
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(15- قسمت)
در هر صورت، کسانی را به همین بهانه ها که بیایید به زبان خودتان بخوانید، بیایید کافر مرتد محلی هم زبان خودمان را به جای دیگران بر خودمان حاکم کنیم و آن همه خون بدهیم، با همین توهمات و ظلم ها آن ها را نگه می دارند.
می دانیم که تمام این دروغ ها، تمام این توطئه ها و راهکارها، راهکارها و دروغ های منافقین و سکولارزده هاست و سکولارزده ها را هم با این توهمات به سوی خودشان جلب می کنند. در هر صورت، این ها را به طرف خودشان می کشانند و مثل خودشان، کافر آشکارشان می کنند.
روشن است، در هر صورت، جرم کافر شدن بسیار بالاتر از محرومیت از خواندن به زبان مادری یا حاکمیت یافتن یک کافر و مرتد هم زبان است که بدتر از دیگران بوده و این اصلاً هیچ توجیهی ندارد. چه توجیهی می تواند داشته باشد یک مسلمان بگوید یک کافرِ مرتدِ سکولار را که هم زبان من است بیاورم، خون و جان بدهم که این کافرِ مرتدِ سکولار که ثابت کرده در کل تاریخ بدتر از طاغوت های غیر بومی و غیر محلی بوده را با خون خود بر خودمان حاکم کنیم. چرا؟ چون هم زبان من است. این ها چنین کاری را انجام می دهند.
این ها ممکن است با زبان چیزی بگویند و در عمل چیز دیگری باشند. معیار، در اینجا عملی است که انجام می دهند. این ها عملاً خودشان را با پیوستن به احزاب کافر سکولار، کافر می کنند و مهم نیست مثل طرفداران مسیلمه ی کذاب یا سجاع و سایر پیامبران دروغین به بعضی از اسلام هم عمل کنند یا خیر. آن ها که عمل می کردند، تمام پیامبران دروغین دوره ی رسول الله صلی الله علیه و سلم به بخش زیادی از شریعت اسلام هم عمل می کردند در حالی که، این مسیلمه های کذاب کنونی مثل اوجالان به این هم عمل نمی کنند.
خوب، این یک نکته، نکته ای دیگر در این جریان ارتداد و مرتد شدن بازی دیگری است که عده ای درمی آورند. عده ای از مرتد شدن به عنوان یک ابزار در جنگ روانی علیه مسلمین استفاده می کنند. یعنی ابتدا می گویند ما مسلمان شدیم اما، به همه اعلام می کنند که ما دست از اسلام یا این گروه کشیدیم و می گویند مثلاً ما داخل این ها بودیم و از نزدیک این ها را بررسی کردیم و دیدیم این ها چه هستند؛ اما، به این دلایل دست از اسلام کشیدیم و آن را مناسب ندیدیم بلکه، مثلاً دین سکولاریسم، یهودیت، نصرانیت، مجوسیت و غیره را بهتر تشخیص دادیم، یا تمام چیزهائی که هم اکنون عده ای عملاً در حال انجام آن هستند.
این می تواند جنگ روانی و تهدیدی نرم برای عقیده و باورهای دینی مسلمین و در برابر، تبلیغی برای دین سکولاریسم و سایر کفار آشکاری باشد که این ها به آنان پیوستند. این جنگ نرم و روانی زیرکانه، بخصوص می تواند تهدیدی برای تازه مسلمانان یا مسلمین نا آگاه، ضعیف الایمان و بدبین کردن آن ها و سایر مردم که از دور اسلام را نگاه می کنند و بدبین کردن آن ها نسبت به اسلام محسوب شود.
(ادامه دارد…….)