درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(30- قسمت)

  1. سلام. حکومت یهودی اسرائیل دشمن شماره یک مسلمین است چرا عربستان و ترکیه و مصر با آن ارتباط دارند، چرا عربستان به آن کمک مادی می کند و چرا حکومت ترکیه با آن پیمان نظامی و امنیتی دارد و مسلمین مهاجر را به آن تحویل می دهد؟

اولا حکومت اسرائیل حکومتی یهودی نیست بلکه حکومتی سکولار است و بر اساس قوانین سکولاریستی اداره می شود . چند بار مقامات صهیونیست خواستند  آن را حکومتی یهودی اعلام کنند اما سازمان ملل و سایر سازمانها مخالفت کردند. این چیزی است که خیلی از برادران ما نمی خواهند به آن توجه کنند. سکولاریستهای صهیونیست با محوریت نژاد گرائی و سکولاریسم بر یهودیان حکومت می کنند، و در این حکومت سکولار، هم از یهودیها استفاده می شود هم از نصرانی ها و هم از مسلمین و از هر سه گروه به نسبت جمعیتشان در ارتش اسرائیل استفاده می شود . 

خوب ترکیه هم از همین عقیده پیروی می کند هرچند از کانال اخوان الشیاطین آنرا اجرا می کنند، مصر هم سکولار است و همینطوری است .اینان همه یک دین دارند (سکولاریسم) و برادران همدیگر هستند و هر گونه همکاری بین اینها طبیعی است. مهم این است که آنها را خوب بشناسیم، واقعیتها را ببینیم و طبق واقعیتها پیش برویم وحکم دهیم.

حکومت فاسد آل سعود هم باز حکومت سکولاری است نه سلفی، اما سکولاریسم به اندازه ی سرزمین ترکیه و مصر در حرمین پیش رفته و ممکن است به تدریج بیشتر پیش برود. چون می دانیم که سکولاریسم متناسب با وضع مردم پیش می رود، اختلاف سکولاریسم دانمارک و سوئد و غیره با سکولاریسم انگلیس و آمریکا و غیره واضح است.[1] هر چه مردم مذهبی تر بودند و مقاومت بیشتری نشان دادند سکولاریسم با احتیاط پیش رفته و کوتاه آمده است و طی پروسه ی سکولاریزاسیون به تدریج پیش رفته است . حالا در رژیم فاسد آل سعود هم سالهاست که آل شیخ به مسائل فقه شخصی مشغول هستند و شاه آنهم به مسائل اداری و حکومتی مشغول است، و به صورت واضح دستگاه دین از دستگاه حاکمیت و حکمرانی جداست، و دستگاه حاکمیت تنها زمانی بخواهد دستوری که از آمریکا و انگلیس به او رسیده است  را به مردم بگوید از زبان آنها می گوید یا از آنها برای بسیج عمومی و استحمار مردم استفاده می کند و از آنها برای جنگ روانی برعلیه مجاهدین و مخالفینشان استفاده ی ابزاری می کنند .این دستگاه روانی و این عامل دین فروش اصلا در چیزی مربوط به امور اجرائی اموزش ندیده اند درامور حکومت داری و قدرت حکومتی و  نهادهای حکومتی اموزش ندیده اند، چیزی هم بلد نیستند ،برای همین می بینیم شبکه های فارسی زبان یا عرب زبان که از کانال آنها برای مردم ما راه اندازی می شوند زمانی که در این زمینه ها بخواهند صحبت کنند همان حرفهای سکولاریستها را می زنند با ادبیات دیگر می خواهند آن را طوری دیگر بیان کنند همان برنامه سکولاریستها برای ما اجرا می کنند این را ما واضح در شبکه های کلمه و نور و امثالهم می بینیم که به صراحت به سمت و سوی سکولاریسم و دموکراسی و آزادیهای دموکراتیک دعوت می کنند .در هر صورت همه با هم برادراند و همکاری نظامی و مادی و امنیتی و غیره بین اینها امری طبیعی است .

  • السلام علیکم . سازمان جاسوسی آمریکا  ۴۷۰ هزار سند را در خصوص اسامه بن لادن منتشر کرده است و روزنامه ی گاردین انگیس یک سند ۱۹ صفحه ای را منتشر کرده است و از دست نشانده بودن اسامه بن لادن برای شیعه های ایران حکایت دارد. مگر می شود اینهمه مدارک را انکار کرد؟

دوست گرامی، اینها را انگلیس و آمریکای سکولار و کافر منتشر کردند.اصل آن هم که بر می گردد به امریکا منتشر کرده است و انگلیس دوباره باز پخش کرده است .الله تعالی درمورد مسلمانی که راستگوئی و صداقتش جای شک و شبه باشد و به اصطلاح فاسق باشد می فرماید : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ (حجرات/6) ای کسانی که ایمان آورده‌اید ! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی – بدون آگاهی ( از حال و احوالشان و شناخت راستین ایشان‌ – ) آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید.‏

خوب، حالا این خبر را کفار سکولاری آورده اند که هیچ شکی در دروغگو بودن آنها وجود ندارد . وجود دارد؟ شما نه به سلامت خبر اطمینان دارید و و سلامت خبربرایتان روشن نیست، هم به عدم صداقت و اهداف فاسد خبر دهنده علم و بصیرت ندارید. پس بدون تحقیق و تبین چرا به اخبار این ها اعتماد دارید؟ هدف این کفار بر هم زدن همان سیستم درجه بندی مسلمین است. اینها با این برچسبها و انگ زنی ها فقط قصد ترور شخصیت و فراهم کردن زمینه های سرکوب را دارند . حالا چه سرکوب القاعده باشد چه شیعیان ایران باشد. مگر واکنشهای ابوبصیر طرطوسی نسبت به القاعده را درهمین یکی دو سال گذشته نمی بینید؟  لطفا فریب نخورید. اینها دشمن اند پس به عنوان دشمن به آنها  نگاه کنید. إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا ۚ إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ (فاطر/6) بی‌گمان شیطان دشمن شما است ، پس شما هم او را دشمن بدانید. او پیروان خود را فرا می‌خواند تا از ساکنان آتش سوزان جهنّم شوند .‏

نه اسامه بن لادن و القاعده ی اسامه بن لادن نوکر شیعیان ایران بود نه ما هستیم . ما تنها به درجه بندی دشمنان توسط الله اعتماد و یقین داریم . و طبق همین یقینی که داریم عمل می کنیم . مسلمان را مسلمان می دانیم و کافر را کافر و تو کفار هم  جایگاه دشمنان درجه یک و دو و سه را با هم قاطی نمی کنیم و هر مسلمانی را بر علیه هر کافری حمایت می کنیم و به پیروزی هر مسلمانی از هر فرقه ای بر کفار خوشحالیم . و از دستمان ساخته باشد کمکشان می کنیم همچنان که مسلمین مهاجر حبشه همین واکنش را نسبت به ارتش کافرنجاشی در برابر ارتش مخالف انجام دادند ما در برابرمسلمان باید چه گونه باشیم وقتی این ها این طوری هستند، با دعا یا با دست یابا زبان هر کاری از دستمان ساخته باشد انجام می دهیم. ان شا الله

 اسامه بن لادن رحمه الله دشمن شماره یک شریعتهای آسمانی و مسلمین یعنی آمریکا و صهیونیستها و مرتدین را نشانه رفته بود همین باعث خشم آنها از اسامه و ادامه دهندگان راه اسامه شده، برای همین هم اسامه را مزدور حکومت شیعه ایران می دانند.و حتی ساخته وپرداخته دولت ایران بدانند القاعده را ساخته ایران بدانند و اسامه را مزدور ایران می دانند این را دیگر ما به کرات رسانه های مختلف حکومتهای طاغوتها و مزدوران می شنویم و هنوز هم در آثارشان است مفتی ها یشان هم همین را گفتند . بروید نگاه کنید هیئت کبار علماء ال سعود در باره اسامه چه می گویند

(ادامه دارد……)


[1] فرانسه  لائیسیته معروف است چون زبان فرانسه مثل ما به نان چیزی می گوییم و عربها خبز می گویند سکولاریزم همان سکولاریزم است ماهیتش همان است فرانسوی چیزی میگویند انگلیس زبانها چیز دیگر می گویند

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(29- قسمت)

  1. سلام برادر، عده ای از علمای ما از طالبانی مرتد ایراد می گیرند که شیعیان ایران را بر علیه مرتدین دموکرات حمایت کرده است تا چه حد این ایراد می تواند صحیح باشد؟ اگربین شیعه ها و یا خوارج داعش با سکولاریستهای مرتد کوردستان و محله ی شما جنگ بشود شما از کدام جبهه حمایت می کنید؟

اولا دوله خوارج نیستند و من این را چند بار و در مناسبتهای مختلفی عرض کرده ام . این کلمه داعش هم مناسب نیست دوستان گرامی هر گروه وحزب مسلمانی خودشان را چطور معرفی کردند شما هم همان گونه نام ببرید، همان طور که خودشان را معرفی کردند همان طور نام ببرید، تهمت و برچسب خوارج بر دوله برچسب دروغینی است که از طرف مجریان جنگ روانی و فقهای مارینز بر علیه آنها تولید شده و هیچ اساس شرعی ندارد. هر چند که ممکن است افرادی در میان آنها وجود داشته باشند که باورهای غلات را داشته باشند و این هم مختص به آنها یا حتی عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم نیست. آنها ممکن است اشتباهاتی داشته با شند همه ما اشتباه داریم ممکن است صفاتی از خوارج در داخل آنها باشد، کسی خوارج است که مجموعه آن صفات را داشته باشد نه اینکه یک صفت را داشته باشد، کسی جزء دارو دسته منافقین است که مجموعه آن صفات منافقین را داشته باشد نه یکی از آنها را .

در مورد سکولاریستهای اتحایه ی میهنی طالبانی و دموکرات بارزانی اینها مزدوراند و کاری را که ایران بهآنها سپرده انجام دادند .

 ما طبق دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان که ارائه دادیم واضح است که از پیروزی یک نصرانی و مجوس و صابئی بر سکولاریستهای مرتد خوشحال می شویم و بدون کوچکترین شکی از شیعیان بر علیه مرتدین حمایت می کنیم و این را دستور دین و عقیده می دانیم و بدون کوچکترین شکی از خوارج هم بر علیه مرتدین و سایر کفار اصلی حمایت می کنیم و این هم وظیفه ی شرعی می دانیم، چون از یک مسلمان مجرم و نامیزانی چون خوارج در برابر یک کافر اصلی و مرتد حمایت می کنیم و این عمل به شریعت است که شکی در آن نیست.

 در جنگ دوله با کفار سکولار اشغالگر خارجی و مرتدینی که در اختیار این کفار اشغالگر خارجی هستند، بدون کوچکترین شک و شبهه ای از دوله حمایت می کنیم . ما از دوله در برابر تمام کفار اشغالگر و مرتدین محلی و فرق منحرفی چون یزیدهای و غیره حمایت می کنیم و از اینکه از دوله یا هر فرقه ی اسلامی در جنگ انحرافی با مسلمین حمایت کنیم به الله پناه می بریم و ما هرگز از دوله یا هر فرقه ی دیگری در جنگ با سایر فرق حمایت نکرده ایم و نخواهیم کرد، بلکه به صورت واضح و روشن آنها را هم نقد کرده ایم و از این اعمالشون اعلام برائت و بیزاری کرده ایم .[1]

 بله ما هم از دوله و هم از شیعه به صراحت و آشکارا در برابر کفار اشغالگر خارجی و مرتدین محلی حمایت می کنیم و این را وظیفه ی خودمان می دانیم  همچنانکه قبلا از طالبان حنفی ماتریدی در برابر سوسیالیستهای شوروی و درجنگش بر علیه آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و غیره  حمایت کرده ایم. این یک وظیفه ست و ما از انجام هیچ وظیفه ی شرعی و دینی شرم نداریم بلکه با افتخار بیانش می کنیم و انجامش می دهیم : وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ،  وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ و ولو كره المجرمون ، ولو كره الجاهلين.  و در برابر، پشتیبانی از هر کافر اصلی و مرتدی بر علیه هر یک از فرق اهل قبله را خروج از اسلام و ارتداد می دانیم. پس موضوع شوخی بردار نیست و مستقیما به عقیده مرتبط می شود برای همین است  قبل از نزول هر حکم فقهی اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم این را یاد گرفته بودند و به راحتی می توانستند موضع خودشان را در برابر جنگ ایران و روم نشان بدهند .

ما بر همین مبنای دشمن شناسی شرعی و پایبندی به اصول ولاء و براء و کفر به طاغوت است که سالهاست از شیعیان ایران در برابر سکولاریستهای مرتد محلی چون کومله ها و دموکراتها و حزب مزدوران اوجالان مسیلمه ی کذاب فعلی کوردها حمایت کرده و می کنیم و در این راه هم چندین نفر از برارانمان که تنها تبلیغ می کردند توسط این مرتدین سکولار شهید شده اند . نحسبهم شهیدا ولا نزکی علی الله احدا .

  • علماء در مورد فرقه های اهل بدعتی صحبت کرده اند که کفر آنها از کفر نصرانی ها بدتر بوده پس چرا نباید آنها را دشمن تر از نصارا بدانیم .

ما شک نداریم که یهودی ها از نظر عقیدتی به ما نزدیکترند تا مشرکین، ودر بسیاری از احکام الله تعالی امتیازات زیادی رابرای یهود قرار داده است که برای مشرکین قرار نداده،[2] اما می بینیم که در همان دشمنان شماره یک هم اسم یهود را زودتر از مشرکین می آورد . یعنی میزان درجه بندی به اندازه ی کفر بر نمی گردد بلکه اندازه ی موده و تکبر بر می گردد که تشخیص این اندازه هم کار خالق است  نه مخلوقات .

  (ادامه دارد…….)


[1] در جنگ دوله و هر کدام از فرق دیگرچه شیعه باشند چه مذاهب دیگر، از تمام فرق اهل قبله حمایت می کنیم دربرابر تمام اشغالگران خارجی و مرتدین محلی و فرق منحرفی چون یزیدیها حمایت می کنیم  و از اینکه از تمام فرق اهل قبله هر قبله ای باشد در برابر این کفار آشکار حمایت می کنیم هیچ شرم و نگرانی نداریم، چون به شریعت عمل می کنیم. اما در برابراز اینکه از هر کدام از این فرق اهل قبله چه دوله باشد چه یک فرقه شیعه باشد چه یک فرقه حنفی باشد یا سلفی از هرکدام از اینها در جنگ انحرافی با مسلمین حمایت کنیم به الله پناه می بریم .

 ما هرگز نه از دوله ونه از هیچ فرقه شیعه سلفی یا حنفی در جنگ با سایر فرق حمایت نکردیم و نخواهیم کرد ما از تمام این جنگهایشان اعلان برائت می کنیم، از این اعمالشان اعلان برائت می کنیم همچنان که رسول الله از کار اسامه و خالد اعلان برائت کرد، بلکه به صورت واضح  و روشن آنها را نقد کرده ایم و از این اعمالشان هم اعلان برائت می کنیم علنا حتی اگر با کناره گیری هم از آنها در این عمل باشد. این دیگر کمترین مبارزه منفی بود که بعضی از دوستانمان انجام دادند که مبارزه قلبی و مبارزه با منکر با قلب حداقل ان بوده .

 ما هم از دوله هم از شیعه و هم از حنفی هم از همه به صراحت و آشکارا دفاع می کنیم و این را وظیفه خود می دانیم همچنان که قبلا از طالبان حنفی ماتریدی در برابرسوسیالیستهای شوروی و در جنگ بر علیه امریکا و انگیس و فرانسه حمایت کردیم  این یک وظیفه است وما از انجام چنین وظیفه شرعی و دینی شرم نداریم بلکه با افتخار بیان می کنیم و انجام می دهیم و لو کره المشرکون و لو کره الکافرون . در این صورت در جنگ دوله اگر تنها بر علیه کفار سکولار خارجی باشد

[2] ما میتوانیم ذبیحه دست یهود را بخوریم می توانیم با زنان پاک دامنشان ازد واج کنیم در حالی که با مشرکین نمی توانیم نمی توانیم ذبیحه آنها را بخوریم نمی توانیم با زنان آنها ازدواج کنیم با سکو لاریستها نمی توانیم مشرکین اهل ذمه نمی شوند  اما یهود اهل ذمه می شود می توانند دینشان را حفظ کنند مراکز عبادیشان را حفظ کنند اما سکولاریستها و مشرکین نمی توانند

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(27- قسمت)

با اراده‌اي پولادين، و مبارزه تا سر حد جان، و با دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان و با برنامه‌اي روشن و هدفمند، پيش به سوي دور ریختن تفرق و اسباب تفرق و ذلیلی و حرکت به سمت وحدت، قدرت، عزت و كسب يكي از دو خوبي‌ها، يا پيروزي و حکومت یکپارچه ی اسلامی در اين دنيا، يا كسب شهادت در راه الله. [1]

پاسخ به بخشی از سوالات این درس:

  1. السلام علیکم . چرا بعضی از برادران می گویند: فلان گروه اهل بدعت اهل قبله از یهود و نصارا بدتر هستند؟ آیا درجه بندی دشمنان جزو مسائل اجتهادی است و انسانها می توانند در آن اجتهاد کنند؟ جزاک الله خیرا.

این برادرمان اشتباه می کنند. اگر برادرای ما باشند نه دشمنای ما به نظرم تنها علتش تنفر و جهل به دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنانمان است.  در جه بندی کلی دشمنانمان اجتهادی نیست و شما نمی توانید درجه ی یک دشمن را که الله تعیین کرده است عوض کنید . تنها می توانید بر اساس ظواهر دشمنان را در همان درجه ای که الله تعیین کرده درجه بندی کنید. مثلا ما می گوییم نصرانیها دشمنان درجه 3 ما هستند اما خود نصرانیها به دهها فرقه تقسیم می شوند حالا ما می توانیم اینها را بر اساس آنچه می بینیم درجه بندی کنیم.  در هر صورت نمی تونیم نصارا را از درجه 3 بودن ببریم به درجه 2 یا درجه 1 یا درجه 4 . درجه اینها ثابت است و تغییر درجه اینها کار بشر نیست . بلکه کار خالق بشراست و اجتهاد پذیر نیست. مگر اینکه خودش بلاجبار و در حالت ضرورت مثل تمام مذاهب و فرق اسلامی خودش را دشمن صائل ما قرار دهد؛ این هم دو باره باعث نمی شود که ما درجه آن را عوض کنیم یک حالت اضطراری است، حالت اضطرار تمام شد دیگر آنها در همان درجه خودشان می مانند

  • سلام . شما که خودتان را پیرو اسامه بن لادن می دانید اولا بن لادن مربوط به زمان خودش بود و الان وضع عوض شده است. دوما، بن لادن از کشتار شیعه های عراق در اماکن عمومی و مساجد و حسینیه ها توسط زرقاوی ایراد می گرفت و چندین بار به او تذکر داد اما جالب اینجاست وقتی که ابومصعب زرقاوی کشته شد برای او رثاء سرود و برایش عزاداری کرد.

دوست گرامی استاد سید قطب چندین دهه قبل از شیخ اسامه بن لادن آمریکا را شیطان بزرگ و دشمن شماره یک مسلمین معرفی کرده بود، با مرگ سید قطب باز می بینیم که آمریکا همچنان پرچمدار و رهبریت جنگ بر علیه قانون شریعت الله رابر عهده داشت تا زمان اسامه بن لادن، بعد از مرگ اسامه هم تا کنون باز پرچمدار و رهبر تمام احزاب و گروههای را در جنگ با قانون شریعت الله بر عهده دارد. همین الان هم در تمام سرزمینهای مسلمان نشینی که بر علیه مسلمین جنگ می شود هم پایگاه نظامی دارد، هم رهبریت تمام کشورهای سکولار خارجی و مرتدین محلی را بر عهده دارد.  پس دشمن سید قطب و اسامه بن لادن و ما  با مرگ این عزیزان و با تغییر اوضاع جهانی تغییر نکرده است بلکه دشمن شماره یک همچنان ثابت است و دشمنان بیشتری را با خودش متحد کرده است و خشن تر شده است .

اما در مورد اقدامات اشتباه زرقاوی در مورد شیعیان و برائت اسامه بن لادن در مورد چنین اقداماتی و تذکرات او باید به نکته ی اساسی توجه کنید که ما در مورد مسلمین، حالا فرق نمی کند این مسلمان از چه فرقه و مذهبی باشد، ما از اعمال غلط آنها برائت می کنیم نه از خود آنها و مذهبشان و غیره . ما از اعمال غلط شیعیان اعلام برائت می کنیم نه از خود آنها، ما از اعمال غلط شافعی ها و حنفی ها و سلفی ها و غیره اعلام برائت می کنیم نه از خود آنها . این نکته ایی است که خیلی از برادران ما در آن  اشتباه می کنند . زمانی که رسول الله صلی الله علیه و سلم به اسامه بن زید در مورد اشتباه او گفت: أَقَتَلْتَهُ بَعْدَمَا قَالَ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ؟ و از این کار و از این فعل اسامه رضی الله عنه اعلام برائت کرد از خودش اعلام برائت نکرد بلکه در اواخر عمرش همین اسامه را رهبر ارتشی کرد که زیر دستای اسامه کسانی چون ابوبکر و عمر و عثمان و علی و وسعْد بن أبي وقاصٍّ، وأبا عُبَيْدة بن الجراح و سایر اصحاب بزرگوار بودند در حالی که سن اسامه از 20 هم تجاوز نمی کرد .

یا زمانی که خالد بن ولید در مورد قبیله ی بَنِي جَذِيمَةَ دچار اشتباه شد، رسول الله صلی الله علیه وسلم دستهایش را بلند کرد و دوبار گفت: اللَّهُمَّ إِنِّي أَبْرَأُ إِلَيْكَ مِمَّا صَنَعَ خَالِدٌ . در اینجا رسول الله صلی الله علیه وسلم ازآن کار خالد اعلام برائت کرد نه از خود خالد .

این باید برای دوستان درسی باشد که اگر یک شیعه در عراق دچار اشتباه و جنایتی می شود از کار همان شیعه اعلام برائت بشود نه از تمام شیعیان جهان . و همان شیعه مجازات بشود نه شیعیان جهان. ما دوستانی از سلفیون و احناف را دیدیم که به جرم یک شیعه ی عراقی آمدند یک شیعه ی افغانی را کشتند، یا یک شیعه ی کشمیری یا پاکستانی و غیره را کشتند. خوب حالا تصور کنید که همین الان یک شیعه بیاید و شما را به جرم فلان سنی عراقی یا افغانی و نیجریایی و یمنی و غیره جریمه کند . چه حسی پیدا می کنید؟ دق می کنید. معقول نیست چه رسد که شما را هم جریمه بکند به جرمی که آن بنده خدا توی یک کشور دیگر یا حتی یک محله دیگری انجام داده است .اصلا اگر به خاطر یک قوم ویا خویش دیگری مثلا بیایند تو را به جرم پسر عمویت بگیرند برایت معقول نیست . چه حسی پیدا می کنید؟ البته کسانی از شیعیان عراق را دیدیم که به جرم یزید در 14 قرن گذشته آمدند سنی های الان عراق را به انتقام حسین کشتند. یا به جرم معاویه سنی ها را کشتند.

این کار دوری از روش رسول الله صلی الله علیه وسلم و آموزه های قرآن و جنایت محض است، حالا چه توسط یک فرقه ی معروف به اهل سنت باشد و چه توسط یک فرقه ی مربوط به شیعه انجام بشود. ما از فلان کار ابومصعب زرقاوی و از فلان کار شیعیان یا از فلان کار سلفی ها و احناف و شافعی ها و غیره اعلام برائت می کنیم نه از خود آنها و اگر یکی از آنها دچار جرمی شد همان شخص را مجرم می دانیم و از همان شخص اعلام برائت می کنیم و همان شخص را در صورت دست یافتند به او جریمه می کنیم نه کل اقوام و هم وطنها و هم مذهبهایش را . (ادامه دارد…….)


[1] این آن چیزی است که باید ما در نهایت درگیر آن باشیم و این هدف بزرگ ماست و از کوتاه نظری و تنفر بی جا و تنگ نظری خودمان را ان شاءالله در امان بداریم .

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(26- قسمت)

بله، سکولاریستهای اشغالگر خارجی و جریان نا مبارک ارتداد و مرتد شدن به دین سکولاریسم، به عنوان دشمن صائل، و نزدیکترین کفار به ما دین سکولاریسم ومرتدین و مریدان دین سکولاریزم هستند که رودرروی ما قرار گرفته اند که علاوه بر تخریب و نابودی سرزمینهای مسلمین و حاکم گرداندن طاغوتهای جنایتکار باعث شد اند که عده کثیری از بچه مسلمانان همزبان و هم محله و شاید هم از اعضای خانواده خود ما را به کام ارتداد کشانده اند، که هر کدام خود را تابع یکی از مذاهب، برنامه ها و ایسمهای جریان نامبارک دیکتاتوری دین سکولاریسم علیه احکام شریعت الله می دانند.

دین سکولاریسم که مشخص شد دارای چه جایگاهی در دشمنی با دین اسلام است ، حالا مرتدین هم به آن اضافه شده اند و قدرت بی سابقه ای را به وجود آورده اند که تنها با قدرت وحدت می شود با آن  روبرو شد. اگر دین سکولاریسم و مرتدین معاصر «دشمنان مشترک و صائل» تمامی شریعتهای آسمانی  و مذاهب اهل قبله هستند، و ممکن است ما با سایر مذاهب و فرق شرک آلود و شریعتهای نسخ شده  دشمنانی مشترک و منافع مشترکی داشته باشیم، هرگز به معنی انحراف از مسیر مبارزه نبوده و نخواهد بود، بلکه به معنی تجزیه دشمنان، و پیدا کردن حد اکثر قدرت، و هموار کردن مسیر به سوی پیروزی، و گذر از این مرحله کاملا حساس و خطرناک، وبالاتر از همه، پیروی از قانون شریعت الله و دستور شریعت الله در درجه بندی دشمنان است.

همین الان اگرسرتانرا بلند کنید و به دور از نفرت وعصبیت جاهلی روبرو واطرافتان را نگاه کنید خواهید دید که تمامی ذلیلی اهل توحید و دیگر بلاهای کوچک و بزرگی که بر سر مسلمین می آید،  ناشی از همین بلا ومصیبت بزرگی است که دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن بر سر مسلمین آورده اند، که یکی از اینها تشکیل احزاب و حکومتهای طاغوتی و سکولار درمیان مسلیمن است که همچون یک ام الفساد عمل می کنند. وقتی که حکومت فاسد وظالم بر مسلمین حاکم شد تمام نهادهای تحت حاکمیت آن هم در اختیار این جاهلیت قرار می گیرد. اینها ام الفسادی هستند که به جان مسلمین و عقیده مسلمین افتاده اند.

تمام دشمنانی که معرفی کردیم به صورت مستقیم دشمنی آنها با اهل توحید به دلیل پیروی از شیطان است، چون بنیانگذار دین مشرکین یا همینی که امروزه به سکولاریسم مشهور شده است شیطان است، شیطان بود که به دلیل تکبر و برتری نژادی در برابر حکم و قانون الله ایستاد و قانون دیگری را جایگزینش کرد و بنیانگذار دین  مشرکین یا همین سکولاریسم شد و تمام انسانها به هر اندازه که قوانین شریعت الله را کنار زدند و قوانین دیگری رابه جایش گذاشتند به همان اندازه آلوده شدند و به دین سکولاریسم نزدیک شدند.[1] برای همین است  که الله تعالی به صراحت هشدار می دهد که : إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوّاً إِنَّمَا یَدْعُو حِزْبَهُ لِیَکُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِیرِ ‏(فاطر/6) بی‌گمان شیطان دشمن شما است، پس شما هم او را دشمن بدانید. او پیروان خود را فرا می‌خواند تا از ساکنان آتش سوزان جهنّم شوند .‏

در این صورت مخالفت با دین سکولاریسم یعنی مخالفت با شیطان و مبارزه با دین سکولاریسم و هر کسی که به هر نسبتی به سکولاریسم آلوده شده باشد یعنی مبارزه با شیطان. و این نیاز به اِعداد و زمینه سازی هائی دارد که الله تعالی می فرماید: وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ وَعَدُوَّکُمْ وَآخَرِینَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللّهُ یَعْلَمُهُمْ (انفال/60) برای(مبارزه با) آنان تا آنجا که می‌توانید نیرو و اسبهای ورزیده آماده سازید ، تا با آن دشمنِ خدا و دشمن خویش را بترسانید، و کسان دیگری جز آنان را نیز به هراس اندازید که ایشان را نمی‌شناسید و خدا آنان را می‌شناسد. و رسول الله صلی الله علیه وسلم قوه و نیرو را به اسلحه تفسیر کرده« أَلا إِنَّالْقُوَّةَ الرَّمْيُ، أَلاإِنَّالْقُوَّةَ الرَّمْيُ، أَلا إِنَّالْقُوَّةَ الرَّمْيُ”  تا جای هیچ شکی باقی نماند که دشمنان آشکار الله و مسلمین و دشمنان پنهان که منافقین هستند تنها از قدرت اسلحه ی ما می ترسند نه قدرت علمی و مالی و فرهنگی ما. فریب هیچ کسی را نخورید فریب اخوان الشیاطین وعاظ السلاطین در اختیار دین سکولاریزم را نخورید، آنها از قدرت علمی ما نمی ترسند، آنها از قدرت مالی ما نمی ترسند، دشمنان ما از قدرت فرهنگی ما نمی ترسند چیزی که دشمنان ما را می ترساند تنها و تنها قدرت اسلحه است، و قدرت علمی و مادی و فرهنگی هم تنها با پشتوانه ی اسلحه معنی پیدا می کند، و این مهم به صورت فردی به نتیجه نمی رسد و مقدمه ی آن اتحادی حول حلف و جماعت و شورای مجاهدین و حکومت اسلامی انجام می گیرد .ما در برابر فرد نیستیم تا فردی مسلح شویم، ما در برابر جماعت نیستیم تا جماعتی مسلح شود، ما در برابر حکومتهای متحدی هستیم که تنها با قدرت حکومتی می شود با آن جنگید، واین اسلحه تنها باید دراختیار چنین حکومتی قرار گیرد؛ تنها حکومت اسلامی یا بدیل اضطراری آن است که می تواند این حکم را به مرحله ی اجراء در بیاورد.[2]

پس اتحاد و پیمانی که باید توسط مسلمین بسته بشود باید در راستای وحدت با تمام مخالفین دین سکولاریسم، و محافظت از وحدت عمل و حرکت به سمت سوی وحدت فرماندهی و تشکیل یا تقویت حکومت اسلامی و در نهایت تشکیل شورای اولی الامر و امت واحد و اجماع واحد باشد. (ادامه دارد…….)


[1] همین کفار اهل کتاب و شبه اهل کتاب اینها نمونه هایشان هستند که به میزانهای مختلفی به دین سکولاریزم الوده شدندمنافقین یاسکولارزده ها هم به میزان کمتری به دین سکولاریزم  الوده شدند

[2] که ان شاء الله در درس بعدیمان بیشتر در این زمینه صحبت خواهیم کرد .

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(25- قسمت)

ما در اين سطح از دانش انقلابي و جهاد اسلامی، خشم و نفرتمان راپرورده و حفظ مي‌كنيم تا زماني كه شمشير متکی به قدرت وحدتمان تيز و برنده تر بشود، تا آن زمان باصبری هدفمند در عين عمل، هر زهر كشنده‌اي را مي‌چشيم تا نتيجه آنی باشد كه ما را روسفید درگاه الله کند، و متناسب با زمان و مكان باعث پشیمانیمان نشود، و نفرت نسل‌هاي بعدي را برایمان به همراه نیاورد، و بالاتر از همه مطلوب الله جل جلاله و در خدمت قانون شریعت الله و بندگان الله باشد.

اهمیت پایبند بودن به اتحاد بر علیه دشمن شماره یک تمام شریعتهای آسمانی و تمام اهل قبله یعنی اتحاد و پیمان مبارزه و جهاد با دین سکولاریسم و سکولاریستهای جهانی و محلی

شکی نیست که هم اکنون نیاز روز ما و نیاز روز تمام فرق اسلامی و همه ی شریعتهای نسخ شده ی آسمانی این است که بر علیه دشمن مشترک و درجه یک همه ما با هم پیمانی ببندیم . در هنگام ضرورت و نبود زمینه های اتحاد فراگیر و منسجم حد اقلش این است که پیمانهای محلی ما به خصوص میان مسلمین بر علیه دین سکولاریسم و مذاهب مختلف آن در حد حلف الفضول قبل و بعد از بعثت رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد :

می دانیم که رسول الله صلی الله علیه وسلم در منزل عبدالله بن جدعان در پیمانی در دفاع از مظلومین شرکت کرد که به آن  می گفتند حلف الفضول، چیزی شبیه سندیکا و صنف امروزی اما با قدرت اجرائی. رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود اگربه روزگار اسلامی مرا به چنین پیمانی دعوت می کردند چنین دعوتی رو قبول می کردم.

نوه ی ایشان حسین بن علی رضی الله عنهما هم ادامه دهنده ی همین منهج و مسیر بود. زمانی که  ولید بن عتبه بن ابی سفیان فرماندار معاویه در مدینه به دلیل قدرت فرمانروایش می خواست حقی از حسین را بخورد و زورگوئی می کرد،حسین به او گفت: سوگند به خدا  یا حقم را می دهی و دارائیم را به من برمی گردانی یا اینکه در مسجد رسول الله صلی الله علیه وسلم شمشیر می کشم و همه رابه «پیمان فاضلان» دعوت می کنم. عبدالله بن زبیررضی الله عنهما همانجا بود و گفت: اگر من رادعوت کند من دعوتش راقبول می کنم و در کنارش هستم تا به خواسته اش برسد یا در این راه بمیرم . چند صحابی دیگرهم همین را گفتند و ولید از ترس تسلیم شد و حق حسین را داد .

بله، زمانی که برای برداشتن  ظلمی که از لحاظ مادی و مالی بر انسانها می رود، چه قبل از اسلام و چه بعد از اسلام، بستن چنین پیمانهایی و مقاومت و مبارزه تا سر حد مرگ برایش جایز و روا شده است، برای حفاظت از قانون شریعت الله و اجرایی شدن احکام خداوند در زمین، نباید با همیاری برادران اهل قبله ی خود چنین پیمانهایی را با خون خودمان و مبارزه تا سرحد مرگ بر علیه سکولاریستهای کافر و اشغالگر خارجی و مرتدین محلی ببندیم؟ پس شکی در بستن این پیمانها نیست.

عده ای از دوستان که تازه در جلسات ما آمده اند و در درسهای گذشته ما را همراهی نکرده اند ممکن است بپرسند: خوب چرا ابتدا علیه دین سکولاریسم؟ مگر مردم، دشمنان دیگری غیر از سکولاریستها ندارند؟ این همه کفاراهل کتاب و شبه اهل کتاب و دیگر گروههای اسلامی اهل بدعه چطور؟ !

به شهادت قرآن سکولاریستها به همراه یهود سرسختترین دشمنان اهل توحید و دشمن شماره یک آنها به شمار می روند.این دشمنان شماره یک، متأسفانه، الان به همراه مرتدین نزدیکترین دشمنان به ما هم محسوب می شوند که آمریکا رهبریت آنها را به عهده گرفته و هم اکنون بخشهای زیادی از سرزمینهای مسلمان نشین را هم به همراه سکولارهای محلی و دست نشاندگان بومی تحت اشغال خود در آورده و در بیخ گوش ما و رودرروی ما قرار گرفته اند. فشار و تهاجمات نظامی و فرهنگی شان در وسیعترین شیوه ممکن در طول تاریخ بشریت بر ملت بی دفاع و مظلوم ما باریده و جریان نا مبارک و خشن دیگری را باعث شده که در میان خانواده ها و طایفه های مسلمان عده ای را علیه عده دیگری به دشمنی کشانده است و حتی باعث تفرقه میان خواهر، برادر، پدر و فرزند شده است. و آنهم جریان نا مبارک ارتداد و مرتد شدن است  که همین سکولارهای جهانی و سکولارهای مرتد و خائن محلی باعث و بانی آن شده اند.

الله تعالی می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِینَ یَلُونَکُم مِّنَ الْکُفَّارِ وَلْیَجِدُواْ فِیکُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ (توبه/123)‏ ای مؤمنان ! با کافرانی بجنگید که به شما نزدیکترند، و باید که ( در جنگ ) از شما شدّت وحدّت (و جرأت و شهامت) ببینند . و بدانید که خداوند (یاری و لطفش) با پرهیزگاران است .‏ (ادامه دارد…….)

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(24- قسمت)

مسلمین باید از خود بپرسند که چرا باید تا این اندازه با تنفرِغلط و جهالتشان، به دینشان و خودشان و آینده ی فرزنداشان ظلم کنند و با اعمال غیر صالح و غلطشان عمر طاغوتها و کفار حاکم بر مسلمین را طولانی تر کنند؟ بله، وعده ی خلافت مال کسانی است که در زمینه ی کسب قدرت حکومتی اعمال صالحی انجام دهند . از اعمال ناصالح دوری کنند، و ابتدائی ترین عمل صالح در این زمینه پرهیز از تفرق و حرکت در مسیر وحدت است و بدترین عمل ناصالح هم تفرق و بر هم زدن درجه بندی دشمنان و به کارگیری تنفر و دور انداختن عدالت است که باعث می شود تنفر حاکم بر اعمال مسلمین بشود و مسلمین دچار اعمالی شوند که نتیجه اش ضعف و سستی و بی ابهتی است .
الله تعالی وعده خلافت را به اینها نداده است، زمانی که مسلمین می خواهند از خودشان بپرسند چرا چرا باید مرتدین متحد حزب کارگران اوجلان بر آنها پیروز شوند؟ چرا باید یهود بر آنها پیروز شود؟ چرا باید سکولاریستها بر آنها پیروز شوند؟ باید جوابش را اینجا پیدا کنیم. چرا آنها خلافت را به دست نمی آورند در حالی که الله تعالی فرموده است که قطعا آنها را جایگزین در زمین می کنند«لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فی الارض» باید بپرسند که چه عمل نا صالحی انجام داده اند؟ چون الله تعالی فرموده است : وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ . ببینند در زمینه کسب قدرت حکومتی، در زمینه خلافت در زمین اعمال ناصالح خود شان را نگاه کنند، و از خودشان بپرسند چرا مانه؟ چرا مسلمین نه؟ چرا نصیب مسلمین ذلیلی می شود؟ ذلیلی عذاب است تفرق عذاب است و الله تعالی عذاب را برای بند گان صالحش نمی خواهد. خودتان هستید که بر خودتان این عذاب را نازل می کنید، خودتان که عذاب را می خواهید تفرق مایه عذاب است، و وحدت مایه قدرت، ابهت و شکوه است ‏
یک نکته ی اساسی که در بحث وحدت و به کارگیری بیشترین نیروهای ممکن مطرح می شود، مسأله ی به کارگیری توابین است که قبلا مرتد بودند. در این زمینه مسلمین علاوه بر نصرانیها و سایرین، می توانند با مرتدینی که توبه کرده اند هم متحد بشوند اما همچون منافقین و سکولارزده ها نباید به آنان رهبریت و مقام و مسئولیت بزرگ داده شود. ابوبکر صدیق رضی الله عنه در جنگهای معروف به رده و همچنین در جریان فتوحات از مرتدین توبــه کار استفاده نکرد، اما عمر رضی الله عنه از مرتدانی که توبه کردند و اصلاح شدند در جنگها استفاده کرد؛ ولی به آن‌ها مسئولیت واگذار نمی‌کرد. و اجازه نمی داد بر گروه یک‌صد نفره امیرو فرمانده شوند.
اینهم به این دلیل است که مرتد قبل از ارتداد جزو دارودسته ی منافقین بوده است و در آن زمان قبل از ارتداد هم به اومسئولیت و مقام مهمی داده نمی شد،حالا که مرتد شده و دوباره به هر دلیلی از ارتدادش توبه کرده و دوباره به میان مسلمین بر گشته باز به دلیل حساسیت جایگاه امارت و فرماندهی و مسئولیتهای اجتماعی مسلمین، باز احتمال مفاسد رفتاری و عقیدتی آنها وجود دارد، و اینکه ممکن است برای کسب پست و مقام و رهبری توبه کرده باشد در این صورت باید مثل دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها با آنها معامله شود و ازآنان دراین مقامها و مسئولیتهای حساس «حذر» بشود.
وجود یک سکولار زده در امارت و پست مدیریت و فرماندهی باعث نزدیک شدن منافقین به آنها و دور شدن مومنین واقعی می شود، و به تدریج هدایت و رهبریت آن مجموعه به دست منافقین می افتد، و جاهلیت بر آن بخش از جامعه ی مسلمین و مجموعه ی اسلامی حاکمیت پیدا می کند .
عدم به کارگیری اینان در مسئولیتهای حساس جامعه چه زمانی که در دارودسته ی منافقین بودند و چه زمانی که بعد از ارتداد دوباره توبه کرده اند برای محافظت از جامعه و مومنین واقعیاست. اجازه ی شرکت این توابین در جهاد فرصت طلائی و ارزشمندی برای آنها است که ایمان خودشان را تقویت کنند، و آلودگیهای نفاق و صفات پلید منافقین را از خودشان پاک کنند، چون جهاد یکی ازازمایشگاهها و جاهایی است که نا پاکی ها را خیلی راحت تر از جاهای دیگر می تواند پاک کند و اینها می توانند باپاک کردن خودشان و با اثبات توبه و ایمان حقیقی خود جایگاه بهتری در میان مسلمین پیدا کنند و مثل مومنین واقعی بمیرند.
قاعده ی اساسی این است که مسلمین باید هوشیار باشند و زيركانه از تضادهاي درون صفوف دشمن مهاجم مسلح برای تفرقه افكني بین آنها و تجزیه ی آنها استفاده كنند، باید آنان را دسته بندی کنند و با یک چشم به آنان نگاه نکنند و خطرناك ترين دشمنان را كاملا منفرد کنند، و با بهترینهای آنها بر نقاط مشترک و منافع مشترکی چون «أَطْعَمَهُمْ مِنْ جُوعٍ وَآَمَنَهُمْ مِنْ خَوْفٍ» متحد شوند و به کارشان گیرند؛ اما در برابرباید اسباب و شرايط را برای حفظ وحدت و استحكام نيرو‌هاي مجاهد و همدرد فراهم کنند.
(ادامه دارد…….)

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(23- قسمت)

 این نیروهای جذب شده ی ایرانی از طریق :

  • خبرگیری‌ و خبررسانی‌، از جمله رساندن اخبار تحرکات مهم، نشان دادند راه‌ها، پل‌ها و بازارها به مسلمین کمک کردند
  • کمک‌های مالی و پشتیبانی، همچون ساختن پل، رساندن غذا، پذیرایی و مهمانی‌، ایفای‌ نقش به عنوان مترجم
  • و ارائه کمک‌های‌ نظامی‌ مثل همراهی با مسلمین به صورت نیروی جنگی، اعم از فرمانده یا‌ نیروی جنگی‌، ساخت ابزارها و وسایل نظامی و امثال‌ آن‌ و ودر موارد مختلفی با مسلمین همکاری می کردن. 

سعد بن ابی وقاص رضی الله عنه که در جنگ قادسیه از مهار فیلهای سپاه ساسانی عاجز شده بود و این تیربارها صدمات زیادی به مسلمین وارد کرده بودند از ایرانیها کمک گرفت و سوارکاران ایرانی طناب کجاوه های فیلها را قطع می کردند و فیل بانها بعدا به راحتی کشته می شدند. در نبرد جسر، ابو صلوبا، نصرانی حیره‌، بروی‌ هر دو طرف رودخانه پل بست.  در نبرد بویب، جوانی‌ نصرانی‌ خودش را به مهران فرمانده ی مجوس رساند و  او را کشت . ایرانیان در ساختن ابزارهای جنگی هم مسلمین را یاری کردند. شیرزاد، دهقان‌ بهرسیر‌، برای مسلمانان منجنیق ساخت.

  • طلیحه همانی که قبلا ادعای پیامبری داشت و بعد توبه کرد، در جریان قادسیه، فردی را اسیر کرد‌ و از‌ او اطلاعاتی در مورد تعداد سپاهیان و خدمه و همراهان آنان به دست آورد.این شخصِ اسیر، مسلمان شد و اسمش را به مسلم تغییر داد و  به عنوان‌ والی‌ مسلمین بر موصل هم منصوب شد.
  • چهار هزار سرباز دیلمی لشکر رستم فرخزاد‌ هم‌ در قادسیه به سپاه اسلام پیوستند‌. اینان در فتح‌ مدائن‌ با سعد همراه بودند و در فتح جلولاء‌ هم با مسلمانان همکاری کردند. قباد خراسانی هم با لشکر خودش‌ به‌ مسلمین پیوست و مسلمان شد و والی آنها بر حلوان‌ شد.
  • سپاه سیاه اسواری فرمانده یزدگرد که تیراندازان ماهر و کارکشته ای بودند هم به مسلمین ملحق شدند و به همراه ابن عامر در فتح خراسان کمکهای شایانی کردند .
  •  هرمزان سردار ایرانی هم با آنکه دو نفر از اصحاب را کشته بود اما خودش را تسلیم مسلمین کرد و در امور نظامی و نظایر آن به مسلمین مشاوره و یاری‌ می داد. پیشنهاد فتح اصفهان و تشکیل دیوان هم در زمان عمر بن خطاب را به هرمزان نسبت داده اند.
  • در سپاه 5000 نفری احنف بن قیس 1000 ایرانی نو مسلمان وجود داشتند.
  • تصور کنید که در نبرد با‌ غوزک‌، شهریار‌ سغد،غوزک به قتیبه می گوید، تو با برادران عجم من با من می‌جنگی. یعنی اکثریت سپاه را ایرانی ها تشکیل می دادند. واین ایرانی ها بودند که برعلیه غوزک شهریار سغد می جنگیدند که او هم ایرانی بود.
  • در زمان قتیبه لشکری از ایرانیان تشکیل شد که تعداد آن‌، هفت هزار‌ جنگجو بود و فرماندهی آنها را حیان نبطی برعهده داشت.

در سایر مناطق ایران، همچون همدان‌، دربند، و فارس و شاپور و جبال هم که امروزه به آن میگویند کوردستان، سرداران و نیروهای نظامی به مسلمین پیوستند و با آنان همکاری کردند. برای همین است که می بینیم که تعداد نیروهای مسلمین پس از نبرد قادسیه به صورت عجیبی چند برابر می شوند.  قبل از همه ی اینها جابان الکوردی رضی الله عنه  به همراه چند نفر دیگر از طرف ملت خودشان برای تحقیق در مورد دین اسلام و آنچه از عدالت آن شنیده بودند خدمت رسول الله صلی الله علیه وسلم رسیده بودند و مسلمان شده بودند .

بله، مسلمان اگر مسیر صحیح تأمین «أَطْعَمَهُمْ مِنْجُوعٍوَآَمَنَهُمْ مِنْخَوْفٍ» رابرای فراهم کردن زمینه های«فَلْيَعْبُدُوا رَبَّ هَذَا الْبَيْتِ » برود و بر اساس استراتژیها و دشمن شناسی شرعی و درجه بندی شرعی دشمنان به پیش برود، و از خُطُوَاتِ الشَّیْطَان و توطئه و فریبکاریهای یهود و سکولاریستها و مرتدین محلی دوری کند، قطعا می تواند در مسیر خدمت به دین الله و بندگان الله به پیش برود و الله تعالی هم نصرت رابرایش می فرستد .

مسلمین در این مسیر رفتند و توانستند حتی یهود و بعضی از مشرکین و نصرانیها و مجوس و صابئین را با خودشان همراه کنند و به آن عزت و فتح و پیروزی و خلافت در زمینی دست پیدا کنند که الله وعده اش را به آنان داده بود، اما امروزه کار به جایی رسیده است که مسلمین نمی توانند خودشان را با هم متحد کنند و راهکاری برای اتحاد ندارند.

ما الان دهها گروه سلفی درباری و حکومتی و کتابخانه ای داریم، و در برابر، دهها گروه سلفی جهادی هم داریم که همه با هم درگیرند، حالا چه رسد به سایر گروهها و تفاسیر که هم خودشان با خودشان درگیرند و هم به درگیری با سایر گروهها و تفاسیر اسلامی مشغول هستند و دشمنان اصلی رارها کرده اند. بدون کوچترین شکی این نشانه ی بیماری و انحرافِ آشکارِ از منهجِ مبارزاتیِ قانونِ شریعت الله محسوب می شود و اینان شایستگی خلافت بر زمین را ندارند. انسانهای متفرق و ضعیف و بی ابهت و ذلیل شایستگی هر چیزی را دارند غیر از خلافت و در دست گرفتن قدرت اجرائی و حکومتی جامعه : وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنکُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ کَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ ‏(نور/55)خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته انجام داده‌اند، وعده می‌دهد که آنان را قطعاً[1] جایگزین در زمین خواهد کرد همان گونه که پیشینیان را جایگزین قبل از خود کرده است.

(ادامه دارد……..)


[1] قطعا، لام آمده است لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(22- قسمت)

 نصرانی در هر صورتی کافراست، مجوس هم کافراست، یهود هم کافراست، مشرکین هم کافرهستند؛ اما همه ی این کفار در یک درجه نیستند، حتی همگی مشمول یک حکم هم نمی شوند این را دیگر همه می دانند.[1] ما زمانی که کفر به طاغوت کردیم یعنی به همه ی اینها و همه ی طواغیت کفر کردیم، اما به دنبال این کفر به طاغوت به الله هم ایمان آوردیم، و ایمان به الله یعنی پایبند بودند مخلصانه به قانون شریعت الله و خالص کردن دین برای الله . حالا همین الله دشمنانش را درجه بندی کرده است و امر کرده است که باید با هر کدام به آن شیوه ای برخورد بشود که من گفتم، و تنها کاری که برای یک مسلمان می ماند سمع و طاعه است نه چک و چونه زدن با الله و چونه زدن با آیات الله : إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِینَ إِذَا دُعُواْ إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ لِیَحْكُمَ بَیْنَهُمْ أَن یَقُولُواْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا وَ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ .

آگاه باشيم كه ما هم اكنون نزديك ترين كفاري كه شبانه روز همچون تحفه‌هاي پليد و نامباركي آنها را مي‌بينيم سكولاریستهایی هستند كه با پشتيباني مسلحانه و با هماهنگي همه جانبه اتحاديه جهاني سكولاريستهاي متحد عالم همچون يك شكارچي در كمين شكار مسلمین شریعت گرا به سر مي‌برند، و بي پروا و بي شرمانه و بدون ترس اهداف ضد اسلامی و سكولاريستي خودشان  رادر صورت تسلط و چيره شدن بر ما بيان مي‌كنند، و اگر می بینید که مثلا در کوردستان ایران اینها با تو نمی جنگند دلیل این نیست که اینها اهلی شده اند یا مثلا رعایت قوم و خویشی و هم زبانی و هم وطنی تو را می کنند. نه. دلیلش این است که الان نمی توانند و هنوز ارباب ندارند و هنوز اربابشان اسلحه دستشان نداده است، یا ارباب خارجی دارند اما الان به دلیل وجود حکومت شیعه مذهب ایران نمی توانند. برای همینهاست با حسرت و تنفر به تو نگاه می کنند و مثل سگها با خشم غرغر می کنند، دیدید سگها گاهی او قات از دورغرغر می کنند همین طوری به شما نگاه می کنند، و درمجالسشان و دررسانه های ماهواره ایشان از دور برایت پاس می کنند، و همیشه در آرزوی این هستند که فرصت و فضائی چون عراق یا سوریه برایشان باز بشود تا نابودت کنند، و همان بلائی را سر خودتان و زن و بچه هایتان بیاورند که درسوریه و عراق سر زن و بچه ی مسلمین درآوردند و دارند می آورند .

 اینها همچون ارباب اصلیشان آمریکا فعلا رهبریت مبارزه با مسلمین رابر عهده گرفته اند، و اصلا برای آنها مهم نیست که با چه کسی می جنگند، و اصلا برای آنها هم مهم نیست که اربابانشان اینها را چون قاضی محمد مرتد و بارزانی مرتد و اوجالان مرتد پس از اتمام کار آنها رهامی کنند یا نه؟

مگر ندیدم چه طوری قاضی محمد مرتد را رهاکردند تا اعدام شد بارزانی مرتد را رهاکردند و آن بلا سرش در آمد و اوجلان مرتد را  رها کردند و بعد از این همه مزدوری برای روسیه برای تمام دنیا هیچ جا قبولش نکردند و آخر سر هم او را دو دستی تحویل حکومت سکولارترکیه دادند، مگردر همین چند ماه پیش ندیدیم که طاغوتهای اقلیم کوردستان عراق را چه طوری در برابر حشد شعبی رهاکردند و همین چند روز گذشته هم ندیدیم که چگونه مزدوران اوجالان مسیلمه ی کذاب کوردها را برای  حکومت سکولار ترکیه رها کردند و دورشان انداختند؟

این مزدوران مرتدانی که این طوری برای ما پارس می کنند این عاقبتها و این گونه  مسائل برایشان  مهم نیست چون می دانند سرانجام هر کسی که به دین و ملت و وطن و ناموس خودش خیانت می کند چیزی جز این نیست، مهم برایشان این است که با توحید تو و با قانون شریعت الله بجنگند، حتی اگربه قیمت نابود شدن خودش و تمام هم وطنها و هم زبانهایش هم تمام بشود . این آن چیزی است که سکولاریستهای مرتد اطراف ما دنبالش هستند و قبلا امثال ابوجهل و مسیلمه ی کذاب دنبالش بودند .

اينها دشمنان شماره يك ما هستند، و ما در اين مرحله به اتحادي همه جانبه با نصرانیت، شبهه اهل کتاب و تمامي مذاهب اسلامی نيازمندیم. و اگر همچون جنگ قادسیه قدرت اتحاد با نصرانیت را نداریم حق نداریم جنگ را بر آنها تحمیل کنیم، و حق نداریم  گول دسيسه‌ها و دامهاي ديكتاتوري سكولاريسم را در جنگ عليه ديگر منحرفین نصرانی و شبهه اهل کتاب يا مذاهب اسلامی تا زماني كه در صف سكولاریستها قرار نگرفته‌اند بخوریم، و نباید انرژیمان راهدر بدهیم. اين هرگز به معني ولاء و تائید انحرافات عقیدتی و رفتاری آنها نبوده و نخواهد بود بلکه عمل به نقشه ی راهی است که الله برای حرکتمان و رسیدن به اهدافمان در اختیارمان قرار داده است . مابه این نقشه راه الله اعتماد داریم.

فراموش نکنید که رسول الله صلی الله علیه وسلم با یهود اهل کتاب و حتی مشرکین و سکولاریستهائی چون خُزَاعة بر علیه دشمن اصلی مسلمین یعنی سکولاریستهای قریش متحد شد، و صحابه هم با نصرانیها بر علیه مجوس ایران که شبهه اهل کتاب بود متحد شدند که وقایع جنگ قادسیه و فتح سایر مناطق ایران نمونه ی بارز این اقدام است، و هیچ یک از اینها به معنی ولاء یا تأئید باورهای غلط آنها نبوده و نیست، بلکه کسب قدرت بیشتر برا ی پیشروی بیشتر و آزاد سازی بیشتراست.

در واقع می شود گفت یکی از عوامل اساسی پیروزی مسلمین در جنگ قادسیه و پس از آنکه به فتح ایران انجامید به کار گیری سیاستهای شرعی مسلمین در درجه بندی دشمنان و تجزیه ی دشمن و جذب آنها به خودشان بود. وقتی درجه بندی کردند تمام آنهایی که با اهداف آنها نزدیک بودند آنها را به خود جذب کردند؛ یک یک آنها را تجزیه کردند، درجه بندی کردند، و تا حد ممکن آنها را متفرق کردند، و تا حد ممکن آنها یی که شایستگی داشتند را به خودشان جذب کردند.

 واضح است که مسلمین بر علیه تمام مجوسها اعلام جنگ نکردند بلکه تنها بر علیه حکام مجوس و متحدین آنها اعلام جنگ کردند و بقیه را در انتخاب جنگ یا اتحاد آزاد گذاشتند. و حتی متحدین حکومت مجوس را هم آزاد گذاشتند که می توانند با مسلمین متحد بشوند و دست از حمایت از حکومت فاسد خودشان بر دارند. اولین نیروهائی که به مسلمین جذب شدن نصرانی ها و کشاورزان و مرزبانان مجوسی بودند، با همکاری این نیروهای جذب شده، هم دشمن تجزیه و متفرق شد و از ابهت و قدرتش کاسته شد، و هم به قدرت و نیروی مسلمین افزوده شد و راه فتح و آزاد سازی بیشتر را هموار کرد.

(ادامه دارد……)


[1] ما می دانیم که یهود ونصارا نی اهل ذمه هستند از اینها می شود زن گرفت ذبیحه دستشان را خورد اما مال مشرکین را نمی شود پس یک حکمی هم ندارند در یک درجه هم نیستند در دشمن شناسی

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(21- قسمت)

رسول الله صلی الله علیه وسلم با آنکه می دانست که یهودیان دشمنان شماره یک آنها هستند، اما تنها با آن دسته از یهودیانی می جنگید که با سکولاریستهای قریش متحد شده بودند و دچار خیانت شده بودند و هرگز جنگ را بر تمام یهودیان تحمیل نکرد. یعنی رسول الله صلی الله علیه و سلم میان یهودیها هم دسته بندی درست کرده بود و تنها با آنانی می جنگید که با او می جنگیدند. یعنی زمانی که بنی قینقاع پس از جنگ بدرخیانت کرد تنها بر علیه این طایفه جنگید نه قبایل دیگر، و زمانی که بنی نضیر هم مرتکب خیانت شد باز تنها بر علیه اینها جنگید، و به همین ترتیب زمانی که بنی قریظه دچار غدر و خیانت شدند تنها بر علیه همین قبیله جنگید، و زمانی که یهودیان خیبر هم در جنگ احزاب به مسلمین خیانت کردند تنها بر علیه اینها اعلام جنگ شد نه بر علیه کل یهودیان.

تمام این قبایل یهودی در اطراف مدینه ساکن بودند و جزو مدینه محسوب می شدند . یعنی همه جزو یک شهر بودند، با آنکه همه جزو یک شهر بودند و با آنکه همه دشمنان شماره یک مسلمین بودند و به شکست مسلمین خوشحال می شدند، اما رسول الله صلی الله علیه وسلم تنها با آن گروهی از یهودیها  می جنگید  که مرتکب جرم غدر و خیانت شده بودند نه تمام یهودیان. اما امروزه کسانی یافت می شوند که به جرم فلان یهودی یا فلان نصرانی و یا فلان فرقه ی اهل بدعت مسلمان یا فلان فرقه و مذهب اسلامی  همه ی هم مذهبهای آنها را در سراسر دنیا مورد هدف قرار می دهند. جهالت را نگاه  کنید.

می دانید چرا رسول الله صلی الله علیه وسلم یهودیای خائن اطراف مدینه رابه جرم یک گروه و طایفه ی آنها مجازات نمی کرد؟ چون اولا تحمیل جنگ بر کسانی که با تو نجنگیده اند و تنها اشتراکشان با مجرمین در مذهب است کار غیر شرعی و غیر اسلامی و بر خلاف قانون شریعت اللهِ. ثانیا : این کار یعنی متحد کردن تمام یهودیان، و این کارِ هیچ انسان آگاهی درجنگ نیست. انسان آگاه می خواهد دشمنانش را تجزیه و متفرق کند تا سست و ضعیف و بی ابهت بشوند، نه آنها رامتحد و با ابهت و قدرتمند و با عزت کند . چون تفرق ذلیلی و سستی می آورد و اتحاد قدرت را هدیه می دهد.

زمانی که یک گروه از نصرانیها در فلان منطقه باشما می جنگند تنها بر علیه آن گروه مشخص جنگ کن  نه بر علیه تمام نصرانیها که صدها فرقه و مذهب مختلف هستند و در هر مذهب وفرقه هم هر کدام یک سازی می زنند و هر کدام آن یکی را کافر می دانند. درسته که 3 فرقه بزرگترین فرقه ها هستند اما در کنار اینها و به برکت سکولاریسم و دموکراسی سکولاریستها تا به حال صدها فرقه ی دیگه تولید شده اند، وروز به روز هم تحت عنوان آزادی های شخصی و عقیده در حال تولید شدن هستند. زمانی که  شما جاهلانه بر علیه تمام نصرانیها اعلام جنگ می کنید یعنی تصمیم دارید همه ی اینها را با هم متحد کنید و این ظلم آشکاری است به مسلمین و خدمت آشکاری است به نصرانیها، همین کارها باعث شد که همین امسال ارتدوکسها و کاتولیکها پس از هزار سال جنگ و درگیری و تفرق با هم متحد  شوند.

الله تعالی واضح و روشن دشمنانمان را درجه بندی و دسته بندی کرده است، سیره ی عملی رسول الله صلی الله علیه وسلم هم همین را نشان می دهد، رای ائمه و بزرگان اسلام هم در همین مسیر بوده است، حالا تو چرا مسیر را اشتباه می روی؟ برای چه در مسیری می روید و طبق نقشه ای عمل می کنید که دشمنان برایتان تعیین کرده اند؟ هم مسیر شدن با خُطُوَاتِ الشَّیْطَان و توطئه و فریبکاریهای امثال جورج بوش و مفتی های خائن و درباری آل سعود و مفتی های مارینز ناتو و آمریکا و اردن و غیره چون ابوبصیر که دشمنی خودشان را دهها بار نشان داده اند کار عاقلانه ای نیست. اینها می خواهند طبق قاعده ی « الْحَرْبُ خُدْعَةٌ» جنگ مذهبی را بر شما تحمیل کنند، وظیفه ی شما هوشیاری است و باید تمام خُطُوَاتِ الشَّیْطَان و نقشه‌هاي انحرافی كه سكولارها برای چنين جنگي طراحي مي‌كنند را خنثي و نابود کنید، نه اینکه خودت مجری خُطُوَاتِ الشَّیْطَان و سناریوی خونین آنها بشوید و طبق نقشه ی آنها مفت و مجانی پیش بروید و ناخواسته آنها را در رسیدن به اهدافشان کمک کنید .این منصفانه نیست، این عاقلانه نیست، این به دور از درک وشعور یک مسلمان آزادی خواه انقلابی است.

نکته ای که یادم آمد اينكه: اگه فلاني به اسم حزب اسلامي يا جماعت اسلامي يا هر اسم ديگری از ميان فرق معروف به اهل سنت بلند شده است و در خدمت منافع و پارلمان قانون جاهلیت وديكتاتوري دین سكولاريسم انجام وظیفه می کند، يا با نام اهل البیت يا هر اسم ديگری از ميان تشيع بر خاسته است و به همين ديكتاتوري مهاجم دین سکولاریسم ياري می رساند، اگرمسلمین با اين‌ها درگير بشوند و مبارزه کنند به خاطر مذهب حنفی يا شيعی یا مالکی و شافعی و حنبلی و سلفی بودن آنها نيست، بلكه به این دلیل است كه اينها هم چون فقهاي مارينز در جنگ روانی بر علیه مسلمین، سربازي از سربازان اين ديكتاتوري مهاجم سکولاریستی و اشغالگر هستند.

 اینها بخشی از سربازان آمریکا و تحت مدیریت آمریکا و سایر متحدینش هستند. حساب اینها جداست. اینها رسما و آشکارا و بدون کوچکترین شک و شبهه ای برایمان روشن است و یقین داریم که صف خودشان را جدا کرده اند و بخشی از ارتش آمریکا و سایر متحدینش شده اند. چه کسی  شک دارد که سازمان مجاهدین خلق ایران که ادعای تشیع و اهل بیت دارد در  صف آمریکا و آل سعود نیست؟ چه کسی شک دارد که یاسر الخبیث کویتی و دانشگند ایرانی و شیطان یاری افغانی و مشابهین اینها در صف انگلیس و آمریکا نیستند؟ چه کسی شک دارد که عبدربه منصورمزدور یمنی و گروهش و مفتی خائن آل سعود که ادعای اهل سنت بودن دارند در صف آمریکا و ناتو نیستند؟چه کسی شک دارد که اخوان الشیاطین ترکیه به رهبری اردوغان و غنوشی و مشابهین در صف آمریکا نیستند؟ هیچ کسی در اینها شک ندارد، پس حساب اینها جداست وجنگ بر علیه اینها جنگ بر علیه مذاهبی که اینها از آن بیرون آمده اند نیست.

نکته ی دیگر اینکه: دقت کنید، دسته بندي دشمنان از جانب الله تعالی و سیره ی رسول الله صلی الله علیه وسلم و عمل ائمه و بزرگان مسلمین در گذشته و حال هرگز به معني ولاء و عدم كفر به طاغوت نبوده و نخواهد بود، و نبايد عده‌اي ناآگاهِ از استراتژي‌هايِ كلان و تاكتيك‌هايِ به روز مبارزات اسلامي، باعث سرگرداني و انحرافِ در مسيرِ كليِ مبارزه ی مسلمین بشوند و انرژي مبارزاتيِ مسلمين و حاصل زحمات آزادیخواهان شریعت گرا و مجاهدین را در اين دنيا ضايع  کنند و باعث شوند که ثمره خون مسلمین به جیب دشمنان مسلمین برود . (ادامه دارد…….)

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

درس پنجم مقدماتی / دشمن شناسی شرعی(5) درجه بندی شرعی دشمنان

پیاده شده از نوار صوتی شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی حفظه الله

(20 – قسمت)

سپاهيان رستم فرخزاد به مسیرشان ادامه دادند و زمانی که به منطقه ای نزدیک قادسیه رسیدند که جزو خاک ایران بود دست به فساد و چپاول زدند. اموال و فرزندان مردم را ازآنها گرفتند. عفت زنان را تباه كردند، شروع کردند به شراب نوشیدن و عربده کشیدن. مردم  که خودشان تبعه ایران هم بودند با گریه و زاری پیش رستم آمدند و شکایت کردند. رستم فرخزاد ميان سپاه آمد و گفت: «اى مردم پارس! به خدا سوگند آن اسير عرب راست می‌گفت! آنچه باعث تباهى ما شده كارهاى زشت ماست. به خدا سوگند، اعراب با اينكه با اين مردم در حال جنگ هستند، رفتار بهترى با آنان دارند. سيره‌ی آنها بهتر از كردار شماست» بله ارتش مجوس قبل از جنگ با مسلمین، به مردم ایران هم رحم نکرد و اموال و نوامیس مردم را مورد تعرض و هتاکی قرار داد، و این امری است که در متون تاریخی مختلف ثبت شده است[1]

آن مجاهد اسیر رحمه الله راست گفت: كارهاى زشت ساسانیان مجوس باعث تباهى آنها شد و الله هم آنها را به حقیقت کارهای زشتشان مبتلا کرد.

حالا به صحنه ی دیگری توجه کنید که چه طوری کارهای زشت مسلمین هم باعث تباهیشان می شود: زمانی که آخرین شاه عباسی به دست هلاکوخان مغول می افتد هلاکوخان بر سر خلیفه عباسی فریاد می زند:” در هر اتاق از این قصر، ده کنیزک نازک بدن خزیده‌اند. مگر تو چند زن می‌توانی اختیار کنی؟ در آشپزخانه ات چند آشپز ماهر طعام می‌پزند؟ از این سقف‌های بلند و دیوارهای محکم و سراپرده‌های مخملین چه حاصل؟ من، هلاکو، سردار مغول از همان غذایی می‌خورم که سپاهیانم می‌خورند و بر همان اسب می‌نشینم که سربازانم می‌نشینند و بر همان زمین می‌خوابم که سربازانم می‌خوابند.

پیرمردی درجوابش می گوید: اگر این نبود، تو امروز به سادگی بر دارالخلافه مسلمین دست پیدا نمی کردی و آن را به راحتی فتح نمی کردی.  

دیدید؟ آنجا سپاه پارس به همان دلایلی فرو ریخت و شکست خورد که سپاه عباسی فروریخت و شکست خورد. پس یک معادله ای در کار است که باید به آن دقت کرد. تمام گروهها و فرق باید مواظب باشند که کارهای غیر شرعی و زشتی انجام ندهند که این کارها باعث تباهیشان می شود و الله تعالی هم آنها را به حقیقت کارهای زشتشان مبتلا کند.

در اين موقعيت كه اهل قبله در چنين وضعيت بحراني نسبت به دشمنان تا دندان مسلح چند صد ميليون نفري قرار گرفته‌اند، هر گونه جنگ مذهبي ميان شریعتهای آسمانی خطايي فاحش و انحرافي آشكار در مسير مبارزاتي اسلام محسوب می شود، و هرگونه جنگ مذهبي ميان اهل قبله هم انحرافي وحشتناك، و هدر دادن انرژي مسلمین، و خدمت به دشمن مشترك، و هم مسير شدن با نقشه‌هاي دشمنان و اجرا کردن خُطُوَاتِ الشَّیْطَان و سناریوهای پر از مکر و فریب یهود و سکولاریستها و مرتدین، دشمنان متحد شماره یک ما محسوب می شود، و ظلم آشکاری است به دین الله و بندگان الله و خودمان، و نباید منتظر چیزی غیر از نتیجه ای که سپاه ساسانی در برابر سپاه اسلام به آن رسید و آنچه آخرین شاه عباسی در برابر سکولارهای مغول به آن رسید باشیم.  بیان این حقایق و سنتهای ثابت الله در مورد بنده هایش بهتر از لاپوشانی آن است . ننگ این است که این ها را کتمان بکنید و بعد دوباره این اشتباهات و این گناهان را تکرار کنی وخداوند به خاطر همین گناهان دچار مصیبتت کند.

الان که اسلام در دوران غربت خودش به سر می برد و اکثریت قاطع سرزمینهای مسلمان نشین از نعمت حکومت اسلامی و قدرت حکومتی و شورای اولی الامر و اجماع واحدی محروم شده اند، و سرزمینهایشان از طرف کفار سکولار خارجی و دست نشانده های اینها اشغال شده است، و مسلمین به جهاد و مبارزات پراکنده ای مشغول هستند و انواع ظلمها و کشتارها و آوارگیها و ویرانیها را از طرف همین دشمنان شماره یک خودشان متحمل می شوند، افراد و گروهها با چه استدلال غیر شرعی  خودشان را قانع کرده اند که به جنگ با کفار نصرانی و شبهه اهل کتاب ويا مذاهب اسلامي و حتی گروههای اهل بدعت آنها بروند؟

الان كه ديكتاتوري سكولاریستي جهاني به حمايت از مرتدين سكولار محلي‌اش حتي  تا سر سفره‌هاي غذاي ما نفوذ كرده‌اند، و در بسياري از خانواده‌ها افرادي هستند كه به هواداري و حتي به طرف داري و پشتيباني از دین سکولاریسم  ولاء و دوستي خودشان را نا محترمانه روبه روي ما اعلام می کنند، و تمام فرهنگ و باورهاي تنومند اسلامی ملت خودشان را زير پاي سكولارهاي کافر جهانی و مرتد محلی پهن کرده اند، و برای اجرايي شدن ديكتاتوري سكولاريسم بر من و شما و زن و بچه و خانواده و ملت ما سنيه چاك كرده اند و چشم قرمز مي‌كنند، در اين صورت كدام تفسير فرقه‌ي ناجيه و سلف صالح اين امت است كه به تو اجازه مي‌دهد كه اولا دشمن نزديك به خودت را که دشمن شماره یک تمام شریعتهای آسمانی و دشمن شماره یک تمام فرق و مذاهب اسلامی است و مستقیما از طرف کفار سکولار جهانی حمایت و هدایت می شوند را رها  کنید، و در برابرآن، نوك تيز جملات و اسلحه ات را به سوي نصرانیها يا مجوس و صابئی ها یا اهل بدعت و فرق انحرافي داخل اسلام  یا هم مسیرانت هدف بگیرید؟ (ادامه دارد……)


[1] محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک (مشهور به تاريخ طبری)، ترجمه ابو القاسم پاينده‏، انتشارات اساطير، تهران‏ ۱۳۷۵، ج‏ 5، ص 1677 / ابن‌ اثير جزرى‏، الكامل في التاريخ، ناشر: دار الصادر، بيروت‏ 1965، ج ‏2، ص 459-460 ؛ ابن اثير جزرى، تاريخ كامل بزرگ اسلام و ايران، ترجمه: عباس خليلى و ابو القاسم حالت‏، ناشر: مؤسسه مطبوعات علمى،‏ تهران‏ 1371، ج ‏8، ص 229-228/ تاريخ ابن خلدون، ترجمه عبد المحمد آيتى، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، تهران 1363، ج ،1 ص 512 ؛ ديوان المبتدأ و الخبر (تاریخ ابن خلدون)، الناشر: دار الفكر، بيروت 1988، ج 2، ص