توهم دین گریزی یا واقعیت «ألْوَهَنْ» و نظاره گر شدن مومنین و سهل انگاری نهادهای اجرائی دارالاسلام؟
(8-قسمت)
به دنبال این، عامل مهم خارجی، به نبود آزادی های شرعی در بیان عقیده و فراهم نشدن زمینه های تحقیقی پذیرفتن عقیده و امنیت مناسب در تحقیق تا رسیدن به عقیده ی صحیح تا سن بلوغ است. یعنی والدین در مسئولیتی که الله تعالی به آنها داده است کوتاهی کرده اند و جامعه هم نتوانسته است که مراکز آموزش و تربیت صحیح را دایر کند و بعد امنیت شخص را در بیان عقاید و رفع شبهاتش تا زمانی که به سن بلوغ برسد تامین کند، به همین دلیل گاه کسانی از میان مسلمین پیدا می شوند که والدینی سهل انگار یا والدینی متعلق به نسل سوخته و سکولار داشته اند و به خاطر جهالت و صرفاً جهت اعتراض به سنتهای جاهلی و ظلمهائی که وجود دارد راهنمای دلسوزی هم در سر راهشان قرار نمی گیرد و احساس تنهائی و غریب بودن و بی هویتی به آنها دست می دهد به همین دلیل گاه اینها شکار تهاجم سازمان یافته ی جنگ روانی و تبلیغات فریبنده ی کفار سکولار جهانی و احزاب سکولار و مرتد محلی و دارودسته ی منافقین و سکولار زده های داخلی می شوند، و این دشمنان هم آنها را با طرحهائی چون طرح اندلسی کردن دارالاسلام و انواع شبیخونهای عقیدتی و فرهنگی و انواع دروغ و تهمتهای ناروا نسبت به دین اسلام و اهل آن بدبین و گریزان می کنند، و اگر چیزی از ایمان و اخلاق اسلامی در آنها باقی مانده باشد آنرا سست و ارزشهای اسلامی و قانون شریعت الله را نزدشان کم رنگ و سپس نابود می کنند و در نهایت انسانی مسخ شده با هویتی جدید و وابسته ی به دین سکولاریسم تولید می کنند که از یکی از مذاهب دین اسلام به یکی از احزاب دین سکولاریسم نقل مکان کرده است.
البته باید بدانیم که دو عنصر در وجود انسان وجود دارند که بر تمام عوامل خارجی می توانند پیروز شوند: اختیار و اراده؛ به همین دو دلیل شخص زمانی که به سن بلوغ می رسد در برابر افکار و اعمالش مسئول است و باید مسئولیت اعمالش را بپذیرد، به همین دلیل : كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ (مدثر/38) هَرکَسِی دَر بَرابَر کارهائِی که کرده است گروگان میشود؛ چون با اختیار و اراده ای که دارد و با اسلام و غیر اسلامی که در برابرش قرار دارد برای نپذیرفتن آخرین شریعت الله تعالی عذری ندارد و می تواند عقاید و رفتارهایش را تغییر دهد و از نظر شرعی انسانی پیشرفته و مترقی شود مثل بسیاری از برادران و خواهرانی که از خانواده ها یا قبایل جاهلی وابسته به یکی از احزاب کافر سکولار و سکولارزده، خودمان را بیرون کشیده ایم: النُّزَّاعُ مِنَ الْقَبَائِلِ [1] و به این شکل جهت حفظ دین خودمان از چنین خانواده و مکان جاهلی فرار کرده ایم: الفَرَّارُون بِدِيْنِهِم[2] و جزو کسانی شده اید: الَّذِينَ يُصْلِحُونَ إِذَا فَسَدَ النَّاسُ [3] که کمر به اصلاح میبندند زمانی که مردم فاسد میشوند، با آنکه: أُنَاسٌ صَالِحُونَ، فِي أُنَاسِ سُوءٍ كَثِيرٍ، مَنْ يَعْصِيهِمْ أَكْثَرُ مِمَّنْ يُطِيعُهُمْ [4]… مردمی صالح و اندکی در میان مردمی فاسد و زیاد، کسانی که از سخنانشان اطاعت نمی کنند و سخنانشان را نمی پذیرند بیشتر از کسانیاند که فرمان میبرند، هستید؛ با تحمل این مشکلات قطعی این مسیر، با اختیار و اراده ای که داریم مسیر زندگیمان را تغییر داده ایم.
در برابر ما شاهد کسانی هستیم که با همین اختیار و اراده ای که دارند قانون شریعت الله تعالی را نمی پذیرند و انسانی عقب مانده می شوند و از کاروان اهل ایمان و « الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ » جا می مانند به همین دلیل اختیار با خودتان است اما حواستان باشد که جهنمی هم به عنوان یک ابزار بیم دهنده و هشدار دهنده وجود دارد: لِمَن شَاء مِنکُمْ أَن یَتَقَدَّمَ أَوْ یَتَأَخَّرَ (مدثر/37) برای کسانی از شما که میخواهند پیش بروند، و یا کسانی که میخواهندعقب بکشند.
(ادامه دارد……)
[1] ابن ماجه (3978) / ابن حزم: أصول الأحكام 1/594
[2] الزهد لأحمد بن حنبل 236
[3] السنن الواردة في الفتن لأبي عمرو الداني (1/ 25) وغيره، وصححه الألباني في الصحيحة
[4] أخرجه أحمد (6650)، والطبراني (13/363) (14178)، والبيهقي في (الزهد الكبير) (203)