هماهنگی و اشتراک در مصالح و اهداف میان مسلمین و غیر مسلمین

هماهنگی و اشتراک در مصالح و اهداف میان مسلمین و غیر مسلمین

{زنجیره آگاهیهای منهجی}

در بسیاری از برنامه های افتصادی و امنیتی مسلمین در جامعه، میان اهداف و خواسته های مسلمین و غیر مسلمین یک نوع هماهنگی و وحدت در منافع به وجود می آید. ساده تر اینکه می توان گفت که اهداف انقلابی دنیوی مبارزین مسلمان برای تمامی انسانهای دارای فطرتی سالم ،همچون ساخت یک جاده یا مرکز بهداشتی و یا نصب علائم راهنمایی و رانندگی می باشد. به همان میزان یک مسلمان از اینگونه امکانات بهره می برد به همان میزان غیر مسلمان نیز از آن بهره مند می گردد و در پاره ای موارد مسلمانان و غیر مسلمانان مجبور به استفاده از چنین امکاناتی می گردند، چون اگر به عنوان مثال یک مسلمان یا غیر مسلمان از زیر بار قوانین بهداشتی یا علائم راهنمایی و رانندگی شانه خالی کند، تنها خودش به تنهایی دچار ضرر نمی گردد، بلکه علاوه بر آن امنیت دیگران را نیز مورد تهدید و مخاطره قرار می دهد.

در یک جامعه ای که در آن فقر و محرومیت بیداد می کند، قطعا عواقب ناشی از چنین بیماری خطرناکی که ساخته ی دست بشر است تنها گریبانگیر شخص فقیر و نیازمند نمی گردد، بلکه امنیت و سلامت جامعه را مورد تهدید قرار می دهد. عمر بن خطاب اولین حقوق بازنشستگی را به یک پیرمرد یهودی داد و بعد از وی بود که دیگران را بهره مند ساخت .زمانی که امنیت دینی و عقیدتی در جامعه برقرار می گردد شخص غیر مسلمان در مجتمع خودشان به همان اندازه ای از آن بهره می گیرد که شخص مسلمان بهره مند است.

چنین شخص غیر مسلمانی می تواند در مقابل مبلغی که جهت حفظ امنیتش از وی دریافت می گردد: اولا از خدمات سربازی اجباری و یا حضور در جنگها و به خطر انداختن جانش در امان باشد. ثانیا در تمامی امور فرهنگی و عقیدتی و… در مجتمع خودش آزاد و مستقل باشد. می تواند آموزش و پرورش خاص خودش را داشته باشد، قضاوت خاص خودش، علمای دینی خاص خودش و … خلاصه از یک نوع خود مختاری کاملی در داخل سرزمینهای مسلمانان بهره مند می گردد.

زمانی که جامعه از چنین امنیتی برخودردار نباشد قطعا آشوب و شورش کل جامعه را فرا خواهد گرفت و مصیبت آن تنها دامنگیر شورشیان نخواهد شد، بلکه کل جامعه را در می گیرد. در نتیجه در سیستم انقلابیون مبارزین مسلمان نقاط بسیار قوی و مشترکی وجود دارند که هم مسلمانان و هم غیرمسلمانان بعنوان اهدافی مطلوب و مشترک بدان می نگرند .همگی دوست دارند که از لحاظ خوراک، پوشاک، مسکن، آموزش و بهداشت در سطح مطلوبی باشند و علاوه بر آن از لحاظ عقیدتی، مالی، ناموسی و … در امنیت کامل به سر برند. در جنگها و دسته بندی های سیاسی نیز باز ممکن است میان مسلمین با غیر مسلمین مصالح مشترکی بوجود آید.

جنگ رسول الله صلی الله علیه و سلم با هراکلیوس سزار دوم در موته، هم به نفع مسلمین بود هم منافع امپراطوری ساسانی ایران را نیز در برداشت. در ضمن نباید فراموش کرد که این روم همان روم اهل کتابی است که خداوند در سوره روم پیروزی آنرا بر ساسانیان مایه خوشحالی و مسرت مؤمنین می داند و به این پیروزی مسلمانان را مژده و بشارت می دهد. اما با درک این وضع و اینکه مصالح آشکار کوتاه مدت ساسانیان در جنگ بین مسلمین و روم وجود نداشت مسلمین با پیروی از منهج و استراتژی صحیحشان بدون کوچک ترین شبهه ای وارد پیکار با روم اهل کتاب گردیدند.

در زمان حمله مغولها به سرزمینهای مسلمان نشین نیز قطعا میان مسلمانان اهل توحید با دیگران که شرکیات و حتی بسیاری از عقاید کفر آلود زندگیشان را آلوده کرده بود مصالح مشترک و اهداف مشترکی بوجود آمدند. همچنانکه دفع و مبارزه با سپاه مغول و قانون یا سای آنها برای اهل توحید مفید و سودمند بود، دیگران نیز به همان اندازه بهره می بردند.

زمانی که در بسیاری از شهرهایی که در برابر مغولها مقاومت کردند حتی گربه ها و دیگر جانداران نیز همچون شهر طبس منهدم گردیدند، قطعا عقب راندن و مبارزه علیه آنها به نفع مسلمان و غیر مسلمان و حتی حیوانات و درختان نیز خواهد بود. هنگامیکه در زمان معاصر امپریالیسم آمریکا هروشیما و ناکازاکی، فلوجه و … را مورد حملات اتمی و میکروبی خود قرار داد، در اینگونه حملات فرقی میان ادیان و مذاهب نگذاشت، بلکه همه را به یکسان قتل عام کرد. و قطعا مبارزه علیه چنین دیکتاتوری سکولاریستی که فعلا آمریکا رهبریش را برعهده گرفته نفعش به همه خواهد رسید. همچنانکه فعلا شرش دامنگیر همه گردیده است.

در چنین وضعی ممکن است در مسیر مبارزاتی ما علیه امپریالیسم مهاجم آمریکا با بعضی از جریانات و مکاتب مخالف آمریکا مصالح مشترکی بوجود آید و یا اینکه در مبارزات اسلامی ما با دیکتاتوری سکولاریسم میان ما و دیگر جریانات دینی اشتراک در مصالح و اهداف مشترکی حاصل گردد، که در آن به همان میزان که ما در کسب پیروزی و غلبه بر چنین لکه سرطانی ممکن است سود ببریم دیگر جریانات هوا خواه احکام و قوانین آلوده نیز سودمند گردند.

در مبارزات سیاسی و فرهنگی نیز ممکن است این مسیر مبارزاتی و اشتراکات در منافع با خیلی از جریانات و احزاب منحرف منتصب به اسلام یا غیر اسلامی به وجود آید ،که تا روز قیامت در مسیر طبیعی اش به پیش خواهد رفت هر چند که ممکن است سود برنده ها در رنگها و مقاطع مختلفی در تغییر و تحول باشند، اما در هر صورت درک این شیوه مبارزاتی برای آزادی خواهان اهل توحید لازم و ضروری است. چون شیاطین انس و جن با تبلیغات مزدورانه و فریبنده اشان ایجاد شبه نموده و همیشه سعی کرده اند با وجود چنین تشابهاتی، در صف مجاهدین و متحدین موقتی یا دائم آنها ،ایجاد شکاف و اختلاف نمایند و مردم را نسبت به مبارزین اهل توحید و مبارزه بزرگشان بدگمان و دلسرد نمایند.

به عنوان مثال در جنگ کنونی مجاهدین علیه دیکتاتوری سکولاریسم که آمریکا و متحدینش آن را رهبری می کنند هیچیک از سران و بزرگان اهل جهاد با آنکه علیه حکام و دولتمردان مزدور عرب و غیر عرب فتوای جهاد و مبارزات مسلحانه را صادر نموده اند اما هرگز دیده نشده که علیه صوفیان طریقه نقشبندیه ، حنفی های ماتریدی ،دولت شیعه مذهب ایران و…چنین فتواهایی صادرگردد؟ چرا؟

چون اسلوب مبارزاتی ضد دیکتاتور سکولاریستی آنها کاملا اسلامی است ،و با آنکه آنها دینگرا هستند و خود را تابع مستقیم قرآن و سنت صحیح بر فهم سلف صالح می دانند، اما نظرشان در مورد سایر ادیان سماوی و مذاهب مختلف منتصب به اسلام کاملا دقیق و منطبق با نسخه ای است که خداوند حکیم ازطریق رسولش برا ی موحدین پیچیده است.

بدون شک در این جنگی که دیکتاتوری مهاجم سکولاریسم علیه ادیان براه انداخته است ،در صورت پیروزی آن ،به همان میزانی که مجاهدین و مبارزین اهل سنت ضررمند گشته و می گردند به همان میزان نیز دیگر مذاهب منتصب به اسلام از جمله تشیع خواهان اجرایی شدن احکامش نیز دچار ضرر خواهند گردید. و چنانچه مسلمین بتوانند بر چنین هیولایی خون آشام تزئین شده ای پیروز گردند، و یا به هر میزانی که بتوانند بر پیکره شیطان صفت آن ضربات مهلکی وارد نمایند، به همان میزان به نفع تمامی ادیان سماوی منجمله مجاهدین مبارز و دیگر مذاهب منتصب به اسلام خواهد بود.

به همین دلیل امپریالسم مهاجم سکولاریست همیشه کوشیده که با بزرگنمایی اختلافات میان ادیان و بخصوص مذاهب منتصب به اسلام، آنها را به خود مشغول نموده و از اینکه همه دینگرایان علیه وی گردند جلوگیری نموده است،  وتمام تلاش فعلی وی با ایجاد شبکه های ماهواره ای مختلف همیشه سعی در عمیق تر نمودن اختلافات میان ادیان با همدیگر از یکطرف و ایجاد درگیری میان مذاهب هر دینی بصورت اخص بوده است. به گونه ای که اختلاف به جایی برسد که در مرحله اول توان و قدرت مبارزاتی خود علیه دیکتاتوری سکولاریسم را از دست بدهند و در خطرناک ترین مرحله آن پس از ایجاد آنهمه درگیری و کشمکش روشنفکران آنها راه نجات از چنین اختلافاتی را کنار نهادن دین و مذهب و پذیرش سکولاریسم بشناسانند، که این آخرین هدف رهبران جهانی دیکتاتوری سکولاریسم جهت تولید و پرورش مزدوران و نوکرانی از میان نژادها و جوامع مختلف بشری بوده  است.

در برابر چنین بلای ویرانگر و بزرگی ،که جهت پیاده نمودن دیکتاتوری سکولاریستی خود از هیچ قتل و آدمکشی ابایی ندارد و همیشه جهت حمله به ملتهای مخالفش بهانه ای آماده و بسته بندی شده دارد، هرگونه جنگ دینی میان ادیان مختلف و یا درگیری مذهبی میان مذاهب مختلف هر دینی، به منزله ی حمایت مستقیم یا غیر مستقیم از دیکتاتوری سکولاریستی مهاجم خواهد بود و بدون شک هیچ نفعی برای دینگرایان در بر نخواهد داشت.

اگر امروزه می بینیم که مجاهدین مبارز مسلمان  علیه احزاب منتصب به اهل سنت یا تشیع در عراق یا افغانستان یا چچن یا صومالی یا … می جنگند به دلیل انحراف از مسیر مبارزاتی اسلام و یا مخالفت با فلان مذهب منتصب به اسلام نیست؛ بلکه در چنین جوامعی احزاب و گروههایی خائن از میان مذاهب منتصب به اسلام به وجود آمده اند که عملا بصورت نوکران امپریالسم سکولاریستی آمریکا و متحدینش در آمده و سربازی از سربازان وی در جنگ علیه مجاهدین گشته اند.

این گروه ها بدون شک در مسیر نقشه های دکتاتوری سکولاریستی مهاجم علیه ستمدیدگان ملت خود قرار گرفته اند و با اعمال ننگین خود بزرگترین صدمه را به نهضت بیداری اسلامی وارد نموده اند، وتوانسته اند به عنوان ستون پنجم دشمن و عضوی فعال در جنگ نرم و روانی علیه مجاهدین مبارز، بزرگترین خدمت را به دیکتاتوری سکولاریسم انجام دهند. و در پاره ای موارد با در دست گرفتن زمام امور حکومتی از جانب اشغالگران، مستقیما با مردمان زیردست به جنگ مبارزین مجاهد بروند و برای اینکه زیردستان را راضی نگه دارند در ابتدای امر اجازه پیاده شدن بعضی از احکام شخصی دینی یا مذهبی را بصورت کنترل شده به آنها می دهند تا جنگ دین با دین یا مذهب با مذهب با موفقیت به پیش رود و آنها با خیال راحت به تاراج مردم پرداخته و دیگر اهدافشان را عملی سازند. این غایت و نهایت آنچیزیست که دیکتاتوری مهاجم سکولاریسم آرزویش را دارد.

در چنین شرایطی که دیکتاتوری مهاجم سکولاریسم به همراه مرتدین محلی اش جنگی به این شدت وخشونت را علیه اسلام در برابر عملی شدن تحکیم شریعت الهی برپا نموده اند، یک مجاهد مبارز هر گونه جنگ مذهبی و حتی هرگونه فعالیت مذهبی که منجر به ایجاد اصطکاک و تلف شدن انرژی مبارزین گردد را محکوم نموده و تمام شبهاتی که ناشی از تشابه و اشتراک در مصالح و اهداف گردد را با قاطعیت هرچه تمامتر جواب خواهد داد.

                                                         والحمدلله رب العاليمن

                                                                          و الله اكبر

                                                                                ابوحمزه المهاجر هورامی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *