارا میگوید که شوخی کردن به الله، هر یک از آیات و قوانینش و رسول او صلی الله عليه وسلم کفری است که شخص را از مرحله ی ایمان هم به عقب برمی گرداند و او را کافر می کند، این در مورد شوخی است؛ حالا چه رسد به اینکه این بی ادبی و بی احترامی به صورت عمدی باشد و شوخی و جدی در این موارد حکمش یکی است. فرقی ندارد شخص برای شوخی و سرگرمی  الله، قوانین، آیات و رسولش را به تمسخر بگیرد یا به جدی باشد. الله در این آیه نمی فرمايد: دروغ گفتيد اين حرفها برای بازی و سرگرمی نبود، بلكه می فرمايد: اين كار نمی تواند برای شما بهانه باشد و با این ها نمی توان شوخی کرد، شما با اين كار پس از آنكه ايمان آورده بوديد كافر شديد ….«لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ»یعنی این ها با كلامی كه هدفشان شوخی هم بوده، نه اينكه منظور بدی داشته باشند، دو مرحله به عقب برگردانده شده و كافر میشوند.

جرم این دسته “كَفَرُوا بَعدَإسلَامِهِم” نیست، بلكه آنها را صاحب ايمان می داند كه مرحله ای بالاتر از مسلمان شدن است و به ايمان آنها گواهی می دهد و جرمشان “كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِكُمْ” است. در این صورت، یک مؤمن هم می تواند صفات منافقین را در خودش داشته باشد و در مراحلی این صفات حتی باعث ارتداد او هم شود. پس، دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها را معجونی از این دسته از به ظاهر مسلمین تشکیل می دهند.

«كَفَرُوا بَعدَإسلَامِهِم» یا «كَفَرْتُمْ بَعْدَ إِیمَانِكُمْ»، این بزرگترین جرمی است که یکمسلمان و بخصوص یک مؤمن ممکن است مرتکب شود، و به نحوی باشد که الله تعالی شخص مسلمان و مؤمن را به خاطر آن جرم بزرگ تکفیر کند، و حکم خروج آن ها از اسلام را صادر کند، و حکم برگشت آن ها از اسلام به کافری را صادر نماید. با وجود چنین جرم بزرگی که الله تعالی حکم تکفیر آن ها را صادر میکند، و این ها در چنگال حکومت اسلامی هم بودند، اما مثل مرتدین با آن ها برخورد نمیشود، و از صف مسلمین اخراج نمیشوند، بلکه با یک توبه ی ساده از جرم آن ها صرف نظر میشود، هر چند که همه میدانیم این دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها چقدر در صحبتهایشان دروغگو،قسم خور،ریاکار، حقه باز و دغل هستند. اما، توبه شان پذیرفته میشود و مثل مرتدین با آن ها برخورد نمیشود، بلکه با آوردن عذر به جهل و عذرهای دیگربرای این ها،آنان را مشمول مزایای مسلمین می کنند و مثل یک مسلمان از آن ها محافظت میشود. 

این سرنوشت مسلمان و مؤمنی است که در دارودسته ی منافقین و سکولارزده هاست و چنین جرم بزرگی مرتکب شده و توبه کرده است. توبه خیلی خیلی مهم است. در اینجا شخص با چنان سخنی یا عملی مرتد شده، اما همین توبه ی ظاهری او را نجات داده است. هر چند که نمی دانیم و شک داریم که توبه اش دروغین بوده یا راست. اما مطمئنیم و یقین داریم که توبه کرده و دوباره مسلمان شده و همین توبه در دنیا از او پذیرفته می شود. چون، یقین بر شک و گمان چیره تر است و باید شک را رها کنیمو یقین رابگیریم.

(ادامه دارد……)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *