س. آیا در مساله ی تکفیر ابتدا حکم به کفر داده می شود سپس به شروط و موانع نگریسته می شود یا اینکه ابتدا حکم به اسلام شخص داده می شود و سپس به شروط و موانع پرداخته می شود ؟

س. آیا در مساله ی تکفیر ابتدا حکم به کفر داده می شود سپس به شروط و موانع نگریسته می شود یا اینکه ابتدا حکم به اسلام شخص داده می شود و سپس به شروط و موانع پرداخته می شود ؟

ج: قاعده ی مورد پذیرش نزد ما این است که اسلام شخص زمانی که با یقین ثابت شده است با شک و گمان برداشته نمی شود و تنها با دلیل و یقین از دایره ی اسلام اخراج می گردد و  به همین شیوه کافر اصلی نیز اسلامش مورد پذیرش قرار نمی گیرد مگر با دلیل و یقین .  

مذهب حنفی ها :

ملا علی القاری  رحمه الله در شرح شفا می گوید:” علمای ما می گویند: اگر 99 دلیل دلالت بر تکفیر یک مسلمان وجود داشته باشد و در برابر تنها یک دلیل برای ماندگاری او در اسلام وجود داشته باشد مفتی و قاضی باید بر همان یک دلیل عمل کنند؛ این هم بر گرفته از قول رسول الله صلی الله علیه وسلم است که : ادرءوا الحدود عن المسلمين ما استطعتم.”

مذهب مالکی ها :

الحافظ رحمه الله در الفتح با یادآوری آنچه که آورده شد از ابن بطال روایت می کند که گفت: ” لِأَنَّ مَنْ ثَبَتَ لَهُ عَقْد الْإِسْلَام بِيَقِينٍ لَمْ يَخْرُج مِنْهُ إِلَّا بِيَقِينٍ ” همچنین القاسمي از ابن عربی  نقل می کند که می گوید : جاهل و خطاکار این امت، هر چند که مرتکب عمل کفر و شرک آمیزی گردد باز مشرک و کافر نمی گردد؛ او عذر به جهل و خطاء دارد تا زمانی که حجت و دلیلی برایش روشن گردد که آشکارا و واضح به وی نشان می دهد که در صورت ارتکاب آگاهانه ی آن کافر می گردد؛ و یا اینکه اموری آشکار و معلوم و ضروری از دین راانکارکندکه اجماع قطعی بر آن وجود دارد و هرمسلمانی بدون نظر وتأمل آنها را می شناسد. (محاسن التأويل: 5/1307 ـ 1308)

مذهب شافعی ها :

الحافظ رحمه الله از غزالي نقل می کند که : برای شخص سزاوار و شایسته است به هر طریقی که شده از تکفیر مسلمان پرهیز کند، به درستی که مباح کردن خون مسلمینی که به توحید اقرار نموده اند خطاست و خطا در ترک زندگی هزار کافر سبکتر از خطا در ریختن خون تنها یک مسلمان است. (الفتح: 12 / 300 )

مذهب أحمد بن حنبل  :

عبد الرحمن بن ناصر السعدي رحمه الله می گوید: اهل تأویل در اهل قبله که گمراه گشته ودر فهم آنچه در کتاب و سنت آمده است دچار خطاء شدند، با وجود ایمانشان به پیامبر و اعتقاد کامل به تمام آنچه گفته و هر آنچه که گفته است حق است و به آن پایبند شدند اما در پاره ای از مسائل خبری یا عملی دچار خطاء گشتند، چنین اشخاصی کتاب و سنت دلالت دارد بر اینکه آنها از دین خارج نمی شوند و نمی توان احکام کافرین را بر آنها تطبیق داد؛ و تمام صحابه رضی الله عنهم و تابعین و تمام امامان پس از آنها بر این قاعده بوده اند .

مذهب زیدیه :

الشوكاني رحمه الله می گوید: چنانچه شخص مسلمان به واسطه ی جهل در مصیبتهای عقاید فاسد بیافتد و به مخالفت با مسیر اسلام بپردازد ، و یا اینکه به واسطه ی جهل مرتکب عملی کفر آمیز گردد و یا اینکه شخص مسلمان سخنی را بر زبان راند که دلالت بر کفر دارد اما به معنای آن اعتقاد ندارد در تمام این موارد حکم خروج او از اسلام اعتبار ندارد. (السيل الجرار المتدفق على حدائق الأزهار. ص: ٩٧٨)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *