معیار اصلی در سنجش صحت روایات و ترواشات عقلی نزد شیعه ی جعفری
به قلم: خالد هورامی
سعی می شود در این سسله مسائلی که در شناخت مذاهب و تفاسیر اسلامی بیان می شود تنها به منابع خود فرقه های اسلامی مراجعه شود و از قضاوت و پیش داوری و حتی دیدگاه سایر فرق اسلامی پرهیز شود و در نهایت قضاوت به خود خواننده سپرده شود.
در این زمینه طبرسي در كتاب«الاحتجاج» خود از امام باقر رحمه الله از رسول الله صلی الله علیه وسلم روايت نموده كه ايشان فرمودند: «هر گاه حديثي به شما رسيد، آن را با قرآن و سنت من بسنجيد، هر چه با كتاب الله و سنت من موافق بود، بپذيريد، و آنچه مخالف قرآن بود نپذيريد»[1].
چنين رواياتي از امامان ديگر مورد پذیرش شیعیان جعفری نيز نقل شده مثلا امام جعفر صادق رحمه الله می گوید : «هر حديثي كه به ما نسبت داده ميشود نپذيريد، مگر آن كه با قرآن و سنت موافق باشد»[2].
و در جايي ديگر مي گوید:«از خدا بترسيد و آنچه از ما نقل ميشود و مخالف كلام پروردگارمان و مخالف سنت پيامبرمانص است، نپذيريد، زيرا هر گاه ما حديثي باز گو ميكنيم، ميگوييم: خداوند ميفرمايد، رسولالله فرمودند»([3]).
امام باقررحمه الله مي گوید: «آنچه از ما به شما ميرسد، بنگريد، اگربا قرآن موافق بود بپذيريد و اگر مخالف بود، رد كنيد»([4]).
از پیامبر اكرم صلی الله عليه وسلم روایت کرده اند که می فرمایند: «هر گاه حدیثی از من به شما برسد پس آنرا بر كتاب خدا عرضه كنید پس آنچه با آن موافق بود بپذیرید و آنچه مخالف بود بر دیوارش بزنید» [5]
از امام رضا رحمه الله روایت است که: هرگاه روایات مخالف با قرآن باشند، من آنها را تکذیب میکنم.[6]
ابراهيم بن صولي مي گويد: « علي بن موسي الرضا(ع) مطلع ترين شخص در زمينه ي تاريخ از ابتداي زمان تا روزگار خويش بود. مأمون با هر سوال از هر چيز، مرتب وي را امتحان مي کرد و ايشان پاسخ مي فرمود؛ علاوه بر اين تمام گفتار و شواهد ايشان از قرآن بود.[7]
در این صورت در نگرش شیعه ی جعفری معيارفقط قرآن است، هر چه با قرآن موافق باشد، پذيرفته ميشود و هر چه مخالف آن باشد مردود است و به ديوار زده ميشود.
اما اینهم برای منحرفین و غلات خطر جدی محسوب می گردد به همین دلیل و طبق روال معمول خود دست به توطئه ای دیگر می زنند و می گویند:
قرآن داراي بطوني است تا هفتاد بطن! و علم آن مخصوص به امامان است و هيچ كس از جهانيان را در آن بهرهاي نيست!! و چون قول امامان هم بر خلاف عقاید آنهاست، يعني در واقع ما هرچه دلمان خواست از قول امامان ميبافيم و در مقابل اشكال و نپذيرفتن مؤمنين ميگوييم: اين يكي از آن هفتاد بطن است كه امام گفته است! و شما نميتوانيد خودتان بفهميد پس ناچاريد قبول كنيد.
یکی از همین تفسیرهائی که این انسانها به ائمه نسبت داده اند تفسیری است که به امام عسگریرحمه الله نسبت داده شده است .شوشتري از علمای برجسته ی شیعه در مورد تفاسیر و دروغ پردازی این دسته از منتسبین دروغین به شیعهو بخصوص در مورد این تفسیر مينويسد:اگر اين اخباري كه در اين تفسير است صحيح باشد پس اصل اسلام صحيح نيست! زيرا متضمّن جمع بين ضدّين و آن محال است!([8])
با این تفاصیل کسانی که بین شیعیان جعفری و غلاة منتسب به تشیع فرق نمی گذارند و با سخنان دسته ای از شیعیان در مورد سایر شیعیان قضاوت می کنند باید گفت که این خلط آنها مسأله ای عمدی است و از جهل آنها به عقاید شیعه امامیه، نشأت نگرفته است. بلکه این دسته از ظالمین و بی انصافهائی که اکثرا در جبهه ی جنگ روانی شیطان و یارانش قرار گرفته اند این فرقههای متضاد را از هم جدا نمی کنند تا اینکه بتوانند در حملات خود علیه شیعیان جعفری و تولید جنگ روانی و تفرق بیشتر میان مسلمین و در نهایت مشغول کردن مسلمین به مسلمین و تولید جنگ داخلی از آن استفاده نمایند.
[1]– طبرسي، الاحتجاج ص 229. باب: احتجاج ابي جعفر في أنواع شتي، الكافي،1/96،التهذيب، 1/275،الاستبصار وغيره.
[2]– رجال الكشي:ص 195، البحار 2/239، رجال ابيداود:517.
[3]– رجال الكشي: ص 195، در ذكر مغيره بن سعيد، البحار،2/239، رجال ابيداود،517.
[4]– الأمالي للطوسي: 1/237، وسایل الشيعة، 27/120، البحار 2/235.
[5]تفسير نوين محمد تقي شريعتي ص 19 و مقدمه تفسير آيت الله طالقاني ص 17
[6]عزیزاللهعطاردی،اخباروآثارحضرتامامرضا (علیهالسلام)،ج1،ص 277
[7]صدوق، [بي تا]، «الف»، ص 525