
توهم دین گریزی یا واقعیت «ألْوَهَنْ» و نظاره گر شدن مومنین و سهل انگاری نهادهای اجرائی دارالاسلام؟
(6-قسمت)
مشکل اینجاست که سخنان کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین که خودشان جهت گرفتن امتیازی از دارالاسلام شب و رزو زوزه می کشند و التماس می کنند اما نمی توانند به آن برسند در تو اثر کرده و تو را نیز فریب داده اند که جلو نرو و کسب قدرت نکن و قوی نشو؛ چون با مشکلاتی بسیار جزئی به نسبت مشکلاتی که برای مومنین در دارالکفرها وجود دارد، تمام درهای اصلاح گری و قدرتمند شدن شما به اندازه تمام نهادها و ادرات حکومتی و به اندازه تمام نهادهای مردم نهاد و شوراها و صنفها و سندیکاها وجود دارد، و قدرتمند شدن تو در واقع یعنی نابودی احزاب سکولار و دارودسته ی منافقین داخلی و کنار زدن مومنین ضعیف و سهل انگار در مراکز قدرت.
تو هم جاهلانه فریب خورده ای و از ترس برچسبهای احزاب سکولار و دارودسته ی منافقین نه تنها دوری کرده ای و از این مراکز قدرت خودت را محروم کرده ای بلکه گاه مجبور به خود سانسوری هم شده ای و جرئت نداری که دیدگاه شرعی خودت را در مورد دارالاسلام و وظایف مومنین در برابر هم و در برابر جامعه و دارالاسلام و مسئولیت مهم امر به معروف و نهی از منکر بیان کنی و دچار خیانت سکوت شده ای و همرنگ آنها و شریک جرم آنها شده ای.
باور کنید اسلام به موجودات ضعیف و سست و بی خیالی نیاز ندارد که هنوز نمی تواند بگوید: من اینم و دارای این باورها و عقاید و ارزشها هستم. تو هنوز نتوانسته ای هویت مستقل خودت را قبول کنی و نتوانسته ای شخصیت و هویت اسلامی خودت را به خودت و اطرافیانت ثابت کنی الان می توانی برای دین الله و بندگان الله کاری انجام دهی؟
پس مشکل در وجود چند موجود پست و پلید از سکولاریستهائی چون قریش: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ (توبه/28) یا منافقینی چون عبدالله بن ابی که: إِنَّهُمْ رِجْسٌ (توبه/95) یا یهودیانی که بازیِ صبح مسلمان میشم و شب کافر میشم را جهت ضربه زدن به روحیه ی مومنین در می آوردند، نیست؛ بلکه مشکل در این است که تو مومنی همچون صحابه و کسانی که به احسان از آنها تبعیت می کنند: وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنْصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسَانٍ(توبه/100) نیستی؛ تو کسی چون خدیجه و سمیه و نسیبه و اسماء و صفیه و بلال و حمزه و مصعب و مثنی و سعد و ابوبصیر الکوردی و خالد و صلاح الدین ایوبی و عمر مختار رضی الله عنهم اجمعین و سایر بزرگان ما نیستی؛ تو مومن و متقی ای نیستی که الله تعالی در شریعتش معرفی کرده است و در برابر شریعتش تنها موضع « سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا» (بقره/285) شنیدیم و اطاعت کردیم می گیرند.
مشکل در وجود توست و این وضع هم تغییر نمی کند تا اینکه تو خودت خودت را تغییر دهی چون: إِنَّ اللَّهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ يُغَيِّروا ما بِأَنفُسِهِم (رعد/11) الله حال و وضع و سرنوشت هیچ قوم و ملّتی را تغییر نمیدهد مگر این که آنان احوال خود را تغییر دهند و آنچه را در خودشان است تغییر دهند.
(ادامه دارد…..)