شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(87- قسمت)

در هر صورت، کسانی چون امام شافعی رحمه الله، ابویوسف حنفی رحمه الله (یکی از شاگردان بزرگ امام ابوحنیفه رحمه الله)، امام احمد حنبل رحمه الله و دیگران هم ارتداد کودک را معتبر نمی دانند. طبیعی هم هست چون یکی از شروط تکفیری که قبلاً خواندیم و بیان کردیم اینکه شخص باید مکلف باشد، مکلف بودن شخص یکی از معیارهاست و این کودک چه جرمی مرتکب شده؟ جرمی مرتکب نشده که مستحق عقوبت کشته شدن هم باشد.

برادران و خواهران گرامی، نگاه کنید دوستان! به نظر شما فرق این کودک با سایر کودکان در جوامع کفار در چیست که این کودک مشمول حکم مرتدین می شود اما، سایر کودکان مشمول حکم کفار اصلی؟ هیچ چیزی.

ارتداد جرم است، جرمی بدتر از قتل، زنا، شراب خواری و سایر جرمها. حالا، اگر والدین هر کسی مرتکب این جرمها شده باشند معقول و شرعی است نوزادشان هم به همان جرم محکوم شود و اگر به او دست پیدا کرد او را به جرم والدینش مجازات کرد؟ مطمئناً خیر. چگونه می توانی این حکم را بر روی او صادر کنی؟ این ظلم آشکاری است، ظلم آشکاری است در حد کشتار دختران بی گناهی که الله تعالی در موردشان می فرماید: «بِأَيِّ ذَنْبٍ قُتِلَتْ». با‌ چه‌ گناهی کشته‌ شدند؟  این کودک با چه گناهی کشته می شود؟ چه گناهی و چه جرمی کرده که کشته می شود؟ اسلام برای برداشتن اینگونه ظلمها آمده، نه تولید چنین ظلمهائی که واضح و آشکار است و نمی توان آن را انکار کرد و اسلام از هرگونه  ظلمی بری است.

در این صورت، آن کودک تابع حکم همان كفار اصلی به حساب می آید که در آن بوده و در آن رشد کرده نه مرتدين؛ و هنگام دست یابی به آن ها چنانچه توبه کردند توبه ی آن ها پذیرفته می شود. برگشتند به اسلام از آن ها قبول می کنیم. بر خلاف مرتدین که تنها توبه ی آن ها قبل از دست یابی به آنان پذیرفته می شود. و اگر این مرتدزاده ها یهودی، نصرانی، مجوس یا صابئی شده باشند مشمول حکم کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب می شوند و از امتیازاتی چون اهل ذمه بودن یا معاهده و غیره هم برخوردار می شوند اما، اگر این مرتدزاده ها سکولاریست و مشرک شده باشند؛ در این صورت، مشمول حکم همان سکولاریستها و مشرکین می شوند نه مشمول کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب. 

این ها ازجمله موارد عمده ای بودند که اهل قبله در آن تأویلات و اجتهادات مختلفی دارند و فقط شوراست که می تواند رأی واحد را متناسب با وضع موجود زمانی و مکانی جامعه از کانال امیر و رهبر مسلمین ارائه دهد.

از الله تعالی خواستاریم به ما چنان درک و فهمی عنایت کندو ببخشد که با روی آوردن و گرایش به شورا و پرهیز از مطلق دانستن خودمان و پرهیز از تفرق، لیاقت و شایستگی دست یابی به وحدت، قدرت و تشکیل امت واحده را در خودمان به وجود بیاوریم و اسباب آن را در وجود خودمان فراهم کنیم و الله تعالی به خاطر این اسبابی که فراهم کرده ایم ما را از ذلیلی، سستی، بی ابهتی و کشت و کشتار میان یکدیگر نجات دهد و پیروزی را بر ما نازل کند و شر دشمنان متحد اشغالگر سکولار خارجی و نوکران محلی، طاغوتهای منطقه ای آن ها را از سرما بردارد.

(ادامه دارد……)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(86- قسمت)

یعنی، این کودک بیچاره با حکمی که دوستان نامیزان صادر می کنند و در حال اجرای آن هم هستند همین فرزندان بیچاره را با همین حکم می کشند و می گویند فرزندان مرتدین هستند پس، خودشان هم مرتد هستند. این کودک بیچاره اگر فوت هم بکند بر روی او نماز خوانده نمی شود، در قبرستان مسلمین هم دفن نمی شود و خودت همین طور ادامه ی سریال را ببین و نگاه کن چه سناریوی وحشتناکی برای این کودک نوشته اند. دلیلشان برای چنین اعمالی چیست؟ این است که شخص از مرتد ارث نمی برد.

خوب نبرد، مگر اگر والدین یکی از ما مرتد شود و ما از او ارث نبریم همین ارث نبردن باعث می شود که ما هم مرتد شویم؟ این بنده خداها با صدور این احکام بی پایه و اساس چگونه توانسته اند اینقدر بی رحم و بی انصاف باشند؟ دوستان گرامی کسانی چنین فتواهائی را داده اند و الان هم کسانی هستند که با فرزندان مرتدین همین معامله را می کنند. 

ارتداد یک جرم است، جرمی است که باید از کانال خاص خودش ثابت شود و اگر ثابت شد باید حد روی او اجرا شود پس، جزو حدود است. آخر چه کسی را دیدید چون والدینش قاتل بودند شاید او هم بعداً دچار قتل شود باید مثل قاتلها با او برخورد شود و او هم کشته شود؟ کمی فکر کنید ببینید دارید چه کاری می کنید؟

قاعده ی اصلی در مورد هر انسانی این است که براساس فطرت اسلامی به دنیا می آید و این خانواده است که او را به هر چیزی که بخواهد تبدیل می کند. رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه وسلم می فرماید: مَا مِنْ مَوْلُودٍ إِلَّا يُولَدُ عَلَى الْفِطْرَةِ، فَأَبَوَاهُ يُهَوِّدَانِهِ، وَيُنَصِّرَانِهِ، وَيُمَجِّسَانِهِ، كَمَا تُنْتَجُ الْبَهِيمَةُ بَهِيمَةً جَمْعَاءَ، هَلْ تُحِسُّونَ فِيهَا مِنْ جَدْعَاءَ؟ ثُمَّ يَقُولُ أَبُوهُرَيْرَةَ: وَاقْرَءُوا إِنْ شِئْتُمْ فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ (روم/30). رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه وسلم می فرماید: هر نوزادی بر فطرت سالم(اسلام (به دنیا می آید، اما والدینش، او را یهودی، نصرانی یا مجوسی(زرتشتی) بار می آورند. همان گونه که نوزاد حیوان هنگام ولادت، صحیح وسالم است آیا هیچ دیده اید که حیوانی، گوش بریده به دنیا بیاید؛ و بعد رسول اللَّه صلَّى اللَّه عليه وسلم این آیه را تلاوت کرد: فطرت الهی است، که(خداوند) مردم را بر آن آفریده است، دگرگونی در آفرینش خدا نیست، این است دین استوار. بله، هیچ حیوانی، گوش بریده به دنیا نمی آید دیگران هستند که گوش او را می برند.

در این صورت، این کودک بر اساس فطرتش مسلمان به دنیا می آید و والدین، دین او را تعیین می کنند. حالا، پدرومادرش مرتد شدند و او را در جامعه ی مسلمین رها کردند؛ در اینجا حکومت اسلامی و جامعه ی مسلمین مسئولیت والدین او را بر عهده می گیرند، و این ها هستند که باید از اسلام فطری این کودک محافظت کنند و او را بر این اساس مثل فرزندان خودشان پرورش دهند. نه اینکه او را دست دیگران بدهند که گوشش را ببرند. کسی یک مسلمان را تحویل یک کافر نمیدهد حتی، اگر این شخص اسلام فطری داشته باشد، کودک مسلمانی است!!!

حالا این کودک از چنین والدینی، از چنین نعمتی، چنین جامعه ای و حکومت اسلامی که او را اینگونه بار بیاورد محروم می شود که بتواند در سایه ی آن اسلام فطری خود را تبدیل کند به اسلام خاصی که رسول الله صلی الله علیه وسلم آورده است، و از طریق پدر و مادر یا به هر شیوه ای در میان کفار قرار گرفت؛ حالا باید نگریسته شود آن کودک در چه مجتمعی رشد کرده است، در چه مجتمعی در حال رشد است، و این کودکان در کدام مجتمع کفار اصلی به سر می برند. چون در اینجا یا پدر و مادر هستند که دین این کودک را تعیین می کنند یا مجتمعی که این پدر و مادر پس از ارتداد، به آن فرار کرده اند و آن جا آن مجتمع است که آن ها را پرورش می دهد.

(ادامه دارد……)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(85- قسمت)

در هر صورت، این رأی هم وجود دارد. اما چیزی که خیلی جالب است، در ایران که بر اساس فقه 12 امامی اداره می شود، هم زنان عضو دارودسته ی رجوی و سایر چپها را کشتند و هم زنان عضو مرتدین سکولار کُردی را، مگر ندیدیم؟ دیدیم که همه را اعدام کردند، هم کسانی که در جنگ حتی چند مدت پیش هم دارودسته های سکولاریست های مرتد اوجالان مسیلمه ی کذاب کردها را گرفته بودند به جرم ارتداد آن ها را کشتند و هم از دارودسته ی رجوی و امثالهم و چپ هایی که وجود داشتند و در جنگ در قتل مسلمین شرکت کرده بودند. همه ی آن ها را کشتند، چرا؟ چون این ها نیروی جنگی بودند. پس، دقت کنید،«عملاً» زمانی که ارتداد زن ساده نیست و مغلظه وشدید می شود «عملاً» فرقی بین هیچ یک از اهل قبله در مجازات زن مرتد شده وجود ندارد، و تمام اهل قبله «عملاً» در مجازات زنی که ارتداد او تبدیل شده باشد به مغلظه و شدید یک موقف دارند، همه «عملاً» یک کار را انجام می دهند بخصوص اگر این زن در طائفه ی ممتنعه یا گروههای بازدارنده از شریعت مثل همین گروههای مرتد و سکولار فعال باشد. در این صورت، چنین زنانی که نیروهای مسلح هستند یا در جنگ فرهنگی در خدمت اسلحه و در خدمت جنگ هستند حکم ارتداد این ها فرقی بامردان ندارد و کل اهل قبله بر کشتن آن ها اتفاق دارند.

  • نکته ی دیگری که در چگونگی برخورد با مرتدین لازم است به آن اشاره شود فرزندانی هستند که از پدر و مادری مرتد به جا مانده اند یا به دنيا آمده اند و مسلمان نیستند، با این ها چه برخوردی باید داشت؟ در این زمینه نص صریحی وجود ندارد. اما این را مطمئنیم که فرزند تا زمانی که تکلیفی بر او واجب نشده حکمش تابع مجتمعی است که درآن زندگی می کند، مگر اینکه خلاف آن ثابت شود. حتی تا زمانی که به سن تکلیف نرسیده در سرزمین های مسلمان نشین هم حکمی بر او اجرا نمی شود در کل این است که تابع مجتمعی است که در آن زندگی می کند.

یعنی کودکی که در میان یهودیان زندگی می کند حکمش مثل یهودیان است، مگر اینکه ثابت شود این شخص یهودی نیست و مثلاً مسلمان است یا مشرک و سکولاریست یا هر چیز دیگری است. خوب، حالا کسی که مرتد می شود، مهم این است که فرزندانش که پس از ارتداد او به دنیا آمده اند در چه مجتمعی هستند. اگر در میان مسلمین هستند، خوب این ها هم مثل سایر کودکانی هستند که به دلایلی والدینشان را از دست داده اند و مشمول احکام همان فرزندان یتیمی می شوند که در جامعه ی مسلمین هستند و از پدر و مادری مسلمان متولد شده اند.

حتی،عده ای از علماء چون امام نووی اعلام می کنند که اگر این کودکان قبل از ارتداد والدین، نطفه ی آن ها منعقد شده باشد و حتی والدین در زمان حاملگی این کودک مرتد شده باشند باز کودک جزو مسلمین به حساب می آید و تنها زمانی می شود او را مرتد دانست که بالغ شود و بعد از اسلامش دچار ارتداد گردد. خوب، این مال همه است، فرقی با دیگران ندارد. یعنی این کودک همان مسیری را طی می کند که سایر کودکان مسلمانان طی می کنند و مشمول حکم سایر بچه مسلمان ها می شود.

در این زمینه هم باید کاملاً دقت کرد که در مورد یکی از بندگان الله آنهم بی گناهترین بندگان الله صحبت می شود و نباید تحت هیچ شرایطی تابع شک، گمان، احتمال، پیش داوری و خدای ناکرده ادعای غیب گوئی در مورد آینده ی این کودک شد. بلکه، باید با یقین و اطمینان در مورد آن حکم صادر کرد. چون دیده شده عده ای می گویند ممکن است و احتمال دارد این بچه ی بی گناهِ چند روزه، چندماهه یا حتی چند ساله و غیر بالغ مثل والدینش مرتد شود پس، مشمول حکم مرتدین می گردد.!!

 یعنی چه؟ اولاً با شک و گمان هیچ انسانی را نمی توانی نه وارد دایره ی اسلام کنی نه از آن خارج کنی بلکه، باید یقین و اطمینان کامل داشته باشی. دوماً، یک کودک یکی دو روزه از چه چیزی برگشته است؟ این بنده ی چند روزه ی الله چگونه توانسته تسلیم قانون شریعت الله شود؟ و چه کاری کرده که مرتد شده است؟

(ادامه دارد……)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(84- قسمت)

در برابراین دیدگاه، دو فرقه از فرق اسلامی دیدگاه متفاوتی دارند؛ یکی حنفی ها و دیگری شیعیان 12 امامی که رأی دیگری دارند. این ها بر این باورند که زن مرتد شده کشته نمی شود بلکه، زندانی می گردد. سُفْيَانَ ثَوْری و کسان دیگری از اهل کوفه هم بر این رأی بودند.

این دسته علاوه بر روایتی که در مورد عدم کشتن زنان کافر اصلی که در جنگ شرکت نمی کنند روایت معاذ رضی الله عنها هم اینگونه و با این لفظ به آن ها رسیده:«أَيُّمَا رَجُلٍ ارْتَدَّ عَنِ الإِسْلاَمِ فَادْعُهُ، فَإِنْ تَابَ، فَاقْبَلْ مِنْهُ، وَإِنْ لَمْ يَتُبْ، فَاضْرِبْ عُنُقَهُ، وَأَيُّمَا امْرَأَةٍ ارْتَدَّتْ عَنِ الإِسْلاَمِ فَادْعُهَا، فَإِنْ تَابَتْ فَاقْبَلْ مِنْهَا، وَإِنْ أَبَتْ فَاسْتَتِبْهَا». یعنی به جای«وَإِلَّا فَاضْرِبْ عُنُقَهَا» که قبلاً آمده بود به آن ها اینگونه رسیده: «وَإِنْ أَبَتْ فَاسْتَتِبْهَا». اگر قبول نکرد دوباره او را توبه بده. دوباره توبه را بر او عرضه کن.

این روایت، بزرگترین دلیل مخالفین کشتن زن مرتد شده است که باید به جای کشته شدن او را زندانی کرد و هر روز او را توبه داد تا دوباره به اسلام برگردد؛ حتی، اگر تا زمان مرگش هم طول بکشد. این ها اینگونه استناد می کنند.

امام أبوحنيفه رحمه الله می گوید: إنَّ المرأة إذا ارتدت لا تُقتَل ولكن تُحبَس وتُخرَج كل يوم فتُستتاب ويُعرَض عليها الإسلام، وهكذا حتى تعود إلى الإسلام أو تموت، لأنَّ النبي صلى الله عليه وسلَّم نهى عن قتل النساء. به همین شیوه می گوید اگر زنی مرتد شد کشته نمی شود ولی زندانی می شود و هر روز او را از زندان بیرون می آورند به او می گویند توبه کن و اسلام را دوباره بر او عرضه می کنند که دوباره اسلام را قبول کند. این کار به اندازه ای ادامه پیدا می کند حتی تا زمان مرگش. چرا؟ چون رسول الله صلی الله علیه وسلم نهی کرده از قتل زنان.

شیعیان 12 امامی هم بر این باورند که، حکم مرگ مربوط به مرد مرتد است.آن ها تقریباً همین دیدگاه را به شیوه ی دیگری بیان می کنند و می گویند: اگر شخص مرتد، زن باشد (چه از نوع فطری و چه از نوع ملی، یعنی چه زنی باشد که از کفار اهل کتاب به اسلام آمده و بعد مرتد شده باشد یا مسلمان زاده ای باشد که مسلمان بوده و بعد مرتد شده است) می گوید در هر صورتی، این ها اعدام نمی‌شوند، بلکه زندانی می‌شوند تا زمانی که توبه کنند و اموال او تا زمانی که زنده است تقسیم نمی‌شود و در صورتی که به خانه ی شوهر رفته باشد باید عده ی طلاق نگه دارد ولی اگر به خانه ی شوهر نرفته باشد بدون عده از شوهرش جدا می‌شود.[1]

در این صورت، در مورد مجازات زنی که مرتد می‏شود از نظر فقهای امامیه تفاوتی بین مرتد فطری و ملّی وجود ندارد. احکام جاری بر زن مرتد را به این شرح می گویند مهلتی برای توبه کردن به او داده می شود بعد از آن او را حبس می کنند. یعنی قاعده ی آن ها چنین است به او مهلت می دهند برای توبه کردن و او را حبس می کنند.از بزرگان آن ها کسانی مانند شهید اول می‌گوید: اگر زنی مرتد شود چه ارتداد او فطری باشد یا ملی کشته نمی‌شود بلکه، اوقات نمازهای واجب تنبیه می‌گردد و در حبس می‌ماند تا توبه کند یا در حبس بمیرد.[2]همین مسأله ی تنبیه بعضی از فقهای حنفی هم بر آن هستند که در زندان او را تنبیه می کنند حتی در غذایش هم کوتاهی هایی می شود که این فرقه ها به آن اشاره کرده اند.

 فقهای 12 امامی بر این باورند که اسلام براى زنان مرتد، بدان سبب كه زنان از نظر سازمان دفاعى و فكرى نوعاً از مردها ضعيف ترند و زودتر تحت تأثير قرار مى‏گيرند، كيفر آسان‏ترى در نظر گرفته است.[3]همچنین استدلال می کنند به جنگهای ردّه که در آن مردها کشته می شدند اما، زنان اسیر می شدند و حتی کنیز می شدند، که یکی از آن ها فکر کنم مادر محمد بن حنفیه بود که نصیب علی بن ابی طالب رضی الله عنه شد.

(ادامه دارد…….)


[1]– خمينی، تحریرالوسیله، ج۲، ص۴۹۴-۴۹۵   

[2]– شهید اول، الدروس الشرعیه فی فقه الامامیه، ج 2، ص 53 (والمراة لاتقتل مطلقاً بل تضرب اوقات الصلاة و یداوم علیها السجن حتی تتوب او تموت).

[3]– زين العابدين قربانى،اسلام و حقوق بشر، تهران، سایه 1383، ص‏482-480

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(83- قسمت)

البته روایت دیگری هم هست که رسول الله صلی الله علیه وسلم در موارد مختلفی می آورد و حالت عمومیت دارد و فرقی میان زن و مرد قرار نداده است که می فرماید: «لاَ يَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ إِلاَّ بِإِحْدَى ثَلاَثٍ: كُفْرٌ بَعْدَ إِيمَانٍ، وَزِنًا بَعْدَ إِحْصَانٍ، وقَتْلُ نَفْسٍ بِغَيْرِ نَفْسٍ»، در سه حالت ریختن خون مسلمان حلال می شود یکی این که بعد از ایمان کافر شود، مرتد شود؛ و بعد از این که متأهل شد زنا کند، و به غیر حق نفسی را به قتل برساند و قصاص شود.

روایت هایی که در نهی از کشتن زنان آورده اند، این ها مربوط به جنگ با کفار اصلی است که به دلیل ضعف و عدم مشارکت آن هادر جنگهاست. همین روایت نهی رسول الله صلی الله علیه وسلم هم زمانی صادر شد که در جنگ، زنی را دید که کشته شده بود و فرمود:”مَا كَانَتْ هَذِهِ لِتُقَاتِلَ”[1]، یعنی این زن که جنگنجو نبود و نباید زنی که جنگجو نیست و از لحاظ تبلیغی در جنگ شرکت ندارد کشته شود. یعنی زنی که در قتال نیست، جنگجو نیست نباید کشته شود. مَا كَانَتْ هَذِهِ لِتُقَاتِلَ، یعنی علت این که رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین حرفی را زده این است که زنی که کشته شده، علت این که نهی شده کشته شوند این است که در جنگ شرکتی ندارند.

هم اکنون که زنان مسلح کفار سکولار در ارتشهای کشورهای سکولار حضور دارند در این صورت چطور؟ در ارتش آمریکا، رژیم صهیونیستی، کانادا و در اکثر کشورها این زنان وجود دارند، الان چه؟ در میان مرتدین سکولار کردستان هم وجود دارند مگر نمی بینیم، الان حکم چیست؟ در تبلیغات علیه مسلمین هم شرکت می کنند، این چطور؟ فرق این ها با مردان در چیست؟ در هیچ چیزی و حکم همه مثل هم است.

زنان هم مانند مردان در جنگ شرکت دارند و اسلحه به دست گرفته اند و اینگونه نیستند که رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت :مَا كَانَتْ هَذِهِ لِتُقَاتِلَ، مثلاً زنی کفار اصلی است در منزلش نشسته و کاری به جنگیدن ندارد؛ خوب درست است، نباید کشته شود؛ اما این ها چه که در اکثر کشورهای سکولار دنیا اسلحه به دست هستند یا در جنگ روانی شرکت می کنند مانند کنیزانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در فتح مکه فرمود: آن ها را بکشید حتی اگر خودشان را به پرده ی کعبه آویزان کرده باشند. پس،هم اکنون زنان سکولار در جنگ روانی که علیه مسلمین راه می افتد و هم در جنگ نظامی فرقی با مردان ندارند.

ارتداد هم جرم است و جزو حدود، مثل تمام جرمها و حدودها و بلکه، بدتر از سایر جرمها نیز می باشد. زمانی که بین زن و مرد، دزد، قاتل، مصرف کننده ی مست کننده ها، زناکار و غیره فرقی نیست در این مورد هم تفاوتی وجود ندارد. جرم ارتداد که بدتر از آن هاست.

امام شافعی در مخالفت با رأی مخالفین و اثبات اینکه زن مرتد هم مثل مرد مرتد کشته می شود، به دو شبهه در این زمینه هم اشاره می کند یعنی در جواب این دو شبهه آرای خودش را هم بیان می کند. شبهه ی اول روایتی از ابن عباس است رضی الله عنه که می‌گوید: «لاتقتل النساء اذا هن ارتددن عن الاسلام ولکن یحبس و یدعین الی الاسلام و یجبرن علیه»[2]زنان اگر از اسلام برگردند کشته نمی‌شوند بلکه حبس می‌گردند، دعوت به اسلام شده و بر آن مجبور می‌شوند. امام شافعی رحمه الله این روایت را اینگونه پاسخ می دهد و می فرماید: برخی از طرفداران این نظر که زن مرتد کشته نمی‌شود این روایت را پیش من قرائت کردند و من ‌از گروهی از آگاهان به حدیث که در جلسه حضور داشتند از این روایت سؤال کردم، همه گفتند روایت غیرصحیح است و راوی آن مورد اعتماد نیست.
شبهه ی دوم قیاس است. کسانی که می‌گویند زنان مرتد کشته نمی‌شوند آنان را به زنان کفار اهل حرب مقایسه کرده‌اند، زیرا پیامبر کشتن زنان اهل حرب را نهی فرموده ‌است. وقتی کشتن زنانی که هیچ سابقه‌ای در اسلام ندارند جایز نباشد، قتل زنان مرتدی که سابقه در اسلام دارند به طریق اولی جایز نیست و نام این قیاس، قیاس اولویت است. امام شافعی رحمه الله این شبهه را اینگونه جواب می دهد: اگر به این قیاس بتوان استناد کرد باید شامل پیرمردان، مزدبگیران و راهبان نیز شود زیرا از قتل آنان نیز در دارالحرب نهی شده است. مضافاً اینکه اگر دلیل ما «قیاس» باشد پس، دلیلی بر زندانی نمودن زن مرتد نیست زیرا زن حربی زندانی نمی‌شود بلکه به بندگی درمی‌آید. پس بر اساس این نص «مَنْ بَدَّڵ دِینَهُ فَاقْتُلُوهُ». تفاوتی بین زن و مرد قائل نمی‌شود.[3] .امام شافعی به این شیوه به دو شبهه پاسخ می دهد.

(ادامه دارد……)


[1]– صححه الألباني في صحيح أبي داود (ح2669)

[2] جزیری، عبدالرحمن، الفقه علی المذاهب الاربعه، ج 5، ص 426. (الشافعیه و المالکیه و الحنابله قالوا ان المرأة المرتدة حکمها حکم المرتد من الرجال فیجب ان یستتاب قبل قتلها ثلاثه ایام و یعرض علیها الاسلام لان دمها کان محترماً بالاسلام و ربما عرضت لها شبهه من فاسق فیسعی فی ازالتها).

[3]– شافعی، ابی عبدالله محمد ادریس، الام، ج 6، ص 181

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(82- قسمت)

دسته ی دیگر مسلمینی هستند که فریب نوکران اشغالگران را خورده اند. مثلاً الان خیلی ها به دلیل تبلیغات علمای سوء و الرویبضه و دین فروشان خائن مانند سیاف، عبداللطیف مدخلی (در کردستان عراق)، مفتی خائن آل سعود و امثال مفتی های خائن دیگری که در اختیار حکام، آمریکا، ناتو، دیگر اشغالگران و طاغوت ها قرار گرفته اند، به دلیل تبلیغات این ها، ما را خوارج می دانند یا خیلی ها ما را مرتد می دانند یا خیلی ها ما را مزدور می دانند یا دشمن دین، مردم، ائمه و عامل کشتار بی گناهان و نابودی سرزمین مسلمین و دیگر جرم های اینچنینی می دانند.

در واقع، کسانی که روبروی ما هستند برادران و خواهران جاهل ما هستند که فریب خورده اند و به آن ها دروغ گفته اند و خیال می کنند با کسی می جنگند که خوارج، مرتد، مزدور اجنبی، دشمن دین و ملت و ائمه است، وحشی و جنایتکاری است که به زن، مرد و بچه هم رحم نمی کند، زنان مسلمین را کنیز می گیرد، زنان مسلمین را خرید و فروش می کند، کودکان را قتل عام می کنند و سایر چیزهائی که همه ی ما شنیده ایم. این ها در واقع، با ما نمی جنگند بلکه، با یک موجود خیالی می جنگند که اصلاً وجود ندارد و اگر وجود هم داشته باشد ما هم با آن می جنگیم. کدام یک از ما با این جرم ها و مجرمین موافق است؟

در مورد کشتن یا نکشن زن مرتد هم باز دو دیدگاه وجود دارد:

اکثریت فرق و مذاهب اسلامی بر این باورند که اگر زنی مرتد شود و با قول یا عملی به یقین و بدون شک از جامعه ی مسلمین خودش را جدا کرده و توبه  نکند، به دليل فراگير و عام  بودن فرموده ی رسول الله صلی الله عليه وسلم كه:”مَنبدَّلَ دينَهُ فاقتُلوهُ“، كشته می شود، بر این اساس فرقی بین زن و مرد در اجرای حد رِده وجود ندارد. اگر در مواردی هم می بینیم که رسول الله صلی الله عليه وسلم از كشتن زنان نهی کرده، در مورد برخی از زنان كفار اصلی است که به دلیل ضعفشان است. چون به دلیل همین ضعف، در آن زمان توانائی حضور در جنگها را نداشتند. یعنی این ها شمشیر به دست نبودند، در جنگ ها شرکت نمی کردند، و به دلیل همین ضعفشان و عدم شرکت در جنگ ها رسول الله صلی الله عليه وسلم نهی کرده از کشتن این زنان کافر اصلی.

در این زمینه که زنان مانند مردان مشمول همان حکم می شوند ” مَن بدَّلَ دينَهُ فاقتُلوهُ ” حکم ارتداد زن و مرد فرق نمی کند، روایتهای مختلفی هم وجود دارد مثلاً:

  • از جابر رضی الله عنه و ام المؤمنین عایشه رضی الله عنها به شیوه های مختلفی روایت شده که زنی مرتد شده و چون دوباره به او سفارش می شود مسلمان شود، توبه کند و به اسلام برگردد اما، اینکار را نمی کند به دستور رسول الله صلی الله علیه وسلم به قتل می رسد: «أَنَّ امْرَأَةً يُقَالُ لَهَا أُمُّ مَرْوَانَ ارْتَدَّتْ عَنِ الإِسْلامِ، فَأَمَرَ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَنْ يُعْرَضَ عَلَيْهَا الإِسْلامُ، فَإِنْ رَجَعَتْ وَإِلا قُتِلَتْ».

یا: «أنَّ امرأة يُقال لها أُم مروان ارتدت فأمر النبي صلى الله عليه وسلَّم بأنْ يُعرَض عليها الإسلام فإنْ تابت وإلا قُتِلَت، فأبت أنْ تُسلِم فقُتِلَت».[1]

  • وعایشه رضی الله عنها فرموده:«ارتدت امرأة يوم أحد، فأمر النبي صلى الله عليه وسلم أن تستتاب فإن تابت وإلا قُتِلَتْ».
  • علاوه بر این، حفصه ام المؤمنين رضی الله عنها با دست خودش يك زن ساحره را به قتل رساند.
  • ابوداود و نسائی هم با سندی صحيح از ابن عباسرضی الله عنه روايت کرده اند كه مسلمان نابينا زنی داشت كه به رسول الله صلی الله عليه وسلم فحش می داد و اين مرد چندین بار به او تذکر داده بود (که این کار را نکند چون همه می دانستند در آن زمان کسی چنین جرمی مرتکب شود حکم آن مرگ است حکومت اسلامی هم این اجازه را به همه داده بود که اگر کسی چنین کاری را انجام داد می تواند و اجازه دارد که حکم را اجرا کند،قبلاً عرض کردیم که چه کسی می تواند این حکم را اجرا نماید.) این زن فحش می داد و مرد چندین بار به او تذکر داده و از او درخواست توبه کرده بود اما، زن همچنان به جرم خود ادامه می داد. این مرد شب هنگام زنش را به قتل رساند. زمانی كه خبر به رسول الله صلي الله عليه وسلم رسيد مردم را جمع کرد و فرمود: من شما را شاهد می گیرم که خون آن زن هدر رفته است «ألا اشْهَدُوا أَنَّ دَمَهَا هَدَرٌ».
  • خالد بن ولید هم زنی که به رسول الله صلی الله علیه وسلم فحش و ناسزاگوئی کرده بود را به قتل رساند.
  • رسول الله صلی الله عليه وسلم در هنگام فتح مكه دستور قتل دو زن را صادر نمود كه عليه اهل قبله جنگ روانی و تبليغی می کردند.در جنگی که سکولاریست های مکه علیه مسلمانان به راه انداخته بودند این ها در بخش جنگ روانی آن فعالیت داشتند. ساره از کنیزان بنی عبدالمطلب یکی از اینها بود که قبلاً مرتد شده بود. رسول الله صلی الله عليه وسلم امر کرد حتی اگر خودشان را به پرده ی کعبه هم آویزان کرده باشند باز باید کشته شوند.
  • زنی به نام أُم قِرفَة که مسلمان بود کافر شد. ابوبکر رضی الله عنه از او درخواست توبه کرد و گفت توبه کند اما، آن زن توبه نکرد و ابوبکر رضی الله عنه او را به دلیل ارتداد کشت. 

مواردی این گونه هستند که می توان به آن ها استناد کرد. در این صورت، مجازات زن مرتد شده دقیقاً مثل مرد مرتد است، چون آثار و ضررهای رِده ی زن و مرد فرقی با هم ندارد. البته، حدیث حسن معاذ رضی الله عنه در فتح الباری می تواند دلیل دیگری باشد که رسول الله صلی الله علیه وسلم هنگام ارسال او به یمن فرمود: “أَيُّمَا رَجُلٍ ارْتَدَّ عَنِ الْإِسْلَامِ فَادْعُهُ فَإِنْ عَادَ وَإِلَّا فَاضْرِبْ عُنُقَهُ وَأَيُّمَا امْرَأَةٍ ارْتَدَّتْ عَنِ الْإِسْلَامِ فَادْعُهَا فَإِنْ عَادَتْ وَإِلَّا فَاضْرِبْ عُنُقَهَا”.[2]اگر مردی از اسلام مرتد شد او را دوباره دعوت کن که برگردد به اسلام وگرنه گردن او را بزن و هر زنی هم که از اسلام مرتد شد، دوباره او را دعوت کن که به اسلام برگردد و اگر برنگشت گردن او را هم بزن.

(ادامه دارد…….)


[1]– أخرجه الدارقطني 3 – 118- 119، والبيهقي في السنن الكبرى 8 – 203 والإسناد ضعيف، انظر إرواء الغليل 8 – 125، حديث رقم:2472

[2]– فتح الباري في شرح صحيح البخاري، ج 12، ص 284

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(81- قسمت)

عده ای دیگر از علماء بر این باورند که اگر یکی از این منافقین و سکولارزده ها برای جرمی که او را از دایره ی اسلام خارج می کند یک بار توبه کرد، توبه اش قبول می شود و برایش عذر به جهل آورده می شود، و اگر مسلمانی هم باز مرتکب چنین جرم سنگینی شد به مدت سه روز در زندان به او فرصت داده می شود که توبه کند و شبهه اش برطرف شود، اگر توبه کرد می رود دنبال کارش و از او قبول می شود، اما اگر باز آگاهانه و بدون عذری همین جرم را تکرار کرد دیگر، توبه از او قبول نمی شود و مثل مرتدین مغلظه و شدید با او برخورد می شود. برای همین حرف «لَن» آمده است.

امام مالک در توضیح حدیث: “مَنْ بَدَّڵ دِینَهُ فَاقْتُلُوهُ”[1] در موطا آورده است: معنای آن اين است كه هر كسی كه از اسلام خارج شد به غير اسلام مثل زنادقه و مشابهين شان گروید، چنين افرادی اگر به دست مسلمانان افتادند كشته می شوند و از آنها درخواست توبه نمی شود.چون، توبه ی آنها فهميده نمی شود. یعنی، قبل از اسارت می فهميم كه شايد راست بگويد و ايمانش پذيرفته می شود اما در هنگامی كه پس از جنگ مسلحانه اسير شده باشد كسی نمی فهمد اين توبه ی او به چه دليلی است و فهميده نمی شود و بايد طبق تشخيص امير و فرمانده ی مسلمین به قتل برسد.

شیعیان 12 امامی هم با روایتهای مختلفی که می آورند بر این باروند که مسلمان زاده ای که مرتد شود (به اصطلاح فطری باشد، به مسلمان زاده ای که مرتد شود فطری می گویند) اگر چنین مسلمانی مرتد شودحاکم موظف به استتابه نیست، نمی توانی بگویی که حتماً از او استتابه بگیرد و مجاز به قتل اوست، و چنین مرتدی اگر توبه کند توبه‌ی او قبول نیست و باید کشته شود.

این روش برخورد با کسانی است که صفشان از صف مسلمین جدا شده و کلاً از جامعه ی مسلمین جدا شده اند. حالا، اگرافرادی از میان مسلمین هم باشند که همان جرمهای مختص منافقین و سکولارزده ها را مرتکب شوند و این جرمها باعث شود این ها از دایره ی اسلام خارج شده و کافر شوند و باز توبه نکنند و به جرم خودشان ادامه دهند؛ این ها هم با آنکه از جامعه ی مسلمین به صورت فیزیکی و جسمی جدا نشده اند اما، به صورت عقیدتی خودشان را از جامعه ی مسلمین خارج کرده اند. گفتیم اگر این دسته را از فیلترهای چهارگانه و مراحل چهارگانه گذراندیم و باز هم این شخص مجرم و فاسد تشخیص داده شد، الله این ها را عذاب می دهد حالا در قیامت باشد یا در دنیا توسط مسلمین «نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ». 

در هر صورت، در مسأله ی توبه باید به مسأله ی بسیار مهم مسلمین مخالفی که در جبهه ی مرتدین قرار گرفته اند دقت شود که إن شاءالله در آینده آن را بیشتر توضیح می دهیم. ما به چنین اشخاصی حکم ارتداد حکمی دادیم اما زمانی که با این شخص مواجه شدیم، یا زمانی که اسیر شد و متوجه شدیم که حقیقتاً مرتد نیست و حقیقتش برایمان روشن شد؛ آنوقت مثل یک مسلمون مخالف و متهم به جرم ارتداد با او برخورد می شود که ابتدا باید عذرهایی که دارد رفع شوند و به دنبال آن اگر در مسأله ای با ما مخالف بود همچون یک مخالف با او برخورد می کنیم و توبه اش رامی پذیریم و او را از صف مرتدین جدا می کنیم. چون او را مشمول حکم مرتدین نمی نماییم حتی، اگر مسلمان مخالفی هم باشد که با ما بجنگد.

این ها دو دسته اند: دسته ای که در مبارزه با اشغالگران سکولار خارجی و نوکران محلی آن ها تأویل و اجتهادی مخالف با ما دارند و همین باعث ایجاد درگیری آن ها با ما شده و ناخواسته در جبهه ی کفار اشغالگر خارجی و نوکرانشان قرار گرفته اند و ثمره ی جنگهایشان علیه ما و به نفع دشمنان هر دوی ماست. جنگ آن ها با ما جنگی است که بین دو مؤمن صورت می گیرد، حالا یا حق با این طرف است یا با آن هاست. در هر صورت، این ها در تأویلات خود اشتباه کرده اند و در اینجا دو مؤمن با هم جنگیده اند اما، جنگ به شیوه ای است که ناخواسته یکی از طرفین در جبهه ی کفار اشغالگر خارجی قرار می گیرد و ثمراتش برای آن هاست و شرش هم به خودشان و به مسلمین برمی گردد و ظاهراً با دشمنان مشترک مسلمین در یک جبهه هستند برعلیه گروه مخالف.

(ادامه دارد…..)


[1]– رواه البخاری

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(80- قسمت)

فقه الحدود و التعزيرات، از منابع فقهی شیعیان 12 امامی هم گواهی می دهد که:«اجمع العلماء و الفقهاء من العامه و الخاصه، قديماً و حديثاً، ان من خرج عن الاسلام فهو مرتد واجب القتل»، علماء و فقهای سنی و شیعه ی گذشته و معاصر اجماع دارند كسی كه از اسلام خارج شود مرتد است و واجب القتل.[1]

این ها احکام دنیوی مرتدین هستند که فِرق کنونی اهل قبله همگی اختلافی در آن ها ندارند. 

 احکام ویژه ی زنان مرتد ، کودکان مرتدین و توبه ی مرتدین

برخلاف موارد گذشته، اهل قبله دیدگاههای مختلفی در این زمینه ها دارند. 

امام نووی رحمه الله[2] در شرح مسلم می گوید: ” مسلمين متفق و اجماع دارند مبنی بر اينكه مرتد بايد كشته شود، اما در اينكه قبل از كشتن آنها واجب است كه از آنها درخواست توبه شود يا مستحب، و در اينكه در چه چيزی از آنها درخواست توبه می شود و در چه چيزی از آنها درخواست توبه نمی شود و اينكه چه كسی بايد اين سزای شرعی را بر آنها اجرا كند و يا اينكه آيا زن هم مانند مرد واجب است كشته شود اختلاف دارند. نزد تمام علماء غير از ابوحنيفه، حسن و قتاده، زن هم بايد مانند مرد كشته شود؛ اما ابوحنيفه مي گويد زن كشته نمی شود و تنها زندانی می گردد و حسن و قتاده هم با روايتی كه از علی بن ابی طالب رضی الله عنه آورده اند می گويند كه زن كشته نمی شود بلكه، به صورت كنيز و برده درمی آيد.” 

این ها از جمله مواردی هستند که اهل قبله در مورد آن ها دیدگاههای مختلفی را ارائه داده اند و تنها شوراست که می تواند رأی آخر را از کانال اجماع واحد خود، رهبر و امیر مسلمین، که نماینده ی همین شوراست، ارائه دهد و رأی آخر را صادر کند.

یکی از موارد مورد اختلاف در چگونگی برخورد با مرتدین به مسأله ی توبه و فرزندان مرتدین و چگونگی مجازات زنانی برمی گردد که مرتد شده اند. در مورد توبه ی مرتد، دسته ای بر این باورند که:

در اثنای جنگی که به عنوان آخرین مرحله و بعد از دعوت و سایر اقدامات پیشگیرانه صورت گرفته است(جنگ بین اهل اسلام و مرتدین) چنانچه، هر یک از مرتدین اسیر شوند و تشخیص داده شود که مرتد است نه مسلمان مخالفی که در جبهه ی مرتدین قرار گرفته، دیگر از چنین مرتدهایی که تشخیص داده شده مرتد هستند توبه پذیرفته نمی شود و تنها مرگ در انتظارشان است:‏ «إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بَعْدَ إِیمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُواْ کُفْراً لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الضَّآلُّونَ» ‏(آل عمران/90)، کسانی که بعد از ایمانشان کافر می‌شوند و آن گاه بر کفر می‌افزایند (و در این راه اصرار می‌ورزند و توبه نمی کنند) هیچ گاه توبه ی آنان قبول نمی‌شود  و آنان به حقیقت گمراه اند.‏

 در اینجا حرف «لَّن» آمده: یعنی هرگز و تحت هیچ شرایطی. چگونه الله تعالی در جواب درخواست سیدنا موسی علیه السلام می فرماید: «قَالَ رَبِّ أَرِنِی أَنظُرْ إِلَیْکَ قَالَ لَن تَرَانِی»، گفت: پروردگارا! به من نشان بده تا تو را ببینم. گفت: هرگز و تحت هیچ شرایطی مرا نمی‌بینی .

در این صورت، همچنانکه هرگز و تحت هیچ شرایطی نمی توان در این دنیا الله را دید به همان شیوه، هرگز و تحت هیچ شرایطی مرتدی که اینگونه اسیر شده و تشخیص داده شده که حقیقتاً مرتد است نه مسلمان مخالفی که در جبهه ی مرتدین قرار گرفته، توبه ی چنین مرتدی از او پذیرفته نمی شود.

 این مرتد در زمانی که جزو دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها بود آنهمه درد به مسلمین چشانده، بعد از ارتداد هم فرصت داشته و توبه نکرده و حالا که در ضمن جنگ گیر افتاده و مشخص هم شده که مسلمان مخالفی در جبهه ی مرتدین نبوده بلکه، مرتدی بوده که شکی در مرتد بودن وی نیست؛ دیگر راه نجاتی برای خودش نگذاشته است.

این همان دروغگویِ ریاکارِ غدارِ حیله گرِ قسم خورِ دغل بازی است که کارنامه اش در دورانی که جزو دارودسته ی منافقین و سکولارزده ها بود مملو از صفات ناپسند دیگری می باشد، که قبلاً به همه ی این ها اشاره کردیم و خواندیم و حالا که دستش هم به خون مسلمین آلوده شده و یا عملاً در صف دشمنان قرار گرفته و شریک جرم آن ها در کشتار مسلمین بوده، دیگر تحت هیچ شرایطی هیچ راهی برای حق حیات خودش باقی نگذاشته است.او در جنگی شرکت کرده که در آن جنگ مسلمین به قتل رسیده اند، مسلمین کشته شده اند و شریک جرم قتل شخص مسلمان است.

(ادامه دارد……)


[1]-عبدالکریم الموسوی الاردبیلی، فقه الحدود و التعزيرات، قم، جامعة المفيد، 1385 ش، ص 836

[2] که اخیراً توسط عده ای از برادران نامیزان و نامتعادلِ مسلمانِ ما تکفیر شده بود

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(79- قسمت)

 کل این آیات همین را می گوید، یعنی این آیه که بعضی از علمای بزرگوار ما در مورد کفار شبه اهل کتاب یا اهل کتاب آن را تفسیر کرده اند این نمی تواند درست باشد، ممکن است اشتباه کرده باشند، ممکن است دقت نکرده باشند که اهل کتاب یا شبه اهل کتاب می توانند جزیه بدهند و ممکن است آن ها را مجبور نکنیم که بین اسلام یا جنگ یکی را انتخاب کنند. اما مشرکین و مرتدین بین اسلام و جنگ باید یکی را انتخاب کنند.

در جای دیگری هم الله تعالی به عذاب دادن شدید آن ها در دنیا اشاره می کند:

«وَلَقَدْ قَالُواْ كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُواْ بَعْدَ إِسْلامِهِمْوَهَمُّواْ بِمَا لَمْ يَنَالُواْ وَمَا نَقَمُواْ إِلاَّ أَنْ أَغْنَاهُمُاللَّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن يَتُوبُواْ يَكُ خَيْرًا لَّهُمْ وَإِنيَتَوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُعَذَابًا أَلِيمًا فِيالدُّنْيَاوَالآخِرَةِ» (توبه/74)

و با آیه ی مربوط به ذو القرنین در سوره ی کهف هم می فهمیم که منظور از این عذاب دادن چیست؟ «قَالَ أَمَّا مَنْ ظَلَمَ فَسَوْفَ نُعَذِّبُهُ ثُمَّ يُرَدُّ إِلَى رَبِّهِ فَيُعَذِّبُهُ عَذَابًا نُكْرًا».

کل این آیات می رسانند که جزای مرتد در دنیا فقط کشته شدن است. هیچ چیز دیگری در انتظارش نیست. روایاتی هم از رسول الله صلی الله علیه وسلم آمده که این روش برخورد در آیات را بیشتر توضیح و روشن می کنند که تنها چیزی که در دنیا انتظار مرتدین را می کشد فقط کشته شدن است. زمانی که به عنوان مثال:

  1.  ازابن عباس رضی الله عنهما روايت است كه رسول الله صلی الله عليه وسلم می فرمايند: “مَنْ بَدَّڵ دِینَهُ فَاقْتُلُوهُ”[1] کسی که دینش را عوض کرد او را بکشید، و امام مالك رحمه الله هم در موطا آورده: “من غير دِینَهُ فَاقْتُلُوهُ”. این روایت را به این شیوه از رسول الله صلی الله عليه وسلم روایت کرده است.
  2. مورد دیگر، زمانی كه معاذ رضی الله عنه به يمن رسيد و ديد ابوموسی اشعری مردی را به دليل اينكه از اسلام برگشته و مرتد شده و يهودی شده بود بسته بود، معاذ سه بار گفت: لَا أَجْلِسُ حَتَّى يُقْتَل،َ قَضَاءُ اللَّهِ وَرَسُولِهِ،فَأَمَرَ بِهِ فَقُتِلَ.[2]يعنی: نمی نشينم تا به حكم الله و رسولش اين شخص مرتد كشته شود. سه بار این را گفت، به دنبال آن فرمان داده شد و كشته شد .فَأَمَرَ بِهِ فَقُتِلَ.
  3. عبدالله بن مسعود رضی الله عنهما روایت کرده که رسول الله صلی الله عليه وسلم می فرمايد: “لاَ يَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ يَشْهَدُ أَن لاَ إِلَهَ إِلاَّ اللهُ وأَنِّي رسُولُ اللهِ إِلاَّ بِإِحْدَى ثَلاَثٍ: الثَّيِّبِ الزَّانِي، وَالنَّفْسِ بِالنَّفْسِ،وَالتَّارِكِ لِدِينِهِ الْمُفَارِقِ لِلْجَمَاعَةِ“. [3]خون مسلمانی که شهادتین را می گوید حلال نیست(کسی که شهادت می دهد اشهد أن لا إله إلا الله و أشهد أن محمدا رسول الله، مسلمانی که اینگونه شهادت می دهد خونش حلال نیست)، مگر یکی از این سه نفر: 1- زنا کننده ی همسردار که روایات دیگر هم همین مطلب را می رسانند 2- جان در مقابل جان یعنی، قصاص در برابر قتل به ناحق 3- کسی که دین خود را ترک می کند و از جماعت مسلمانان جدا می شود.

دیدید چقدر قشنگ گفته: “وَالتَّارِكِ لِدِينِهِ الْمُفَارِقِ لِلْجَمَاعَةِ” دین خودش را ترک می کند و از جماعت مسلمین هم جدا می شود. ما چهار فیلتر و مراحل چهارگانه و پیچیده را گذراندیم تا این که تشخیص داده شد این شخص از جماعت مسلمین جدا شده، درست است یا نه؟ جدا شده اگر تشخیص داده نمی شد و مثل منافقین و سکولارزده ها در میان مسلمین بود، باز هم ما او را جزو مسلمین حساب می کردیم و این حکم هم شامل او نمی شود. اما، وقتی که از آن 4 فیلتر و چهار مرحله او را گذراندیم و تشخیص داده شد که کافر آشکاری شده این حکم شامل او می شود یا این که نه، خودش رفته و وارد یکی از همین حزب ها شده است که این دیگر نیازی به هیچ چیزی نیست. الْمُفَارِقِ لِلْجَمَاعَةِ ، از جماعت مسلمین جدا شده است.

لازم است ذکر شود که با توجه به آنچه در قرآن و سنت آمده همه ی فرق مختلف اسلامی درباره ی كيفر مرتد اتفاق نظر دارند، هر چند كه در شرايط و موارد آن اختلافاتی بين آنها وجود دارد، ولی در اصل حكم و حتی مجازات قتل، ترديدی ندارند.اگر اندك اختلافی در اقوال فقهای مذاهب مختلف اسلامی دیده می شود در مفهوم و مصاديق آن است، نه دراصل حكم.

المغني از منابع مهم فقهی فرق معروف به اهل سنت ذکر می کند که: وأجمع أهل العلم على وُجوبِ قَتْلِ المُرْتَدِّ. و همه ی دانشمندان بر وجوب قتل مرتد اجماع دارند.[4]و می گوید: این از ابوبکر، عمر، عثمان، علی، معاذ، ابوموسی، ابن عباس، خالد و دیگران روایت شده و کسی منکر آن نیست، به این شیوه اجماع شده، به این شیوه این اجماع است.چرا؟ چون این همه روی آن اتفاق نظر داشته اند. اجماع همه ی صحابه روی آن بوده است.

(ادامه دارد……)


[1]– رواه البخاري

[2] رواه احمد

[3]– رواه البخاري و مسلم

[4]– محمد بن محمد الخطيب الشربينى،مغنی المحتاج الی معرفه معانی الفاظ المنهاج، قم، دار الذخایر،1369، ج 4، ص 135

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(78- قسمت)

دستور صریح الله است. وَدُّواْ لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَاء، دوست دارند که شما هم مثل آن ها کافر شوید همان طور که خودشان کافر شده اند و در این کفر با آن ها مساوی شوید. این هدف تمام رسانه  ها و شبکه های ماهواره ای است که مرتدین هم اکنون برای شما راه انداخته اند. این چیزی است که الله گفته آیا از چنین چیزهایی دوری نمی کنید؟ از چنین رسانه هایی دوری نمی کنید؟ آیا آرزوی این کفار را برای خودتان، فرزندانتان برآورده می کنید؟ آن ها چنین آرزویی دارند. تو هم وقتی رسانه ی آن ها را می آوری تبلیغات آن ها را گوش می دهی داری آرزوی این ها را برآورده می کنی. آن ها جنگ نرمی را شروع کرده اند و آرام آرام و نرم نرم شما را مثل خودشان کافر می کنند.

خودت داوطلبانه آن ها را درون خانه ی خودت آورده ای. داری آرزوی این ها را برآورده می کنی. می گوئی نه من این ها را برای دیدن و شنیدن اخبار می آورم . ای دروغگو! کی الله تعالی گفته تو اخبار را از مرتدین و کفار گوش بده؟. الله تعالی می گوید «فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ» اگر سر باز زدند «فَخُذُوهُمْ» هر کجا آن ها را یافتید آن ها را بگیرید و «وَاقْتُلُوهُمْ» و آن ها را بکشید «حَیْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ» هر جا آن ها را پیدا کردید. «وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِیّاً وَلاَ نَصِیراً» در میان آن ها یار و یاوری هم انتخاب نکنید. دقت کنید دوستان، این در مورد مرتدین است، روشن و آشکار است. نگاه کنید در مورد یک کافر مرتد کومله، دمکرات، پ.ک.ک، پژاک و امثالهم و تمام سکولاریست های مرتد چه برخوردی باید داشته باشید؟ الله تعالی می گوید:

مَلْعُونِينَ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا*سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا  (احزاب/۶۱)، ملعونین، نفرین شدگان و رانده شدگانند. ملعونین اند، هر کجا یافته شوند، گرفته خواهند شد و پیاپی به قتل خواهند رسید.«أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا »هر کجا یافته شوند، گرفته خواهند شد و پیاپی به قتل می رسند.‏ این سنّت الهی، در مورد پیشینیان جاری بوده است. خیال نکنید فقط رسول الله صلی الله علیه و سلم آن را اجرا کرده «سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ» این سنّت، در مورد پیشینیان هم بوده، سنت الله از زمان خلقت تاکنون است، تا روز قیامت است «سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ» سنّت الله در مورد پیشینیان هم جاری بوده و الله می گوید «وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا» و در سنّت خدا هیچ دگرگونی وجود ندارد.‏

 پس، خیال نکنید دیروز این ها کشته شدند امروز مشکلی نیست. نه، این سنت الله از زمان خلقت است تا روز قیامت. «لَنْ» آورده نه «لمّا»، «لا» نیاوره «وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا» یعنی هرگز و تحت هیچ شرایطی در سنت الله دگرگونی به وجود نمی آید؛ همچنان که گفته «لَن تَرَانِی» در دنیا تو نمی توانی خدا را ببینی در این جا «لن» آمده است. این جا هم می گوید: وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللَّهِ تَبْدِيلًا، یعنی این سنت الله بوده و هیچ دگرگونی در آن نخواهی دید، پیدا نخواهید کرد.

  • در مورد قبیله ی بنوحنیفه هم که قوم مُسَیْلمه کذّاب در آن ها ظهور کرد، در مورد این ها هم آمده که: «قُل لِّلْمُخَلَّفِینَ مِنَ الْأَعْرَابِ سَتُدْعَوْنَ إِلَى قَوْمٍ أُوْلِی بَأْسٍ شَدِیدٍ تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یُسْلِمُونَ»(فتح/16)، به بازپس ‌ماندگان (کسانی که مانده بودند) عربهای بادیه‌نشین بگو: در آینده ای نزدیک از شما دعوت خواهد شد که به سوی قومی جنگجو و پرقدرت بیرون بروید. با آنان می جنگید یا این که مسلمان می‌شوند. ( یعنی دو راه بیشتر در پیش نخواهند داشت: یا جنگ با مسلمانان، یا پذیرش دین آنان) «تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ یُسْلِمُونَ»، با آنان می‌جنگید یا مسلمان می‌شوند. یعنی اگر اسلام را نپذیرفتند باید با آنان بجنگید، و مثل کفار اهل کتاب و کفار شبه اهل کتاب راه دیگری از آن ها مثل جزیه دادن پذیرفته نمی شود، بلکه مشمول حکم مشرکین و سکولاریستها می شوند.

(ادامه دارد……)