س. عده ای جاهلیت امروز را بدتر از جاهلیت زمان بعثت می دانند. مگر ممکن است؟
ج: در شناخت جاهلیت لازم است بدانیم که در اینجا جهل در برابر علوم تجربی و سواد نیست بلکه منظور میزان پایبندی به شریعت الله تعالی و آگاهی از آن است . همین آگاهی است که پیامبر صلی الله علیه وسلم امی و بی سواد و سمیه و عمار و بلال و…. بی سواد را عالم می کند و کسی چون ابوالحکم و دانشمند میان عربهای آن زمان را ابوجهل.
در این صورت با نگاهی به جاهلیت میان مسلمین که بر اثر حاکمیت سکولاریستها و فرهنگ سکولاریستها بر مسلمین تحمیل شده یا داوطلبانه توسط مسلمین پذیرفته شده است، هرچه مي انديشيم فرق ميان جاهلیت میان ما و نامسلماناني كه برما غلبه يافته اند تنها در اسمهايمان و در پاره اي اوقات لباسها و زبانهايمان و خرافاتمان است.
در کنار این با علم و تكنولوژي، نظم و قدرتي كه آنان دارند و در مسير سنت الهي قدم برداشته اند، ما را كه روزي پرچمداري اين رسالت عمده را برعهده داشتيم به چنين زبوني كشانيده اند .
حتي فسادهايي كه آنان مي كنند و ما در حد آنان وگاهي بيشتر از آن به همان شيوه و يا با تغيير شيوه ی فساد و محلي نمودن آن جدي تر و كوشاتريم، غافل ازعلم و تكنولوژي و دستاوردهاي فني و انساني آن.
يعني حتي چيزي بدتر از اعراب جاهلي، چون با وجود پستيهايي در ميان اعراب جاهلي مواردي چون: 1- وفاي به عهد . 2- عزت نفس و امتناع از ستم پذيري كه ناشي از شجاعت فراوان و شدت غيرت و عكس العمل سريع بود. 3- وفاي به سوگندهايشان 4- كرم و بخشش و …… اما هر خيري در غير مسير الله جاهليت تلقي مي گردد.
خوب حالا مردم كنوني مخالف اجرائی شدن احکام دین به چه ميزان از جاهليت برخوردارند ، آيا صفات نامبرده اعراب جاهلی هم در ميانشان مانده، آيا نمی توان به برتر بودن اعراب جاهلی زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم راي داد !؟
قصد ملامت كردن صرف نيست ، بلكه تشويق و بيداري و جستجو و انديشيدن و بازگشت به خويشتن و بدست آوردن آني است كه از دستش داده ايم و يا به آن وعده داده شده ايم.
چون انسان زماني به فكر به دست آوردن چيزي مي افتد كه به ارزش و اهميت آن آگاهي داشته باشد، و هشدار ما ابتدا براي آگاهي و علم شما و پي بردن خود شما و اهميت و ارزش هر آنچه از آن محروم گشته و عالماً و عامداً به استضعاف كشيده شده ايد می باشد.
ما كم كاري ، بي تفاوتي، عقب ماندگي مادي و پس رفتهاي دروني، اجتماعي، اقتصادي و سياسي و …را نه در ساخت بيولوژيكي يك ملت يا يك نژاد دانسته بلكه به دور از آموزه هاي طاغوتيان و پيروان داخلي و خارجي شان، آنرا ناشي از عقايد، جهانبيني و ايمان مأيوس كننده و شرايط يأس آور اجتماعي، نبودن ترسيمي روشن از آينده، تبعيضات حاكم و در بسياري موارد تلقين شده و حتي پذيرفته شده مي دانيم، كه وجود چنين ابزارهاي مخربي هر ملت و نژادي را نيز دچار چنان بلاي ويرانگري همچون كم كاري، بي تفاوتي، دلسردي و…مي نمايد .