شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(98- قسمت)

یا چگونه رسول الله صلی الله علیه وسلم فهمید حاطب در صحبتهایش راست می گفت یا دروغ می گفت؟ راست و دروغ صحبت هایش را چگونه تشخیص داد؟ از روی قرائن و شواهد. یا چگونه می فهمید مادر، پدر، همسرتان یا خواهر، برادر و اطرافیانتان شما را دوست دارند؟ یا چگونه می فهمید که یک مسلمان از کفار سکولار برائت کرده در حالی که جای حب و بغض در قلب است؟ نمی توانیم بفهمیم که این مسلمان چگونه از کفار سکولار برائت کرده، جای حب و بغض در قلب است. تمام این موارد و موارد مشابه را که به قصد و درون انسانها برمی گردد این ها را فقط از طریق قرائن و شواهد ظاهری می توان تشخیص داد.

یا مثلاً شخصی می گوید من تو را که خواهان تطبیق قانون شریعت الله هستی دوست دارم اما در برابر با گروههای سکولار و کافر مرتد که دشمن آشکار الله و تو هستند باز اعلام ولاء می کند و آن ها را مثل سرپرست و صاحب امر نگاه می کند و آرزو می کند که یک روزی این ها بیایند و حاکم شوند. اینگونه می فهمی که این دروغ می گوید. مگر ممکن است با تو هم دوست باشد و با دشمن تو هم اعلام ولاء کند؟ آن هم دشمنی که الله گفته هر که با این ها ولاء داشته باشد مثل این هاست. با این شواهد می فهمی که این شخص به تو دروغ می گوید و ادعای دوستی اش هم دروغ است و این هم دشمنی است مثل کفار سکولار یا مثل هر کافری که با او اعلام ولاء کرده است. ما می گوییم این عمل این شخص با ادعایی که کرده جور در نمی آید و دروغ می گوید.غیر ممکن است که هم شیطان را به عنوان سرپرست خودت انتخاب کنی هم الله را. هم با دوستان الله اعلام ولاء بکنی و هم با دوستان شیطان.

در اینگونه مواقع و موارد مشابه، معیار برای تشخیص قصد و نیت درست یا غلط افراد قرائن و دلایل ظاهری و آشکار است. همین دلایل و مستندات اهرمی هستند که قصد و نیت شخص را آشکار و علنی می کنند.

ما تمام منافقین و سکولارزده هائی که در درس قبلی به آن ها اشاره کردیم را جزو مسلمین می دانیم، این ها به هر دلیلی مسافتی را با مسلمین به جلو آمده اند، حالا که اینهمه مسافت به جلو آمده اند دوباره آشکارا برمی گردند و در صف کفار آشکار و مرتد می شوند، ما به همه ی این ها حکم ارتداد می دهیم و می گوییم حکماً مرتد هستند، اما اگر باز عده ای از مسلمین بدون تغییر، بدون این که عقیده ی آن ها تغییری پیدا کرده باشد فریب این ها را خورده باشند و در صف این ها قرار گرفته باشند چه؟ در اینجا اولین دری که برای بازگشت این افراد باز می شود درِ توبه است.

قبلاً عرض کردیم که کفار هرگز ایمان نمی آورند،«إنَّ الذّینَ کَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَیهِم ام لَم تُنذِرهُم لَایُؤمِنُون»اما، مریدانشان ایمان می آورند. به همین دلیل، تمام اسبابها را فراهم می کنیم که این مرتدینی که حکم ارتداد حکمی آن ها را صادر کردیم آن ها را دوباره به اسلام برگردانیم و آن ها را به توبه تشویق کنیم، و یا اگر مسلمانی به دلایلی با زبان یا عملاً در جبهه ی کفار قرار گرفته باشد، باز هم باید مثل حاطب رضی الله عنه، با در نظر گرفتن سوابق آن ها در اسلام و دلایلی که می آورند، به قصد و نیت و هدف آن ها از این عملشان پی ببریم، و راه را برای برگشتشان به اسلام باز و هموار کنیم نه اینکه تمام راهها را بر رویشان ببندیم.

(ادامه دارد……)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *