توهم دین گریزی یا واقعیت «ألْوَهَنْ» و نظاره گر شدن مومنین و سهل انگاری نهادهای اجرائی دارالاسلام؟
(2-قسمت)
این دسته ی دوم از انسانها با چنین صفاتی که به میل و اختیار خود در خودشان به وجود آورده اند و با چنین زمینه سازی هائی که به میل و اختیار خودشان در قلب و نفسشان کرده اند خودشان را در چنان جایگاهی قرار داده اند که الله تعالی در موردشان می فرماید: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ یُؤْمِنُونَ (بقره/6) بیگمان کفار برایشان یکسان است چه آنان را بیم دهی و چه بیم ندهی، ایمان نمیآورند. خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عظِیمٌ (بقره/7) الله دلها و گوشهایشان را مهر زده است، و بر چشمانشان پردهای وجود دارد، و عذاب بزرگی در انتظارشان است.
پس باید بپذیریم که انسانهائی با این مشخصات هم در اطراف ما وجود دارند. دسته ی سوم یا «الضَّالِّینَ» و سرگردانان نیز وجود دارند که :لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ [به الله (که خودش را در آخرین شریعتش معرفی کرده است) و روز قیامت(که در آخرین شریعت معرفی شده) ایمان ندارند] وَ ارْتابَتْ قُلُوبُهُمْ [و دل هایشان دچار شک و تردید است] فَهُمْ في رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُون (توبه/۴۵) و در حیرت و سرگردانی خود به سر میبرند. مُّذَبْذَبِینَ بَیْنَ ذَلِکَ [در این میان سرگردان، متردّد و دودل هستند] لاَ إِلَى هَؤُلاء وَلاَ إِلَى هَؤُلاء [نه با اینان (1- أَنعَمتَ عَلَیهِمْ ) و نه با آنان (2- المَغضُوبِ عَلَیهِمْ) هستند] وَمَن یُضْلِلِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِیلاً (نساء/۱۴۳) و هر که را الله (به خاطر اعمال زشت و ناپسندش) سرگشته و سرگردان و گمراه کند، راهی برای او نخواهی یافت.
این «الضَّالِّینَ» و سرگردانان و منافقین بخش بی غیرت و پست 5- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا یا کفار مشرک یا احزاب یا سکولاریستها هستند که با حفظ عقاید کفری سکولاریستی خود ادعای مومن بودن دارند و ظاهراً در عبادات و احکام شرعی ادای مسلمین را در آورند: وَمِنَ النَّاسِ مَن یَقُولُ آمَنَّا بِاللّهِ وَبِالْیَوْمِ الآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِینَ (بقره/8) در میان مردم کسانی هستند که میگویند: ما به الله و روز قیامت (ی که در آخرین شریعت معرفی شده)ایمان داریم، در حالی که ایمان ندارند و جزو مؤمنان به حساب نمیآیند.
چرا این دسته سوم مثل عبدالله ابن ابی و دارودسته اش بخش بی غیرت و پست میان سکولاریستها یا احزاب هستند؟ چون اهل کتاب مثل یهود مدینه یا نصرانی های نجران و شبه اهل کتاب هم مثل مجوس الأحساء با بستن پیمانهائی می توانند اهل ذمه شوند و آزادانه به عقاید خود عمل کنند و دارالاسلام نیز از این آزادی آنها حمایت می کند و امنیت در دین و جان و ناموس و مال و آبرو و سایر ضرورتهای آنها را تامین می کند و نیازی به این ندارند که برای بقای خودشان ادای مسلمین را در بیاورند و خودشان را مسلمان معرفی کنند.
تنها سکولاریستها هستند که بین جنگ یا پذیرش اسلام مجبور به اختیار یکی می شوند و بی غیرتهای آنها که عرضه جنگیدن ندارند به ظاهر اسلام را می پذیرند و ادای مسلمین را در می آورند اما در باطن همان عقاید سکولاریستی را دارند.
(ادامه دارد…..)