شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(72-قسمت)

زمانی که ولایت پدر بر فرزندش و ولایت شوهر بر زن و فرزندانش با مرتد شدن از بین می رود طبیعی است و شکی نیست که رهبريت و فرمانروایی برای كافر منعقد نمی شود، و اگر حاکمی مرتد شود؛ مثلاً کافر سکولاریست یا کافر اهل کتاب یا شبه اهل کتاب شود عزل می گردد، و حكم رهبريت و فرماندهی او هدر می رود، و اطاعت كردن از او هم  برداشته می شود و بر مسلمين واجب می گردد كه او را بردارند. اگر نتوانستند چنین حاکم کافر و مرتدی را بردارند باید آن سرزمین را به خاطر عمل به قانون شریعت الله ترک کنند و هجرت نمایند. این یکی از همان مواردی است که هجرت بر مسلمین واجب می شود. 

 علاوه بر این، هرگونه همکاری و همراهی داوطلبانه و اختیاری در سیستم و منظومه ی حکومتی مرتدین به منزله ی شریک شدن در حکم مرتدین است. برای همین است که اهل قبله در این مسأله اختلاف ندارند که مرتد شدن حاكم به صورت زنجيروار مرتد شدن نظاميان، نيروهای امنيتی و ساير كارمندان و خادمين و زير مجموعه ی این حاکم مرتد را شامل می شود که داوطلبانه و به میل خودشان در اختیار این حاکم مرتد و جهت تحکیم قوانین کفری آن درآمده اند. چون اينها هستند كه حكومت این حاکم مرتد را نگه داشته اند و باعث دوام حكومت و قانون كفری او و جنگ با قانون شريعت الله هستند. به همين دليل نيروهای نظامی، امنيتی، قضايی و ساير ارگانهای حکومتی شامل حكم رهبرانشان می شوند.

 بايد دقت شود كه، اين حكم تنها مشمول زير مجموعه های فرمانبر اين حاكم می شود و مردم عوام و کسانی که زيردست این ها قرار گرفته اند را شامل نمی گردد، مگر زمانی كه اين مردم هم به حكومترانی و قوانین کفری اين مرتد راضی باشند و از آن حمايت و پشتيبانی کنند حتی اگر با يك كلمه باشد.   

دوباره تکرار می کنم و باز می گویم دقت شود، اينها شامل حكم رهبران مرتد و كافرشان می شوند نه مردم عوامی كه با وجود اين حكومت مجبور شده اند بعضی از امورشان را به اکراه در این سیستم بگذرانند و به وجود چنین حکومتی راضی نيستند. الله متعال هم نيروهای اطراف فرعون مثل دین فروشانی مانند بلعم باعورا و نظامیان را مشمول حكم فرعون می کند و در كنارهم از آنها به صورت يكسان نام می برد:«إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ». یعنی «هَامَانَ» وزرایش بودند کسانی که در سیستم اداری او هستند، «جُنُودَهُمَا» که مشخص است ارتشی ها و نظامیان او بودند، «بلعم باعورا» که دین فروشان و مجریان جنگ روانی و فکریش بودند. مثلث کثیفی که همیشه علیه دین الله و قانون شریعت الله فعالیت کرده است. هامان، ثروتمندان هستند، وزرای ثروتمند هستند. بلعم باعورا دین فروشان بودند و ارتشی ها هم که مشخص است، زر و زور و تزویر. 

البته، رسول الله صلی الله عليه وسلم علاوه بر آنكه همان حكم رهبران را بر زيردستان فرمانبرش جاری می کرد؛ هم پيمانان را باز شريك جرم همديگر و شامل يك حكم قرار می داد. اصحاب رسول الله صلی الله عليه وسلم هم همين برخورد را با مرتدين و نيروهای تحت فرمان آنها و هر كسی كه با آنها متحد بود می کردند. به گونه ای كه يكی از عوامل حمله به ايران ساسانی همكاری ساسانيان با مرتدين به شمار می رود.ساسانیان از مرتدین علیه حکومت مسلمین حمایت کردند یکی از دلایل حمله به ایران ساسانی همین حمایت آن ها از مرتدین بود.

چون قبلاً عرض کردیم که آگاهانه و به میل خود، حكم بردنِ نزدِ کفار، و براساس قانون آن ها مشکلات را حل کردن در واقع صدمه زدن به معانی چهارگانه ی دین محسوب می شود که در درس اول آن را روشن کردیم، و کفر آشکاری است که انسان را از دین اسلام خارج می کند[1] و این فتنه ای است که جرم آن از قتل بزرگتر و شديدتر است: “وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا”(بقره/217)،دقت کنید، و برگرداندن مردم از دين  بدتر از كشتن است. طبیعی است اگر یک مسلمان را بکشی الله تعالی در قیامت مانند یک مسلمان با او برخورد می کند و حساب و کتابش مشخص است، اما اگر مرتد شود چه؟ مرتد شدن بهتر است یا کشته شدنش؟. به همین دلیل الله تعالی می فرماید: “وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا”، و برگرداندن مردم از دين  بدتر از كشتن آن هاست. مشركین یا همان سکولاریستها پيوسته با شما خواهند جنگيد تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند« وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا» و گفتیم منظور آن ها از برگرداندن ما از دین همان چهار موردی است که در درس اول به اشاره کردیم و چند دقیقه پیش هم به صورت موردی آن ها را نام بردیم.

(ادامه دارد……)


[1] چون هدفا اینها همان هدف سکولاریست هاست که با ما می جنگند تا ما به این مرحله برسیم:”وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا”(بقره/217)، معانی چهارگانه ی دین، 1-قدرت حکومتی بود که آن ها می خواهند ما از آن دست بکشیم، 2-برنامه و قانون بر اساس شریعت الله بود که می خواستند از آن دست بکشیم، 3-اطاعت کردن و فرمان بردن از همین قانون شریعت الله و همین حکومت اسلامی بود که می خواهند ما از آن دست بکشیم، 4-جزا دادن و پاداش دادن بر اساس همین قانون و برنامه و توسط حکومت. این ها می خواهند که ما از این چهار معنی دست بکشیم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *