س: آیا هر کسی که بر علیه دارالاسلام قیام کرد خوارج است و خائن و دچار خیانت شده است؟ شما در جایی سلفی های مهاجر کردستان عراق و ابومصعب زرقاوی را متهم به خیانت به ایران کردید.

س: آیا هر کسی که بر علیه دارالاسلام قیام کرد خوارج است و خائن و دچار خیانت شده است؟ شما در جایی سلفی های مهاجر کردستان عراق و ابومصعب زرقاوی را متهم به خیانت به ایران کردید.

در کنار این خروج کننده های بر دارالاسلام و عقیده ی مومنین، ممکن است که امیری یا مسئول حکومتی یا حتی رهبر دارالاسلام به مفاد پیمانی که داده است عمل نکند و به آن خیانت کند. در اینجا اطاعت از چنین مسئول یا حاکم خائنی صحیح نیست و سرپیچی از فرمان او یا حتی قیام بر علیه او در قالب امربه معروف و نهی از منکر به عنوان یک مسئولیت یا وظیفه است؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:مَنْ رَأَى مِنْکُمْ مُنْکَرًا فَلْیُغَیِّرْهُ بِیَدِهِ، فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ یَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِکَ أَضْعَفُ الْإِیمَانِ.[1]هریک از شما با منکری مواجه شد و منکری را دید، آن را با دستش تغییر دهد. اگر توانایی آن را نداشت با زبان مانع آن شود و اگر توانایی آن را هم نداشت قلبا آن را انکار کند و این ضعیف‌ترین [درجه و مرتبه‌ی] ایمان است. و رسول الله صلی الله علیه وسلم بهترین جهاد را : کَلِمَةُ حَقٍّ تُقالُ عِنْدَ ذِی سُلْطَانٍ جَائِرٍ.[2] یا « كَلِمَةُ حَقًّ عِند سُلْطَانٍ جَائِرٍ»[3] سخن حقی که نزد حاکم ستمکار گفته شود بیان می کند؛ چون احتمال کشته شدن و به زندان افتادن یا تبعید و انواع محرومیتها از سوی این مسئول و رهبر ظالم وجود دارد و تعداد کسانی که سخن حق را نزد این حکام ظالم بگویند کم هستند به همین دلیل در تشویق به این امر مهم رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: سَیِّدُ الشُّهَدَاءِ حَمْزَةُ بْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبِ، وَرَجُلٌ قَامَ إِلَى إِمَامٍ جَائِرٍ فَأَمَرَهُ وَنَهَاهُ، فَقَتَلَهُ.[4]سید و سرور شهیدان، حمزة بن عبدالمطلب و کسی است که برای امر به معروف و نهی از منکر به‌ سوی حاکم ستمگری رفته و آن حاکم ستمگر او را به قتل می‌رساند.

اگر دعوت یک فضیلت است اما سرپیچی از منکر و امور ضد شرعی یک امر است چون: لا طاعةَ لِمخلُوقٍ في معصيةِ الخالِقِ [5]، دستور هیچ مخلوقى را که (منجر به) معصیت و سرپیچی از الله است، نباید اطاعت کرد. طاعةُ الإمامِ حقٌّ على المرءِ المسلمِ؛ ما لم يأمُرْ بمعصيةِ اللهِ، فإذا أمر بمعصيَةِ اللهِ فلا طاعَةَ لَهُ[6].

از عبادة بن صامت رضی الله عنه روایت است که می گوید: «بَايَعْنَا رسول الله -صلى الله عليه وسلم- عَلَى السَّمْعِ وَالطَّاعَةِ فِی الْعُسْرِ وَالْیُسْرِ، وَالْمَنْشَطِ وَالْمَکْرَهِ، وَعَلَى أَثَرَةٍ عَلَیْنَا، با رسول الله صلى الله عليه وسلم پيمان بستيم که در سختی و آسانی و در خوشی و ناخوشی و آنگاه که ديگران بر ما ترجيح داده شدند، حرف شنوی و اطاعت نماييم ، وعلى أَنْ لَا نُنَازِعَ الْأَمْرَ أَهْلَهُ إِلاَّ، و از ما پيمان گرفت که با سرپرستان و امرا و صاحبان امر و فرمانروايان خود بر سرِ قدرت درگير نشويم مگر زمانی که :

  • أَن تَرَوْا كُفْراً بَوَاحاً، کفر آشکاری ديديد [یعنی بدون شک و گمان و عالمانه دید و یقین پیدا کرد که دچار کفر صریح و  واضح و آشکاری شده است و احتمال تاویل در آن وجود ندارد، یعنی ممکن است در مذهب ما کفر باشد و در مذهب آنها نباشد مثل معتزله زمان امام احمد بن حنبل، یا ممکن است دچار فسق شده باشد مثلا مشروب خور باشد و حکم بر او اجرا شود، یا فسقهایی از این دست مادام که آنها را مباح یا حلال نمی داند.

 ما از تمام این تاویلات اشتباه تفاسیر و مذاهب اسلامی مخالف خود و از تمام فسقهایی که این سرپرستان و مسئولین انجام می دهند بیزاریم و بدمان می آید اما این کراهت و بد دانستن ما دلیلی بر قیام نمی شود بلکه: من کَرِهَ من اَمِیرِهِ شیئا فَلْیَصْبِرْ، کسی‌که چیز بدی از حاکم خود دیده باید صبر کند یا رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:  فَإِذَا رَأَیْتُمْ مِنْ وَالِیکُمْ شَیْئًا تَکْرَهُونَهُ فَاکْرَهُوا عَمَلَهُ، وَلَا تَنْتَزِعُوا یَدًا مِنْ طَاعَتِهِ[7] پس اگر از والیتان چیزی دیدید که آن را ناپسند دانستید پس عمل او را ناپسند بدارید و دست از اطاعت او نکشید.

(ادامه دارد…..)


[1] مسلم49 /

[2] الترغيب و الترهيب : ۳/۲۲۵/۷.

[3] رواه النسائی و احمد

[4] الألباني، السلسلة الصحيحة 374 / الحاكم 4884، والديلمي في الفردوس 3472 باختلاف يسير.

[5] البغوي، شرح السنة2455 / الألباني، صحيح الجامع 7520

[6]  الألباني، صحيح الجامع 3907

[7] مسلم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *