مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

(30- قیسم)

  1. حاکِمِیَت مُسُلمانلَرنِی قوُلِیدَه بُولگن پَیتِیدَه، اَلله نِی یُولِیدَه اِیمَس حَتَّی اوُزلَرِینِی مُخافِظَت قِیلِیش اوُچُون هَم مُسُلمانلَرنِی رَهبَرِیَتِینِی آستِیدَه جَنگ قِیلِیشمَیدِی: «وَلْیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُواْ وَقِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ قَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَوِ ادْفَعُواْ قَالُواْ لَوْ نَعْلَمُ قِتَالاً لاَّتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِیمَانِ یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا یَكْتُمُونَ». (آل عمران/167)[1] اوُلَرگه :”کِیلِینگلَر، اَلله یُولِیدَه جَنگ قِیلِینگلَر یاکِی (هِیچ بُولمَسَه بِیزنِینگ سَناغِیمِیزنِی کوُپَیتِیرِیش بِیلَن دُشمَننِی ) دَفع قِیلِینگلَر”، دِییِیلسَه، “اَگر جَنگ بُولِیشِینِی اَنِیق بِیلگنِیمِیزدَه – کوُ سِیزلَرنِینگ آرتِینگِیزدَن بارگن بوُلَر اِیدِیک”، دِییِیشَدِی. اوُشَه کوُنِی اوُلَر اِیماندَن کوُرَه کُفرگه یَقِینراق اِیدِیلَر. اوُلَر آغِیزدَه کوُنگِیللَرِیدَه بُولمَگن نَرسَه لَرنِی گپِیرماقدَه لَر. اَلله اِیسَه اوُلَرنِینگ یَشِیرگن سِیرلَرِینِی جُودَه یَحشِی بِیلگوُچِیدِیر.

یَعنِی اوُلَر اوُزلَرِینِی قَومِی- قَرِینداشِی بوُلگن مُسُلمانلَرنِی اوُلِیمِینِی کوُرِیشگه حاضِر بُولِیشَدِی، مَنَه بُو مُنافِق کِیمسَه لَرنِی حِمایَه قِیلَیاتگن کِیشِیلَر کِیملَر بوُلِیشَدِی؟ اوُلَرنِی اوُزلَرِینِی قَوم – قَرِینداشلَرِی،آتَه – آنَه لَرِی، اَطرافِیدَه گِیلَرِی،اَکَه – سِینگِیللَرِی، اوُزلَرِینِی فَرزَندلَرِی بوُلِیشَدِی، بُو کِیمسَه لَر اوُلَرنِینگ اوُلِیمِینِی، نابوُد بُولِیشِینِی کوُرِیشگه وَ اَطرافِیدَه گِیلَرنِی، وَطَنِینِی، عَیالِی وَ فَرزَندلَرِینِی، خانَدانِینِی، قَوم – قَرِینداشلَرِینِی مَنفَعَتلَرِی خَطَرگه توُشِیشِیگه راضِی بوُلِیشَدِی، اَمّا سِکوُلارِیستلَرنِینگ مَغلوُبِیَتِیگه وَ مُسُلمانلَرنِی هَمدَه عُمُومِی خَوفسِیزلِیکنِی قُوَّتلَنِیشِیگه بائِث بُولَدِیگن جَنگدَه اِیشتِراک اِیتِیشمَیدِی.

 اَگر سِکوُلارِیستلَر اوُلَرنِی مَملَکَتلَرِینِی باسِیب آلِیب اوُنِی وَیران بُولِیشِیگه، بُوزغُونچِیلِیکلَرگه، مِینگلَب وَطَنداشلَرِینِی قِیرغِین بُولِیشِیگه بائِث بوُلَدِیگن بُولسَه، اوُلَر کوُپِینچَه دُشمَننِی جِبهَه سِی بِیلَن کِیرِیب کِیلِیشَدِی وَ مُسُلمانلَرگه قَرشِی جَنگ قِیلِیشَدِی. تَبلِیغ وَ زَبان بِیلَنمِی یا مالِی بِیلَنمِی یا اَسلَحَه بِیلَنمِی، فَرقِی یُوق. بِیزلَر مَنَه بُوندَی کِیمسَه لَرنِی عِراقدَه، سُورِیَه دَه، اَفغانِیستاندَه،پاکِستاندَه، سُومالِیدَه،مالِیدَه……کوُرمَدِیکمِی؟

  • قوُراللِی جَنگلَردَه قَتنَشِیش اوُچُون کِیرَکلِی تَیّارگرلِیکنِی کوُرِیشمَیدِی، اَلبَتَّه تَیّارلَنمَسلِیکلَرِی هَم طَبِیعِی نَرسَه: «وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ» (توبه/۴۶)، اَگر اوُلَر (جِهادگه) چِیقِیشنِی اِیستَگنلَرِیدَه اوُنِینگ اوُچُون تَیّارگرلِیک کوُرِیب قوُیگن بوُلوُر اِیدِیلَر. لِیکِن اَلله چِیقِیشلَرِینِی اِیستَمَی اوُلَرنِی دَنگسَه قِیلِیب قوُیدِی وَ اوُلَرگه (اوُزلَرِیدَن بُولگن کِیمسَه لَر طَرَفِیدَن):”قالگنلَر ( یَعنِی عَیاللَر، یاش بالَه لَر وَ عاجِیز – ناتَوان کِیشِیلَر) بِیلَن بِیرگه اوُتِیرَوِیرسِینلَر”، دِییِیلَدِی.

سِیزلَر شُو پَیتگچَه مَنَه بُو سِکوُلارزَدَه لَردَن بِیرِینِی تَشقِی باسقِینچِی سِکوُلار کافِرلَرگه قَرشِی جِهادگه، جَنگگه بارگنِینِی یا حَتّی اِعدادگه  بارگنِینِی یا جِهادگه تَیّارگرلِیک کوُرگنِینِی کوُرگنمِیسِیزلَر؟ یُوق، اَفغانِیستاندَه سِکوُلار کافِرلَرگه وَ ساوِیت ساسِیالِیستلَرِیگه قَرشِی جَنگ قِیلگن مُجاهِدلَر، مَنَه بُو شوُنچَه یِیل مابَینِیدَه آلِی سَعُودنِی سَلَفِیلَرِی یا اِخوانُ الشَّیاطِییندَن ( اِخوانُ المُسلِمِین اِیمَس) بِیرارتَه سِی مَنَه بُو جَنگدَه اِیشتِراک اِیتمَگنِیگه گوُواهلِیک بِیرِیشَدِی،بَلکِی ساسِیالیِست ساوِیت سِکوُلارلَرِیگه قَرشِی جَنگلَردَه اوُلَر اوُزلَرِینِی تَبلِیغاتلَرِی بِیلَن مُسُلمانلَرگه، مُجاهِدلَرگه یاردَم یِیتکَزِیلِیشِیگه توُسقِینلِیک قِیلِیشگن.

سِیزلَر مَنَه بُوندَی کِیمسَه لَرنِینگ مَنَه بُوندَی جِهادلَرگه کِیرگنِینِی یا تَیّارگرلِیک کوُرگنِینِی هَرگِیز کوُرمَیسِیزلَر. اوُلَر مَنَه بُوندَی جِهادلَرگه بُوتوُنلَی قَرشِیدوُرلَر، چُونکِی بوُنِی نَتِیجَه سِیدَه اَلله نِی شَرِیعَتِیدَگِی قانوُنلَر اَساسِیدَه حُکمرانلِیک باشلَنَدِی وَ اوُلَرگه اَرباب بُولِیب حاکِملِیک قِیلِیب توُرگن طاغوُتلَر نابوُد بوُلَدِی. اَمّا بوُنِی عِوَضِیگه اوُلَر آلِی سَعُودنِی، بارزانِینِی، یِیکِیتِیلَرنِی، کوُردلَرنِینگ حاضِرگِی دَوردَگِی مُسَیلَمَه یِی کَذّابِی بُولمِیش اوُجَلاننِی ساتقِین حِزبِینِی صَفِیگه اوُزلَرِینِی حَربِی کوُچلَرِینِی چوُنَتِیشَدِی، اَلبَتَّه اوُلَرنِی اوُزلَرِی بُوحَربِی کوُچلَرگه قوُشِیلِیب بارِیش اوُچُون شَهامَتگه اِیگه اِیمَسلَر. مَنَه بُو تِیلِی اِیککِی قَرِیچ بُولِیب مَعرُوضَه قِیلَدِیگن مُلّالَرنِی بِیرارتَه سِینِی جَنگدَه اِیشتِراک اِیتگنِینِی یا یَرَدار بُولگنِینِی یا اوُلدِیرِیلگنِینِی کوُرمَیسِیزلَر. اَگر مَبادا بارِیب قالگن تَقدِیردَه هَم جِبهَه نِی آرتِیدَه توُرِیب آلِیب فَقَط رَسمگه توُشِیشنِی بِیلِیشَدِی، بُو هَم خوُجَه کوُرسِینگه، رِیاکارلِیک اوُچُون قِیلِینَدِی. اوُلَرنِینگ اَطرافلَرِینِی حوُددِی اِیپَک قوُرتِینِی پِیللَه سِیدِیک اوُرَب آلِیشگن اَلدَنگن، اوُزلَرِی سِحرلَب قوُیِیشگن کِیمسَه لَرنِی جَنگگه جُونَتِیب یُوبارِیشَدِی.

(دوامی بار……)


[1] و نیز برای این بود که ( نفاق ) منافقان را ظاهر گرداند . منافقانی که چون بدیشان گفته شد : بیائید در راه خدا بجنگید یا ( دست‌کم ) برای دفاع ( از خود ) برزمید ، گفتند : اگر می‌دانستیم که جنگی واقع خواهد شد ، بیگمان از شما پیروی می‌کردیم ( و شما را تنها نمی‌گذاشتیم ! ) آنان در آن روز ( که چنین می‌گفتند ) به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان . ایشان با دهان چیزی می‌گویند که در دلشان نیست ( و گفتار و کردارشان با هم نمی‌خواند ) و خداوند ( از هر کسِ دیگری ) داناتر بدان چیزی است که پنهانش می‌دارند .‏

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(30- قسمت)

  1. تا زمانی که حاکمیت با مسلمین است نه در راه الله و نه حتی به خاطر محافظت از خودشان هم تحت رهبریت مسلمین نمی جنگند: «وَلْیَعْلَمَ الَّذِینَ نَافَقُواْ وَقِیلَ لَهُمْ تَعَالَوْاْ قَاتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَوِ ادْفَعُواْ قَالُواْ لَوْ نَعْلَمُ قِتَالاً لاَّتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ یَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلإِیمَانِ یَقُولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَیْسَ فِی قُلُوبِهِمْ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا یَكْتُمُونَ». (آل عمران/167)[1]

یعنی، این ها حاضر هستند مرگ قوم و خویش مسلمان خودشان را ببینند و گفتیم آن هایی که دارند به آنان خیانت می کنند و از آن ها دفاع می کنند چه کسانی هستند؟ همین قوم و خویش های خودشان هستند همین پدر و مادر و اطرافیان خودشان هستند همین خواهر و برادر، بچه های خودشان هستند، این ها حاضرند مرگ این ها را، نابودی این ها را ببینند و منافع اطرافیان، وطن، زن و فرزندان و خانواده، قوم و قبیله شان به خطر بیفتد، اما در جنگی شرکت نکنند که باعث شکست سکولاریست ها و تقویت مسلمین و امنیت عمومی می شود.

اما در برابر، اگر همین سکولاریست ها کشورشان را اشغال کنند و باعث ویرانی، هرج و مرج  و کشتار هزاران هم وطن و اطرافیان آن ها هم شوند این ها در بسیاری موارد حاضر می شوند در جبهه ی دشمن وارد شوند و برعلیه مسلمین بجنگند. حالا چه با تبلیغ و زبان بجنگند، چه با مالشان و چه با اسلحه. مگر ما این را در همین عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان، صومالی، مالی و … نمی بینیم؟

  • جهت شرکت در جنگ مسلحانه آمادگی های لازم را تهیه نمی کنند، طبیعی است که تهیه نکنند: «وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِنْ كَرِهَ اللَّهُ انْبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ» (توبه/۴۶)، اگر می‌خواستند (برای جهادبیرون بروند، توشه و ساز و برگ آن را آماده می‌کردند امّا خدا بیرون‌شدن و حرکت‌کردن آنان را) به سوی میدان نبرد نپسندید و ایشان را از (این کار) بازداشت و به ایشان گفته شد: با نشستگان (پیرزن ها، پیرمردها، بیماران، زنان، کودکان و کسانی که توانایی جنگ ندارند) با آن ها بنشینید.‏

شما تا به حال دیده اید یکی از این سکولارزده ها مثلاً برای جهاد و قتال با کفار سکولار اشغالگر خارجی رفته باشد مثلاً حتی اِعداد کند، برای جهاد پول آماده کند و غیره؟ نه، تمام مجاهدینی که در افغانستان بر علیه کفار سکولار و سوسیالیست شوروی جنگیده بودند در تمام آن سال ها شاهدی می دهند که یک نفر از سلفی های آل سعود و یا اخوان الشیاطین (نه اخوان المسلمین) در این جنگ شرکت نکرده و بلکه با تبلیغات خودشان مانع از کمک رسانی به این مسلمان ها  و مجاهدین در جنگ علیه سکولار سوسیالیست های شوروی بودند و با تبلیغشان از آن ها ممانعت کردند.

 شما هرگز نمی بینید که چنین کسانی وارد چنین جهادی شوند حتی خودشان را هم برای آن آماده کنند. نه، این ها کلاً برعلیه چنین جهادی هستند که نتیجه اش می شود تحکیم قانون شریعت الله و از بین رفتن طاغوت هایی که بر آن ها حاکم اند و آنان را ولی امر خودشان می دانند. اما در عوض، برای پیکار در صف آل سعود و بارزانی ها، یکیتی ها و مزدوران حزب کارگران اوجالان مسیلمه ی کذاب فعلی کُردها، نیروهایشان را می فرستند هر چند خودشان عرضه و شهامت ندارند که بروند. یکی از این سخنرانان و ملاهای تن لش آن ها را نمی بینی که در جنگی شرکت کرده باشند، در جنگ زخمی شده باشند یا کشته شده باشند. اگر هم بروند پشت جبهه ها و عکس بگیرند، فقط برای ریاکاری است و بس. این ها فقط همان فریب خورده ها را روانه ی جنگ می کنند که مثل پیله ی کرم ابریشم دوروبرشان را گرفته اند و این ها را سحر کرده اند.

(ادامه دارد…….)


[1] و نیز برای این بود که ( نفاق ) منافقان را ظاهر گرداند . منافقانی که چون بدیشان گفته شد : بیائید در راه خدا بجنگید یا ( دست‌کم ) برای دفاع ( از خود ) برزمید ، گفتند : اگر می‌دانستیم که جنگی واقع خواهد شد ، بیگمان از شما پیروی می‌کردیم ( و شما را تنها نمی‌گذاشتیم ! ) آنان در آن روز ( که چنین می‌گفتند ) به کفر نزدیکتر بودند تا به ایمان . ایشان با دهان چیزی می‌گویند که در دلشان نیست ( و گفتار و کردارشان با هم نمی‌خواند ) و خداوند ( از هر کسِ دیگری ) داناتر بدان چیزی است که پنهانش می‌دارند .‏

تعارفي درس / پنځم درس : شرعي دښمن پیژندنه (3) / د داخلي پټو کفارو او یا منافقانو او سیکولر شوی سره د چلند لنډ پیژندنو او طریقه (50)

تعارفي درس / پنځم درس : شرعي دښمن پیژندنه (3) / د داخلي پټو کفارو او یا منافقانو او سیکولر شوی سره د چلند لنډ پیژندنو او طریقه (50)

له ازادي څخه د دوی مطلب د الله تعالی د شریعت قانون پرېښودل او د اصلاح او د روشنفکري تر سرلیک لاندې د فساد او بی بندوباری پر ځای کول دي.د الله د شريعت قانون په اړه خبرې کول زوړ پرستی، پسمانده ګی، تاوتریخوالی، دهشت، تروریسم او په ټولنه کې د اصلاحاتو په مخه خنډ.

داخلي پټ کافران او سیکولارشوي ځانونه اصلاح غوښتونکي بولي او اصلاح غوښتنه د دوی شعار دی. همدا غوښتونکي کلمه.پرمختګ، مجدید، د دین تجدید کول.تازه اوسېدل او د دین نه نوي تفسیر درلودل.دا د مسلمانانو د فریب اولو سبب ګرځي.

تاسو کولی شئ د دې ډلې او د منافقینو او سیکولارشوي ډله ومومئ او دوی ته سیکولرزدهو او منافقین ووایاست.
خو مګر، دا ممکنه نه ده چې ووایو چې کوم یو اصلي منافق دی؟ لکه څنګه چې موږ ټول غیر مسلمان ډلې کافران ګڼو،مګر، موږ نه پوهیږو او موږ نشو کولی تشخیص وکړو چې له دوی څخه کوم یو کافر دی، چې هیڅکله ایمان نه راوړی او کلیدي نقش او رول لري؟

ځکه چې موږ هغه کسان ولیدل چې مسلمانان شول، موږ هیڅکله باور نه کاوه چې دا به مسلمان شي، مګر هغه مسلمان شو.د سیکولارشوي دا ډله هم په همدې ډول ده. د ضعیف عقیدې غولول شوي مسلمانان، هغه چا چې په خپلو ځانونو ظلم کړی دی، دوی د دوی شاوخوا محاصره کړي دي.دوی خپل ځانونه په دې کې ځای په ځای کړي دي او موږ یقینا دوی نه پیژنو،او له دې لارې مسلمانان په ټولنه کې فساد او بې بند باری خپروي او دوی پخپله خوندي پاتې کیږي

Муқаддамот дарслари/ бешинчи дарс

Шаръий душманшиносий (3) умумий суратда тан олиш ва ички яширин кофирлар ё мунофиқлар ва секулярзодалар  билан муомала қилиш равиши

Муқаддамот дарслари/ бешинчи дарс

Шаръий душманшиносий (3) умумий суратда тан олиш ва ички яширин кофирлар ё мунофиқлар ва секулярзодалар  билан муомала қилиш равиши

(29- қисм)

28-Уларнинг қилган ишлари сабабли,мусулмонларни орасида хам ва ошкор кофирларни орасида хам хеч ким уларга ёр бўлмайди, хеч ким уларга суянмайди ва хеч ким уларга бахо бермайди,уларни хеч ким химоя қилмайди:

«…وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیر» (توبه/74)،

Ва улар учун ер юзида бирон дўст ва ёрдамчи бўлмас!

Бошқа бир жойда мархамат қиладики:

«أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِم مَّا هُم مِّنکُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَیَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَهُمْ یَعْلَمُونَ» (مجادله/14)،

(Эй Мухаммад), аллохнинг ғазабига дучор бўлган қавмни (яхудийларни) дўст тутган кимсаларни (мунофиқларни) кўрмадингизми? У мунофиқлар сизлардан (яъни мусулмонлардан) хам,улардан (яъни яхудийлардан) хам эмасдирлар! Яна улар (ўзларининг мунофиқ эканликларини) билиб турган холларида (“бизлар мусулмонлармиз”,деб) қасам ичурлар.

«غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِم»

мағзубиндурлар.

«مَّا هُم مِّنکُمْ وَلَا مِنْهُمْ»

Улар “анъамта алайхим”дан яъни мўъминлар ва мусулмонлардан хам эмаслар ва “мағзубин” бўлган кимсалардан хам эмаслар, бу холда уларни нима,деса бўлади? “Золлин”. Мана бу оятда аллох таоло мана бу “золлин” гурухини яъни секулярзадалар ва мунофиқлар тўдасининг, “анъамта алайхим” бўлган мусулмонлар гурухидан хам эмаслигини ёки аллох уларга ғазаб қилган мағзубин гурухидан хам эмаслигини, хеч қандай ёр ва ёрдамчисиз икки гурухни ўртасида саргардон эканликларини баён қилади. Мана бу хоин,фосид секулярзадалардан хам кўра бечорароқ тўда бормикин?

29-Секулярзада ва мунофиқларнинг карталари ғиллу-ғашлик,хиёнатга тўла бўлса хам, шунга қарамасдан мусулмонларни хиёнатда муттахам қилишади, агар қаршиларидаги томон худони пайғамбари бўлса буни уларга фарқи йўқ,хатто росулуллох салаллоху алайхи васалламга хам шундай муносабатда бўлишган:

«وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ وَمَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَايُظْلَمُونَ» (آل عمران/161)،

Хеч бир пайғамбар учун (урушдан тушган ўлжаларга) хиёнат қилиш жоиз эмас. Ким хиёнат қилса, қиёмат кунида (аллохнинг хузурига) қилган хиёнати билан бирга келур. Сўнгра хар бир жон мазлум бўлмаган холида қилган амалига комил жазо олгай.

Секулярзадалар ўзларини хонадонлари,қавмлари,қабилалари,хамшахарлари, хамзабонлари,хамватанларидан ташкил топган мусулмонларга қарши хар қандай ошкор кофир дўст бўлади ва ўзини миллати,атрофидагиларга нисбатан хиёнат қилади. Секулярзадалар кимларга хиёнат қилишади ,деб ўйлайсизлар? Улар ўзларининг мунофиқ бўлмаган оталари,оналари,ака-укалари, қавм-қариндошлари, атрофидагилар,хамзабонлари, махалладоши, хамшахарига қарши хиёнат қилади-да. Аммо улар сурбетлик билан қўрққан олдин мушт кўтарар дегандай, мўъминларни хиёнатда муттахам қилишади. Мана бу муттахам қилинган мўъмин росулуллох саллаллоху алайхи васаллам бўладими ё хар қандай бошқа мўъмин бўладими, буни уларга фарқи йўқ. Улар ёлғон гапириб уларни муттахам қилишади. Росулуллох саллаллоху алайхи васалламни исмлари келтирилган мана бу оятдан кўриниб турганидек, улар очиқ-ойдин ёлғон гапириб уларни хиёнатда,ғиллу-ғашликда муттахам қилишади.

Мана бу секулярзадалар тўғридан-тўғри арбоблари бўлмиш махаллий тоғутларнинг канали орқали америка,исроил ва натони  мақсадлари йўлида хизмат қилишади ва ўзларини динига ,миллатига хиёнат қилишади; аммо оғиз  очишлари билан ўзлари қилган жиноят билан мўъминларни айблаб, барча ахборот воситаларида уларни  муттахам қилишади.

(давоми бор…….)

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

(29- قیسم)

  1. اوُلَرنِینگ قِیلگن اِیشلَرِی سَبَبلِی، مُسُلمانلَرنِی آرَسِیدَه هَم وَ آشکار کافِرلَرنِی آرَسِیدَه هَم هِیچ کِیم اوُلَرگه یار بُولمَیدِی، هِیچ کِیم اوُلَرگه سُویَنمَیدِی وَ هِیچ کِیم اوُلَرگه بَها بِیرمَیدِی، اوُلَرنِی هِیچ کِیم حِمایَه قِیلمَیدِی: «…وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیر» (توبه/74)، و اوُلَر اوُچُون یِیر یُوزِیدَه بِیران دوُست وَ یاردَمچِی بُولمَس!

باشقَه بِیر جایدَه مَرحَمَت قِیلَدِیکِی: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِم مَّا هُم مِّنکُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَیَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَهُمْ یَعْلَمُونَ» (مجادله/14)، (اِی مُحَمَّد)، اَلله نِینگ غَضَبِیگه دوُچار بُولگن قَومنِی ( یَهُودِیلَرنِی) دُوست توُتگن کِیمسَه لَرنِی ( مُنافِقلَرنِی) کوُرمَدِینگِیزمِی؟ اوُ مُنافِقلَر سِیزلَردَن ( یَعنِی مُسُلمانلَردَن) هَم، اوُلَردَن ( یَعنِی یَهُودِیلَردَن) هَم اِیمَسدِیرلَر! یَنَه اوُلَر ( اوُزلَرِینِینگ مُنافِق اِیکَنلِیکلَرِینِی ) بِیلِیب توُرگن حاللَرِیدَه ( “بِیزلَر مُسُلمانلَرمِیز”، دِیب ) قَسَم اِیچُورلَر.

«غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِم» مَغضُوبِیندوُرلَر. «مَّا هُم مِّنکُمْ وَلَا مِنْهُمْ» اوُلَر «أَنعَمتَ عَلَیهِم» دَن یَعنِی مُؤمِنلَر وَ مُسُلمانلَردَن هَم اِیمَسلَر وَ«مَغضُوبِین» بُولگن کِیمسَه لَردَن هَم اِیمَسلَر، بُو حالدَه اوُلَرنِی نِیمَه ، دِیسَه بُولَدِی؟ «ضالِّین». مَنَه بُو آیَتدَه اَلله تَعالَی مَنَه بُو «ضالِّین» گوُرُوهِینِی یَعنِی سِکوُلارزَدَه لَر وَ مُنافِقلَر توُدَه سِینِینگ، «أَنعَمتَ عَلَیهِم» بُولگن مُسُلمانلَر گوُرُوهِیدَن هَم اِیمَسلِیگِینِی یاکِی اَلله اوُلَرگه غَضَب قِیلگن مَغضُوبِین گوُرُوهِیدَن هَم اِیمَسلِیگِینِی، هِیچ قَندَی یار وَ یاردَمچِیسِیز اِیککِی گوُرُوهنِی اوُرتَسِیدَه سَرگردان اِیکَنلِیکلَرِینِی بَیان قِیلَدِی. مَنَه بُو خائِن، فاسِد سِکوُلارزَدَه لَردَن هَم کوُرَه بِیچارَه راق تُودَه بارمِیکِین؟

  • سِکوُلارزَدَه وَ مُنافِقلَرنِینگ کَرتَه لَرِی غِیللوُ- غَشلِیک، خِیانَتگه توُلَه بُولسَه هَم، شوُنگه قَرَمَسدَن مُسُلمانلَرنِی خِیانَتدَه مُتَّحَم قِیلِیشَدِی، اَگر قَرشِیلَرِیدَگِی تامان خُدانِی پَیغَمبَرِی بُولسَه بُونِی اوُلَرگه فَرقِی یُوق،حَتَّی رَسُول الله صلی الله علیه وسلمگه هَم شوُندَی مُناسَبَتدَه بُولِیشگن: «وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ وَمَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَايُظْلَمُونَ» (آل عمران/161)، هِیچ بِیر پَیغَمبَر اوُچُون (اوُرُوشدَن توُشگن اوُلجَه لَرگه) خِیانَت قِیلِیش جائِز اِیمَس. کِیم خِیانَت قِیلسَه،قِیامَت کوُنِیدَه ( اَلله نِینگ حُضُورِیگه) قِیلگن خِیانَتِی بِیلَن بِیرگه کِیلوُر. سُونگرَه هَر بِیر جان مَظلوُم بُولمَگن حالِیدَه قِیلگن عَمَلِیگه کامِل جَزا آلگی.

سِکوُلارزَدَه لَر اوُزلَرِینِی خانَدانلَرِی، قَوملَرِی، قَبِیلَه لَرِی، هَمشَهَرلَرِی، هَمزَبانلَرِی، هَموَطَنلَرِیدَن تَشکِیل تاپگن مُسُلمانلَرگه قَرشِی هَر قَندَی آشکار کافِر دوُست بوُلَدِی وَ اوُزِینِی مِللَتِی، اَطرافِیدَگِیلَرگه نِسبَتاً خِیانَت قِیلَدِی. سِکوُلارزَدَه لَر کِیملَرگه خِیانَت قِیلِیشَدِی، دِیب اوُیلَیسِیزلَر؟ اوُلَر اوُزلَرِینِینگ مُنافِق بوُلمَگن آتَه لَرِی، آنَه لَرِی، اَکَه – اوُکَه لَرِی، قَوم – قَرِینداشلَرِی، اَطرافِیدَگِیلَر، هَمزَبانلَرِی، مَحَلَّه داشِی، هَمشَهَرلَرییگه قَرشِی خِیانَت قِیلَدِی- دَه. اَمّا اوُلَر سُوربِیتلِیک بِیلَن قوُرققَن آلدِین مُوشت کوُتَرَر دِیگندَی، مُؤمِنلَرنِی خِیانَتدَه مُتَّحَم قِیلِیشَدِی. مَنَه بُو مُتَّحَم قِیلِینگن مُؤمِن رَسُول الله صلی الله علیه وسلمبوُلَدِیمِی یا هَر قَندَی باشقَه مُؤمِن بُولَدِیمِی، بُونِی اوُلَرگه فَرقِی یُوق. اوُلَر یالغان گپِیرِیب اوُلَرنِی مُتَّحَم قِیلِیشَدِی. رَسُول الله صلی الله علیه وسلمنِی اِسملَرِی کِیلتِیرِیلگن مَنَه بُو آیَتدَن کوُرِینِیب توُرگنِیدِیک، اوُلَر آچِیق – آیدِین یالغان گپِیرِیب اوُلَرنِی خِیانَتدَه، غِیللوُ– غَشلِیکدَه مُتَّحَم قِیلِیشَدِی.

سِکوُلارزَدَه لَر توُغرِیدَن- توُغرِی اَربابلَرِی بوُلمِیش مَحَلِّی طاغوُتلَرنِینگ کَنَلِی آرقَلِی اَمِیرِکَه، اِسرائِل وَ نَتانِی مَقصَدلَرِی یُولِیدَه حِذمَت قِیلِیشَدِی وَ اوُزلَرِینِی دِینِیگه، مِللَتِیگه خِیانَت قِیلِیشَدِی؛ اَمّا آغِیز آچِیشلَرِی بِیلَن اوُزلَرِی قِیلگن جِنایَت بِیلَن مُؤمِنلَرنِی عَیبلَب، بَرچَه اَخبارات واسِیطَه لَرِیدَه اوُلَرنِی مُتَّحَم قِیلِیشَدِی.

(دوامی بار…….)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(29- قسمت)

  1. این ها با کارهایی که کردند در واقع، نه در میان مسلمین و نه در میان کفار آشکار یار و یاوری ندارند و کسی به آن ها تکیه نمی کند و به آن ها بهایی نمی دهد و از آن ها حمایت هم نمی کند: «…وَمَا لَهُمْ فِی الأَرْضِ مِن وَلِیٍّ وَلاَ نَصِیر» (توبه/74)، و در سراسر روی زمین دوستی و یاوری نخواهند داشت.‏

‏ یا در جای دیگری می فرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِم مَّا هُم مِّنکُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَیَحْلِفُونَ عَلَى الْکَذِبِ وَهُمْ یَعْلَمُونَ» (مجادله/14)، آیا آگاهی از کسانی که گروهی را به دوستی می‌گیرند که خدا بر آنان  غضب گرفته. اینان (از گروهی که خدا بر آنان غضب گرفته) منافقانی بیش نبوده و نه از شما هستند و نه از آنان- یعنی این ها نه از «أنعمت علیهم» هستند و نه از مغضوبین هستند این ضالین- چنین کسانی به گونه ای آگاهانه سوگند دروغ یاد می‌کنند!‏.

«غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِم» مغضوبین هستند. «مَّا هُم مِّنکُمْ وَلَا مِنْهُمْ» نه از «أنعمت علیهم» یعنی مؤمنین و مسلمین هستند و نه از «مغضوبین» هستند پس چه هستند؟ «ضالین». در این آیه هم الله تعالی این گروه «ضالین» و یا سکولارزده ها و منافقین را دسته ای معرفی می کند که نه از مسلمین اند «أنعمت علیهم» و نه از گروهی اند که الله از آن ها غضب گرفته یعنی از گروه مغضوبین هم نیستند و بدون یار و یاور بین کفار (مغضوبین) و مؤمنین (أنعمت علیهم) سرگردان اند. آیا دارودسته ای بیچاره تر از این سکولارزده های خائنِ فاسد می تواند وجود داشته باشد؟

  • با آن که سکولارزده ها و منافقین، کارنامه ی خودشان پر از غل و غش و خیانت است اما پیش دستی می کنند و مسلمین را متهم به خیانت می کنند حتی، اگر پیامبر خدا هم باشد یعنی حتی اگر کسی را که متهم می کنند رسول الله صلی الله علیه و سلم باشد برایشان فرقی ندارد: «وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ وَمَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَايُظْلَمُونَ» (آل عمران/161)، هیچ پیغمبری را شایسته نیست که خیانت کند، و هر کس خیانت کند در روز رستاخیز آنچه را که در آن خیانت کرده است با خود (به صحنه ی محشر) می‌آورد، سپس به هر کسی پاداش و جزای آنچه کرده است به تمام و کمال داده می‌شود، و به آن ها ستم نخواهد شد.‏

سکولارزده ها خودشان با هر کافر آشکاری علیه مسلمین که همین مسلمین متشکل از خانواده، قوم، قبیله، همشهری، هم زبان و هم وطن خودشان هم هستند اعلام ولاء و دوستی می کنند و دچار انواع خیانت ها علیه ملت و اطرافیان خودشان می شوند. خیال می کنید سکولارزده ها علیه چه کسی خیانت می کنند علیه پدرش، مادرش که منافق نیست، علیه برادر، قوم و خویش، اطرافیان، همزبان، هم محله ای، همشهری، هم کوچه ای خودش. علیه این ها و به این ها خیانت می کنند. به چه کسی خیانت کردند؟ اما، در کمال پرروئی پیش دستی می کنند و مؤمنین را به جرمی که خودشان مرتکب شده اند متهم می کنند. برایشان فرق نمی کند این مؤمن رسول الله صلی الله علیه و سلم باشد یا هر مؤمن دیگری. دروغ می گویند، مشخص است. وقتی که در این آیه اسم رسول الله صلی الله علیه و سلم آمده یعنی چه؟ این ها به دروغ آن ها را متهم به خیانت و غل و غش می کنند.

این سکولارزده ها یا مستقیم یا از کانال طاغوتی محلی که اربابشان است در راستای اهداف و منافع آمریکا، اسرائیل و ناتو خدمت می کنند و به دین و ملت خودشان خیانت می کنند؛ اما زمانی که زبان باز می کنند مؤمنین را به این جرمی که خودشان آشکارا مرتکب می شوند و تمام رسانه ها آن را اعلام کرده اند متهم می کنند.

(ادامه دارد……)

تعارفي درس / پنځم درس : شرعي دښمن پیژندنه (3) / د داخلي پټو کفارو او یا منافقانو او سیکولر شوی سره د چلند لنډ پیژندنو او طریقه (49)

تعارفي درس / پنځم درس : شرعي دښمن پیژندنه (3) / د داخلي پټو کفارو او یا منافقانو او سیکولر شوی سره د چلند لنډ پیژندنو او طریقه (49)

40- د اصلاح طلبی په بهانو او په پلمه د مسلمانانو تر منځ د فساد خپرول «وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ* أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ» (بقره/۱۱-۱۲)،کله چې دوی ته وویل شي چې په ځمکه کې فساد مه کوئ. دوی وايي: موږ له اصلاح غوښتونکو څخه بل څه نه یو! دوی په مفسدینو او تباه کوونکو دي، خو نه پوهیږي.
د مسلمانانو په منځ کې اصلاح او اصلاحګری د الله تعالی د شریعت د قانوانیون په معیارونو پر بنسټ تعریف او ټاکل کیږي.کله چې یوکس د سیکولریزم د دین او د هغه د یوه مذهب پر بنسټ او د خلک غولوونکو په شعارونو سره پریکړه کوي.
او د سیکولریستانو دبشري حقونو، ډیموکراسۍ، کفري ازادۍ او بې بندباروی اقدام او عمل کوی او بیا د اصلاح غوښتونکي ادعا کړئ. بې له شکه چې له فساد، تباهۍ، تفرقې، ذلت او د اسلامي ارزښتونو له تخریب پرته بل څه نه کوي، مګر دوی نه پوهیږي.«وَلَٰكِن لَّا يَشْعُرُونَ».که دوی جومات ته داخلشی او څه ووايي په جومات کې د فساد لامل ګرځي.

یوازې ویل او د دوی حضور شتون په جومات کې د فساد لامل کیږي.د شريعت د ادبیات په پريښودلو او د سیکولریستانو د. ارواپوهنې ادبیات ته په تلو سره که د خاوند او ښځې تر منځ خبرې وشي نو د فساد او طلاق سبب ګرځي.

د سيکولريستي ټولنپوهنې په ټينګولو سره، که د مسلمانانو په کلتوري او ټولنيزو چارو خبرې وکړي، د تباهي او فساد سبب به شي.او که وغواړي چې د همدې سيکولريستي ادبیاتو په مرسته د حکومت په چارو کې لاسوهنه وکړي، نو هغه حکومت به فاسد کړي.که وغواړي په همدې سيکولريستي ادبیاتو سره د اقتصاد په اړه خبرې وکړي، نو د ککړتیا، فساد او د خلکو سرګردانی سبب به شي.که تاسو دوی همداسې پریږدئ، دوی به په عملي توګه شرعي قوانین به بند کړي.هماغه مصیبت چې شیطان په آدم او حوا باندې راوستل:«فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطَانُ لِیُبْدِیَ لَهُمَا مَا وُورِیَ عَنْهُمَا مِن سَوْءَاتِهِمَا» (اعراف/20)،بیا شیطان دوی وسوسه کړي چې د دوی له سترګو پټ عورت هغوی ته وشي،د سیکولارشوي په تعقیب سیکولرستانو د فحاشي او بی بندوباری لپاره زمینه برابروي، په خپلو طریقه د اختلات مرکزونه جوړوي ،همدارنګه د فساد د مرکزونو د جوړولو او د هر ډول الکولي مشروباتو او نشه يي توکو د مصرف زمینه برابروي….دا ټول کارونه د ازادۍ او ډیموکراسۍ، مدني ټولنې او اصلاحګری تر سرلیک لاندې ترسره کیږي

د دوی لپاره د پرمختګ او تمدن لازمه د ښځو د ازادۍ تر عنوان لاندې د فحاشي، زنا، شراب څښلو، همجنسبازۍ او داسې نورو خپرول ته اړین دي.دا خبره مو څو ځله د سیکولر ګوندونو او منافقینو په رسنیو کې لیدلې، په زرګونو ځله مو اوریدلې ده. ټولنه به تر هغې ازاده نه شي تر څو چې ښځه د الله تعالی له شريعت قانون څخه خلاص نه شي لکه څنګه چې دوی وايي.

Муқаддамот дарслари/ бешинчи дарс

Шаръий душманшиносий (3) умумий суратда тан олиш ва ички яширин кофирлар ё мунофиқлар ва секулярзодалар  билан муомала қилиш равиши

Муқаддамот дарслари/ бешинчи дарс

Шаръий душманшиносий (3) умумий суратда тан олиш ва ички яширин кофирлар ё мунофиқлар ва секулярзодалар  билан муомала қилиш равиши

(28- қисм)

26-Секулярзадалар ва мунофиқлар бошқалар билан фақат манфаъатни орқасидан дўстлик алоқаларини ўрнатишади; агар ўзлариники деб ўйлаган манфаъатлардан махрум бўлиб қоладиган  бўлишса, нихоятда хафа бўлиб ғазабланишади,махсусан атрофларидаги кишиларни орасидаги қудратдан ва хукумат қудратидан ё иқтисодий,ижтимоъий ва қазоватга оид қудратдан махрум бўлишса қаттиқ хафа бўлишади: 

«وَمِنْهُم مَّن یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُواْ مِنْهَا رَضُواْ وَإِن لَّمْ یُعْطَوْاْ مِنهَا إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ» ‏(توبه/58)،

Уларнинг орасида садоқотлар тўғрисида сизга таъна қилгувчи кимсалар хам бордир. Бас,агар ўша садақотлардан уларга хам берилса рози бўладилар, агар берилмаса бирдан норози бўлиб қоладилар.

Бизлар ироқни курдистонида шундай кишиларни кўрдикки, – албатта бундай кимсалар бошқа жойларда хам топилади- аммо бу ерда уларни ўзимиз кўрдик, агар уларга моддий имкониятлар берилса рози бўлиб хурсанд бўлишади, уларни сухбатлари хам мана шу хақида бўлади; аллохни шариатидаги қонунларни татбиқ қилиш ё ташқи босқинчи секуляр кофирлар учун навкарлик қилиш, турли-туман ахлоқий фасодларни ривожланиб кетгани, массаж қилиш ва рақс ўрганиш  марказлари унвони остида фасод марказларини йўлга қўйилиши, спутник ахборот воситаларида аллохни динини ва аллохни шариатидаги қонунларни хақорат қилинаётгани, минглаб мусулмонларни қатли ом қилиниши ё зиндонга ташланиши, америка элчихонасида рамазон ойида хамжинсбозлар байроғини кўтарилиши, шариатга зид бўлган фасодлар хақида умуман сухбат қилишмайди, аммо ким бўлишидан қатъий назар унга пул берадиган бўлса,хурсандчилик билан  рози бўлишади. Уларга бу пулни бераётган аллохни пайғамбари бўладими ё америками ё тоғутларми ё американи навкарларими фарқи йўқ.

Оли саъуд хам мана бу сотқин ва хоин кимсаларга миллионлаб доллор ёрдам берган. Яъни дунёда мавжуд энг фосид хукуматлардан бўлган ва мусулмонлар яшайдиган диёрларни бирига хоким бўлиб олган, мусулмонларни энг қаттиқ душманларидан бўлмиш оли саъуд мана бу хоинларни озиқлантиради, хозирги пайтда америка бутун жахон секуляр кофирларини рахбари  бўлиб турибди. Мана бу хоинларга,мунофиқларга энг мухим бўлган нарса,уларга берилаётган пуллар,моддий ёрдамлар,имкониятлардир, ундан бошқа нарсалар уларга мухим эмас, мана шу пуллар билан хурсанд бўлишади, агар пул келмай қолса норози бўлишади.

27-Мунофиқлар ва секулярзадалар мусулмонлар билан бўлган жангда дўстларига хиёнат қилган пайтларида, улар шайтон қилган ишни ўзини қилган бўлишади, аллох таоло буни қуйидагича муқояса қилади:

«كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ» (حشر/۱۶)،

(Яхудийларни мўъминларга қарши гиж-гижлаётган мунофиқлар) худди шайтоннинг ўхшашидирлар. Эсланг, у инсонга “кофир бўл”,деган эди. Энди, қачонки (инсон) кофир бўлгач, (шайтон унга) “албатта мен сендан безорман. Зеро, мен барча оламлар парвардигори бўлмиш аллохдан қўрқурман”,дейди.

Мана бу “дангаса,фурсат талаб,маккор” секулярзадалар хамиша ғалаба лахзаларини кутиб юришади ва хеч қандай захматсиз бошқаларни самарасидан фойдаланиш учун биринчи сафга туриб олишади; аммо мушкилотга учраб гирифтор бўлиб қолишса хаммалари бир бахона билан қочиб кетишади. Уларга ким билан тузилган ахдни бузишларини ё кимга орқа қилиб кетишларини фарқи йўқ. Аллох таоло уларни ишларини шайтон қилган амалга ўхшатган. Яъни уларга шайтон намуна бўла олади, шайтондан бошқа хеч ким уларчалик пасткаш, маккор, ахдини бузувчи бўла олмайди. Албатта шайтон мана бу секуляризм динини бунёнгузори хисобланади, секуляристлар ва секулярзадалар рафторларида уни ўзларига намуна қилиб олишлари хам табиий нарса.

(давоми бор……..)

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

مُقَدّمات دَرسلَرِی / بِیشِینچِی دَرس

شَرعِی دُشمَنشُوناسِی (3) عُمُومِی صوُرَتدَه تَن آلِیش وَ اِیچکِی یَشِیرِین کافِرلَر یا مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر بِیلَن مُعامَلَه قِیلِیش رَوِیشِی

(28- قیسم)

  1. سِکوُلارزَدَه لَر وَ مُنافِقلَر باشقَه لَر بِیلَن فَقَط مَنفَعَتنِی آرقَسِیدَن دوُستلِیک عَلاقَه لَرِینِی اوُرنَتِیشَدِی؛ اَگر اوُزلَرِینِیکِی دِیب اوُیلَگن مَنفَعَتلَردَن مَحرُوم بُولِیب قالَدِیگن بُولِیشسَه ، نِهایَتدَه حَفَه بُولِیب غَضَبلَنِیشَدِی، مَخصُوصاً اَطرافلَرِیدَگِی کِیشِیلَرنِی آرَسِیدَگِی قُدرَتدَن بُو حُکوُمَت قُدرَتِیدَن یا اِقتِصادِی، اِجتِمائِی وَ قَضاوَتگه آئِد قُدرَتدَن مَحرُوم بُولِیشسَه قَتتِیق حَفَه بُولِیشَدِی: «وَمِنْهُم مَّن یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُواْ مِنْهَا رَضُواْ وَإِن لَّمْ یُعْطَوْاْ مِنهَا إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ» ‏(توبه/58)، اوُلَرنِینگ آرَسِیدَه صَدَقاتلَر توُغرِیسِیدَه سِیزگه طَعنَه قِیلگوُچِی کِیمسَه لَر هَم باردِیر. بَس، اَگر اوُشَه صَدَقاتلَردَن اوُلَرگه هَم بِیرِیلسَه راضِی بُولَدِیلَر،اَگر بِیرِیلمَسَه بِیردَن ناراضِی بوُلِیب قالَدِیلَر.

بِیزلَر عِراقنِی کُردِستانِیدَه شُوندَی کِیشِیلَرنِی کوُردِیککِی،- اَلبَتَّه بوُندَی کِیشِیلَر باشقَه جایلَردَه هَم تاپِیلَدِی – اَمّا بُو یِیردَه اوُلَرنِی اوُزِیمِیز کوُردِیک، اَگر اوُلَرگه ماددِی اِمکانِیَتلَر بِیرِیلسَه راضِی بوُلِیب حوُرسَند بُولِیشَدِی، اوُلَرنِی صُحبَتلَرِی هَم مَنَه شُو حَقِیدَه بوُلَدِی؛ اَلله نِی شَرِیعَتِیدَگِی قانوُنلَرنِی تَطبِیق قِیلِیش یا تَشقِی باسقِینچِی سِکوُلار کافِرلَر اوُچُون نَوکَرلِیک قِیلِیش، توُرلِی- تُومَن اَخلاقِی فَسادلَرنِی رِواجلَنِیب کِیتگنِی، مَسسَج قِیلِیش وَ رَقص اوُرگنِیش مَرکَزلَرِی عُنوانِی آستِیدَه فَساد مَرکَزلَرِینِی یُولگه قوُیِیلِیشِی، سپُوتنِیک اَخبارات واسِیطَه لَرِیدَه اَلله نِی دِینِینِی وَ اَلله نِی شَرِیعَتِیدَگِی قانوُنلَرنِی حَقارَت قِیلَیاتگنِی، مِینگلَب مُسُلمانلَرنِی قَتلِی عام قِیلِینِیشِی یا زِندانگه تَشلَنِیشِی، اَمِیرِکَه اِیلچِیخانَه سِیدَه رَمَضان آیِیدَه هَمجِنسبازلَر بَیراغِینِی کوُتَرِیلِیشِی، شَرِیعَتگه زِد بوُلگن فَسادلَر حَقِیدَه عُمُوماً صُحبَت قِیلِیشمَیدِی، اَمّا کِیم بُولِیشِیدَن قَطعِی نَظَر اوُنگه پُول بِیرَدِیگن بوُلسَه، حوُرسَندچِیلِیک بِیلَن راضِی بُولِیشَدِی. اوُلَرگه بُو پوُلنِی بِیرَیاتگن اَلله نِی پَیغَمبَرِی بوُلَدِیمِی یا اَمِیرِکَه مِی یا طاغُوتلَرمِی یا اَمِیرِکَه نِی نَوکَرلَرِیمِی فَرقِی یوُق.

آلِی سَعُود هَم مَنَه بوُ ساتقِین وَ خائِن کِیمسَه لَرگه مِیللِیانلَب داللار یاردَم بِیرگن. یَعنِی دُنیادَه مَوجُود اِینگ فاسِد حُکوُمَتلَردَن بوُلگن وَ مُسُلمانلَر یَشَیدِیگن دِیارلَرنِی بِیرِیگه حاکِم بُولِیب آلگن، مُسُلمانلَرنِی اِینگ قَتتِیق دُشمَنلَرِیدَن بُولمِیش آلِی سَعُود مَنَه بُو خائِنلَرنِی آزِیقلَنتِیرَدِی، حاضِرگِی پَیتدَه اَمِیرِکَه بُوتوُن جَهان سِکوُلار کافِرلَرِینِی رَهبَرِی بُولِیب توُرِیبدِی. مَنَه بُو خائِنلَرگه، مُنافِقلَرگه اِینگ مُهِم بُولگن نَرسَه، اوُلَرگه بِیرِیلَیاتگن پوُللَر، ماددِی یاردَملَر، اِمکانِیَتلَردِیر، اوُندَن باشقَه نَرسَه لَر اوُلَرگه مُهِم اِیمَس، مَنَه شُو پُوللَر بِیلَن حُورسَند بُولِیشَدِی، اَگر پوُل کِیلمَی قالسَه ناراضِی بوُلِیشَدِی.

  • مُنافِقلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر مُسُلمانلَر بِیلَن بُولگن جَنگدَه دُوستلَرِیگه خِیانَت قِیلگن پَیتلَرِیدَه، اوُلَر شَیطان قِیلگن اِیشنِی اوُزِینِی قِیلگن بوُلِیشَدِی، اَلله تَعالَی بوُنِی قوُیِیدَگِیچَه مُقایَسَه قِیلَدِی: «كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ» (حشر/۱۶)، (یَهوُدِیلَرنِی مُؤمِنلَرگه قَرشِی گِیج –گِیجلَیاتگن مُنافِقلَر) حُوددِی شَیطاننِینگ اوُحشَشِیدِیرلَر. اِیسلَنگ، اوُ اِنسانگه “کافِر بُول”، دِیگن اِیدِی. اِیندِی قَچانکِی (اِنسان) کافِر بوُلگچ، (شَیطان اوُنگه) “اَلبَتَّه مِین سِیندَن بِیزارمَن. زِیرا، مِین بَرچَه عالَملَر پَروَردِیگارِی بُولمِیش اَلله دَن قوُرقوُرمَن”، دِییدِی.

مَنَه بُو “دَنگسَه، فُرصَتطَلَب، مَکّار” سِکوُلارزَدَه لَر هَمِیشَه غَلَبَه لَهظَه لَرِینِی کوُتِیب یوُرِیشَدِی وَ هِیچ قَندَی زَحمَتسِیز باشقَه لَرنِی ثَمَرَه سِیدَن فایدَلَنِیش اوُچُون بِیرِینچِی صَفگه توُرِیب آلِیشَدِی؛ اَمّا مُشکِلاتگه اوُچرَب گِیرِیفتار بُولِیب قالِیشسَه هَمَّه لَرِی بِیر بَهانَه بِیلَن قاچِیب کِیتِیشَدِی. اوُلَرگه کِیم بِیلَن توُزِیلگن عَهدنِی بوُزِیشلَرِینِی یا کِیمگه آرقَه قِیلِیب کِیتِیشلَرِینِی فَرقِی یوُق. اَلله تَعالَی اوُلَرنِی اِیشلَرِینِی شَیطان قِیلگن عَمَلگه اوُحشَتگن، یَعنِی اوُلَرگه شَیطان نَمُونَه بُولَه آلَدِی، شَیطاندَن باشقَه هِیچ کِیم اوُلَرچَه لِیک پَستگش، مَکّار،عَهدِینِی بوُزُوچِی بوُلَه آلمَیدِی. اَلبَتَّه شَیطان مَنَه بُو سِکوُلارِیزم  دِینِینِی بوُنیانگوُزارِی حِسابلَنَدِی، سِکوُلارِیستلَر وَ سِکوُلارزَدَه لَر رَفتارلَرِیدَه اوُنِی اوُزلَرِیگه نَمُونَه قِیلِیب آلِیشلَرِی هَم طَبِیعِی نَرسَه.

(دوامی بار……)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

درس های مقدماتی/ درس پنجم

دشمن شناسی شرعی (3)/ شناسائی اجمالی و روش برخورد با کفار پنهان داخلی یا منافقین و سکولارزده ها 

(28- قسمت)

  1. چیزی که باعث می شود سکولارزده ها و منافقین با دیگران رابطه ی دوستی برقرار کنند منافعشان است؛ و آنچه باعث ناراحتی، غضب و آشفتگی شان می شود محرومیت از منافعی است که خودشان را مستحق آن می دانند. بخصوص محرومیت از قدرت در میان اطرافیان و محرومیت از قدرت حکومتی و نهادهای اقتصادی، اجتماعی، قضائی و … که تمام آن ها مربوط به قدرت حکومتی هستند: «وَمِنْهُم مَّن یَلْمِزُکَ فِی الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُواْ مِنْهَا رَضُواْ وَإِن لَّمْ یُعْطَوْاْ مِنهَا إِذَا هُمْ یَسْخَطُونَ» ‏(توبه/58)، در میان آنان کسانی هستند که در تقسیم زکات و صدقات از تو عیبجوئی می‌کنند و ایراد می‌گیرند (به عدالت پیامبر ایرا دمی گرفتند). اگر بدانان چیزی از زکات داده شود خشنود می‌شوند و اگر چیزی از آن (اموال مادی) بدیشان داده نشود هرچه زودتر خشم می‌گیرند (و اخم و تخم می‌کنند).‏

ما مردمانی را در همین کردستان عراق دیده ایم البته در جاهای دیگر هم هستند اما در اینجا خودمان دیده ایم که اگر به آن ها امکانات مادی داده شود راضی و خوشحال می شوند و محور صحبت هایشان هم همین است؛ در مورد تطبیق قانون شریعت الله یا نوکری حاکم برای کفار اشغالگر سکولار خارجی و بخصوص آمریکا، رایج شدن انواع مفاسد اخلاقی و مراکز فساد تحت عناوین مراکز ماساژ، رقص و غیره، توهین به دین الله و قانون شریعت الله در رسانه های ماهواره ای، زندانی شدن و قتل صدها مسلمان بی گناه، برافراشتن پرچم هم جنس بازها در ماه رمضان در کنسولگری آمریکا،[1]علناً به انواع مفاسد ضد شرعی پرداختن و غیره در این زمینه ها اصلاً صحبتی نمی کنند، اما هر کسی به آن ها پول بدهد اعلام رضایت می کنند. فرقی ندارد این پول دهنده پیامبر صلی الله علیه و سلم باشد یا آمریکا یا طواغیت و یکی از نوکران آمریکا.

دیدیم که آل سعود هم میلیون ها دلار به این سگ مرگ ها و این مزدوران کمک کرد. یعنی از آل سعود فاسدترین حکومت موجود در دنیا و دشمن ترین و سرسخت ترین دشمن مسلمانان که بر گوشه ای از سرزمین های مسلمان نشین حاکم است این ها را تغذیه می کند تا آمریکا که الان رهبریت کل کفار سکولار جهان را فعلاً بر عهده دارد. مهم برایشان این است که به آن ها پول بدهند و امکانات مادی در اختیارشان قرار داده شود دیگر بقیه ی موارد برایشان مهم نیست. با این پول خوشحال می شوند، این پول هم نباشد ناراحت می شوند.

  • زمانی که منافقین و سکولارزده ها پشت دوستانشان را در جنگ با مسلمین خالی می کنند مرتکب کاری می شوند که الله متعال این کار آن ها را با کار شیطان مقایسه می کند: «كَمَثَلِ الشَّيْطَانِ إِذْ قَالَ لِلْإِنْسَانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِنْكَ إِنِّي أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ الْعَالَمِينَ» (حشر/۱۶)، (داستان سکولارزده ها و منافقین با کفار اهل کتابی که به آن ها وعده داده بودند و قسم خورده بودند، می گوید داستان این منافقین با یهودیان اهل کتاب) همچون داستان شیطان است که به انسان می‌گوید: کافر شو (تا مشکلات تو حل شود). اما هنگامی که (بر اثر وسوسه‌های شیطان) کافر می‌ شود، شیطان می‌گوید: من از تو بیزار و گریزانم! چرا که من از خدا، یعنی پروردگار جهانیان می‌ترسم.‏

این سکولارزده های «تنبلِ فرصت طلب و موذی» همیشه منتظر لحظات پیروزی و نتیجه گیری هستند و سعی دارند بدون زحمت، برای بهره برداری از ثمرات دیگران خودشان را در صف اول جا بزنند؛ اما، زمانی که مشکل یا گرفتاری پیش می آید هر یک با بهانه های دروغین به سویی فرار می کنند .و برایشان فرق نمی کند کسی که به او پشت می کنند و عهدشان را با او می شکنند چه کسی باشد. الله تعالی کار این سکولارزده ها را به کار شیطان تشبیه کرده است. یعنی الگوی این ها شیطان است و غیر از شیطان کسی نمی تواند به اندازه ی این ها پلید، مکار و عهدشکن باشد. البته شیطان هم بنیان گذار دین سکولاریسم است و طبیعی است که سکولاریست ها و سکولارزده ها او را الگوی رفتاری خودشان قرار دهند.

(ادامه دارد…….)


[1]در سال 1396 در کنسولگری آمریکا در اربیل (هولیر)