
شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی:درس های مقدماتی/ درس پنجم: دشمن شناسی شرعی (4)/ شناسائی مرتد در ادبیات شرعی و چگونگی برخورد با مرتدین و جبهه ی مرتدین
پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله
(73- قسمت)
در جای ديگر الله تعالی می فرمايد: “وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ” (بقره/191)، و هرجا آنان را دريافتيد ايشان را بكشيد، و آنان را كه شما را از آنجا بيرون كردهاند بيرون کنید، و فتنه از كشتن بدتر است «وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» و فتنه از كشتن بدتر است.
در اينجا، فتنه يعنی دست کشیدن از دین و كفر را برخود پذیرفتن. یعنی كفر را پذیرفتن، يعنی دست کشیدن از چهار مفهوم دین. چون قبلاً هم عرض کردیم مشرکین و کفار سکولار در همان سه سال اول که رسول الله صلی الله علیه و سلم در مورد اخلاق عمومی صحبت می کرد، در مورد مسائل بت ها و چیز خصوصی و شخصی می گفت کسی کاری به کارش نداشت. چون قبل از این ها حنیف ها هم همین را گفته بودند و در سیستم حکومتی آن ها بودند. اما آن ها که می خواهند ما را از دین برگردانند منظورشان چیست؟ همان چهار مفهوم دین است.
در اینجا می توان گفت که اگر تمام اهل شهر و روستایی کشته شوند و همه نابود گردند، با مسلمانی نابود شوند، بهتر و آسانتر از آن است كه مرتد و کافری را و بخصوص کافر مرتدی را حاكم خودشان کنند، و اين حاكم کافر یا مرتد برخلاف قانون شريعت الله و بر اساس قوانین کفری برآن ها حكومت کند و قوانین کفری اش را بالاجبار بر آن ها تحمیل نماید و بر آن ها اجرا کند، و این ها بر خلاف قانون شریعت الله مجبور شوند به این قوانین کفری عمل کنند. یعنی اگر انسان مثل اصحاب الاخدود شود با اسلام و با توحید و با دین بمیرد هزاران بار بهتر از این است که دست از مفاهیم چهارگانه ی دینش بکشد و ذلیلانه زندگی کند و در قیامت هم بگوید: “نَحنُ کُنَّا مُستَضعَفِینَ فِی الأرضِ”، بگوید ما در زمین مستضعف بودیم و هجرت نکند.
- پيمان آشتی با مرتدین در صورتی صحيح است كه رهبريت تشخيص داده باشد مسلمين از قدرت كمتری برخوردار هستند و توان دفع شر مرتدین را در وضع موجود ندارند، یا مصلحتی وجود داشته باشد که خود رهبریت قدرت تشخیص آن را دارد. تنها در صورتی آشتی با آن ها صحیح است که رهبریت مسلمین تشخیص داده باشد.
- اگر مرتد در زمان ارتدادش جرم قتل يا دزدی يا زنا را انجام داده باشد و یا خرابی، ضرر و زيانی به بار آورده باشد و پس از آن توبه کرده باشد رأی اصح اين است كه بايد تاوان همه را بدهد. هر چند كه عده ای از علماء می گویند توبه گناهان سابق را پاک می کند، و يا اينكه ممكن است امير يا حاكم اسلامی بنا به دلايلی چون تشويق مرتدين به توبه که مرتدین را تشویق به توبه کند که دست از کفر بکشند بنا به دلایلی ممکن است خودش جبران خسارت کند یا نه، در هر صورتی تصمیم با رهبریت و امیر مسلمین است که چگونه با مرتد توبه کار برخورد شود.
- عموم علماء طلب توبه از مرتد هنگام دستگير شدن را واجب می دانند و عده ای هم هستند كه آن را سنت می دانند. هر چند كه اين مرتد در هر صورتی در هنگام دستگیری كشته می شود (چون جنگ بوده و دستگیر شده)، اما شايسته تر این است كه از او درخواست توبه شود و با ايمان از دنيا برود.
- اگر مسلمانی در برابر يك مرتد دچار جرمی شد، از او انتقام گرفته نمی شود بلكه تنها تنبيه مختصری می گردد که آن هم بستگی دارد به رأی امیر و فرمانده ی مسلمین.
- اگر مرتدی كشته شد خونش هدر می رود و هيچ كس از خانواده و طايفه ی او حق ندارد درخواست انتقام يا دیه کند. این موردی است که خیلی از برادران ما بخصوص در عراق و افغانستان در مورد آن ها دچار اشتباه می شوند، عده ای تعصب جاهلیت آن ها را می گیرد و مرتکب جرمی می شوند که پناه بر خدا ممکن است به خاطر یک کافر دستشان به خون یک مسلمان آلوده شود و تمام اعمالشان باطل شود و خودشان هم با کفر از دنیا بروند. پس، اگر مرتدی کشته شود خونش هدر می رود و هيچ كس از خانواده و طايفه ی او حق ندارد درخواست انتقام يا دیه کند.
- اگر كسی مال و دارايی مرتد را هدر دهد بايد به همان اندازه که هدر داده را به بيت المال مسلمين تحويل دهد، چون بيت المال صاحب چنين مالی است. هم اکنون، اگر در سرزمین هایی که حکومت اسلامی نبود و جماعت های مسلمین هم نبودند که چنین وظیفه ای را انجام دهند در این صورت، من بر این باورم که اگر شخص به همان اندازه ای که از اموال مرتدین هدر داده اگر به همان اندازه صدقه دهد إن شاءالله کارش درست است.
- شخص مرتد وقتی که اسیر شد یا ارتداد آشکار او مشخص شد از همان کانال ها عبور کرد و مشخص شد که مرتد شده به صورت زندانی و برده در نمی آيد و از او سرانه و جزيه هم قبول نمی شود. بلكه، يا توبه می کند و دوباره مسلمان می شود و يا اينكه در صورت توانايی و متناسب با قدرت گيری مسلمين و تشخيص رهبريت جامعه به قتل می رسد. در اينجا طبق حكم «تُقَاتِلُونَهُمْ أَوْ يُسْلِمُونَ» با آن ها برخورد می شود. مانند سكولاريستها يا همان مشركين با آنها برخورد می شود؛ يا بايد كشته شوند يا مسلمان شوند.
- اگر مرتدين طائفة الممتنعة باشند، یعنی مرتدينی كه دارای قدرت نظامی و گروهی باشند و گروهی سازماندهی شده باشند به صورت جماعت و حزب درآمده باشند دارای قدرت نظامی باشند که از قانون شريعت الله سرپیچی می کنند و مانع از این می شوند که قانون شريعت الله تطبیق داده شود، حكم آنها با ساير مرتدين فرق دارد.
(ادامه دارد…..)