شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(77- قسمت)

دقت کنید دوستان، خیلی خطرناک است. «وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَیَمُتْ» کسی که از دینش مرتد شود، توبه نکند و با همین ارتدادش بمیرد تمام اعمالش باطل می شود هر اعمال خوبی هم که انجام داده است حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ. نگویید فلانی خوبی کرده این طوری کرده، اون طوری کرده الان خدا به او رحم می کند، این نیست. شک نداشته باشید که الله می گوید: حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ، این مرتدینی که شما دیده اید و می بینید. اعمالشان کلاً بر باد می رود حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ. أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ، این ها یاران آتش و جهنم هستند. هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ،همیشه در آتش جهنم می مانند.

نگاه کنید، اگر فرزندان، برادران، پدران یاهر کدام از اقوام و نزدیکان شما در صف مرتدین می میرد و با ارتدادش در صف همین مرتدین می میرد این جزای اوست: «وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ». خیلی خطرناک است. فرد می رود میان پژاک، در پ.ک.ک، در میان کومله ها و دمکرات ها می میرد آن هم در چه راهی؟ او می میرد بعد برایش مراسم فلان چیز می گیرند این طوری می کنند، آن طوری می کنند، برایش فلان کار انجام می دهند. جاهلیت را نگاه کنید تا کجا رفته؟، جهالت و حماقت را نگاه کنید، نا آگاهی از احکام شریعت را نگاه کنید تا کجا پیش رفته است که برای کسی که توپیده نمی دانم در فارسی به آن چه می گویند از سگی که مرده کثیف تر است، پست ترین جنبنده است، برایش مانند یک مسلمان چنین مراسمی می گیرند و اینگونه با او برخورد می کنند. با یک مجرم مانند یک مسلمان برخورد می کنند. مجرمی که الله تعالی گفته حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ، تمام اعمالش در دنیا و آخرت بر باد رفته أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ، گفته این ها اصحاب جهنم و یاران آتش اند، هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ،همیشه در آن می مانند. 

این ها بخشی از احکام و سرانجام دنیوی و قیامتی این مرتدین نگون بختِ بدبخت و بیچاره است که به آن اشاره کردیم و این احکام دنیوی و کسانی است که مرده بودند، گفتیم الان هستند و روزانه هم این مرتدین می میرند. اما اجرای حکم در دنیا بر این مرتدینی که مثل: کومله ها، دمکرات ها، پ.ک.ک ها و امثالهم که خودشان را جدا نکرده اند اجرای حکم بر این ها تنها در زمان قدرت حکومتی و قدرت جماعتی که در سرزمین هایی که سیستم حکومت اسلامی در آن ها وجود ندارد قابل اجرا هستند. حالا این قدرت فرد ممکن است حکومت اسلامی به او اجازه داده باشد که آن را اجرا کند ولی بعضی از احکام این ها هستند که فرد می تواند قدرت داشته باشد در خانواده اجرا کند مثلاً خواهرش را به فلانی ندهد، قدرت داشته باشد یا با فلانی ازدواج نکند یا یکی از این احکام را بتواند اجرا کند. پس، این احکام در دنیا تنها در زمان قدرت قابل اجرا هستند. حالا این قدرت فرد در خانواده باشد یا قدرت مردمی و بخصوص قدرت حکومتی به عنوان اصلی ترین راهکار. حالا اگر این ها به دلیل وجود ضعفهائی از مسلمین، در دنیا قِصِر در بروند به محض مرگ که نمی توانند از خشم و غضب الله در امان باشند، هر چند که هزاران دروغ، آرزو و خواب خیال باخودشان در مورد قیامت داشته باشند و همین علمای سوء که سربازان فرعون را به چنان درجه ای رسانده بودند که خودشان را همراه با فرعون به دریا زدند، این علمای سوء چنین توهماتی را برایشان درست کرده باشند، دیگر آن موقع توهمات برایشان فایده ای ندارد.

 این مرتدین آن همه صفت ناپسند و پست را در دوره ای که جزو منافقین و سکولارزده ها بودند با خودشان حمل کردند، و از چنان زندگی مضطرب و آشفته ای برخوردار بودند، حالا که یک مرحله بالاتر رفته اند و تبدیل به یک مرتد و کافر آشکار هم شده اند باید با چنین واکنشی از طرف مسلمین برخوردار شوند. واقعاً زندگی وحشتناکی دارند. واقعاً هم در دنیا و هم در قیامت زندگی وحشتناکی دارند. چقدر انسان می تواند احمق باشد که چنین سرانجامی را برای خودش انتخاب کند. مورد دیگری که می خواهم مختص در مورد آن صحبت کنم این است که، الله تعالی در مورد این ها که از جامعه ی مسلمین جدا می شوند و طبعاً تبدیل به مرتدین می شوند و توبه نمی کنند به صراحت دستور قتل آن ها را می دهد و می فرماید:

‏ – وَدُّواْ لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَاء فَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ أَوْلِیَاء حَتَّىَ یُهَاجِرُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَیْثُ وَجَدتَّمُوهُمْ وَلاَ تَتَّخِذُواْ مِنْهُمْ وَلِیّاً وَلاَ نَصِیراً ‏(نساء/89)، آنان دوست ‌دارند که شما کافر شوید همان گونه که خود کافر شده‌اند. و در کفر با ایشان مساوی شوید.[1] در این صورت، یارانی از ایشان نگیرید (و آنان را از خود ندانید) تا آن گاه که (ایمان می‌آورند و) در راه خدا هجرت می‌کنند. ولی اگر از این کار سر باز زدند آنان را هر کجا یافتید بگیرید و اسیر کنید، و بکشید، و از میان ایشان یار و یاوری برنگزینید.‏

(ادامه دارد……..)


[1] درست است، این همه برای چه در رسانه های ماهواره ای تبلیغ می کنند؟ برای چه این همه تبلیغ می کنند؟ آن ها دوست دارند الله تعالی این را 1400 و خرده ای سال پیش گفته دوست ‌دارند کافر شوید همان طور که خودشان کافر شده‌اند. وَدُّواْ لَوْ تَکْفُرُونَ کَمَا کَفَرُواْ فَتَکُونُونَ سَوَاء دوست ‌دارند که شما هم کافر شویدهمان طور که خودشان کافر شده‌اند.

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(76-قسمت)

  1. زمانی كه مرتد بمیرد در گورستان مسلمين دفن نمی شود بلكه قبلاً هم گفتیم همچون لاشه ی مرداری زير خاك او را پنهان می كنند.

ممکن است عده ای از دوستان بگویند که در این آشفتگی هایی که به وجود آمده و جاهلیتی که در بسیاری از سرزمین های مسلمان نشین حاکم است مرتدین هم مثل مسلمین در هنگام مرگ و مردن شسته می شوند، کفن می شوند، بر رویشان نماز خوانده می شود، در قبرستان مسلمین دفن می شوند و غیره؛ بله، همین طور است. اما، اگر شرایطی پیش بیاید که مثلاً سوار اتوبوس باشی و نتوانی کثافت و مدفوع بچه را دور بیندازی و مجبور باشی آن را در یک پلاستیک داخل اتوبوس نگه داری این باعث تمیز شدن مدفوع و کثافت نمی شود و در هر صورت سرنوشت آن تغییری نمی کند حتی اگر مثل فرعونها، استالین، لنین و غیره مومیایی هم شوند باز هم فرقی برایشان ندارد.

اگر جهنم درکات است یعنی درجه درجه به عقب، درجه دارد اگر این بدبخت ها در همین دنیا این اعمال برایشان انجام نشود مثل همان حیوان مردار توپیده بهتر است. این ها جایی چال شوند شاید در قیامت در همان درکات جهنم در یک درجه ی بالاتری قرار بگیرند و عذابشان کمتر باشد از کسانی که برایشان ادا درمی آورند و مانند مسلمین با آن ها برخورد می کنند و بعد از مرگشان هم به جای این که باعث عبرت دیگران شوند باعث تشویق دیگران می شوند. یعنی اگر حکم دنیا بر روی این ها اجرا شود برای آتش جهنم آن ها هم ممکن است بهتر باشد. چون، باعث تشویق کسی نمی شوند بلکه، باعث می شوند دیگران به طرف این جرم نروند. مراسم آنچنانی برایشان می گیرند حتی وصیت هم می کنند این طوری و آن طوری بکنید. این باعث می شود کفر و کثافتی که دارند نزد مردم زیبا جلوه داده شود و حتی دیگران هم تشویق شوند و مانعی نباشند در راه گرایش به ارتدادی که در ان افتاده اند و این ممکن است آن ها را در درکات پایین تری قرار دهد.

  • نه به مرتد ارث داده می شود و نه از او ارث گرفته می شود. به عنوان مثال اگر فرزند يك سكولار مرتد، مسلمان باشد و پدر سكولارمرتدش بميرد از اين پدر ارثی به او نمی رسد و اگر اين پسرِ مسلمان هم بميرد باز به پدر مرتد ارثی داده نمی شود. اين هم طبق فراگير بودن فرموده ی رسول الله صلی الله عليه وسلم است كه فرموده: “لاَ يَرِثُ المُسْلِمُ الكَافِرَ وَلاَ الكَافِرُ المُسْلِمَ“.[1] و فرموده:”لَا يَتَوَارَثُ أَهْلُ مِلَّتَيْنِ شَتَّى“.[2]خوب، به همین دلیل نه از آن ها ارث برده می شود و نه به آن ها ارث داده می شود. حتی به منافقین داده می شود ولی به این ها داده نمی شود.
  • مرتد، هر آنچه از خوبی و عبادت داشته باطل می شود. قبلاً هرچه از خوبی و عبادت داشته همه باطل می شود؛ چه الان دارد، چه قبلاً داشته ارتداد همه را باطل می کند.
  • مرتد جاودانه و به صورت همیشگی در آتش جهنم باقی می ماند و هرگز از آن خارج نمی شود، در حالی كه مسلمين گناهكار پس از پاك شدن، و از طريق اسبابی كه الله اجازه داده، از جهنم خارج می شوند.الله متعال مي فرمايد: «وَمَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دِینِهِ فَیَمُتْ وَهُوَ کَافِرٌ فَأُوْلَئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ وَأُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ» ‏(بقره‌/217)، ولی كسی كه از شما از آئين خود برگردد و در حالت كفر بميرد، چنين كسانی اعمالشان در دنيا و آخرت بر باد می رودو ايشان ياران آتش (دوزخ) می‌باشندو در آن جاويدان می‌مانندهُمْ فِیهَا خَالِدُونَ. چه کسی؟ مَن یَرْتَدِدْ مِنکُمْ عَن دِینِهِ، کسی که از دینش برگردد.

 (ادامه دارد…….)


[1]– رواه البخاري و مسلم

[2]– رواه أحمد و أبوداود

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(75- قسمت)

نكته ای كه لازم است در اين جا دوباره ياد آور شوم اين است كه، در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم و در زمان خلافت ابوبکر رضی الله عنه، اصحاب رسول الله صلی الله عليه وسلم آغازگر جنگ علیه این طایفه ی الممتنعه بودند نه آن ها، رسول الله صلی الله عليه وسلم بود که دستور داد به ثابت قدمان طوایف و قبایل که شر مرتدین خودشان را کم کنند. اسلام بود که علیه آن ها اعلان جنگ کرد و جنگ را شروع نمود نه آن ها.

يعنی به گونه ای نبوده كه مرتدين طایفه ی الممتنعه ابتدا جنگ را شروع کرده باشند و اصحاب رسول الله صلی الله عليه وسلم در موضع دفاع قرار گرفته باشند، بلكه كاملاً برعكس بوده؛ درست است که بسیاری از این قبایل خودشان رابرای جنگ آماده کرده بودند و حتی عده ای قصد حمله به مدینه داشتند، اما زمانی که ابوبکر رضی الله عنه هیچ کدام از شروط این ها را نپذیرفت و اسلام کامل و تبعیت کامل را از آن ها خواست و شورای مسلمین هم تابع رأی ابوبکر رضی الله عنه -رهبر مسلمین- شد؛ در این صورت، آغازگر جنگ اصحاب رسول الله صلی الله عليه وسلم بودند و روایتها هم در اين زمینه آشكار است. اما باز، چه زمان، چگونه و تحت چه شرایطی این جنگ را باید شروع کرد؟ باز به رأی رهبریت و شورای تحت مدیریت او برمی گردد و مسلمان نمی تواند عجولانه و از روی احساسات غلط، وحدت فرماندهی و وحدت دستور را با تک روی زیر پا بگذارد و دچار گناه و جرم بزرگ تفرّق شود.

  1. اگر مرتد ديوانه شد، اجرای حكم ارتداد و كافر شدن از وی برداشته می شود ودیگر مجازات نمی شود.
  2. زمانی كه مرتد مُرد شسته نمی شود و غسل و كفن هم نمی شود.
  3. زمانی كه مرتد مُرد بر او نماز خوانده نمی شود و طبیعی است که در قبرستان مسلمانان هم دفن نمی شود. حتی، عده ای از علماء بر این عقیده اند که در قبرستان کفار هم دفن نمی شوند بلکه آن ها را در جایی چال می کنند، کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب منظورم بود که در آن جا هم دفن نمی شوند؛ بلکه، آن ها را در جایی چال می کنند مثل هر حیوان مرداری که آن را جایی چال می کنی. حتی عده ای بر این باورند او را در جایی رها می کنند که همین طور برای دیگران عبرت شود. پس، زمانی كه مرتد مُرد بر او نماز خوانده نمی شود و برایش طلب مغفرت و دعای خير هم نمی شود.

علاوه بر آنکه برای کفار و مرتدین دعای خیر نمی شود بلکه، بر سر قبرشان هم که رسیدی آن ها را بشارت می دهی به آتش جهنم. أُبَشِّرُکَ بِالنَّارِ! تو را بشارت به آتش جهنم می دهم! خدایا … یا ربی! چقدر سخت است شخص روی قبر پدر، مادر، برادر، خواهر و فرزندش برود و یا سر قبر یکی از نزدیکانش برود که آن ها را دوست داشته و به جای آنکه برایش دعای مغفرت و طلب بخشش کند، باید او را به آتش جهنم بشارت دهد و نتواند برایش دعای خیر کند. همانطور که الله تعالی کار سیدنا ابراهیم علیه السلام رادر دعا کردن برای پدرش کار درستی ندانست و می گوید: ابراهیم در این مورد و در این کار الگوی شما نیست:«إِلاَّ قَوْلَ إِبْراهيمَ لِأَبيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَکَ». این کار خیلی سختی است مخصوصاً برای مؤمنی که الله گواهی داده که ما اطرافیانمان را دوست داریم هر چند که آن ها ما را دوست ندارند:«هَا أَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ». شما آن ها را دوست دارید ولی آن ها شما را دوست ندارند. یعنی الله گواهی داده که ما آن ها را دوست داریم ،اما نتوانی برای کسی که او را دوست داری دعای خیر کنی و حتی او را بشارت دهی به آتش جهنم. خیلی سخت است، خیلی سخت است.

یکی از دوستان می گفت من پدرم را در دنیا خیلی دوست داشتم و خیلی تلاش کردم او را از این ارتداد آشکارش منصرف کنم و دلایل و مدارک زیادی هم برایش آوردم که اینها کافراند و خودش هم می گفت که این ها کافر هستند اما، بعد از چند ماه نگاه کردن به ماهواره ها باز از همین کفار سکولاریست طرفداری می کرد و از طرفداری احزاب سکولار و کافر کُردی دست نکشید و حتی برایشان کمک مالی هم فرستاد و با همین عقاید کفری مُرد. می گفت حالا نمی توانم برایش دعا کنم و همیشه شرمنده می شوم زمانی که در جایی بعد از صحبت و سخنرانی دعا می کنم و همه آمین می گویند من نمی توانم هیچ دعایی که درآن برای پدر طلب مغفرت می شود این دعا را بگویم و حتی درجایی هم باشم که دیگران این دعا را می خوانند باز نمی توانم در جواب آن ها بگویم آمین. بله، واقعا سخت است، واقعا سخت است. از الله تعالی می خواهیم که به همه ی ما رحم کند و پدران، برادران و اطرافیانمان با ایمان از این دنیا بروند و بعد از مرگشان هم باعث عذاب و شرمندگی بازمانده هایشان نشوند. آمین یارب العالمین.

(ادامه دارد……)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(74- قسمت)

طائفة الممتنعة، شامل تمام گروهها، جماعتها، طوايف و دولتهای مرتدی می شوند كه به دليل نيروهای نظامی، امنيتی و اجرايی كه دارند «از تشكيل حكومت قانون شريعت الله ممانعت و جلوگيری مي كنند» به همين دليل به آنها «طائفه و جماعت بازدارنده و زيربارِ قانونِ شريعت نرو» می گویند كه حاضر نيستند قانون شريعت الله بر آنها حكومت كند و با قدرت نظامی و بشری كه دارند از اجرایی شدن قانون شريعت الله جلوگیری می کنند.مثل همین حکومتهای سکولار حاکم بر مسلمین مثل ترکیه یا همین احزاب سکولار و مرتد کومله ها، دمکراتها، پارتی، یکیتی و حزب کارگران اوجالان مسیلمه ی کذاب معاصر کردها و سایر حکومتها و احزاب سکولاری که مشابه آن ها هستند.

 این کفار سکولار، همگی قدرت نظامی دارند و با توسل به همین قدرت نظامی و با توسل به اسلحه زیر بار قانون شریعت الله نمی روند و حتی برای تطبیق قانون شریعت الله مانعی می شوند. پ.ک.ک در سریکانی به چه دلیل جنگ را شروع کرد؟ می گفت ما اجازه نمی دهیم کهنه پرستی به قول خودش اسلام، دادگاه هایی که آنجا وجود داشتند بر مردم تحکیم کند. تنها دلیل شروع جنگ حزب کارگران اوجالان مسیلمه ی کذاب کردها در سریکانی یا رأس العین که استارت آن را زد همین عامل بود و جنگی را شروع کرد که هنوز دارد کشته می دهد، آن هم فی سبیل آمریکا و فی سبیل طاغوت ها.

در چگونگی برخورد با زن و فرزندان چنین مرتدین مسلحی که علیه مسلمین جنگیده اند و در برابر حکومت اسلامی و مسلمین صف آرائی کرده اند تنها رهبریت جامعه است که «متناسب با وضع موجود خود» می تواند تصمیم بگیرد. «نیاز روز» است که به رهبریت جامعه می آموزد چگونه با این ها برخورد کند. تطبيق اين گونه احكام تابع رأی رهبريت مسلمين است كه «متناسب با وضع موجود  مسلمين، فقه معاصر و متناسب با زمان و مكان» صادر می شود.

یعنی ممکن است در زمانی رهبریت یه رأی بدهد و در زمان دیگری رأی دیگری در مورد این گروه بدهد؛ یا در مکانی یک چیزی را به اجرا در بیاورد و در مکان دیگری چیز دیگری را به اجرا در بیاورد. این متناسب با وضع موجود مسلمین است که رهبریت جامعه چنین قدرت تشخیصی را دارد و می تواند تصمیم بگیرد.

ديديم كه در زمان ابوبكررضی الله عنه هم زنان و کودکان مرتدین جنگنجوی بازدارنده (ممتنعه) به عنوان برده گرفته شدند، اما در زمان عمر رضی الله عنه اين زنان و كودكان برگردانده شدند یعنی کاری را که ابوبکر کرده بود او برگرداند و این تغيير آشكاری است، راحت آن را مشاهده  کردیم .نمونه ی آن برگرداندن خَوْلة بنت إياس مادر محمد بن علی بن ابی طالب رضی الله عنهما نمونه ی بارز اين رويداد است.

 البته، رسول الله صلی الله عليه وسلم هم پس از آنكه زنان و فرزندان كفار سکولار هوازن را در ميان مسلمين تقسيم کرد دوباره آنها را برگرداند. اين دليلی بر اختلاف در حكم نیست، بلكه اين تغييرات به تشخيص امير و مصالحی كه در زمان و مكان خاص در نظر گرفته می شود برمی گردد و نمی توان امیر مسلمین را ملزم و مجبور به اتخاذ یک روش کلیشه ای از گذشته کرد، یا حتی نمی توان او را مجبور به کپی برداری از سایر سرزمینها نمود. هر سرزمینی در تطبیق این دسته از احکام و قوانین تابع شرایط و وضع خاص خودش است که ممکن است با شرایط و وضع موجود سایر سرزمینها متفاوت باشد.

(ادامه دارد……)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(73- قسمت)

در جای ديگر الله تعالی می فرمايد: “وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ” (بقره/191)، و هرجا آنان را دريافتيد ايشان را بكشيد، و آنان را كه شما را از آنجا بيرون كرده‌اند بيرون کنید، و فتنه از كشتن بدتر است «وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» و فتنه از كشتن بدتر است.

 در اينجا، فتنه يعنی دست کشیدن از دین و كفر را برخود پذیرفتن. یعنی كفر را پذیرفتن، يعنی دست کشیدن از چهار مفهوم دین. چون قبلاً هم عرض کردیم مشرکین و کفار سکولار در همان سه سال اول که رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد اخلاق عمومی صحبت می کرد، در مورد مسائل بت ها و چیز خصوصی و شخصی می گفت کسی کاری به کارش نداشت. چون قبل از این ها حنیف ها هم همین را گفته بودند و در سیستم حکومتی آن ها بودند. اما آن ها که می خواهند ما را از دین برگردانند منظورشان چیست؟ همان چهار مفهوم دین است.

 در اینجا می توان گفت که اگر تمام اهل شهر و روستایی کشته شوند و همه نابود گردند، با مسلمانی نابود شوند، بهتر و آسانتر از آن است كه مرتد و کافری را و بخصوص کافر مرتدی را حاكم خودشان کنند، و اين حاكم کافر یا مرتد برخلاف قانون شريعت الله و بر اساس قوانین کفری برآن ها حكومت کند و قوانین کفری اش را بالاجبار بر آن ها تحمیل نماید و بر آن ها اجرا کند، و این ها بر خلاف قانون شریعت الله مجبور شوند به این قوانین کفری عمل کنند. یعنی اگر انسان مثل اصحاب الاخدود شود با اسلام و با توحید و با دین بمیرد هزاران بار بهتر از این است که دست از مفاهیم چهارگانه ی دینش بکشد و ذلیلانه زندگی کند و در قیامت هم بگوید: “نَحنُ کُنَّا مُستَضعَفِینَ فِی الأرضِ”، بگوید ما در زمین مستضعف بودیم و هجرت نکند.

  1. پيمان آشتی با مرتدین در صورتی صحيح است كه رهبريت تشخيص داده باشد مسلمين از قدرت كمتری برخوردار هستند و توان دفع شر مرتدین را در وضع موجود ندارند، یا مصلحتی وجود داشته باشد که خود رهبریت قدرت تشخیص آن را دارد. تنها در صورتی  آشتی با آن ها صحیح است که رهبریت مسلمین تشخیص داده باشد.
  2. اگر مرتد در زمان ارتدادش جرم قتل يا دزدی يا زنا را انجام داده باشد و یا خرابی، ضرر و زيانی به بار آورده باشد و پس از آن توبه  کرده باشد رأی اصح اين است كه بايد تاوان همه را بدهد. هر چند كه عده ای از علماء می گویند توبه گناهان سابق را پاک می کند، و يا اينكه ممكن است امير يا حاكم اسلامی بنا به دلايلی چون تشويق مرتدين به توبه که مرتدین را تشویق به توبه کند که دست از کفر بکشند بنا به دلایلی ممکن است خودش جبران خسارت کند یا نه، در هر صورتی تصمیم با رهبریت و امیر مسلمین است که چگونه با مرتد توبه کار برخورد شود.
  3. عموم علماء طلب توبه از مرتد هنگام دستگير شدن را واجب می دانند و عده ای هم هستند كه آن را سنت می دانند. هر چند كه اين مرتد در هر صورتی در هنگام دستگیری كشته می شود (چون جنگ بوده و دستگیر شده)، اما شايسته تر این است كه از او درخواست توبه شود و با ايمان از دنيا برود.
  4. اگر مسلمانی در برابر يك مرتد دچار جرمی شد، از او انتقام گرفته نمی شود بلكه تنها تنبيه مختصری می گردد که آن هم بستگی دارد به رأی امیر و فرمانده ی مسلمین.
  5. اگر مرتدی كشته شد خونش هدر می رود و هيچ كس از خانواده و طايفه ی او حق ندارد درخواست انتقام يا دیه کند. این موردی است که خیلی از برادران ما بخصوص در عراق و افغانستان در مورد آن ها دچار اشتباه می شوند، عده ای تعصب جاهلیت آن ها را می گیرد و مرتکب جرمی می شوند که پناه بر خدا ممکن است به خاطر یک کافر دستشان به خون یک مسلمان آلوده شود و تمام اعمالشان باطل شود و خودشان هم با کفر از دنیا بروند. پس، اگر مرتدی کشته شود خونش هدر می رود و هيچ كس از خانواده و طايفه ی او حق ندارد درخواست انتقام يا دیه کند.
  6. اگر كسی مال و دارايی مرتد را هدر دهد بايد به همان اندازه که هدر داده را به بيت المال مسلمين تحويل دهد، چون بيت المال صاحب چنين مالی است. هم اکنون، اگر در سرزمین هایی که حکومت اسلامی نبود و جماعت های مسلمین هم نبودند که چنین وظیفه ای را انجام دهند در این صورت، من بر این باورم که اگر شخص به همان اندازه ای که از اموال مرتدین هدر داده اگر به همان اندازه صدقه دهد إن شاءالله کارش درست است.
  7. شخص مرتد وقتی که اسیر شد یا ارتداد آشکار او مشخص شد از همان کانال ها عبور کرد و مشخص شد که مرتد شده به صورت زندانی و برده در نمی آيد و از او سرانه و جزيه هم قبول نمی شود. بلكه، يا توبه می کند و دوباره مسلمان می شود و يا اينكه در صورت توانايی و متناسب با قدرت گيری مسلمين و تشخيص رهبريت جامعه به قتل می رسد. در اينجا طبق حكم «تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ» با آن ها برخورد می شود. مانند سكولاريستها يا همان مشركين با آنها برخورد می شود؛ يا بايد كشته شوند يا مسلمان شوند.
  8. اگر مرتدين طائفة الممتنعة باشند، یعنی مرتدينی كه دارای قدرت نظامی و گروهی باشند و گروهی سازماندهی شده باشند به صورت جماعت و حزب درآمده باشند دارای قدرت نظامی باشند که از قانون شريعت الله سرپیچی می کنند و مانع از این می شوند که قانون شريعت الله تطبیق داده شود، حكم آنها با ساير مرتدين فرق دارد. 

(ادامه دارد…..)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(72-قسمت)

زمانی که ولایت پدر بر فرزندش و ولایت شوهر بر زن و فرزندانش با مرتد شدن از بین می رود طبیعی است و شکی نیست که رهبريت و فرمانروایی برای كافر منعقد نمی شود، و اگر حاکمی مرتد شود؛ مثلاً کافر سکولاریست یا کافر اهل کتاب یا شبه اهل کتاب شود عزل می گردد، و حكم رهبريت و فرماندهی او هدر می رود، و اطاعت كردن از او هم  برداشته می شود و بر مسلمين واجب می گردد كه او را بردارند. اگر نتوانستند چنین حاکم کافر و مرتدی را بردارند باید آن سرزمین را به خاطر عمل به قانون شریعت الله ترک کنند و هجرت نمایند. این یکی از همان مواردی است که هجرت بر مسلمین واجب می شود. 

 علاوه بر این، هرگونه همکاری و همراهی داوطلبانه و اختیاری در سیستم و منظومه ی حکومتی مرتدین به منزله ی شریک شدن در حکم مرتدین است. برای همین است که اهل قبله در این مسأله اختلاف ندارند که مرتد شدن حاكم به صورت زنجيروار مرتد شدن نظاميان، نيروهای امنيتی و ساير كارمندان و خادمين و زير مجموعه ی این حاکم مرتد را شامل می شود که داوطلبانه و به میل خودشان در اختیار این حاکم مرتد و جهت تحکیم قوانین کفری آن درآمده اند. چون اينها هستند كه حكومت این حاکم مرتد را نگه داشته اند و باعث دوام حكومت و قانون كفری او و جنگ با قانون شريعت الله هستند. به همين دليل نيروهای نظامی، امنيتی، قضايی و ساير ارگانهای حکومتی شامل حكم رهبرانشان می شوند.

 بايد دقت شود كه، اين حكم تنها مشمول زير مجموعه های فرمانبر اين حاكم می شود و مردم عوام و کسانی که زيردست این ها قرار گرفته اند را شامل نمی گردد، مگر زمانی كه اين مردم هم به حكومترانی و قوانین کفری اين مرتد راضی باشند و از آن حمايت و پشتيبانی کنند حتی اگر با يك كلمه باشد.   

دوباره تکرار می کنم و باز می گویم دقت شود، اينها شامل حكم رهبران مرتد و كافرشان می شوند نه مردم عوامی كه با وجود اين حكومت مجبور شده اند بعضی از امورشان را به اکراه در این سیستم بگذرانند و به وجود چنین حکومتی راضی نيستند. الله متعال هم نيروهای اطراف فرعون مثل دین فروشانی مانند بلعم باعورا و نظامیان را مشمول حكم فرعون می کند و در كنارهم از آنها به صورت يكسان نام می برد:«إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ». یعنی «هَامَانَ» وزرایش بودند کسانی که در سیستم اداری او هستند، «جُنُودَهُمَا» که مشخص است ارتشی ها و نظامیان او بودند، «بلعم باعورا» که دین فروشان و مجریان جنگ روانی و فکریش بودند. مثلث کثیفی که همیشه علیه دین الله و قانون شریعت الله فعالیت کرده است. هامان، ثروتمندان هستند، وزرای ثروتمند هستند. بلعم باعورا دین فروشان بودند و ارتشی ها هم که مشخص است، زر و زور و تزویر. 

البته، رسول الله صلی الله عليه وسلم علاوه بر آنكه همان حكم رهبران را بر زيردستان فرمانبرش جاری می کرد؛ هم پيمانان را باز شريك جرم همديگر و شامل يك حكم قرار می داد. اصحاب رسول الله صلی الله عليه وسلم هم همين برخورد را با مرتدين و نيروهای تحت فرمان آنها و هر كسی كه با آنها متحد بود می کردند. به گونه ای كه يكی از عوامل حمله به ايران ساسانی همكاری ساسانيان با مرتدين به شمار می رود.ساسانیان از مرتدین علیه حکومت مسلمین حمایت کردند یکی از دلایل حمله به ایران ساسانی همین حمایت آن ها از مرتدین بود.

چون قبلاً عرض کردیم که آگاهانه و به میل خود، حكم بردنِ نزدِ کفار، و براساس قانون آن ها مشکلات را حل کردن در واقع صدمه زدن به معانی چهارگانه ی دین محسوب می شود که در درس اول آن را روشن کردیم، و کفر آشکاری است که انسان را از دین اسلام خارج می کند[1] و این فتنه ای است که جرم آن از قتل بزرگتر و شديدتر است: “وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا”(بقره/217)،دقت کنید، و برگرداندن مردم از دين  بدتر از كشتن است. طبیعی است اگر یک مسلمان را بکشی الله تعالی در قیامت مانند یک مسلمان با او برخورد می کند و حساب و کتابش مشخص است، اما اگر مرتد شود چه؟ مرتد شدن بهتر است یا کشته شدنش؟. به همین دلیل الله تعالی می فرماید: “وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا”، و برگرداندن مردم از دين  بدتر از كشتن آن هاست. مشركین یا همان سکولاریستها پيوسته با شما خواهند جنگيد تا اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند« وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا» و گفتیم منظور آن ها از برگرداندن ما از دین همان چهار موردی است که در درس اول به اشاره کردیم و چند دقیقه پیش هم به صورت موردی آن ها را نام بردیم.

(ادامه دارد……)


[1] چون هدفا اینها همان هدف سکولاریست هاست که با ما می جنگند تا ما به این مرحله برسیم:”وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَنْ دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا”(بقره/217)، معانی چهارگانه ی دین، 1-قدرت حکومتی بود که آن ها می خواهند ما از آن دست بکشیم، 2-برنامه و قانون بر اساس شریعت الله بود که می خواستند از آن دست بکشیم، 3-اطاعت کردن و فرمان بردن از همین قانون شریعت الله و همین حکومت اسلامی بود که می خواهند ما از آن دست بکشیم، 4-جزا دادن و پاداش دادن بر اساس همین قانون و برنامه و توسط حکومت. این ها می خواهند که ما از این چهار معنی دست بکشیم

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(71- قسمت)

  احکام مختص به مرتدین به صورت موردی و مختصر 

عرض شد که در دنيا اگر شخص مسلمان که متهم به جرم ارتداد شده از مراحل چهارگانه و فیلترهای 1- اثبات جرم 2- تأیید جرم توسط الله و رسولش[1]  3- شروط تکفیر و 4-موانع تکفیر عبور داده شد و باز با یقین و بدون کوچکترین شک و شبهه ای آلوده و فاسد تشخیص داده شد در این صورت، این شخص به یک کافر آشکار تبدیل می شود که عنوان مسلمان از وی برداشته می شود و مرتد آشکاری می شود مثل سایر مرتدین که صف خودشان را آشکارا از صف مسلمین جدا کرده بودند؛ [2]حالا، اگر این شخص مرتد توبه نكرد و تسليم قانون شريعت الله نشد، تمام احكام كفار سکولار و مشرکین بر او جاری می شود. دوباره یادآوری می کنم که احکام کفار مشرک و سکولار بر آن ها اجرا می شود نه احکام کفار اهل کتاب مثل یهودی و نصرانی یا کفار شبه اهل کتاب مثل مجوس و صابئی.

در اینجا لازم است برای پرهیز از چنین جرم خطرناکی به چند حکم از احکامی که باید بر مرتدین اجرا گردد اشاره شود تا شخص به عواقب جرم و بیماری خودش هم آشنائی داشته باشد و متوجه شود که این بیماری یک بیماری ساده مثل سرماخوردگی نیست بلکه، بیماری خطرناکی است مثل سرطان، سل، طاعون، وبا و بیماری هایی مانند آن، و شخص باید حواسش به سخنان و اعمالش باشد.

 این ها نمونه ی احکامی هستند که بر سکولاریستهای مرتد و آشکاری چون کومله ها، دمکراتها، پ.ک.ک ها، پارتی ها و تمام احزاب سکولار و مرتدی که می بینیم، و هر کسی که با قول یا عملی از چهار مرحله و چهار فیلتر عبور داده شده باشد و این شخص از دین برگردد و به کافر آشکاری تبدیل شود، این احکام باید بر این ها اجرا گردد. این احکام عبارتند از:

  1. برائت از خودش و از عقایدش، که طبیعی است ما او را کافر می دانیم. در اولین مرحله ما او را کافر می دانیم و از خودش و عقایدش برائت می کنیم. قبلاً هم عرض کردیم، که برائت از مشرکین اول باید از خودشان باشد و از خودشان که برائت کردی همان الگوی سیدنا ابراهیم علیه السلام که هست طبیعی است از عقایدشان هم برائت می شود. یعنی مرتدین مشمول همان حکم برائت از مشرکین می شوند. چیزی که اهل کتاب و شبه اهل کتاب نمی شدند و فقط مختص مشرکین بود که ما امروزه آن ها را سکولاریست می نامیم.
  2. از مرتد نباید تحت هیچ عنوانی پشتيبانی کرد، نه با قلب، نه با زبان و نه با دست. تحت هیچ عنوانی نباید از مرتدین حمایت، پشتیبانی و طرفداری شود. حتی نباید در جنگ بین مرتدین با کفار آشکار اهل کتاب (یهود و نصارا) و شبه اهل کتاب هم از مرتدین پشتیبانی شود. هر چند که این مرتد یکی از نزدیکان و قوم خویشهای شما باشد و کافر اهل کتاب یا شبه اهل کتاب از یک نژاد یا قاره ی دیگری باشد. این یکی از درسهای ابتدای سوره ی روم است که قبلاً به آن اشاره کردیم و إن شاءالله در درس های دیگر در مورد درجه بندی دشمنان بیشتر به آن اشاره می شود.
  3. مسلمان به نكاح مرتد در نمی آيد و چنانچه همسر داشته باشد بايد از او جدا شود. الله متعال مي فرمايد:«لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ یَحِلُّونَ لَهُنَّ» (ممتحنه‌/10)، اين زنان برای آن مردان، و آن مردان برای اين زنان حلال نيستند. این حکم مشرکین و سکولاریست هاست که باید روی این ها تطبیق شود، و اگر زنش از او دوری نكند زنش هم پس از اقامه ی حجت نبوی و گذراندن از همان فیلترها او هم مانند شوهرش مرتد می شود؛ چون، آگاهانه و بدون عذری و به میل خودش حکم واضح و آشکار الله را به خاطر امیال پست دنیوی رد کرده است.
  4. مرتد، مسئوليت سرپرستی كردن فرزندان و شوهر دادن دخترانش از او گرفته می شود و حق ولایت، سرپرستی و اطاعت کردن برایش نمی ماند ودیگر نمی توان از او اطاعت کرد.  
  5. مرتد، صاحب مالش نيست و قول صحيح این است كه مال و ثروت مرتد به غنيمت گرفته می شود. دليل برای اين كار هم  داستان شخصی است كه با یکی ازهمسران پدرش نكاح و ازدواج کرده بود و اصحاب رسول الله صلی الله عليه وسلم پس از كشتن او اموالش را هم بردند.
  6. حيوانی كه توسط مرتد ذبح شده باشد حرام است و مصرف نمی شود. دوباره می گویم و باید برای چندمین بار تکرار شود که حکم مرتد مثل حکم مشرکین و سکولاریستهاست نه مثل کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب. برای همین است که احکام مرتدین با احکام کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب فرق دارد.[3]
  7. نماز خواندن پشت سر مرتد باطل است و حق امامت برای مردم را ندارد. و كسی كه پشت سر او نماز خوانده باشد بايد نمازش را دوباره بخواند؛ چه دانسته باشد اين شخص مرتد است چه ندانسته باشد،[4] اما، کسانی چون امام احمد رحمه الله به حکم «الضرورات تبيح المحظورات» و برای جلوگیری از فراموش شدن و ترک نمازهای جماعت و جمعه، به حکم ضرورت می گوید: “مَنْ قَالَ ذَلِكَ الْقَوْلَ لَا يُصَلَّى خَلْفَهُ الْجُمُعَةَ وَ لَاغَيْرَهَا: إِلَّا أَنَّا لَانَدَعُ إِتْيَانَهَا فَإِنْصَلَّى رَجُلٌ أَعَادَ الصَّلَاةَ، يَعْنِي خَلْفَ مَنْ قَالَ: الْقُرْآنُ مَخْلُوقٌ”.[5] كسانی هستند كه گفته اند نماز جمعه و غير آن هم پشت سرش خوانده نمی شود. اما، من می گويم خواندن به جماعت نمازها را رها نكنيد اما، زمانی كه پشت سرشان نماز خوانديد آن را دوباره كنيد.[6] يحيی بن معين رحمه الله هم می گفت: چهل سال است كه به دليل ظهور جهمی ها توسط مأمون عباسی من نماز جمعه ام را دوباره می خوانم.
  8. حكومت و بيعت با مرتد باطل می شود اگر دارای قدرت حكومتی باشد.[7] چون الله متعال می فرمايد: «وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» (نساء/141)، هرگز خداوند راهی قرار نداده است که در آن كافران بر مؤمنان چيره شوند.

(ادامه دارد……)


[1] دقت کنید مرحله ی دوم تأیید جرم توسط الله و رسولش می باشد نه توسط فلان شخص و فلان عالم و فلان انسان، مرحله ی دوم تأیید جرم توسط الله و رسولش چون فقط این دو منبع شایستگی آن را دارند که بگویند این جرم در حد ارتداد است نه هیچ انسان دیگری

[2] . پس، یعنی مرتدین دو دسته بودند: کسانی که زیر دست مسلمانان بودند و مرتکب جرمی می شوند و از این کانال ها و فیلترها مشخص می شود که این فرد فاسد و آلوده است، آشکارا به مرتد آشکار تبدیل می شود؛ افراد دیگری هم هستند که بدون این که ما آن ها را از فیلتر عبور دهیم خودشان در همان مرحله ی اول آشکار شده اند.

[3] در همین مورد هم هست، ما می دانیم که ذبیحه ی اهل کتاب و شبه اهل کتاب خورده می شود اما مال مشرک و سکولاریستها خورده نمی شود. مال مرتد هم به همین شیوه است و خورده نمی شود. یعنی اگر دیدیم یکی از اقوام شما سکولاریست است حیوانی را سر می برد تحت هیچ عنوانی نباید آن را بخورید.

[4] یعنی بعداً متوجه شده باشد این شخص مرتد بوده که پشت سرش نماز خوانده است باید نمازش را اعاده کند. مثلاً کسی طرفدار حزب کومله و دمکرات است یا پ.ک.ک یا یکی از همین موارد احزاب سکولاریست و مرتد است، خوب، نماز خواندن پشت سر او درست نیست. اگر کسی هم به اشتباه پشت سرش نماز خوانده بود باید دوباره نمازش را اعاده کند.

[5]– ابوعبد الله عبيد الله بن محمد بن بطة العكبري الحنبلي، الإبانة عن شريعة الفرقة الناجية ومجانبة الفرق المذمومة، تحقیق و تعلیقه و دراسه رضابن نعسان معطی، مکه، مکتبه الغیصلیه ۱۴۰۴ق، ص 218

[6] خوب، این رأی امام احمد رحمه الله و خیلی از علمای پیشین بوده به دلیل خالی نشدن مساجد، و برای اینکه سنت رفتن به جماعات و جمعه ترک نشود. چون برای مسلمانان یک قدرت است برای این که این قدرت حفظ شود ایشان فرمودند که شما می توانید پشت سرشان نماز بخوانید اما، دوباره آن را اعاده کنید. دوباره برای خودتان به صورت فرادا آن را بخوانید. حالا فرداد بود یا چند نفر با هم در جای دیگری که فتنه ای نبود خوانده شد این مشکلی نیست.

[7] مثل: بارزانی ها، اردوغان ها و امثالهم

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(70- قسمت)

آشکار است که این شیوه ی قضاوت کردن صفت مسلمین نیست، بلکه ویژگی کفار است که از کینه، جهالت، حماقت و وحشیگری آن ها سرچشمه می گیرد ومسلمین از چنین صفات پستی بری هستند. اما، متأسفانه دیده شده که عده ای از شیعیان به جرم عده ای از فِرَق معروف به اهل سنت به کل آن ها یورش می برند و عده ای از فِرَق معروف به اهل سنت هم به جرم عده ای از شیعیان به کل شیعیان یورش می برند و شیعیان را تنها به جرم شیعه بودن و جرم کسان دیگری قتل عام می کنند نه هیچ چیز دیگری. زن، بچه، کودک و همه چیز را در افغانستان منفجر و نابود می کنند به جرم شیعه ای که در عراق جنایت کرده است. حسبنا الله و نعم الوکیل.

این اسلوب و صفت جاهلیت است نه اسلام و قانون شریعت الله، و ننگ آشکاری برای اهل قبله است که دشمنان قانون شریعت الله و بخصوص سکولاریستها به آن دامن زده و می زنند. مگر همین ها   سکولاریست های انگلیسی را در همین عراق با ریش مصنوعی نگرفتند که می رفتند در مساجد اهل سنت و مساجد شیعه به نوبت بمب گذاری می کردند. در مدارس اهل سنت در مدارس شیعه به نوبت بمب گذاری می کردند و آن ها را منفجر می نمودند و از این ابزار جنگ مذهبی جهت رسیدن به اهدافشان استفاده می کردند و کرده اند. این ابزاری است برای سکولاریست ها جهت ناامید کردن مسلمین. اما، عده ای از مسلمین هم جاهلانه به دلیل تنفر از رقیب خود به آن دامن می زنند و چوب این آتش ویرانگر می شوند در حالی که الله متعال آشکارا می فرماید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ» ‏(مائده/8)، ای کسانی که ایمان آورده اید! بر ادای واجبات خدا مواظبت داشته باشید، تقوای خدا داشته باشید و از روی دادگری گواهی دهید، و دشمن بودن شما با قومی شما را وادار نکند که (با ایشان) دادگری و عدالت نکنید.عدالت کنید که عدالت (به ویژه با دشمنان) به پرهیزگاری نزدیکتر است. از خدا بترسید که خدا آگاه از هر آن چیزی است که انجام می‌دهید.

هم اکنون اگر یک قبیله یا نژاد یا مذهبی یا سرزمینی رهبریتش در اختیار مرتدین سکولار قرار می گیرد و قانون مرتدین سکولاریست بر آن ها تحمیل می شود و قصد دارند دوباره جریان ارتداد عمومی را در میان مسلمین نهادینه کنند، این به معنی مرتد شدن تمام مردمان آن دیار و پیروان آن مذهب نیست. بلکه، مرتدینی که جریان ارتداد عمومی را رهبری می کنند و سعی می نمایند با قدرت حکومتی و نهادهای تحت پوشش آن به این ارتداد عمومی دامن بزنند قشر خاصی هستند، قشر خاصی هستند که با زور اسلحه و حمایت کفار آشکار سکولار بر مسلمین تحمیل شده اند.

باور کنید، آن ها درست است اسلحه دارند و بر مسلمین تحمیل شده اند اما، فقط کافی است یک لحظه حمایت کفار سکولار آشکار از آن ها برداشته شود تا بفهمیم که این ملت چگونه با آن ها برخورد می کند. این ها نمی توانند یک روز دوام بیاورند در برابر ملت ستمدیده ی خودشان به شرط این که حمایت کفار آشکار و سکولار خارجی را نداشته باشند. آل سعود دوام می آورد؟ امارات، بحرین، کویت، افغانستان، پاکستان و … این ها دوام می آورند؟ غیر ممکن است دوام بیاورند. این ها بر مسلمین تحمیل شده اند و باید همچون رسول الله صلی الله علیه وسلم حساب مسلمین ثابت قدمِ تحتِ حاکمیتِ این ها را از مرتدین جدا دانست، و همه را با یک چشم ندید، و از هر سخن و عملی که ما را از قانون شریعت الله دور می کند و به آتش جهنم نزدیک می نماید باید پرهیز کنیم، و بدون در نظر گرفتن خواهشهای نفسانی و تنفر از قوم و مذهبی که ممکن است اختلافاتی هم با آن داشته باشیم  باید راه عدالت و تبعیت از قانون شریعت الله و نزدیک شدن به بهشت را در پیش بگیریم نه راه همین سکولاریست ها را در میانمار یا در آفریقای مرکزی.

هم اکنون، ارتداد عمومی فراگیری در سرزمینهای مسلمان نشین در جریان است. چنانچه مسلمین از عدالت دوری کنند و از مسیر صحیح جهاد منحرف شوند و مسیر ظالمین را در پیش بگیرند هرگز نخواهند توانست با گناه و معصیت در برابر دشمنانِ مجهزِ به آخرین تکنولوژهایِ بی سابقه دوام بیاورند. کسانی که آگاهانه این وضعیت بحرانی ارتداد عمومی به دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن را می بینند اما، باز به دلیل تنفر از فرقه و تفسیر مخالفشان مسیر ظالمین، مسیر تفرق، مسیر ضعیف کردن مسلمین و مسیر کشت و کشتار داخلی بین اهل قبله را طی می کنند باید به این سؤال جواب دهند که با چه رویی در محضر الله حاضر می شوند و چه جوابی برای این ظلم آشکارشان به دین الله و بندگان الله دارند؟ 

(ادامه دارد……)

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(69- قسمت)

در الجزائر، مراکش، مالی، تونس، سودان، لیبی وغیره هم تنها بخشی از مالکی ها هستند که در صف کفار سکولار علیه مسلمین جنگیده اند و همین الان هم می جنگند. به همین شیوه در مصر، فلسطین، کردستان عراق، مالزی، یمن و غیره هم باز تعدادی از شافعی ها هستند که در صف اولیای شیطان علیه مسلمین می جنگند نه همه ی شافعی ها. به همین شیوه، در عراق، افغانستان و غیره هم تنها بخشی از شیعیان هستند که در صف کفار خارجی علیه مسلمین درحال جنگ هستند نه همه ی شیعیان. در عربستان و دول خلیج فارس هم باز تعدادی از حنبلی ها و سلفی ها هستند که در صف کفار سکولار خارجی به رهبری آمریکا، ناتو و سایر اشغالگران علیه مسلمین در حال جنگ اند نه همه ی حنبلی ها و سلفی ها.

در تمام این موارد همه ی حنفی ها، شافعی ها، مالکی ها، شیعه ها، حنبلی ها، سلفی ها و زیدی ها را به جرم مجرمین آنها نمی توان آن ها را جریمه کرد، کسی که بخواهد آن ها را به جرم هم مذهبی هایشان مرتد بداند چنین کاری غیر شرعی، غیر اخلاقی و نشانه ی جهل آشکار به منابع شرعی و حتی مخالفت صریح با معیارهای اخلاقیِ انسانی است.

ارتداد جرم است، و جزو حدود می باشد. اگر شخصی در طایفه ای یا مذهبی مرتکب قتلی شده باشد، نمی توان کل آن طایفه یا مذهب را قاتل دانست، و همه را به جرم آن شخص مجازات کرد؛ در حالی که این طایفه و مردم با چنین قاتلی همراهی و مشارکت نداشته اند، مشارکت عملی. این حیوان صفتی و حماقتی است که ما مدتی است در میانمار یا برمه و آفریقای مرکزی شاهد آن هستیم.

حکومت سکولار میانمار جهت پوشش دادن به مشکلات اقتصادی و مشکلات سیاسی خود جنگ مذهبی را بین بودایی ها و مسلمین به راه انداخت.سکولاریست ها همیشه از مذهب در راستای اهداف خودشان استفاده می کنند و فرقی نمی کند که این مذهب چه باشد. قاعده ی سکولاریست در طول تاریخ بشریت همین بوده است.

حکومت سکولار میانمار هم در یک سناریوی دروغین، به زنی بودائی پول داد که بگوید سه نفر مسلمان به زنی بودائی تجاوز کرده اند و او را کشته اند. در حالی که، این زن هرگز نتونست این اتهامش را ثابت کند. همین اتهام دروغین بهانه ای شد برای مجازات کردن و کشتار تمام مسلمین برمه، تمام مسلمین برمه را به خاطر این اتهام دروغین شروع کردند به کشتار آن ها، و تنها به جرم ثابت نشده ی سه نفر که آن سه نفر را هم به ناحق اعدام کردند تا به حال  آنهمه از مسلمین را کشته اند و هنوز هم می کشند. این بودائی ها در گروههای شبه نظامی چون «ماگ» سازماندهی شدند و تحت حمایت ارتش سکولار برمه جنایات غیر قابل بخشش خودشان را در حق تمام مسلمین شروع کردند. این را خود سازمانهای سکولار و کفری بین المللی هم نتوانستند پنهان کنند، نتوانستند پنهان کنند که تمام این جنایات تحت هدایت و پوشش ارتش سکولار میانمار صورت گرفته است. این یک واقعیت است.

نکته ی دیگر این که، در برمه، تبت، چین، هند، کره، ژاپن و غیره که روزانه به هزاران و بلکه میلیونها زن بودائی تجاوز می شود و صدای یک راهب بودائی درنمی آید اما در برمه یک راهب فاسد ی به نام ویراتو که به نفع سیاستهای حکومت سکولار میانمار فتوا می دهد به همراه عده ای دیگر از همین راهبان، مردم را با فتواهایشان علیه مسلمین بسیج کردند و در پناه حکومت و ارتش سکولاریست میانمار آنهمه فاجعه آفریدند که همه دیدیم و می بینیم. این همان سناریویی است که در آفریقای مرکزی توسط شبه نظامیان نصرانی «آنتی بالاکا» و با رهبریت سکولاریستهاعلیه کل مسلمین آن سرزمین دارد پیاده می شود. در همان سرزمین آفریقای مرکزی هم در انتخابات سکولاریست ها یک سکولاریست مسلمان زاده با یک سکولاریست نصرانی درانتخابات شرکت می کنند. بعد از آن در راه پیشبرد اهدافشان نصرانی ها و مسلمین را خرج می کنند و آن جنایات را آفریدند که هم اکنون ما مشاهده می کنیم. (ادامه دارد…..

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم:  دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(68- قسمت)

عمر این ها زیاد نیست ممکن است عقایدی مربوط به قرن های پیش داشته باشند. همین الان، کمونیست ها و ماتریالیست را که در آن منطقه ممکن وجود داشته باشند و از اقوام ما هم باشد و عقاید این شخص ممکن است مربوط به دمتریس باشد، مربوط به قبل از میلاد نصرانیت که از آن صحبت می کنند، مربوط به هزاران سال پیش باشد. این نمی رساند که قوم و خویش ما خودش به طور نژادی از هزار سال پیش همین دین را داشته بلکه، خودش است که همین دین را دارد. پدر، پدربزرگ، قوم و خویش های او چیز دیگری بودند.

غلات ایزدی، علی اللهی، علوی ها پدرانشان و اجدادشان چیز دیگری بودند بعد به این معجون تبدیل شدند. غلات این ها را به چنین معجونی تبدیل کردند و ارتداد عمومی را در بخش هایی به وجود آوردند. هم اکنون هم با زوراسلحه و قدرت  تبلیغی و قدرت رسانه ای که آن ها دارند این توهمات را به خورد مردم می دهند و حتی آن ها را اصیل هم معرفی می کنند. چرا؟ چون بعضی از عقایدشان برمی گردد به همان مانوی ها، مزدکی ها، زرتشتی گری، میترائیست، یهودیت، نصرانیت و … و این ها قبل از اسلام بودند. جنایت و دروغ محض را نگاه کنید. همین است که هیچ کدام از آن ها نمی توانند آن را ثابت کنند به خاطر همین است که الله تعالی می گوید: وما لهم بذلک من علم إن هم الا یظنون» هیچ علمی ندارند چون علم باید تجربه شود، یعنی باید یقینی باشد. این ها هیچ علمی ندارند. همه اش ظن و گمان و احتمال است و از همین ظن و گمان و احتمال و دروغ هم با زور اسلحه و شبکه های ماهواره ای شان دفاع می کنند.

 در برابر قدرت اسلحه ی این ها که از طرف کفار سکولار خارجی و طاغوتهای منطقه ای حمایت می شوند، تنها قدرت قرآن و تبلیغ محدود و ناچیز کافی نیست، بلکه تنها با قدرت حکومتی و تنها با قدرت اسلحه می توان با این ها مقابله کرد.

روش برخورد با آنها هم همان روشی است که با منافقین و سکولارزده هایی می شود که یا مسلمین آن ها را از جامعه ی خودشان اخراج کردند و آشکار شدند، یا خودشان به میل خودشان صفشان را از مسلمین جدا می کنند و کفر خودشان را آشکار می کنند و مثل کفار آشکار برای مسلمین واضح و آشکار می شوند و به صف کفار آشکار ملحق می گردند و به اصطلاح مرتد می شوند. چنانچه ام المؤمنين عايشه رضی الله عنها می فرمايد:”ارْتَدَّتِ الْعَرَبُ قَاطِبَةً، وَاشْرَأَبَّ النِّفَاقُ“يعنی: تمام عرب مرتد شدند و دوررويی و نفاق جای گرفت.

 یعنی، با مرتد شدن اعراب چه چیزی مستقر شد؟ نفاق. بله، منافقین و سکولارزده ها نفاق خودشان را آشکار می کنند، همان چیزی را که پنهان کرده بودند همین را آشکار می کنند. همین. برای همین تا زمانی که در میان مسلمانان هستند ما نمی توانیم به آن ها بگوییم منافق، ای منافق. اما وقتی آشکار کردند دیگر تمام شد، می توان گفت، چون منافق یعنی کافر، منافق، معادل کافر است. منافق همان کافر است ولی پنهان می باشد، همین. پس، این ها مشمول حکم کفار آشکاری می شوند که کفرشان را ابتدا مخفی کرده بودند و حالا آن را آشکار کرده اند. در این صورت، مثل هر کافری با آن ها برخورد نمی شود، بلکه تنها مثل کفار مشرک و سکولارها با آنان برخورد می شود نه مثل کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب.

نکته ی ریزی که در اینجا لازم است به آن اشاره شود و متأسفانه از طرف بسیاری از مسلمین رعایت نمی شود این است که، همچنانکه منافقین دسته ای از میان مسلمین هستند و نمی توان همه ی مسلمین را منافق دانست، به همین شیوه، مرتدین هم دسته ای از مسلمین هستند، دسته ای از فلان مذهب هستند، مرتدین هم دسته ای از مسلمین هستند نه همه ی مسلمین، نه همه ی آن مذهب، و نمی توان به دلیل وجود این ها همه ی مسلمین را جزو منافقین یا مرتدین دانست. ارتداد عمومی عصر رسول الله صلی الله علیه و سلم و سایر ادوار هم این را به وضوح نشان داده که، با وجود قدرت گیری مرتدین، ثابت قدمان هم بسیار بوده اند و ثابت قدمان ایرانی در یمن بودند که اسود عنسی یکی از پیامبران دروغین را از پای درآوردند و به درک فرستادند.

دسته ای از میان حنفی های هند بودند که به انگلیس در کشتار مسلمین دولت عثمانی کمک می کردند، به کشتار مردم در شبه قاره ی هند کمک می کردند نه همه ی حنفی ها. همین الان هم دسته ای از حنفی های افغانستان، پاکستان، بنگلادش، ازبکستان، تاجیکستان، چین، ترکیه وغیره هستند که به کفار سکولار جهانی و مرتدین و نوکران همین کفار سکولار جهانی در اشغال وطنشان، کشتار و سرکوب مسلمین و تحکیم قانون کفری، پایمال شدن ناموسشان و از بین رفتن دینشان کمک می کنند نه همه ی حنفی ها؛ عده ای از حنفی ها هستند.

(ادامه دارد……)