شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(34- قسمت)

در اطلاق کلمه ی کافر بر این ها فرقی میان علماء و مقلدین آن ها وجود ندارد. همه جزو یک مجموعه از کفار هستند که خودشان را با آن می شناسانند، و به اصطلاح میگوییم جامعه ی کفر یا جامعه ی کفار. مثلاً یکی می گوید من نصرانی هستم، یا یکی می گوید من یهودی هستم، یا یکی می گوید من سکولاریست هستم؛ در این صورت، ما عالم و مقلدشان را جزو همان دسته ای از کفار حساب می کنیم که خودشان می گویند ما جزو همان ها هستیم «شَهِدُوا عَلَی أَنْفُسِهِمْ أَنَّهُمْ کَانُوا کَافِرِینَ» و ما هم طبق شهادت خودشان، هیچ عذری برای هیچ کدام از آنان قائل نیستیم. چون اصلاً نمی دانیم کدام یک از این ها کافر اصلی است و کدام یک مقلد و دارودسته ی آن ها هستند، کدام یک هستند که اصلاً ایمان نمی آورند و کدام یک از آن ها هستند که ممکن است ایمان بیاورد. پس، طبق شهادت خودشان «شَهِدُوا عَلَیأَنْفُسِهِمْأَنَّهُمْ کَانُوا کَافِرِینَ» و ما هم، عذری برای هیچ کدام از آنان قائل نیستیم.

اینکه چرا کفار عذر ندارند و جایگاه اهل فتره در دنیا و قیامت چگونه است در کتاب «عذر به جهل» به آن پرداختیم و دوستانی که تمایل به مطالعه ی بیشتر دارند می توانند به این کتاب مراجعه کنند.

اما، کسی که به صورت «مجمل» و «کلی» اسلام را پذیرفته و وارد دایره ی مسلمین شده ولی به دلایلی دچار اشتباهاتی در هر امری مربوط به اسلام می شود، چنین مسلمانی از امتیازات خاصی برخوردار است و باید پس از اثبات جرم در مرحله ی سوم و چهارم، شروط تکفیر و موانع تکفیر را در مورد این شخص رعایت کرد، و باید به شیوه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم برایش اقامه ی حجت نبوی شود، یعنی دلیلِ صحیح به روشنی، آشکارا و بدون ابهام به او برسد. مهم، رساندن دلیل و حجت به زبانی است که آن شخص متوجه می شود و می تواند تشخیص دهد که تو چه می گویی. حالا، این دلیل و حجت کی می رسد هم مهم است، ممکن است کسی به محض اشتباه، زود اشتباهش از طرف رسول الله صلی الله علیه وسلم یا نهادهای مرتبط با حکومت اسلامی رفع شود، و ممکن است به دلیل نبود حکومت اسلامی و نهادهای تحت پوشش آن و نبود علمای ربانی این دلیل خیلی دیر به او برسد یا حتی ممکن است چنین مسلمانی با چنین اشتباهات و خطاهائی هم بمیرد. این شخص باز هم مسلمان است، با این که خطای او هر چه می خواسته باشد.

دقت کنید دوستان، مسلمین عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم هم با گرفتن کلیات دین، و تسلیم شدن در برابر کلیات دین، به صورت تدریجی با مسائل جزئی عقیده و احکام مربوط به آن آشنا می  شدند، حتی در این زمینه دچار اشتباهات فاحشی هم می شدند که توسط رسول الله صلی علیه وسلم و پس از آن توسط حکومت اسلامی و شورای حاکم بر آن اصلاح می شدند. پس، وجود خطا و اشتباه در عقیده و سایر موارد تا زمانی که برای شخص آشکار، معلوم و کاملاً روشن نشده باشد امری اجتناب ناپذیر است. یعنی در هر مسأله ای مسلمان ممکن است دچار خطا و انحراف شود، بخصوص در مسأله ی عقیده که تقلیدی نیست و شخص خودش باید تحقیق کند و به صورت تحقیقی به آن برسد.

پس، اینکه تصور کنید رسول الله صلی الله علیه وسلم هر کسی مسلمان می شد را می نشاند و همه ی زیر و بمهای عقیده را به او آموزش می داد تصور اشتباهی است. بلکه، اصحاب به صورت تدریجی به این آگاهیها می رسیدند، حتی فرق نمی کند که در چه زمینه ای باشد.[1]

 (ادامه دارد……)


[1] فکر کنم در درس چهارم به اشتباهات رایجی که مسلمین ممکن است در زمینه ی عقاید و سایر زمینه ها مرتکب شوند نمونه های کافی را از قرآن و سنت صحیح آورده ایم و در اینجا نیازی به تکرار نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *