شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(43- قسمت)

  • قدامه بن مظعون، هم به همراه جمعی دیگر در زمان حکومت عمر بن خطاب رضی الله عنه مرتکب تأویلِ اشتباه در حد تحلیل شدند، خمر را برای خودشان حلال كردند، و اين فرموده ی الله تعالی را تأويل كردند كه می فرمايد: «لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ فِیمَا طَعِمُواْ إِذَا مَا اتَّقَواْ وَّآمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّآمَنُواْ ثُمَّ اتَّقَواْ وَّأَحْسَنُواْ وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (مائده/93)، بر کسانی که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند، گناهی به سبب آنچه نوشیده‌اند متوجّه آنان نیست، اگر بپرهیزند وایمان بیاورند و کارهای شایسته انجام دهند. بعد از آن بپرهیزند و ایمان داشته باشند. سپس، بپرهیزند و همه کارهای خود را نیکو کنند، و خداوند نیکوکاران را دوست ‌دارد.

«لَیْسَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جُنَاحٌ» را این شخص اینگونه فهمیده بود و از این آیه به همراه دوستان خود چنین تأویل کرده بودند که هرکسی ایمان بیاورد و کارهای خوب انجام دهد و هوای خودش را داشته باشد دیگر اشکالی ندارد شراب بخورد؛ و اگر نوشیدنی های مست کننده مصرف کند برایش اشکالی ندارد. این ها تأویل کرده بودند، اینها هم تکفیر نشدند بلکه، اقامه ی حجت شدند و توبه کردند هر چند که حد شراب خوار (کسی که چیزهای مست کننده می خورد بر آن ها اجرا شد). 

  • نمونه ی دیگری که در طول درس ها به آن اشاره کردیم خوارج هستند که باز در عصر صحابه دچار تأویلات غلطی شدند، و با همین تأویلات غلط، هم مسلمین را تکفیر کردند و هم دستشان به خون مسلمین آلوده شد. اما، علی بن ابیطالب رضی الله عنه که خودش یکی از قربانیان دست این ها بود آنان را تکفیر نکرد. حتی نگفت این ها هم دارودسته ی منافقین هستند بلکه، این ها را مسلمانانی دانست که علیه آن ها بغی و شورش کرده اند.

این اتفاقات و چند موردی که بیان کردیم، و موارد زیادی هستند که در درس های گذشته به آن اشاره کردیم، زمانی روی می دهند که حکومت اسلامی داریم و مرجعی هست که به تو بگوید چگونه می توان با این تأویلات و اجتهادات غلط برخورد کرد، حالا کسانی که از چنین نعمتی محروم هستند و اجماع واحدی هم وجود ندارد و وجود تأویلات و اجتهادات مختلف و متفاوت و متضاد علمای صادق هم غیر قابل اجتناب است. و علاوه بر آن وجود شبهات منافقین هم در اکثر جوامع رأی غالب شده، در این حالت اضطراری که پیش آمده، چه باید کرد؟ 

قاضی که شورای اولی الامر باشد وجود ندارد تا از این همه اجتهادات و تأویلات، یکی را به عنوان اجماع ارائه دهد، تو خودت هم که نمی توانی هم شاکی باشی هم قاضی، پس باید یک قاضی تولید کرد، در هر سطحی که باشد (سطح روستا، شهر، جماعت، چند جماعت با هم هستند، کشور، منطقه، در سطح جهانی است، در هر سطحی که باشد) باید قاضی تولید کرد و تا زمانی که این قاضی به وجود نیامده، تو فقط می توانی رأی خودت را بیان کرده و از خودت دفاع کنی. حتی، در بیان رأی خودت هم باید احتیاط کنی. به همین دلیل است که برای کسانی مثل امام مالک رحمه الله خیلی سنگین بود که یک مفتی در مسائل اختلافی بگوید: این حرام است، بلکه امام مالک رحمه الله می گفت باید بگوید: من آن را ناپسند می‌دانم.

(ادامه دارد…….)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *