
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(124- قسمت)
در اینجا، واضح است که الرافضه کسانی هستند که علی را رفض کردند، علی را ترک کردند و به معاویه پیوستند. به همین دلیل است که،در همین دست از منابع، معاویه با خیال راحت می گوید کسانی که دوروبر علی را گرفته اند رافضی هائی از حجاز، یمن، بصره و کوفه هستند: إن علي بن أبي طالب قد أجتمع إليه رافضة أهل الحجاز وأهل اليمن والبصرة والكوفه وقد وجه إلينا رسوله جرير بن عبدالله ولم أجبه.
خوب، می گوید رافضه ی کجا؟ رافضة أهل الحجاز وأهل اليمن والبصرة والكوفه. این بخشی از سابقه ی تاریخی این کلمه است که واضح نشان می دهد این کلمه سابقه ای قدیمی تر از سخن امام زید رحمه الله دارد. اما، اگر این تعریف زیدی ها را از روافض(رفض ) بپذیریم، باید این را هم قبول کنیم که زیدی ها تمام مذاهب دیگر را رافضی می دانند فرقی نمی کند کدام مذهب باشند.
احمد المترضی در شرح الازهار می گوید: روافض قوم مشخصی هستند که از تشیع جدا شدند و اینها ابوالخطاب و اصحابش هستند که زید را رفض کردند و امامتش را نپذیرفتند. دقت کنید دوستان، ببینید منابع تاریخی چه به ما می گوید. احمد المترضی ادامه می دهد: در این صورت، در نگاه زیدیها الرافضة یعنی هر کسی با ائمه ی زیدی که از عترت پاک هستند بغض داشته باشد و فرقی ندارد چه کسی باشد، یکی باشد که خودش را مثل غلات یا امامیه یا اسماعیله شیعه می نامد یا هر کس دیگری باشد. سواء كان من المتسمين بالتشيع مثل الغلاة والامامية والاسماعيلية أو من غيرهم. در این صورت، در نگاه زیدی ها هر کسی امامت زید را رد کند رافضی است.
رفض در اینجا یعنی: رویگردانی، رد کردن، سرپیچی، خودداری کردن. الروافض هم در اینجا یعنی: سربازهایی که رهبر خودشان را ترک کردند و به او پشت نمودند. هر یک از این ها را رافضی هم می گویند.
داستان امام شافعی در یمن می تواند کمک خوبی برای تصور زیدی ها از رافضی بودن داشته باشد. یعنی می تواند تصور خوبی به ما بدهد و واقعیت ها را به ما نشان دهد. زمانی که امام شافعی رحمه الله به یمن سفر می کند زیدی های آنجا که خودشان را شیعه می دانستند به امام شافعی و اهل او می گفتند شما رافضی هستید. البته، فقط شافعی رحمه الله را رافضی نمی گفتند بلکه، سایر مذاهب و فرق کنونی معروف به اهل سنت را هم باز رافضی می گفتند. چون، تمام این فرق از اهل بیت رسول الله صلی الله علیه وسلم حمایت می کردند. این بیت منسوب است به شافعی که گفته:
إن كـان رَفْـضاً حُـبُّ آلِ مـحـمـدٍ… فـلْـيَـشْـهَـدِ الـثـقلانِ أنّي رافـضـي
در اینجا، روشن است که مشکل بر سر رفض ابوبکر و عمر رضی الله عنهما نیست، چون شافعی رحمه الله هم همان دیدگاه آن ها را در مورد ابوبکر و عمر رضی الله عنهما دارد و داشت؛ بلکه، مشکل در اینجا بر سر بیان حقیقت دیگری است که اصلاً ارتباطی به ابوبکر و عمر رضی الله عنهما ندارد. رافضی بودن کاری به رفض کردن این دو شخصیت ندارد. دوستان، دقت کنید رافضی بودن کاری به رفض این دو شخصیت ندارد، می تواند هر کسی باشد که از امیرش و رهبرش سرپیچی کند.
شافعی رحمه الله روشن می کند که آن ها مطلب را اشتباهی فهمیدند و با روشنگریهایی که درفرق بین رافضی ها و محبان ثابت قدم و واقعی اهل بیت ارائه می دهد باعث می شود که خیلی از مردم شیعه مذهب زیدی، مذهب او را قبول کنند و الان هم می بینیم که اکثریت قاطع یمنی ها، شافعی مذهب هستند.
زمانی که مذاهب فقهی تدوین شدند و مذاهب به وجود آمدند شیعیان علی هم چند دسته شدند، و همین روافض هم برای خودشان به صدها فرقه تقسیم شدند و عقاید مختلف و متنوعی را برای خودشان تولید کردند و حتی مسائل فقهی خاصی را هم برای خودشان به وجود آوردند، وچون این ها زمینه برایشان باز بود.
(ادامه دارد…….)