س: آیا هر کسی که بر علیه دارالاسلام قیام کرد خوارج است و خائن و دچار خیانت شده است؟ شما در جایی سلفی های مهاجر کردستان عراق و ابومصعب زرقاوی را متهم به خیانت به ایران کردید.

س: آیا هر کسی که بر علیه دارالاسلام قیام کرد خوارج است و خائن و دچار خیانت شده است؟ شما در جایی سلفی های مهاجر کردستان عراق و ابومصعب زرقاوی را متهم به خیانت به ایران کردید.

ج: الله تعالی می فرماید: وَأَوۡفُواْ بِعَهۡدِ ٱللَّهِ إِذَا عَٰهَدتُّمۡ وَلَا تَنقُضُواْ ٱلۡأَیۡمَٰنَ بَعۡدَ تَوۡکِیدِهَا وَقَدۡ جَعَلۡتُمُ ٱللَّهَ عَلَیۡکُمۡ کَفِیلًاۚ إِنَّ ٱللَّهَ یَعۡلَمُ مَا تَفۡعَلُونَ (نحل/91) و به عهد (و پیمان) الله وفا کنید، هرگاه عهد (و پیمان) بستید، و سوگندها را پس از محکم ساختنش نشکنید، درحالی‌که شما الله را کفیل (و ضامن) بر خود قرار داده‌اید، یقیناً الله آنچه را می‌کنید؛ می‌داند.

خیانت هم یعنی مخالفت پنهانی با حق و پیمان؛ مخالفت در برابر حق از طریق پیمان شکنى مخفیانه و پنهانی.[1] حالا کسی که پیمانی می دهد و بعد «آگاهانه»آنرا می شکند دچار خیانت شده است هر چند با ترفندهایی، همیشه سعی در مخفی کردن این خیانت از مردم و بخصوص از همفکران خود می کند.

پیمان شکنی همراه با قیام و شورش و خروج مسلحانه بر دارالاسلام از سوی چند گروه انجام می شود و در واقع خوارج بر دارالاسلام چند گروه هستند و یک گروه با یک منهج واحد نیستند و احادیث مختلف رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز بر گروههای مختلف از اینها تطبیق داده می شود نه بر یک گروه خاص مثل:

  1. مرتدین که حساب آنها روشن است.
  2. دارودسته ی منافقین خارج شده از دارالاسلام و منافقین آشکار شده که: مَلْعُونِينَ ۖ أَيْنَمَا ثُقِفُوا أُخِذُوا وَقُتِّلُوا تَقْتِيلًا (احزاب/61) نفرین شدگان و رانده شدگانند. هر کجا یافته شوند، گرفته خواهند شد و پیاپی به قتل خواهند رسید.‏
  3. مومنین با تاویلات خاص خود از قرآن و منابع شرعی که راه را گم کرده‌اند و در گمانِ خود خیال می کنند برحق‌اند و به قصد نزدیکی به الله این قیام و کشتار را انجام می دهند نه به خاطر معارضه و دشمنی با قانون شریعت الله و اسلام، که معمولاً منافقین نیز مثل«ذُو الخُوَيْصِرَةِ» جهت ضربه زدن به دارالاسلام و مومنین خود را در میان این دسته مخفی و پنهان می کنند، همچنانکه خود را در میان غلاة مرجئه نیز مخفی می کنند که به نظر بنده در حضور منافقین در میان غلاة مرجئه خطرشان برای عقیده و غیرت مومنین و قدرت گیری دارالاسلام و حرکت رو به جلو آن بیشتر از خطر وجود آنها در میان خوارج اهل تاویلِ مسلح است.

تشخیص این مومنین باغی و شورشی از دارودسته ی منافقین از وظایف رهبریت «3ابزار» برتر است همان کاری که علی بن ابی طالب رضی الله عنه نسبت به منحرفترین دسته از این گروه انجام داد و با تفکیک این شورشی های اهل تاویل از گروه منافقین میان آنها نسبت به این اهل تاویل گفت:هُمْ إِخْوَانُنَا بَغَوْا عَلَیْنَا.[2] برادران ما هستند که بر علیه ما قیام و شورش کردند. یا «قَومٌ بَغوا عَلَينَا».

این اهل تاویل کسانی چون علی و آنهمه صحابه را تکفیر  کردند. در حالی که پیامبر صلی الله علیه و سلم به صراحت علی و حسن و حسین را جزو اهل بهشت معرفی کرده بود. در همین جمع نهروان باز می بینیم که امیر المومنین دارودسته ی منافقین نفوذی میان آنها را نیز با استناد به حدیث رسول الله صلی الله علیه و سلم جدا می کند که در مورد اینها می فرماید: يَمْرُقُونَ مِنَ الإسْلامِ كَمَا يَمْرُقُ السَّهْمُ مِنَ الرَّمِيَّةِ، لا يُجَاوِزُ إِيمَانُهُمْ حَنَاجِرَهُمْ، فَأَيْنَمَا لَقِيتُمُوهُمْ فَاقْتُلُوهُمْ.[3] از اسلام، خارج مي شوند همانطور كه تير از كمان خارج مي شود، و ايمان آنان از حنجره هاي شان فراتر نمي رود. پس هر جا كه آنان را ديديد، آنها را بكشيد.

(ادامه دارد……)


[1] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، تحقیق، داودی، صفوان عدنان، ص 305، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق.

[2] سائل الشیعة، ج15، باب حکم قتال البغاة/ الإفصاح في الإمامة، جلد۱, صفحه۱۱۸ ش ۲۹۵۵۹۶

[3] أخرجه البخاري (6930)، ومسلم (1066) سنن الترمذي 2188

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *