شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(53- قسمت)

خوب، فکر کنم در مورد تأویل به عنوان یک مانع در تکفیر به اندازه ی نیاز صحبت کردیم. به هر حال، این چهار مرحله ی اثبات جرم ارتداد، تأئید جرم توسط قرآن و سنت صحیح، شروط تکفیر و موانع تکفیر، مراحلی هستند که شخص لازم است و باید در مورد مسلمانی که به جرم ارتداد متهم شده این ها را طی کند و به آن ها یقین و اطمینان پیدا کند وذره ای شک هم نداشته باشد و چنانچه در هر موردی به یقین کامل نرسیده بود باید حکم به برائت مسلمان صادر نماید. و به قول بزرگواران ما اگر 99 دلیل قوی بر کافر بودن شخص مسلمان وجود داشت و تنها یک دلیل ضعیفِ دارای شبهه وجود داشت باید اهل قبله را با همین شبهه از جرم و مرگ نجات داد.این راهی است که باید رفت، اگر مسلمانی خود و قیامتش را دوست دارد این مسیری است که باید طی کند.

مرحله ی صدور حکم در مورد کسانی که آنها را از4 فیلتر اصلی گذرانده ایم:

در اینجا می رسیم به مرحله ی صدور حکم در مورد کسانی که چهار مرحله ی اثبات جرم، تأیید جرم توسط قرآن و سنت صحیح، شروط تکفیر و موانع تکفیر را در موردشان به اجرا درآورده ایم. ابتدا چند کلمه در مورد کفر و کافر بگوییم بهتر است:

کفر در زبان عربی به معنی پوشاندن چیزی می آید. به همین دلیل به کشاورز می گویند کافر، چرا؟ چون بذر را با خاک می پوشاند: «كَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْكُفَّارَ نَبَاتُهُ» (حدید/20)، دنیا همچون باران است که گیاهان آن، کشاورزان را به شگفت می‌آورد.

مشخص است، کشاورز می داند چه چیزی را می پوشاند. می داند بذر را می پوشاند نه سنگ و شیشه را. همچنین، می داند این بذری که می پوشاند چه بذری است، و ماهها و بلکه سالها انتظار ثمر همان بذر را دارد، نه چیز دیگری را. پس، شناخت دارد می داند که چه چیزی را پوشانده است.

با همین مقیاس به کسانی که آگاهانه چیزی از نعمتهای الله و چیزی از قانون شریعت الله را می پوشانند یا کل قانون شریعت الله را می پوشانند و منتظر عواقب آن هم می شوند به آن ها می گویند کافر. البته، ممکن است تعداد این کفار بسیار کم باشد (همان کفاری که قبلاً در مورد آن ها صحبت کردیم و توضیح دادیم) إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ این ها ممکن است تعدادشان خیلی کم باشد که مطلقاً لاَ یُؤْمِنُونَ هستند و ایمان نمی آورند. اما این افراد ممکن است جامعه ای بزرگ را با عقاید خودشان بار آورده باشند و در کفریات از آن ها تقلید شود و به اصطلاح از میان جاهلان از خودشان کپی گرفته باشند. در این صورت، کل آن جامعه ای که از این ها کپی شدند را در دنیا جزو کفار حساب می کنیم و جزو کفار حساب می شوند. با آنکه ممکن است خیلی از این جوامع فقط مقلدین کفار باشند و از کفار اصلی کپی گرفته شده باشند، با این وجود، فرقی بین جاهل و عالم جوامع کفار وجود ندارد و همه مشمول حکم واحدی می شوند. مثل جامعه ی یهودیت، نصرانیت، مشرکین، مجوس یا صابئین. 

اما، در میان مسلمین کفار پنهانی هستند که سعی دارند خودشان را کپی مسلمین کنند و شبیه مسلمین شوند و ادای مسلمین را درمی آورند که به آن ها می گویند منافقین یا به زبان امروزی به آن ها می گویند سکولارزده. در این صورت، این ها چون خودشان را شبیه مسلمین کرده اند جزو مسلمین حساب می شوند. حالا، این ها ممکن است شرایطی پیش بیاید که وضع عوض شود، یعنی به جای اینکه این ها خودشان را شبیه مسلمین کنند و کپی مسلمین شوند، این ها اصل خودشان را رو می کنند و آشکار می کنند و دیگر ادای مسلمین را در نمی آورند. یا علاوه بر این، ممکن است عده ای از مسلمین در سخنانی یا اعمالی کپی این هاشوند و ادای این کفار پنهان و یا ادای کفارآشکار را درمی آورند و از مسیری که با مسلمین آمده اند تصمیم بگیرند که به عقب برگردند، این برگشت به عقب را ارتداد می گویند.

(ادامه دارد……)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *