احزاب عامل تفرق و دارالاسلام عامل تولید و نگهداری از جماعت واحد مسلمین
این روزها در ایران ما می بینیم که نجدی چیزی می گوید و مکتب مفتی زاده چیزی و شیعه ی انگلیسی و سنی لیبرال یا متحجر آمریکائی چیزی و درویش و صوفی ها و غیره هم برای خودشان مسیرهای متفاوتی را می روند. با مثالی خدمت شما عرض کنم که : در چراغ راهنمایی ورانندگی روشن بودن چراغ قرمز به معنی توقف و همچنین عبور با احتیاط است. فرض کنیم در مورد چراغ قرمز ما این دو حکم – منع و دیگری جواز عبور – را داشته باشیم نتیجه ان چه خواهد بود؟! .. مصیبت …
در هر جامعه ، حکومت ، حزب و یا اجتماع کافی است برای هر امر مشخصی و یا حتی تعداد محدودی از انها دو قانون و نه بیشتر وجود داشته باشد بیقین چنین مجتمعی قادر نخواهد بود به شیوه ای منسجم و متوازن حیات و اداره خویش را به پیش ببرد..
در جامعه های پیشرفته که نمونه بارز آن جامعه پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم است توانسته اند هم داشتن “آراء مختلف” و هم “قانون واحد” را یکجا بپذیرند اما جوامع دیگر یا با نفی آراء مختلف سیستمی دیکتاتوری بوجود آورده اند و یا اینکه با پذیرفتن آراء مختلف بجای قانون واحد هر روز بر تشتت و عقب ماندگی خود افزوده اند..
جامعه مسلمانان ، بخصوص احزاب سلامی با چنین مشکل اساسی دست و پنجه نرم می کنند این احزاب بجای عمل کردن براساس قانونی واحد براساس آراء مختلف و چه بسا متناقض عمل می کنند و این یکی از اساسیات کلی تفرق بین ما مسلمانان است.
شما حق دارید براساس تحقیق خود، دست هایت را در نماز مثل حنبلی ها روی سینه قرار دهی یا مثل شافعی ها رو ناف قرار دهی یا متثل حنفی ها پایین تر از ناف یا مثل مالکی ها و جعفری ها و زیدی ها و غیره دستانت را رها کنی و دست بسته نماز نخوانی اما این تا زمانی است که شما یک فرد هستید اما هنگامی که وارد نماز جماعت می شوی دیگر اینجا یک قانون عمل می کند قانون تبعیت از امام …
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «إنَّمَا جُعِلَ الإِمَامُ لِيُؤْتَمَّ بِهِ، فَلا تَخْتَلِفُوا عَلَيْهِ، فَإِذَا كَبَّرَ فَكَبِّرُوا، وَإِذَا رَكَعَ فَارْكَعُوا، وَإِذَا قَالَ: سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ، فَقُولُوا: رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ. وَإِذَا سَجَدَ فَاسْجُدُوا، وَإِذَا صَلَّى جَالِساً فَصَلُّوا جُلُوساً أَجْمَعُونَ»: «امام برای این قرار داده شده که به او اقتدا شود، پس با او مخالفت نکنید؛ زمانی که تکبیر گفت، تکبیر بگویید و آنگاه که رکوع کرد، رکوع کنید. و زمانی که “سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَهُ” گفت، “رَبَّنَا وَلَكَ الْحَمْدُ” بگویید. و وقتی سجده کرد، سجده کنید. و اگر نشسته نماز خواند، همگی نشسته نماز بخوانید».
اجتهاد عثمان بر این بود که نمازش را در منی کامل بخواند برخی از اصحاب مانند ابن مسعود اعتراض کردند که نباید نماز کامل خوانده شود همانطور که پیامبرو ابوبکر و عمر کامل نخواند اما هنگامی که عثمان به اجتهاد خود عمل کرد افرادی که منتظر بودند با ابن مسعود نمازشان را بصورت قصر بخوانند دیدند که برخلاف انتظار انها ابن مسعود به امام عثمان اقتدا نمود و نمازش را کامل خواند و فرمودند : فخلاف شرّ.
اینجا دیگر برخلاف قبل اختلاف خیر و تبعیت از شرع نیست بلکه شری است که باید از ان اجتناب کرد .همین که ابوبکر وفات نمود و عمر خلیفه شد ایشان تعدادی از اموری که در زمان ابوبکر بدانها اعتراض داشت را تغییر داد اما تا زمانی که ابوبکر خلیفه بود عمر فقط حق داشتن رای مخالف را داشت اما حق اجرای انرا نداشت …این موارد و انبوهی از انها بر این بینش صحیح دلالت داشت که حق داشتن آراء مختلف به معنای حق داشتن قوانین اجرای مختلف نیست ..
احزاب اسلامی دارای قانون مشترک نیستند … شاید این جمله برای بسیاری از ما بخصوص برای آنانی که انتمای حزبی دارند ناخوشایند باشد که چگونه ما قانون نداریم ؟ قانون ما همان احکام و قوانین اسلامی است؟
اما واقعیت این است که انچه ما از ان نام می بریم در بسیاری از اموربخصوص امور سیاسی اجتهاد ماست بهمین خاطر برای یک مساله چندین رای مختلف و چه بسا متناقض مشاهده می شود …
یک حزب اسلامی با این گمان که انچه را که وی بدان عمل می کند همان قوانین شرع است دیگر هیچ مشوق و نیازی نمی بیند که با دیگر احزاب اسلامی که رای متفاوت با وی دارند همراهی نماید..
اگرچه تعداد اختلافات جوامع غیر مسلمان نسبت به اختلافات مسلمانان به اندازه ای زیاد است که حتی نمی توان انها را در بسیاری از موارد باهم مقایسه کرد اما انها توانسته اند به یک سیستم توافقی برسند که براساس ان بتوانند از ان همه اراء متفاوت تنها و تنها یک خروجی به نام قانون داشته باشند که اینجا دیگر مخالف و موافقی وجود ندارد بلکه همه ملزم به اجرایی ان هستند حتی آنانی که قبل از وجود این خروجی با بوجود امدن و قانون شدنش مخالف بودند …
هرگاه احزاب اسلامی توانستند بجای تکیه بر آرا شخصیت های دینی به چنان درکی برسند که تنها و تنها یک قانون برای اجرا و عملی شدن در دارالاسلام وجود داشته باشد انگه می توان انتظار داشت که جامعه مسلمانان بخصوص احزاب اسلامی مسیر را برای عمل منسجم و یکپارچه میسر نموده اند وگرنه تبعیت از آراء مختلف بجای قانون اجرایی واحد نتیجه ای بهتر از اکنون ما نخواهد داشت ..
راه اتحاد و جماعت تنها از کانال دارالاسلام با قانونی واحد می گذرد که با دارا بودن شوراهای مختلف آراء مختلف را در خود هضم کرده و با اجماعی واحد رای واحدی را به تمام مسلمین ارائه می دهد.