آمادگی و حفاظت از اسلحه ی خبرگیری و خبر دهی در محافظت از دنیا و قیامت خود
بسم الله و الحمدلله
«به راستی حمد و سپاس تنها لایق خدا است. او را شکر میگوییم و از او درخواست کمک و آمرزش میکنیم، و پناه میبریم به خدا از شرور نفس هایمان واز بدی های اعمالمان. هر کس که خدا او را هدایت کند هیچ کس نمیتواند او را گمراه کند و هر کس که خداوند او را گمراه نماید هیچ کس نمیتواند او را هدایت دهد، و شهادت میدهم که هیچ اله بر حقی به جز الله نیست که تنها و بیشریک است، و شهادت میدهم که محمد بنده و فرستاده ی او است».
«ای کسانی که ایمان آوردهاید آنچنان که شایسته است، از خدا بترسید و نمیرید مگر آن که مسلمان باشید».
«ای مردمان! از (خشم) پروردگارتان بپرهیزید، پروردگاری که شما را از یک انسان بیافرید و (سپس) همسرش را از نوع او آفرید و از آن دو نفر مردان و زنان فراوانی منتشر ساخت. و از (خشم) خدایی بپرهیزید که همدیگر را بدو سوگند میدهید، و بپرهیزید از این که پیوند خویشاوندی را قطع کنید. بی گمان خداوند مراقب شما است».
« یأْ أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوْاْ اتَّقُوا اللهَ وَ قُوْلُوْاْ قَوْلاً سَدِیداً ای مؤمنان! از خدا بترسید و سخن حق و درست بگویید. يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ در نتیجه، خدا (توفیق خیرتان میدهد و) اعمالتان را شایسته می گرداند و گناهانتان را میبخشاید. وَمَن يُطِعْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا (احزاب / 70) اصلاً هر کس از خدا و پیامبرش فرمانبرداری کند، قطعاً به پیروزی و کامیابی بزرگی دست مییابد».
«اما بعد: راست ترین سخن کتاب خدا، و بهترین روش، روش محمد صلی الله علیه و سلم است، و بدترین امور نوآوری در دین است، و هر تازه پیدا شدهای در دین، بدعت؛ و هر بدعتی گمراهی، و هر گمراهی در آتش است».
السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
به دلیل اهمیت و حساسیت مساله ی آمادگی و حفاظت از اسلحه ی خبرگیری و خبر دهی و محافظت از دنیا و قیامت خودمان که یکی از نیازهای روز مسلمین در وضع موجود شده است، سعی می کنیم به صورت مختصر و مفید آگاهی هائی را در این زمینه با هم ردو بدل بکنیم به امید آنکه، در این زمینه ی مشخص و مهم هم، که به نحوی به عملیات روانی وجنگ سرد ونرم ربط دارد، اسلامی برخورد کنیم.
- معرفی و شناسائی اجمالی «مثلث دروغ سازی» که الله تعالی واضح و روشن آنها را معرفی کرده است:
الله تعالی به رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید: « وَأَنزَلْنَا إِلَیکَ الذِّکْرَ لِتُبَینَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَیهِمْ» (نحل/44) «و قرآن را بر تو نازل کردهایم تا این که چیزی را برای مردم روشن سازی که برای آنان فرستاده شده است.»
علاوه بر این الله تعالی به مسلمین اطمینان خاطر می دهد که : « وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ» (نجم/ 3-4) « و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید. آن جز وحی و پیامی نیست که (از سوی خدا بدو) وحی و پیام میگردد.»
الله تعالی با این توضیحات و روشنگریهای مختلفی که در قرآن ارائه داده است دستور می دهد :«وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا» (حشر/ 7) «چیزهائی را که پیغمبر برای شما آورده است اجراء کنید، و از چیزهائی که شما را از آن بازداشته است، دست بکشید.»
بر این اساس الله تعالی با یک شرط خطرناک می فرماید: قُلْ إِن کُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِی یحْبِبْکُمُ اللّهُ وَیغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ (آل عمران/31) « بگو : اگر خدا را دوست میدارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد و گناهانتان را ببخشاید.»
چرا چنین شرط خطرناکی گذاشته شده است؟ چون: مَّن يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ (نساء/ 80) « هر که از پیغمبر اطاعت کند، در حقیقت از خدا اطاعت کرده است.»
به همین دلیل است که الله تعالی با سوگندی مهم اطاعت از رسول الله صلی الله علیه وسلم را به ایمان شخص ربط می دهد و می فرماید : فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنفُسِهِمْ حَرَجًا مِّمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا (نساء/ 65) « امّا، نه ! به پروردگارت سوگند که آنان مؤمن بشمار نمیآیند تا تو را در اختلافات و درگیریهای خود به داوری نطلبند و سپس ملالی در دل خود از داوری تو نداشته و کاملاً تسلیم (قضاوت تو) باشند. »
و باز الله تعالی با قرار دادن شرطی خطرناک می فرماید : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً (نساء/59) اي كساني كه ايمان آوردهايد! از خدا (با پيروي از قرآن) و از پيغمبر (با پیروی از سنّت او ) اطاعت كنيد، و از اولی الامر و متخصصین امر خود فرمانبرداري نمائيد و اگر در چيزي اختلاف داشتيد آن را به خدا ( با عرضه به قرآن ) و پيغمبر او ( با رجوع به سنّت نبوي ) برگردانيد اگر به خدا و روز قیامت ايمان داريد . اين كار براي شما بهتر و خوش فرجامتر است .
با مقدماتی مثل این است که الله تعالی متخلفین چنین پروسه ای را به بلائی بزرگ و عذابی دردناک وعده می دهد و می فرماید: فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (نور/ 63) آنان كه با فرمان او مخالفت ميكنند، بايد از اين بترسند كه بلائي گريبانگيرشان گردد، يا اين كه عذاب دردناكي دچارشان شوند.
با این وجود چون کلام رسول الله صلی الله علیه وسلم مثل قرآن نیست که امکان دروغسازی و دستبردن در اون نباشد، رسول الله صلی الله علیه وسلم هشدار میدهد که مسلمین در نقل سخنانش دقت بیشتری داشته باشند چون : إنَّ كَذِبًا عَلَيَّ ليسَ كَكَذِبٍ علَى أَحَدٍ، مَن كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّدًا، فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ. [1]«دروغ بستن بر من مانند دروغ بستن بر دیگران نیست، هرکس عمدا بر من دروغ ببند، باید جایگاه خود را (در روز قیامت) بر آتش جهنم مهیا سازد» و الله تعالی در مورد دروغ بستن به نام اسلام و الله می فرماید : « إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُون» (نحل/105) تنها و تنها كساني ( بر زبان خدا ) دروغ ميبندند كه به آيات خدا ايمان نداشته باشند. و در حقيقت آنان دروغگويان واقعي هستند.
علاوه بر این بازپخش نمودن دروغ دروغگویان و شایعه سازان، بدون اینکه به صحت و سقم آن اطمینان حاصل شده باشد باز شخص را در ردیف دروغگویان قرار میدهد : کَفی بِالمَرءِ کِذباً أَنْ یُحَدِّثَ بِکُلِّ ما سَمِعَ. برای دروغگویی فرد همین کافی است که آنچه را میشنود (بدون تحقیق) برای دیگران بیان کند.
پس برای پرهیز از عواقبی که از بازگو نمودن سخنی که متعلق به ایشان نباشد و اینکه دروغی را دیگران ساخته اند ما منتقل نکنیم، علمای اسلامی سخنان منتسب به رسول الله صلی الله علیه وسلم را به انواع مختلف حدیث صحیح، حدیث حسن و روایات ضعیف دسته بندی کرده اند و هر خبری که به رسول الله صلی الله علیه وسلم نسبت داده شود را به همین سادگی و بدون اطمینان از صحت و سقم آن توسط متخصصین امر و اولی الامر ذی صلاح نمی پذیریم.
این در مورد بخشی بسیار مهم از دین ما به نام سنت است که الله تعالی تا روز قیامت در کنار کلامش از آن محافظت می کند اما به دلایلی مشخص در میان انبوهی از اجناس تقلبی قرار گرفته و ما اجازه نداریم هر خبری که به رسولمان صلی الله علیه وسلم نسبت داده میشود را بپذیریم مگر اینکه از سوی متخصصین امر مورد تائید قرار گرفته باشد.
در این صورت، خواست خدا هم این است که دینش تا روز قیامت به همان شیوه ای که در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم وجود داشته باقی بماند و خودش هم محافظش است، اما مثل دینش محافظ مسلمین نیست؛ بلکه به مسلمین کانال و مسیر و ابزاری را نشان داده که اگر مسلمین از این ابزار و مسیر استفاده کنند، هم می توانند از خودشان محافظت کنند، و هم از نعمتهائی که از دین اسلام سرچشمه گرفته بهره مند بشوند : اطاعت از اولی الامر در کنار اطاعت از الله و رسولش: أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ . که از این اولی الامر شورائی به وجود می آید و امتی را به وجود می آورد که با اجماع واحدش جماعت واحدی را به وجود می آورد و رسول الله صلی الله علیه و سلم هم برای چنین امتی که از قدرت نظامی و حکومتی یکی از «3ابزار» برخوردار است از الله تعالی ضمانت گرفته که نه بر گمراهی متفق بشوند و نه گرسنه بمانند و نه دشمن بر آنها پیروز بشود، اما اینهم آفتی دارد به نام تفرق که الله تعالی چنین ضمانتی نداده که امت رسول الله صلی الله علیه وسلم دچاره تفرق نشوند اما راهکارش را نشان داده که این امت از چنین شرکی در امان باشد : بازگرداندن هر چیزی به الله و رسولش به شرطی که شخص به الله و روز قیامت ایمان داشته باشد : فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً (نساء/59)
تا اینجا علاوه بر اهمیت و جایگاه قرآن و سنت صحیح به دو نکته ی مهم پی می بریم :
- انسانها یکدست نیستند و در میان آنها دروغگو و راستگو وجود دارد
- جهت شناسائی و تشخیص دروغهای دروغ سازان نیاز به علم و هوشیاری و زیرکی است که گاه مثل قضاوت و پزشکی نیاز به تخصص دارد .
بله، انس و جن یکدست نیستند فرق بین شیاطین انس و جن در این است که شیاطین جن وسوسه می کنند اما شیاطین انس دروغ میگوند . دروغسازان در میان انسانها سه دسته هستند که تحت عنوان «مثلث دروغ ساز» از آنها اسم می بریم .
دسته ای از این شیاطین انس و ضلعی از اضلاع این «مثلث دروغ ساز» کفار اصلی هستند که الله تعالی بارها و بارها به دروغگو و دروغ ساز بودن آنها در مورد دین اسلام و مجریان قانون شریعت الله و پیروان صادق اسلام گواهی داده است. چنانچه در برابر کسانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم را دروغگو معرفی می کردند می فرماید: إِنَّمَا یَفْتَرِی الْکَذِبَ الَّذِینَ لاَ یُؤْمِنُونَ بِآیَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِکَ هُمُ الْکَاذِبُونَ (نحل/105) تنها و تنها کسانی (بر زبان خدا) دروغ میبندند که به آیات خدا ایمان نداشته باشند . و در حقیقت آنان دروغگویان واقعی هستند
این کفار در عین آگاهی به الله تعالی دروغ می بندند: وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ (آل عمران/75) و بر خدا دروغ میبندند و حال آن که ایشان (این را) میدانند.
یا می فرماید: وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ (آل عمران/78)
یا می فرماید: وَلَٰكِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ (مائده/103) ولیکن کافران برخدا دروغ میبندند. وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ (انعام/21) چه کسی ستمکارتر از کسی است که بر خدا دروغ میبندد یا دلائل و آیات او را تکذیب می کند.
الله تعالی می فرماید: انْظُرْ كَيْفَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَكَفَىٰ بِهِ إِثْمًا مُبِينًا (نساء/50) بنگر که چگونه به خدا دروغ میبندند و همین دروغ کافی است که گناه آشکاری باشد.
اینها علاوه بر الله تعالی، حق و قرآن را نیز تکذیب می کنند: فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جَاءَهُمْ (انعام/5) هنگامی که قرآن بدانان رسید، آن را تکذیب کردند.
البته این دروغگویان علاوه بر الله تعالی و قرآن، رسول الله صلی الله علیه وسلم را نیز تکذیب کردند و تنها در مورد رسالت پیامبر خاتم و پیروان صادق اون دروغ نمی گویند بلکه این رسم آنها در طول تاریخ بوده است چنانچه الله تعالی در موردشان می فرماید : فَإِن کَذَّبُوکَ فَقَدْ کُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِکَ جَآؤُوا بِالْبَیِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْکِتَابِ الْمُنِیرِ (آل عمران/184) پس اگر تو را تکذیب کردند (چیز تازهای نیست و غمگین مباش) چه پیغمبران زیادی پیش از تو تکذیب شدهاند که معجزات و دلائل روشن و کتابهای متقن و مشتمل بر مواعظ و اندرز و کتاب روشنگر (راه نجات) با خود آوردهاند .
- ضلع دوم «مثلث دروغساز» و دسته ای دیگر از انسانهائی که الله تعالی به دروغگو بودن آنها گواهی داده منافقین یا سکولار زده ها هستند چنانچه می فرماید: وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ (منافقون/1) و الله شاهدی ميدهد كه منافقان دروغگو هستند.
هدف این دروغگویان داخلی استفاده ی ابزاری از دین اسلام و فریب مسلمین با ادبیاتی شبه اسلامی و سوگندهای دروغین برای اهدافی کفری و ولاء با کفار اصلی و مرتدینی است که الله تعالی از آنها غضب گرفته چنانچه می فرماید:
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ تَوَلَّوْا قَوْماً غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِم مَّا هُم مِّنكُمْ وَلَا مِنْهُمْ وَيَحْلِفُونَ عَلَى الْكَذِبِ وَهُمْ يَعْلَمُونَ (مجادلة / 14) آيا آگاهي از كساني كه گروهي را به ولاء ميگيرند كه خدا بر آنان خشمگين است؟ اينان (منافقاني بيش نبوده و) نه از شمايند و نه از آنانند. چنين كساني بگونه آگاهانه سوگند دروغ ياد ميكنند!
یعنی با وجود آنکه ميدانند كه دروغ ميگويند باز سوگند می خورند، چون در میان مسلمین و شبیه مسلمین هستند، و مسلمین با این سوگندهای آنها راحتتر فریب می خورند و از مسیر حق منحرف می شوند.
اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ (مجادلة /16) آنان سوگندهايشان را سپري ساختهاند و بدين وسيله مردمان را از راه الله بازداشتهاند، و لذا عذاب خواركنندهاي دارند .
فَأَعْقَبَهُمْ نِفاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِما أَخْلَفُوا اللَّهَ ما وَعَدُوهُ وَ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ:”(توبه/ 77) خداوند نفاق را در دلهایشان پدیدار و پایدار ساخت تا آن روزی که خدا را در آن ملاقات میکنند . این به خاطر آن است که پیمان خدا را شکستند و همچنین دروغ گفتند .
الله تعالی در آیاتی از قرآن به دروغگو بودن این کفار پنهان داخلی حتی در قیامت هم اشاره کرده و می فرماید: يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ ( مجادلة / 18)
روزي خداوند همه آنان را زنده ميگرداند . آن روز براي خدا ( به دروغ ) سوگند ميخورند همان گونه كه ( امروز به دروغ ) براي شما سوگند ميخورند، و گمان ميبرند كه ايشان داراي چيزي ( از هوش و زرنگي ) هستند! ( یا عددی هستن) . آگاه باشید ! ايشان دروغگويانند .
یکی از بدترین کارهای این دسته از دروغ سازان این است که، با سوء استفاده از نبود قدرت حکومتی و نظارتی مسلمین، و با پشتوانه ای که از جاهلیت حاکم بر جامعه دارند، در خدمت به دشمنان قانون شریعت الله چیزهائی را برای مردم مثل انواع منکرات، فواحش و موالات با کفار و طاغوتها و غیره را آزاد و حلال اعلام می کنند که حرام اند، و چیزهائی مثل کفر به طاغوت و ولاء و براء و جهاد فی سبیل الله و غیره را برایشان ممنوع و حرام می کنند که در شریعت الله تعالی آزاد و حلال و بلکه واجب هم هستند. به همین دلیل است که الله تعالی در مورد این دروغ سازان و مشابهین آنها می فرماید: وَلاَ تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلاَلٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ ( نحل / 116) و به خاطر چيزي كه تنها بر زبانتان ميرود (و ناشی از قانون شریعت الله نیست)، به دروغ مگوئيد : اين حلال است و آن حرام، و در نتيجه بر خدا دروغ بنديد. كساني كه بر خدا دروغ ميبندند، رستگار نميگردند .
مرتدین نیز که شکل تکامل یافته ی دارودسته ی منافقین در آشکار کردن کفر و ارتداد هستند در همین ضلع دوم «مثلث دروغساز» جای می گیرند مثل مسیلمه ی کذاب و هزاران کذابی که هم اکنون نیز وجود داشته و دارند.
حالا این دو ضلع «مثلث دروغساز» چگونه مواد خام دروغ را به مرحله ی تولید و عرضه به جامعه می رسانند؟ مراحل تولید یک دروغ توسط این دروغسازان چگونه است؟
الله تعالی می فرماید : يُلْقُونَ السَّمْعَ وَأَكْثَرُهُمْ كَاذِبُونَ ( شعراء/ 223) گوش فرا ميدهند، و بيشترشان دروغگويند . یعنی با آنکه مطلقا دروغگو و منبع تولید دروغ هستند اما این دروغها را با سخنان درست قاطی می کنند، و بعد این مخلوط را به مخاطبین خود تحویل می دهند که، در تمام موارد حقی که قاطی کرده ند کتمان می شود، و دروغها تا زمانی مشخص، برجسته و تثبیت گردند. چون عمر دروغ در هر صورتی کوتاه است هر چند کارخانه ی دروغ باقی از کار نمی افتد.
به همین دلیل است که الله تعالی خطاب به این تولید کننده ها و صادر کننده های دروغ می فرماید : وَلاَ تَلْبِسُواْ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُواْ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ (بقره/42) و حق را با باطل نياميزيد، و حق را پنهان نكنيد، و حال آن كه مي دانيد.
پس این دسته از تولید کنندگان دروغ، آگاهانه و عمدا و به میل خودشان حق و باطل رو چنان مزورانه و دقیق با هم قاطی می کنن که الله تعالی گواهی میده که با این کارشون باعث پنهان شدن حق میشن، و آنچه سهم مصرف کننده های این دروغهاست تنها و تنها باطله و دروغ، هر چند با حق هم قاطی شده.
پس اینها متخصصینی هستند که: یُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَواضِعِهِ (مائده/41)آنها سخنان را از مفهوم اصلیش تحریف مى كنند.
و الله تعالی گواهی داده که در این کارشان که پنهان کردن حق است موفق می شوند.
اینها با این تولیداتشان در ردیف بدترین ظالمها قرار می گیرند که همه ی ظالمین دیگر که دستشان به خون هزاران انسان اطراف خودش آلوده شده پائین تر از اینها هستند.
فَمَنِ افْتَرَىَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (آل عمران/94)بنابراين كساني كه بعد از اين به خدا دروغ بندند اينان ستمگرند .
و د رجای دیگه ای می فرماید : وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِباً أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ( أنعام/ 21) چه كسي ستمكارتر و ظالم تر از كسي است كه بر خدا دروغ ميبندد يا آیات و قوانین او را تكذيب مينمايد؟ مسلّماً ظالمین رستگار نميشوند .
اینها از هر ظالمی ظالمترند چون این تولید کنندگان دروغ علاوه بر آنکه آگاهانه و عمدا و به میل خودشان ایمان یک شخص یا یک نسل را از بین می برند بلکه ممکن است به ایمان میلونها انسان در قرون بعد از خودشان هم صدمه بزنند . آیا اینها ظالم ترند یا فرعون و ابوجهل و ابولهب و خسرو پرویز و دهها ظالم دیگر که جنایاتشان تنها به نسل خودشان محدود شد و مهمتر آنکه قربانیان ابوجهلها و ابولهبها و غیره در مسیر حق کشته می شوند حتی اگر اصحاب الاخدود باشند، اما قربانیان این تولید کنندگان دروغ در مسیر باطل می میرند. آیا جنایتی بالاتر از این وجود دارد که هم دنیا را از شخص بگیرند هم قیامتش را؟
پس ظالمتر از اینها وجود ندارد . اینها منبع اصلی شر در طول تاریخ بشریت بوده اند از پولس در میان نصرانی ها بگیر تا هزاران خائن دیگری که در کتب خوانده ایم یا همین الان می بینیم .
فقط کافیه به بنیانگذاران مذاهب مختلف دین سکولاریسم در میان خودمان که با شعارهای شبهه اسلامی و قاطی کردن حق و باطل دهها حزب و گروه ساخته اند نگاهی بیاندازیم . با آنکه ممکن است اکثر رهبران بنیانگذار چون آتاتورک، محمد علی جناح، رضا شاه پهلوی، قاضی محمد، شیخ عزالدین و دهها مرتد دیگه مرده باشند اما اثرات تخریبی آنها هنوز بعد از مرگشان پا برجاست.
چه کسانی به این دروغگویان درس می دهند؟
الله تعالی می فرماید:هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَى مَن تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ ( شعراء/ 221) آيا به شما خبر بدهم شياطين بر چه كسي نازل ميشوند ( و القاء وسوسه ميكنند؟) .
تَنَزَّلُ عَلَى كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ( شعراء/ 222) بر كساني نازل ميگردند كه كذّاب و بس گناهكار باشند . « أَفَّاكٍ » : یعنی اونی که بدترین دروغها رو در میان مردم تولید می کنه، و منبع اصلی تولید دروغها میشه که دیگران جاهلانه یا آگاهانه این دروغها رو بازنشر می کنن. افاک تولید کننده ست و دیگران توزیع کننده ی جاهل یا آگاه .
بر این اساس است که الله تعالی در جاهای مختلفی می فرماید این ستمکاران رو هدایت نمی دهد و می فرماید: فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِباً لِيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (انعام/144) و چه كسي ظالمتر از كسي است كه بر خدا دروغ بندد تا مردمان را از روي جهل گمراه سازد؟ خداوند هيچ گاه ستمكاران را هدايت نخواهد كرد.
چرا هدایت نمی دهد؟ چون اینها برنامه و قانون خودشان را از شخص دیگری می گیرند، و الله تعالی هم آنها را رها کرده، و به مسیر قانون شریعتش راهنمائی شان نمی کند . اینها زمانی که آگاهانه و عمدا و به میل خودشان قانون شریعت اللهارو کنار گذاشته و برنامه ی خودشان را از شیطان و یارانش می گیرند دیگر جائی برای قانون شریعت الله و هدایت به سوی قانون الله باقی نگذاشته اند. برنامه ی آنها پر است و جائی برای برنامه ی دیگری وجود ندارد .
بله، اینها از شخص دیگری درس می گیرند، و در کلاس دیگری نشسته اند، وهرگز با این دروغهائی که تولید می کنند و به فساد عقل و قلب و ایمان انسانها مشغولند رستگار نمی شوند : قُلْ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ ( يونس/ 69) بگو : قطعاً كساني كه به دروغ چيزي را به خدا نسبت ميدهند ، رستگار نميشوند.
بله: إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ (زمر/3) خداوند دروغگوي كفرپيشه را هدايت و رهنمود نميكند .
إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ (غافر/28) قطعاً خداوند كسي را رهنمود نميسازد كه تجاوز كار و دروغپرداز باشد .
بلکه اینها دروغگویان و ظالمینی هستن که خودشونو مستحق لعنت الله تعالی کردن: وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللّهِ كَذِباً أُوْلَئِكَ يُعْرَضُونَ عَلَى رَبِّهِمْ وَيَقُولُ الأَشْهَادُ هَؤُلاء الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى رَبِّهِمْ أَلاَ لَعْنَةُ اللّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ (هود/ 18)
چه كسي ستمگرتر از كسي است كه به خدا دروغ بندد؟ ! آنان به پروردگارشان عرضه ميگردند ( و در دادگاه عدل الهي بهسان ميشوند) و گواهان ميگويند: اينان بر پروردگار خود دروغ بستهاند. هان ! نفرين و لعنت الله بر ظالمین باد!
بله، وَاللّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (آل عمران/86) و خدا گروه ظالمین را هدايت نخواهد كرد . أُوْلَئِكَ جَزَآؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللّهِ وَالْمَلآئِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ (آل عمران/87) اين چنين كساني ، كيفرشان اين است كه لعنت خدا و فرشتگان و مردمان همه ، بر آنان باشد .
و در نهایت این را نیز بدانیم که: وَمَن يَلْعَنِ اللّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ نَصِيراً (نساء/52) و هر كه را خداوند نفرين و لعنتش كند (و از درگاه مرحمت و محبّت خود براند) كسي را نخواهي يافت كه ياور او گردد .
وضعیت و سرانجام این دسته از کفار آشکار و پنهان دروغساز در قیامت چطوره؟
الله تعالی می فرماید : وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُواْ عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ ( زمر/ 60)كساني كه بر خدا دروغ ميبندند، روز قيامت آنان را خواهي ديد كه روهايشان سياه است. مگر جايگاه متكبّران جهنم نيست ؟
مگر تکبری بالاتر از این وجود دارد که شخص قانون شریعت الله در اختیارش باشد اما آن را قبول نکند و در برابر قانون شریعت الله قانون و برنامه ی دروغینی را به مردم ارائه بدهد؟
وَيْلٌ لِّكُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ ( جاثية/ 7) واي بر هر دروغپرداز گنه کاری که : يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِراً كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ( جاثية/ 8) آن كسي كه پيوسته آيات خدا را ميشنود كه بر او خوانده ميشود پس از آن از روي تكبّر اصرار ميورزد ؛ انگار آيههاي خدا را نشنيده است! (حال كه چنين است) پس او را به عذاب بس دردناكي مژده بده.
و به صراحت خطاب به دارودسته ی ریاکار و چند چهره ی منافقین و سکولار زده ها نیز که در ظاهر ادای مسلمین را در می آورند اما خواهان حکومتی غیر اسلامی و قانون و برنامه ای غیر از قانون و برنامه ی الله تعالی هستند می فرماید:
فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقاً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُواْ يَكْذِبُونَ (توبة /77) خداوند نفاق را در دلهايشان پديدار و پايدار ساخت تا آن روزي كه خدا را در آن ملاقات ميكنند . اين به خاطر آن است كه پيمان خدا را شكستند و به خاطر آنکه دروغ گفتند .
فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً وَلَهُم عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ (بقره/10) در دلهايشان بيماري است و خداوند بيماري ايشان را فزوني مي بخشد ، و عذاب دردناكي به سبب دروغگوئي و انكارشان در انتظارشان است.
هر چند که این کفار خودشان را دلخوش کرده باشند که بهشت مال آنها و همفکرانشان است: وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ الْنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ ( نحل / 62) و دروغ بر زبان ميرانند و ميگويند : (در قیامت) سرانجام نيك دارند ( و بهشت از آن ايشان است) . بدون شكّ آتش دوزخ بهره ايشان است و آنان پيش از ديگران بدانجا رانده و افكنده ميشوند .
پس هر دو دسته از کفار آشکار و پنهان که دروغ جزء لاینفک زندگی معنوی و ظاهری آنها شده غیر از روسیاهی و جهنم چیزی در انتظارشان نیست .
مسلمین فاسق
ضلع سوم«مثلث دروغساز» نیز شامل مسلمین فاسقی می گردد که یا دروغهای دو ضلع قبلی را بدون تحقیق و روشنگری شرعی از کانال شرعی آن بازگو می کنند، یا خود به این بیماری دروغگوئی آلوده شده اند که مختص دو ضلع قبلی است .
در این صورت در میان مسلمین هم باز کسانی ضعیف الایمان پیدا می شوند که به صفاتی از صفات کفار آشکار و پنهان داخلی آلوده می شوند، اما با وجود این در دایره ی اسلام باقی می مانند . عده ای از این مسلمین آلوده شده ممکن است به دلایلی فریب دشمنان را خورده باشند یا علتی نفسانی داشته باشند و نیتشان دشمنی با الله و رسولش یا قانون شریعت الله نباشد، بلکه ضمن ایمان به قانون شریعت الله و یقین به اینکه این کار گناه و جرم است اما مرتکب آن می شوند و در همان دایره ی مسلمین گنه کار باقی می مانند و به نحوی خود را وارد دایره ی بزرگ و وسیع فاسقین هم می کنند، که الله تعالی در مورد آنها می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ (حجرات/6) ای کسانی که ایمان آوردهاید ! اگر شخص فاسقی خبری را به شما رسانید درباره آن تحقیق کنید، مبادا به گروهی – بدون آگاهی آسیب برسانید، و از کرده خود پشیمان شوید..
این دسته از مسلمین هم در این صفت دروغ سازی خودشون را شبیه کفار آشکار و پنهان داخلی کرده اند هر چند با این صفت مشمول حکم آنها نمی شوند؛ اما روش برخورد با هر کسی که خود را به این صفت آلوده کرده باشد یکی است.
با وجود این مثلث دروغساز آیا در میان دشمنان سخنان راست و صحیح وجود ندارد؟
زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم توضیحات شیطان در مورد اهمیت خواندن آیت الکرسی قبل از خواب در دور کردن شیاطین از شخص تا صبح را تائید می کند و می فرماید :صَدَّقَ وَ هُوَ كَذُوب. راست گفت در عین حال که دروغگو است. «أَمَا إِنَّهُ قَدْ صَدَقَكَ وَهُوَ كَذُوبٌ»: «او به تو راست گفته است ولی باید بدانید که بسیار دروغگوست» .
یعنی : انتظار راست گفتن از پائینتر از شیطان هم وجود دارد، و در میان دشمنان ما بدون شک سخنان راست و صحیح وجود دارد . اما در امور تخصصی چه مرجعی می تواند صدق اینها را تشخیص دهد و تائید کنه که حق می گویند یا دروغ؟
- رسول الله صلی الله علیه وسلم
- جانشین رسول الله صلی الله علیه وسلم (شورای اولی الامر متخصصین)
بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم تنها متخصصین شورای اولی الامر یکی از «3ابزار» چنین جایگاهی دارند که در امور تخصصی مساله یا موردی را تائید یا رد کنند. که این سه ابزار هم عبارتند از:
- خلافة علی منهاج النبوة که اولین ومهم ترین ابزار ووسیله است مثل حکومت رسول الله صلی الله علیه وسلم وخلفای راشدین رضی الله عنهم .
- حکومت بدیل اضطراری اسلامی که در زمان نبود حکومت خلافة علی منهاج النبوة به حکم ضرورت و اضطرار مثل سایر ضرورتها انجام وظیفة می کند، مثل حکومت اموی ها، عباسی ها وعثمانی ها وسامانی ها وسلجوقیان و خوارزمشاهیان ودهها حکومت بزرگ وکوچک دیگر که تا به حال در سرزمین های اسلامی وجود داشته اند و بر اساس فقه یکی از مذاهب اسلامی حکم کرده اند .فرق نمیکند مذهبشان چه باشد؛ شیعست یا سنی، شافعی است یا حنفی یا حنبلی یا مالکی یا هرکدام از مذاهبی که اسلامی هستند و در دایره ی اسلام وجود دارند.
- 3- ابزار سوم شورای واحد مجاهدین است که در صورت نبود خلافة علی منهاج النبوة وحکومت بدیل اضطراری اسلامی انجام وظیفه میکند.
یعنی درزمانی که خلافة علی منهاج النبوة وجود دارد دیگر حکومت بدیل اضطراری اسلامی و شورای واحد مجاهدین معنی پیدا نمی کنند و زمانی که این گزینه اول وجود ندارد وحکومت بدیل اضطراری اسلامی بر اساس هرکدام از مذاهب اسلامی که وجود دارد دیگر شورای واحد مجاهدین و یا حتی حکومت های در راستای آن معنی پیدا نمی کنند، اولین آنها شایستگی آن را دارد که بهش مراجعه کرد ودر همزمان با آن حکومت دیگری نباید وجود داشته باشد هر چند که ما هم اکنون از روی ناچاری و اجبار بعضی از امارتهائی که به موازات هم تولید میشوند را تائید می کنیم. پس ما تنها سه ابزار داریم و این شورای اولی الامر و امتی که تشکیل می شود از پشتوانه ی قدرت نظامی و حکومتی این سه ابزاربرخوردار است و حمایت می شود.
در این صورت ما به اندازه ای که از حق بلدیم می توانیم بگوئیم فلانی حق گفته یا باطل . ابتدا باید این حق را یاد گرفته باشیم و بدانیم حق چیست تا بتونیم قضاوت کنیم . دانسته های ما هم از امور کاملا شخصی ما شروع میشوند تا به امور خانوادگی و روابط اجتماعی وفرهنگی و اقتصادی و غیره با افراد جامعه کشیده می شود و به روابط ما با «3ابزار» و شورای متخصصین تحت امر آن و سایر جوامع ختم می گردد.
در تمام این موراد بر خورد ما با «مثلث دروغ ساز» و بخصوص دو ضلع کافر این «مثلث دروغساز» به این شکل است که :
- یک کافر در امور پزشکی که صحبت می کند تنها متخصصین پزشکی «3ابزار» می توانند بگویند این راست گفته یا خیر؟
- یک کافر در امور مهندسی که صحبت می کند تنها متخصصین مهندسی «3ابزار» می توانند بگویند این راست گفته یا خیر؟
- یک کافر در امور شریعتهای آسمانی که صحبت می کند تنها متخصصین شریعتهای آسمانی«3ابزار» می توانند بگویند این راست گفته یا خیر؟
- یک کافر در امور خبر دهی و خبر رسانی و جنگ روانی که صحبت می کند تنها متخصصین خبر دهی و خبر رسانی و جنگ روانی «3ابزار» می توانند بگویند این راست گفته یا خیر؟
- یک کافر در امور نظامی که صحبت می کند تنها متخصصین نظامی«3ابزار» می توانند بگویند این راست گفته یا خیر؟
- یک کافر در امور آموزش و پرورش که صحبت می کند تنها متخصصین آموزش و پرورش«3ابزار» می توانند بگویند این راست گفته یا خیر؟
- به همین شکل در تمام امور زندگی، ما چنین واکنشی در برابر این دو ضلع اساسی و کافر «مثلث دروغساز» داریم.
ما به اندازه ی تخصص فردی و توان و دایره و حیطه و محدوده ی خودمان با افراد مسلمان و غیر مسلمان جامعه ارتباط برقرار می کنیم، و تنها در حیطه ی خودمان اظهار نظر می کنیم نه در حد و حیطه ی متخصصین شورای اولی الامر«3ابزار». برای ما معقول نیست که اطلاعات ما در حد دبیرستان باشد و در جایگاه متخصصین جراحی قلب و مغز و اعصاب، مهندسی و نظامی و مدیریت و کشاورزی و صنعتی و سایر تخصصها اظهار نظر کنیم .
هدف دو ضلع اساسی و کافرِ «مثلث دروغساز» در جامعه چیست؟
تولید جنگ روانی و قدرت نرم برای خودشون، و تسلیم کردن و شکست دادن مخالفین بدون جنگ یا با کمترین هزینه ها.
زمانی که می گفتند اینها اساطیرالاولین و داستانهای کهنه ست و… وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا قَالُواْ قَدْ سَمِعْنَا لَوْ نَشَاء لَقُلْنَا مِثْلَ هَذَا إِنْ هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأوَّلِينَ (انفال/31)اين كافران هنگامي كه آيات ما بر آنان خوانده ميشود ، ميگويند : شنيديم ( چيز مهمّي نيست !) اگر ما هم بخواهيم مثل اين را ميگوئيم . چرا كه چيزي جز افسانههاي پيشينيان نيست .
یا زمانی که می گفتند که این قوانین اصلا از طرف خدا نیامده … وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاءِ أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ (انفال/32) زماني را كه كافران ميگفتند : خداوندا اگر اين ( دین و اين قرآن ) حق است و از ناحيه تو است، از آسمان باراني از سنگ بر سر ما فرود آور يا به عذاب دردناك (ديگري) ما را گرفتار ساز .
اینها با این جنگ روانی که راه انداخته بودند می خواستند با دروغپراکنی در مورد پیام رسول الله صلی الله علیه وسلم اذهان عمومی را به چیزهای دیگری مشغول کنند، و با ایجاد شک و شبهه و دو دلی باعث دور کردن مردم از رسول الله صلی الله علیه وسلم و قانون شریعت الله به هر اندازه ای که تونستن بشوند.
هدف نهائی کفار و بخصوص کفار مشرک از جنگ نرم و روانی بر علیه مسلمین این است که به صورت نامحسوس و تدریجی، با دیکتاتوری جنگ طلبانه و نظامی خود، دین مسلمین را از درون پوک و تهیِ از ارزشها و مفاهیم چهار گانه ی آن کنند.
زمانی که با تصرف در ذهنیت عمومی و تخریب باورها و ارزشهای اسلامی به این هدف رسیدند، و مسلمین از مفاهیم چهار گانه ی دین اسلام یعنی: 1 – قدرت و حاکمیت 2- قانون و برنامه 3- اطاعت و فرمانبرداری 4- پاداش دادن و مجازات کردن بر اساس این قوانین اسلامی و توسط این قدرت حکومتی اسلامی دست کشیدند، مشرکین یا سکولاریستها دست از سر مسلمین بر میدارند، همچنانکه همین معامله را با سایر شریعتهای آسمانی چون یهودیت و نصرانیت هم داشته و دارند.
زمانی که سکولاریستها به این درجه از موفقیت در جنگ روانی خود بر علیه مسلمین رسیدند:
- بر روی قضاوت و داوری افراد تاثیر می گذارند و اجازه نمی دهند اشخاص قضاوت درستی داشته باشند.
- حقی که باید رسانده بشود در میان انبوهی از دروغهای سازماندهی شده و منظم پوشانده می شود، و مردم از نعمت حق محروم می مانند.
- اعتماد اشخاص به همدیگر را – که یکی از شاه کلیدهای رابطه ی سالم است – از اشخاص می گیرند و افرادی را تولید می کنند که به کسانی که باید به آنها اعتماد داشته باشند اعتماد ندارند.
- با فاسد کردن افکار، قلوب و باورهای افراد جامعه، مردم را به مسیری که می خواهند سوق می دهند.
- در نهایت زمینه را برای پذیرش دین سکولاریسم و مذاهب مختلف و متفرق آن فراهم می کنند.
پس، هم محتوا و مفهوم جنگ روانیِ کفارِ مشرک و سایر کفار بر علیه قانون شریعت الله ثابت و تکراری است و هم روشها و سبکهای این جنگ. تنها چیزی که تغییر کرده ابزارهای جنگ روانی است که قبلا با شعر و گردهم ائیها و… بوده و الان با ماهواره ها و اینترنت و فضای مجازی و روزنامه و…
با این وجود خداوند می فرماید : هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ. (توبه / 33) خدا است كه پيغمبر خود (محمّد) را همراه با هدايت و دين راستين (به ميان مردم) روانه كرده است تا اين دین بر همهي آئينها پيروز گرداند هرچند كه مشركان یا سکولاریستها نپسندند وخوششان نیاید.
اما این عملیات روانی یا جنگ نرم، روانی و سرد به چه معناست؟
زمانی که الله تعالی می فرماید: الَّذِی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِینٍ (سجده/7) الله آن کسی است که هر چه را آفرید، نیکو آفرید، و آفرینش انسان (اوّل) را از گل آغاز کرد. و می فرماید: ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِیهِ مِن رُّوحِهِ (سجده/9) سپس اندامهای او را تکمیل و آراسته کرد و از روح متعلّق به خود در او دمید،
این آیات و آیات مشابه در قرآن به ما می گویند که انسان از دو بعد جسمی و روحی شکل گرفته و، از زمانی که دسته هائی از انسانها از مسیر صحیح قانون شریعت الله منحرف شده و در برابر آن نیز قرار گرفته اند، سعی داشته اند که جهت پیروز شدن بر رقیب از دو قدرت نظامی و روانی استفاده کنند.
در مورد فراهم کردن قدرت نظامی الله تعالی به مسلمین امر می کند: وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لَا تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ (انفال/ ۶۰) براي آنان تا آنجا كه ميتوانيد نيرو و (از جمله) اسبهاي ورزيده آماده سازيد، تا بدان (آمادگي و ساز و برگ جنگي) دشمنِ خدا و دشمن خويش را بترسانيد، و كسان ديگري جز آنان را نيز به هراس اندازيد كه ايشان را نميشناسيد و خدا آنان را ميشناسد .
عُقْبَة بن عامر می گوید، شنیدم که رسول الله صلی الله علیه وسلم بر روی منبر فرمودند: وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ؛ أَلَا إنَّ القُوَّةَ الرَّمْيُ، أَلَا إنَّ القُوَّةَ الرَّمْيُ، أَلَا إنَّ القُوَّةَ الرَّمْيُ.[2] آگاه باشید که منظور از توانایی و قدرت، تیر اندازی ست، آگاه باشید که منظور از توانایی و قدرت، تیر اندازی ست، آگاه باشید که منظور از توانایی و قدرت، تیر اندازی ست.
در این صورت بعد از سرچشمه و پایه های قدرت ایمانی و عقیدتی مسلمین اصلی ترین سرچشمه های قدرت ظاهری و مادی ما بوسیله اسلحه از کانال یکی از «3ابزار» برتر تامین می شود. نکته ای یادم آمد که یکی از برادران در مورد حکومت بدیل اضطراری اسلامی پرسیده بودند؛ برادران و خواهران مومنم: مادام که شخص یا گروه یا حکومت در داخل دایره ی اسلام باقی مانده و طبق ظوابط شرعی مرتد نشده از تمام حقوق اسلامی که شریعت به او داده برخوردار است و مذهبش باعث از میان رفتن این حقوق نمی شود هر چند این حقیقت به میل بعضی ها نباشد اما واقعیتی شرعی است که با تمام شبهات، دروغها و اتهاماتی که تولید کرده اند باز نمی توانند انکارش کنند.
زمانی که ما هم اکنون حکومتهای بدیل اضطراری اسلامی داریم که همین قدرت نظامی آنها را به حد تمکین و استقرار مقتدرانه رسانده، به عنوان یک فرد و جماعت قوی حق خودمان می دانیم آنچه را که می خواهیم و شریعت دستور داده بر خلاف میل کفار و مرتدین و دارودسته ی ذلیل و پلید سکولار زده ها و منافقین محلی پیاده کنیم، و خواسته های شرعیمان را بر این «مثلث دروغساز» تحمیل کنیم، هم اکنون ما هستیم که مقتدرانه با همین سپر و قدرت نظامی حکومتی تاریخ را می نویسیم و شاخصه های زندگی را ترسیم می کنیم.
بله، این قدرت نظامی ما از کانال یکی از «3ابزار» برتراست که هم اکنون تاریخ و حیات را می نویسد، بعد از نصرت الله تعالی این قدرت نظامی ما و حکومتی ما به عنوان سپری بازدارنده و حتی مهاجم است که امت ما را تشکیل داده و از ما محافظت کرده است.
غیر از این «سه ابزار» که تنها و سیله و ابزارهای ضمانت حفظ وحدت و حتی ایجاد وحدت و شورای متخصصین هستند، دیگر هیچ ابزار و وسیه ی دیگری برای مسلمین وجود ندارد که بتوانند به پیروزی و نصرتی که الله وعده اش را داده دست پیدا کنند، و هر چه بعد از این «سه ابزار» وجود دارد کلا تفرق و سستی و ذلیلی و هدر رفتن انرژی مسلمین است.
به همین دلیل دشمنان سرچشمه ی این قدرت و سپر دنیوی ما را با جنگ سرد و عملیات روانی عقیدتی – فکری – فرهنگی مورد هدف قرار داده اند و ما هم چنین حملاتی را بر علیه دشمن انجام داده ایم و می دهیم، و می توان گفت عمليات رواني يا جنگ سرد را تمام طرفهای درگیر انجام می دهند چه آنکه مورد حمله قرار گرفته و چه آنکه تهاجم و حمله را شروع کرده است.
با آنکه جنگ نظامی ممکن است در زمان و مکانی مشخص قشر خاصی از انسانها را درگیر کند اما، قبل از شروع این جنگ نظامی و مستقیم، و در حین جنگ، و حتی پایان آن، جهت تغییر در عقاید، افکار، تصمیمات، رفتار و عمل مخالفین، جنگ سرد و عملیات روانی به صورت فراگیر و گسترده و همه جانبه انجام می شود.
در جنگ سرد و عملیات روانی سعی می شود با استفاده از مسائل عقیدتی، فکری و فرهنگی در قلب و ذهن انسانها دستکاری و تغییر به وجود بیاروند و بر اراده و فکر طرف مقابل تاثیر بگذارند تا شخص تسلیم اهداف و برنامه هائی مشخص بشود، و رفتارهائی را انجام بدهد که برایش برنامه ریزی کرده اند.
در اینجا قدرت معنوی، اندیشه و تدبیر شخص مورد هدف قرار می گیرد که هدف نزدیک چنین طرح و برنامه ای سست کردن قدرت ایمانی شخص، و به دنبال این، انهدام قدرت نظامی – حکومتی و ابهت دنیوی، و در نهایت، گرفتن بالاجبار محتوا و مفاهیم چهار گانه ی دین از دین مخالف، و منحصر کردن این مفاهیم چهار گانه به دین طرف مهاجم است.
به همین دلیل همچنانکه در امور ظاهری نیازمند قدرت نظامی هستیم و باید در تکامل آن بکوشیم به همین ترتیب نیازمند قدرت معنوی، عقیدتی و فرهنگی استوار و محکمی هستیم که روز به روز بر ایمان ما اضافه کند و ما را در برابر جنگ سرد و عملیات روانی دشمن محافظت کند بلکه، ما را همچون زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم و صحابه ی کرام در برابر چنین جنگی در موضع حمله و تهاجم قرار بدهد.
در اینجا عملیات روانی، هم ذهن انسانها را مورد حمله قرار میدهد هم قلب و احساس مخالفین را، که روی هم رفته می توان گفت قدرت ایمانی و عقیدتی و اراده ی مخالفین با انواع ابزارهای روانی مورد هدف قرار می گیرد.
امروزه دشمنان قانون شریعت الله آشکارا با تحریف حقایق، نیرنگها؛ تولید و ساختن جریانات منحرف و موازی با اسلام از طریق خائنین سکولار محلی و بخصوص دارودسته ی منافقین و الرویبضه و علمای سوء، رنگ امیزی کردن و بومی کردن دین سکولاریسم از طریق همین منحرفین، سردرگم کردن مسلمین، بمباران اخبار و تحلیلهای فریبنده ی آمیخته شده به راست و دروغ، تلقینهای غلط و غیره، و با بهره گیری از موثرترین تکنیکها، ابزارها و روشهای رسانه ای – خبری و تبلیغی به قدرت ایمان و اراده ی مسلمین یورش آورده اند.
همچنانکه مسلمین مسائل عقیدتی خود را از قرآن و سنت صحیح می گیرند و ایمان خود را به این شکل سازماندهی و قدرتمند می کنند، در عملیات روانی هم که تا حد زیادی به اخبار و اطلاعات سرو کار دارند و این اخبار هم رابطه ی مستقیمی با قدرت نظامی مسلمین از کانال یکی از «3ابزار»برتر دارد؛ و می توان به صورت ساده و واضح گفت که تولید و گرفتن خبر امری حکومتی است که نمی توان این دو را از هم جدا کرد.
شورای متخصصین امنیتی و خبر دهی و خبر گیریِ حکومت اسلامی است که همچون سایر تخصصها در این مورد خاص هم به نفع جامعه ی اسلامی اجماع واحد خودش را، متناسب با وضع موجود و نیازهای روز، به صورت خبری مناسب ارائه میدهد .
تا اینجا متوجه شدیم که وجود عملیات روانی و جنگ نرم امریست که هم توسط مسلمین انجام می شود و هم توسط دشمنان مسلمین، و الان جنگی روانی با قدرت بی سابقه ای از سوی حکومتهای سکولار و اشغالگر جهانی و نوکران سکولار محلی آنها و دارودسته ی منافقین یا سکولار زده ها بر ما تحمیل شده که، باید با قدرتی مشابه و از کانال قدرت حکومتی یکی از «3ابزار» برتر به جنگ آنها و این «مثلث دروغساز» برویم .
اگه در برابر هواپیما، موشک و سایر تجهیزاتِ نظامیِ روزِ دشمن، شما فقط چاقو یا گرز وسپر و ساچمه زن و سلاحهای قرون یا دهه های گذشته را داری، خودت را نباید در معرض چنین سلاحهای مدرن دشمن قرار بدهی؛ در جنگ سرد و نرم هم اگه در برابر قدرت تبلیغی مکارانه و بسیار حساب شده و زیرکانه ی دشمن به آگاهیها و قدرت خبری یکی از «3ابزار» برتر مجهز نیستی، باز نباید خودت را در معرض چنین دشمن قدرتمندی قرار بدی .
ابزار اصلی جنگ روانی کلام است و دشمن از طریق زبان و کلام تصویری، صوتی و نوشتاری سعی دارد: يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ (توبه/32) آنان میخواهند نور خدا را با دهان خود خاموش گردانند ولی خداوند جز این نمیخواهد که نور خود را به کمال رساند هرچند که کافران دوست نداشته باشند.
در این صورت عملیات روانی و جنگ سرد یا جنگ نرم و روانی نوعی جنگ است که در آن سعی می شود با تبلیغات و خبررسانی، متقاعد و قانع کردن، تهدید، تطمیع، فریب، برداشتهای غلط و گمراه کننده و تمام ابزارهائی که بر ذهن و قلبِ طرف ِمخالف تاثیر بگذارد، در ایمان و عقاید و افکار مخالفین دستکاری و تغییر انجام بدهد؛ و با دستکاری کردن و تغییر عقاید، باورها، افکار، احساسات و اهداف اشخاص، نگرش و جهانبینی ای تولید می شود که ایمان و اراده ی آنها را متزلزل کند، و با تاثیر و تسخیر ذهن و قلب، آنها را حتيالامكان بدون درگيري -گاه در كوتاهمدت و گاه در بلندمدت – تسلیم کند و؛ نگرش، برداشت، احساسات، تمایلات و رفتار آنهائی که قرار است برای جنگ آماده بشوند را به نفع خود تغییر بدهد.
عملیات روانی و جنگ سرد ممکن است بر خلاف جنگ گرم تمام سطح زمین را در بر بگیرد، به همین ترتیب دایره ی نفوذش، هم دشمن را شامل می شود، هم نیروهای بی طرف را، و هم دوستان و نیروهای خودی را. بر این اساس می توان گفت: عملیات روانی دو چهره دارد، یکی چهره ی حقیقی و دیگری چهره ی نقابدار که هدفش ترکیب حق و باطل جهت پوشاندن حق است. الله تعالی به مجریان چنین طرح نقابداری در میان یهود که در برابر حق قرار گرفته اند می فرماید: یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ (آل عمران/ 71) ای اهل کتاب ! چرا حق را با باطل قاطی می کنید و کتمانش میکنید، و حال آن که شما میدانید؟
الله تعالی این چهره ی نقابدار و جنگ روانی دشمنان را با عبارت «كيد» نام میبرد كه تقريبا بر تمامي اشکال جنگ رواني اطلاق می شود و عموميت دارد: إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْداً (طارق/15) آنان پیوسته به توطئه و نیرنگ میپردازند و نقشه میکشند .
«كيد» که تلاشی است از طریق مکر و فریب و خدعه، که سعی دارد بر ذهن و قلب طرف مقابل تاثیر بگذارد در واقع معادلی قرانی است برای عملیات روانی که در قرآن به هر دو چهره ی مثبت و منفی آن هم اشاره شده – با آنکه بیشتر در مورد خدعه گری مذمومش به کار میرود- ، البته در جاهائی به معنی خود جنگ هم آمده و باز رسول الله صلی الله علیه وسلم در تعریف جنگ هم می فرماید : الْحَرْبُ خُدْعَةٌ.
جنگ روانیِ دو ضلعِ اصلیِ «مثلث دروغساز» سابقه ای طولانی دارد و الله تعالی در جاهای مختلفی از روشهای مختلف جنگ روانی و مکرهای کفار بر علیه دعوت اسلامی نام برده که، صرف نظر از سابقه ی این دشمنان در زمانهای قبل از پیامبر خاتم صلی الله علیه و سلم به ذکر نمونه هائی در عصر خاتم الانبیاء صلی الله علیه وسلم اشاره می کنیم مثل:
- غوغاسالاری و بیهوده گوئی زمانی که حق بیان می شود:
وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِیهِ لَعَلَّکُمْ تَغْلِبُونَ (فصلت/26) کافران میگویند : گوش به این قرآن فرا ندهید، و در آن یاوهسرائی و جار و جنجال و کارها و بحثهای بیهوده کنید تا شاید شما پیروز گردید .
- مورد دیگر از جنگ سرد و روانی مشرکین و سکولاریستهای قریش، تهمت زدن به خود قرآن و رسول الله صلی الله علیه وسلم بود مثلا می گفتند:
– إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ یُؤْثَرُ * إِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِ (مدثر/24-25) این ( قرآن) چیزی جز سحر و جادو نیست که از پیشینیان و دیگران روایت و نقل شده . این چیزی جز سخن انسانها نیست .
- یا می گفتند: وَقَالَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا إِفْکٌ افْتَرَاهُ وَأَعَانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُونَ (فرقان/4) کافران میگویند : این (قرآن) دروغی بیش نیست که خود (محمّد) آن را از پیش خود به هم بافته است و گروهی او را در این کار یاری دادهاند.
– یا می گفتند: وَقَالُوا أَسَاطِیرُ الْأَوَّلِینَ اکْتَتَبَهَا فَهِیَ تُمْلَى عَلَیْهِ بُکْرَةً وَأَصِیلاً (فرقان/5) ( درباره قرآن نیز) میگویند: افسانههای پیشینیان است که (از دیگران) خواسته است آن را برایش بنویسند، و چنین افسانههائی سحرگاهان و شامگاهان بر او خوانده میشود ( تا آنها را حفظ کند و به خاطر سپارد ).
- یا در مورد رسول الله صلی الله علیه وسلم می گفتند:
- وَقَالَ الْكَافِرُونَ هَٰذَا سَاحِرٌ كَذَّابٌ (ص/4) و کافران گفتند: این (پیامبر) جادوگری بسیار دروغگو و کذاب است.
- قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ گفتند: خواب های پریشانی است؛ بَلِ افْتَرَاهُ بلکه دروغ بسته است، بَلْ هُوَ شَاعِرٌ (انبیاء/5) بلکه او شاعر است.
- وَ قالُوا يا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ (حجر/6)و گفتند: ای کسی که ذکر (قرآن) بر تو نازل شده! مسلماً تو دیوانه ای.
- و یا تهمتهای ناموسی که به خود رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد ام المومنین زینب بن حجش رضی الله عنها زدند و یا به همسرش ام المومنین عایشه رضی الله عنها در داستان افک زدند و…
کمترین تاثیر این جنگ سرد کفار مشرک و سکولار قریش این بود که با مدیریت نیروهای خودی و فشار بر اهل توحید، نیروهای بی طرف را دچار نوعی سردرگمی می کرد، و قدرت تصمیم گیری این نیروهای بی طرف را مختل می کرد. همین کاری که همین الان کفار سکولار جهانی و مرتدین و دارودسته ی منافقین محلی – یعنی دو ضلع اساسی «مثلث دروغساز» – بر نیروهای بی طرف غیر مسلمان و حتی بر بی طرفهای مسلمان و منفردین از «3ابزار» انجام می دهند، که در نهایت عده ی کثیری از آنها در دام دشمن می افتند و حتی دسته هائی طرفدار دشمن می شوند.
بر این اساس بود که سکولاریستهای قریش به سفارش ولید بن مغیره بر سر راه مردم در هنگام حج مينشستند و آنها را از نزدیکی و شنیدن دعوت رسول الله صلی الله علیه وسلم منع می کردند.
- یکی دیگر از روشهای جنگ روانی مشرکین و سکولاریستهای قریش بر علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم ارائه ی جایگزین و بدیل برای قانون شریعت الله بود .
اینها تنها به نفی قرآن و دعوت رسول الله صلی الله علیه وسلم نمی پرداختند بلکه برای مردم در کنار دین سکولاریستی خود جایگزین و بدیل دیگری هم برای قرآن معرفی می کردند که الله تعالی تحت عنوان «لَهْوَ الْحَدِيثِ» از این بدیل و جایگزین اسم می برد : وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا ۚ (لقمان/6) در میان مردم کسانی هستند که خریدار سخنان پوچ و یاوهاند تا با چنین سخنانی (بندگان خدا را) جاهلانه از راه خدا منحرف و سرگشته سازند و آن را مسخره کنند.
این جایگزین سازی دقیقا همان کاری استکه کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی هم اکنون نیز با داستان سرائی در مورد تاریخ باستان سعی دارند در جنگی روانی- هویتی، اذهان و قلوب مردم را مشغول و منحرف کنند . دقیقا همان کاری که نضر بن حارث می کرد را سکولاریستهای مرتد محلی ما با تکنولوژی پیشرفته تری در حال انجام آن هستند، تا به این شکل افکار عمومي افراد غیر مسلمان بيطرف، مسلمانان و طرفداران خودشان سرگرم بشود، و با دلخوش شدن به این افسانه ها به سمت و سوئی که می خواستند هدایت شوند، و آزادي عمل آنها گرفته شود.
با استناد به این آیات هم می توان گفت اسطورهائی که در مورد ایران باستان بافته اند مشمول « لَهْوَ الْحَدِيثِ» می شود. اینهم تمام آنچه که سکولاریستهای مرتد با ظن و گمانهای امثال دیاکونوف و گیرشمن و کریستن سن و دیگر کفار سکولار و یهودی در مورد ایران باستان به آن دل خود کرده اند.
- از روشهای دیگر جنگ روانی مشرکین و سکولاریستهای قریش بر علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم خودبزرگ بینی و تحقیر و کوچک شمردن مسلمین بود
وَإِذَا تُتْلَى عَلَیْهِ آیَاتُنَا وَلَّى مُسْتَکْبِراً کَأَن لَّمْ یَسْمَعْهَا کَأَنَّ فِی أُذُنَیْهِ وَقْراً فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ (لقمان/7) هنگامی که آیات ما بر ایشان خوانده میشود ، مستکبرانه روی برمیگردانند و میروند. انگار آنها را نشنیدهاند. گوئی در گوشهایشان سنگینی است. ایشان را به عذاب دردناکی مژده بده.
این سکولاریستهای قریش در این بخش از جنگ روانی خود قانون شریعت الله را کوچک و حتی هیچ می پندارند، که انگار قانون شریعت الله هیچ ارزشی ندارد و آنچه ارزشمند است آنیست که پیش خودشان است. همین الان هم کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی هیچ ارزشی برای قانون شریعت الله قائل نیستند، و قانون شریعت الله را به هیچ می گیرند، و آنچه برایشان ارزشمند و جای اهمیت است قوانین دین سکولاریسم و رفتارهای سکولاریستی است وبس، تا به این شکل در روحیه ی طبقات محروم جامعه تاثیر بگذارند، و چنین نشان دهند که معیار ارزشها و قدرت و به روز بودن آنها هستند، و مخالفین آنها فقیر و محروم و عقب مانده و متعلق به گذشته وغیره هستن.
- یکی دیگر از روشهای جنگ روانی مشرکین و سکولاریستهای قریش بر علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم مسخره کردن اهل توحید و طنز و جُک ساختن در مورد آنها بود
اینها در این سبک روانی خود می خواستن با حمله به رهبریت، دعوت اسلامی را در جامعه کوچک، ناچیز و بی ارزش نشان بدهند. الله تعالی می فرماید: وَإِذَا رَآکَ الَّذِینَ کَفَرُوا إِن یَتَّخِذُونَکَ إِلَّا هُزُواً أَهَذَا الَّذِی یَذْکُرُ آلِهَتَکُمْ وَهُم بِذِکْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ کَافِرُونَ (انبیاء/36) هنگامی که کافران تو را میبینند، کاری جز تمسخر و استهزاء تو را ندارند، ( و خواهند گفت:) آیا این همان کسی است که از خدایان شما عیبجوئی و بدگوئی میکند؟ و حال این که ایشان به قرآن خداوند پر از رحم کافر هستند و باور ندارند.
بدون شک این مسخره کردنها بر مسلمین تاثیر خواهد گذاشت به گونه ای که الله تعالی تحت عنوان «ضِیقُ صَدْر» یا دلتنگ شدن از اون یاد می کنه و می فرماید: إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ (حجر/95) ما برای تو کافی هستیم و از شر استهزاء کنندگان مصون و محفوظ میداریم. وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ (حجر/97) و ما میدانیم که سینهات از آنچه میگویند، تنگ میشود.
مسخره کردنها و جکهائی که در مورد اهل اسلام ساخته می شود با آنکه در قالب نوعی تفریح و سرگرمی هم به کار می رود و با فرهنگ عوام الناس جاهل هم سازگار است، اما در واقع تحمیل نوعی جنگ روانی و سرد بر اهل توحید به شمار می رود که، کمترین هزینه ها را برای تولید کنندگان این جنگ در بر دارد.
در این روش، هم عقاید اهل توحید آلوده نشان داده می شود، و هم ترور شخصیتی انجام می گردد؛ و دو ضلع اصلی «مثلث دروغساز» سعی می کنند با تقویت روحی نیروهای خودشان، باعث جریحه دار کردن روحیه مومنین، دلسردی، نا امیدی و یا تزلزل اهل توحید، و دور کردن نیروهای بی طرف غیرمسلمان از مسلمین بشوند.
بدون شک این تمسخرها و جک درست کردنها باعث «ضِیقُ صَدْر» و دلتنگ شدن، جريحهدار شدن احساس و عواطف مسلمین می شوند که جهت خنثی نمودن و کم تاثیر کردن چنین صدماتی الله تعالی می فرماید : إِنَّا کَفَیْنَاکَ الْمُسْتَهْزِئِینَ.
ضيق صدر ميتواند پيمودن راه را با مشكل اساسي مواجه كند. تأثير و خطر رواني استهزاء و مسخره کردنهای سکولاریستهای قریش به گونهاي بود كه الله تعالی به صراحت به پيامبرش اعلام كرد كه از تمسخر و استهزاء این کفار مشرک و سکولار بیم نداشته باش چون: تمام پيامبران بزرگ الهي، توسط اقوام خود دچار استهزاء و تمسخر شده اند. پس این روال عادی و طبیعی مسیری است که در آن قدم گذاشتی و باید منتظر چنین مسخره کردنها و تمسخرهائی باشی . براي نمونه ميفرمايد:یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ کَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُون (یس/30) فسوسا و اسفا بندگان را! هیچ پیغمبری به سوی ایشان نمیآید مگر این که او را مسخره میکنند و به باد استهزاء میگیرند.
این مسخره کردنها جرم بسیار سنگینی است که حتی هنگامی که مومنین و دارودسته ی منافقین آگاهانه، عمدا و به میل خودشان مومنی را به خاطر ایمانش و پایبندی به قانون شریعت الله مورد شوخی قرار می دهند می فرماید: وَلَئِن سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ ۚ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ* لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ …(توبه/65-66) اگر از آنان بازخواست کنی، میگویند : (هدف ما طعن و مسخره نبوده و بلکه با همدیگر) بازی و شوخی میکردیم . بگو: آیا به خدا و آیات او و پیغمبرش میتوان بازی و شوخی کرد؟! ( بگو: با چنین معذرتهای بیهوده) عذرخواهی نکنید. شما پس از ایمانآوردن، کافر شدهاید.
در این جا الله تعالی نمی فرماید شما دروغ می گوئید و هدفتان مسخره کردن نبوده ،بلکه می فرماید با آنکه هدفتان مسخره کردن نبوده اما نباید به این موارد شوخی هم کرد. الله تعالی و رسولش و هر آنچه متعلق به شریعت الله ست مال شوخی و بازی نیستند که اگه مومنی تابع صفتها و احکامی از شریعت شد به خاطر این تبعیت و صفتش مورد شوخی قرار بگیرد.
- یکی دیگر از اسلوبها و روشهای جنگ روانی دو ضلعِ اساسیِ «مثلث دروغساز» در عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم ایجاد ترس جهت فراهم کردن زمینه های شکست و تسلیم شدن مسلمین بود
امروزه هم کفار سکولار جهانی و حتی نوچه ها و مرتدین محلی آنها با بزرگ جلوه دادن قدرت نظامی خود «لَا غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ»، و جنایاتی که می آفرینند، سعی دارند با القای ترس و ایجاد محیطی رعب آور و وحشتناک در میان مردم، ذهن و احساسات و تصمیمات آنها را تحت تاثیر قرار دهند، و تعادل روحی آنها را به هم بزنند، و اراده ی آنها را چنان ضعیف و سست کنن که یا تسلیم بشوند و اصلا در فکر جنگ نباشند، و یا اینکه با ایجاد تفرق و چند دستگی و جنگ داخلی در نهایت شکست را بپذیرند.
- از دیگر روشهای جنگ روانی کفار سکولار قریش فریب دادن با مال دنیا و مقام و منصب بود
که به رسول الله وعده ی حاکمیت و همسران و ثروت فراوان دادند. یا شاه غسان از باب تطمیع وارد گفتگو با کعب بن مالک متخلف از جنگ تبوک می شود که زیاد در این مورد شنیده و دیده ایم.
- یکی دیگر از اسلوبهای جنگ سرد و نرم سکولاریستهای قریش بر علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم و یارانش محاصره ی اقتصادی- اجتماعی مثل شعب ابی طالب بود که هم اکنون نیز در شدیدترین شیوه های ممکنش بر علیه مسلمین شریعت گرا در حال اجراست.
- روش دیگری که کفار سکولار و مشرک قریش به آن پناه بردند استفاده از دین فروشان بر علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم و مسلمین بود.
سکولاریستهای قریش به یهودیان یثرب به عنوان ابزاری روانی بر علیه رسول الله صلی الله علیه وسلم و دعوت اسلامی پناه بردند. مشرکین به نضر بن حارث و عُقْبَة بْن أَبِي مُعَيْط مأموريت دادند كه از کانال یهودیان مدینه برای جنگ روانی با رسول الله راهکاری بیاندیشند.
رسول الله هنوز در مکه بود و حکومتی اسلامی تشکیل نداده بود، این افراد برای پیدا کردن راهکار جنگ روانی راهی یثرب شده بودند نه راهکار جنگ مسلحانه. یعنی چه قبل از تشکیل قدرت حکومتی و چه بعد از آن یهود به همراه سکولاریستها متحد هم و دشمنان شماره یک مسلمین هستند: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُواْ (مائده/82)(ای پیغمبر !) خواهی دید که دشمنترین مردم برای مؤمنان، یهودیان و مشرکانند.
کارگران درستکار، صادق، بسیار ارزشمند و بی مزد شیطان
الله تعالی به مسلمین امر می کند که : وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ ۚ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا (اسراء/36) از چیزی دنبالهروی مکن که از آن ناآگاهی و نسبت به آن علم نداری. بدون شک چشم و گوش و دل مورد پرس و جوی از آن (چیزی که قبول کردی) قرار میگیرد و در برابر چنین مطلبی که قبول کردی مسئول هستند.
و رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز می فرماید: إِيَّاكُمْ والظَّنَّ؛ فَإِنَّ الظَّنَّ أَكْذَبُ الْحَدِيثِ[3] از شک و ظن و گمان بد، اجتناب کنید زیرا شک و گمان بد، بدترین نوع دروغ است.
حالا عده ای از مسلمین هستند که به دلایل مختلفی این دستور و امر الله تعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم را نادیده می گیرند، و به آن توجه نمی کنند، و به صورت کارگران درستکار و صادق شیطان و «مثلث دروغ ساز» درمی آیند. به همین دلیل در کنار آمادگی های لازم در برابر عملیات روانی و جنگ سرد «مثلث دروغ ساز» و، دور ریختن شبکه های ماهواره ای و منبرهای شیطان در خانه و، پاک نمودن گوشی ها و سایر ابزارهای فضای مجازی از مجریان جنگ روانی دشمن، باید با رسانه ی دیگر «مثلث دروغ ساز» یعنی شایعات که مسلمینِ نا آگاه و خطاکار مجری آن هستن هم مبارزه کرد.
شایعه هم خبرهای دروغینی است که توسط همین «مثلث دروغ ساز» تولید می شود به امید اینکه مردمان صادق، با حسن نیت، و بدون این که به صحت و سقم خبر پی برده باشند به نقل و انتشار آن اقدام کنند، و به این شکل دروغ آنها از طرف انسانهای درست به دیگران منتقل می شود، و انسان درست با غفلتی که می کند برای انتقال خبرها و سخنان بی پایه و اساس و پوچ و دروغین، تبدیل می شود به پیک و پیام رسان و ابزار شیطان و «مثلث دروغ ساز»؛ و به این شکل تبدیل می شود به یکی از کارگران بسیار ارزشمند اما بدون مزد شیطان و یارانش، و همین کارگران بی مزد شیطان ذهن و قلب مسلمین را به سمتی متوجه می کنند که شیطان و «مثلث دروغ ساز» می خواهند.
چرا بسیار ارزشمند؟ چون اینها با سابقه و جایگاه خوبی که در میان خانواده، دوستان، اطرافیان و جامعه ی خود دارند، مردم سخنان اینها را راحتر از فلان مجری ماهواره و فضای اینترنتی و فلان کافر اصلی و فلان مرتد و فلان مسلمان فریب خورده ی معلوم الحال می پذیرند.
در اینجا «مثلث دروغ ساز» مثل شیادانی هستن که پول تقلبی چاپ می کنند اما توسط انسانهای درستکار و نا آگاه دست به دست شده و خرج می شود.
این شایعات و اجناس تقلبی که توسط انسانهای درستکار منتقل می شوند می تواند در اشکال مختلفی خودشان را نشان بدهند مثلا:
- شایعه گاه در اساس دروغ است مثل اینکه به نوح نبی علیه السلام می گفتند دیوانه، یا موسی علیه السلام را جادوگر، هود علیه السلام را سفیه و نادان، پیامبر خاتم صلی الله علیه و سلم را شاعر، كاهن، مجنون، کذاب و… می نامیدند؛
- و یا زمانی یک اتفاق واقعی – مثل جاماندن ام المومنین عایشه رضی الله عنها از کاروان – دستاویز یک اتهام و افک بزرگ می شود،
- – شایعه گاه ممکن است منتسب کردن و چسباندن جرمها و گناههائی به مسلمین بری از گناه باشد که دیگران مرتکب شدن نه این افراد: وَمَن يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْماً ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئاً فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَاناً وَإِثْماً مُّبِيناً (نساء / 112) هركس دچار لغزشي شود يا گناهي بكند، سپس آن را به بيگناهي نسبت دهد، به راستي بهتان و گناه آشكاري مرتكب شده است.
مگر ما هزاران مورد ندیده ایم که کفار سکولار و اشغالگر خارجی و مرتدین سکولار محلی مرتکب جرمی شده اند و بعد آنرا به گردن مسلمین بی گناه انداخته اند؟ و کارگران بی مزد شیطان و مسلمین جاهل هم همین شایعات و دروغها و اتهامات را به عنوان حقایق به دیگران منتقل کرده اند.
مگر ما دهها بار ندیده ایم که کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی جهت ایجاد تفرق و جنگ داخلی میان مذاهب و تفاسیر اسلامی در اماکن مذهبی آنها بمب گذاری کردن و جرم را به گردن رقیب آنها انداخته اند؟ و کارگران بی مزد شیطان و «مثلث دروغ ساز» هم همین دروغها و شایعات را به دیگران منتقل کرده اند
نمونه ها در این زمینه زیادند که مجرمی دچار جرمی شده و آن را به گردن بی گناهان انداخته و کارگران بی مزد شیطان و «مثلث دروغساز» هم یاری رسان، پشتیبان و حامی و درواقع شریک جرم این مجرم بوده اند که، علاوه بر این، هم مرتکب غیبت شده اند و هم آبروی مسلمین را برده اند.
در حالی که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «لمَّا عُرِجَ بي مررْتُ بِقَوْمٍ لهُمْ أظْفَارٌ مِن نُحاسٍ يَخمِشُونَ بهَا وجُوهَهُم وَصُدُورَهُم، فَقُلْت: منْ هؤلاءِ يَا جِبْرِيل؟ قَال: هؤلاءِ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ لُحُوم النَّاس، ويَقَعُون في أعْراضِهم،»[4] چون به معراج برده شدم، از کنار گروهی گذشتم که ناخنهایی مسین داشتند و بدان رویها و سینههای شانرا میخراشیدند. گفتم: ای جبرئیل اینها کیانند؟ گفت: اینان کسانیاند که گوشتهای مردم را میخورند و آبرویشان را میریزند». این در حالی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: «كُلُّ المُسلِمِ عَلى المُسْلِمِ حرَام: دَمُهُ وعِرْضُهُ وَمَالُهُ»[5]همه این موارد مسلمان بر مسلمان حرام است، خونش، آبرویش و مالش».
اما این کارگران بی مزد شیطان با مخالفت صریح با فرمان الله و رسولش صلی الله علیه وسلم اخبار دروغین «مثلث دروغ ساز» را که مثل طاعون واگیر هستند به دیگران منتقل می کنند و مشمول این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم می شوند که می فرماید : «كَفَى بِالْمَرْءِ إِثْمًا، أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ » [6] و در روایتی دیگر آمده « كَفَى بِالْمَرْءِ كَذِبًا، أَنْ يُحَدِّثَ بِكُلِّ مَا سَمِعَ » [7] همین که یک فرد به صرف اینکه مطلبی را می شنود بدون تبیین و تحقیقی در مورد صحت و سقم آن اقدام به بازگو کردن آن می کند در زمره ی دروغگویان محسوب می شود، و طبق روایت دیگر گنهکار خواهد شد.
از ابن عمر رضی الله عنهما روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «إِنَّ الْعَبْدَ لَيَكْذِبُ الْكَذِبَةَ ، فَيَتَبَاعَدُ مِنْهُ الْمَلَكُ مَسِيرَةَ مِيلٍ، مِنْ نَتْنِ مَا جَاءَ بِهِ»[8] انسان وقتی سخن دروغی می گوید، فرشتگان به مسافت یک میل (1829متر) از وی دور میشوند، بهخاطر بوی بدیکه از گفتن دروغ ایجاد میشود.
و این مسلمان بیچاره که ممکن است در زندگی عادی و مستقل خودش انسان صادق و راستگوئی هم باشد، با تکرار روزانه و حتی ساعت به ساعت دروغهای تولید شده توسط «مثلث دروغسار»- که امروزه با استادی هر چه تمامتر از طریق شبکه های ماهواره ای و مجازی نشر می شوند – خودش را به چنان درجه ای می رساند که نزد الله تعالی اسمش تحت عنوان کذاب نوشته می شود چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: وإِيَّاكُمْ والْكَذِبَ، فَإِنَّ الْكَذِبَ يَهْدِي إِلَى الْفُجُورِ، وإِنَّ الْفُجُورَ يَهْدِي إِلَى النَّارِ، ومَا يَزَالُ الرَّجُلُ يَكْذِبُ ويَتَحَرَّى الْكَذِبَ حَتَّى يُكْتَبَ عِنْدَ اللَّهِ كَذَّابًا.[9] واز دروغ پرهیز کنید. چون دروغ به فجورهدایت می کند، وفجور به آتش هدایت می کند، وهمیشه شخص دروغ می گوید ودروغ را طلب میکند و دنبال دروغ است تا آنکه نزد خداوند کذاب (دروغگو) نوشته شود.
پناه بر الله شخص گاه ممکن است نماز و کار و تفریح فرزندان و خانواده و غیره را برهم میزند و با عجله خودش را به اخبار و تحلیلها و میزگردهای «مثلث دروغساز» می رساند و بعد هر آنچه را که از شیطان و یارانش یاد گرفته خوراک صحبتهای خودش با دیگران، و حتی جرو بحث و درگیری و رگ گردن کلفت کردن و چشم قرمز کردن برای اطرافیان و سایرین می کند . سبحان الله
در حالی که الله تعالی به مومنین امر می کند که از خدا بترسید و همگام با راستان و صادقان باشید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ (توبه/119) به همین سادگی و با غفلتی ناچیز یک مسلمان جزو «مثلث دروغ ساز»ها می شود. و جامعه هرچه از موازین شرعی و قابل اعتماد خود یعنی «3ابزار» برتر و وظایفش در برابر«3ابزار» برتر غافل باشند و این شایعات بیشتر دهن به دهن شده و به دیگران سرایت کند این مسلمان بیچاره به همان اندازه بیشتر گهنکار و تابع شیطان و کارگر بی مزد بازارآنها و عاقبت به شر می شود، و گاه شایعه ای را که این بیچاره منتقل کرده زمانی که میان مردم رد و بدل می شود چیزهائی به آن اضافه می شود و از کاه به کوهی مبدل می شود و، در خدمت به شیطان و یارانش صدمات سنگینی را به خودش و مسلمین وارد می کند که این بیچاره تبدیل می شود به سردسته و سرگروهی برای بعد از خودش « وَالَّذِي تَوَلَّىٰ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ » (نور/11) و حتی با تحریفات و مبالغه گوئی و جعل بخشی از واقعیتهای خبر و اضافه شدن چیزهائی به آن، راه رسیدن حقایقی که از سوی «3ابزار» به مردم میرسند را با شک و شبهه و دروغها مشکل و حتی مسدود می کند، و در این صفت مشخص، شبیه آن ستمگرانی می شوند که مردمان را از راه خدا باز میدارند، و در مسیر توحید سدها و مانعها ایجاد میکنند، و در دلهای مردمان شکّها و گمانها میاندازند تا آنان را منحرف کنند و به آنها راه خدا را کج و نادرست نشان دهند. الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللّهِ وَیَبْغُونَهَا عِوَجاً (اعراف/45)
شخص باید بداند و هوشیار باشد که شایعات برخلاف بسیاری از حقایق بسیار زود در جامعه پخش می شوند: (امام التابعین) حسن بصری رحمه الله در تأیید این سخن چنین نقل می کند که: «در بصره مردی از مجلسمان خارج شد و گفت: اکنون من دروغی را میان چند نفر مطرح می کنم و آن وقت شما نگاه کنید بعد از اندک زمانی حتی به گوش کودکان هم می رسد و به رد و بدل کردن آن می پردازند. آن مرد خودش گفت هنوز به خانه ام نرسیده بودم که آن قدر این سخن ساختگی خودم را از این و آن شنیدم که خودم تصور کردم این سخن حقیقت دارد! [10]
پس شخص به همین سادگی می تواند تبدیل بشود به سرگروهی خطرناک که هر چه زیر مجموعه اش بزرگتر و وسیع تر می شود او را بیشتر در مرداب گناه و عذاب فرو می برد. ولله المستعان
و زمانی که الله تعالی در روز قیامت اعلام می کند: هَذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ (مائده/119) امروز روزی است که تنها راستی راستگویان بدیشان سود میرساند؛ این بیچاره و کارگر بی مزد شیطان که با تکرار هزاران دروغ شبکه های ماهواره ای و مجازی و انسانهای مریض اسم خودش را به عنوان کذاب نزد الله تعالی ثبت کرده در این روز قیامت چه حالی باید داشته باشه؟
اگه مومن هوشیار و عاقل باشد تنها عبرت افک و شایعاتی که در مورد ام المومنین عایشه رضی الله عنها و تهدیدات الله تعالی در این زمینه برایش کافی است که، چگونه با شایعات برخورد کرده و از ایمان و قیامت خودش محافظت کند.
الله تعالی می فرماید: إِنَّ الَّذِينَ جَاؤُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ، لَا تَحْسَبُوهُ شَرّاً لَّكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ، لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ، وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ، لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ (نور/11) كساني كه اين تهمت بزرگ را پرداخته و سرهم كردهاند، گروهي از خود شما هستند، امّا گمان مبريد كه اين حادثه برايتان بد است، بلكه اين مسأله برايتان خوب است، هر كدام از آنان به گناه كاري كه كرده است گرفتار مي شود، و كسي كه (سردسته آنان در اين شایعه بوده و) بخش عظيمي از آن را به عهده داشته است، عذاب بزرگ و مجازات سنگيني دارد.
دستور ابتدائی قبل از تائید شایعات و اخبار راست و دروغ توسط مراجع ذی صلاح چیه؟ حسن ظن داشتن به مسلمین و آوردن هر عذری برای تبرئه ی مسلمان از اتهام : لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْراً وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ (نور/ 12) چرا هنگامي كه اين تهمت را ميشنيديد، نميبايست مردان و زنان مؤمن نسبت به خود گمان نيك بودن را نينديشند و نگويند: اين تهمت بزرگ ، آشكار و روشني است؟
بر این اساس بود که صحابه هم می گفتند ما 70 عذر (یعنی خیلی زیاد) برای برادر و خواهر مومن خود می آوردیم اگه عذرهای ما کافی نبود می گفتیم حتما عذری دارد که ما نمی دانیم .
این است راه ابتدائی مقابله با این شبکه ی پیام رسانی و جنگ روانی «مثلث دروغساز»؛ مرحله ی بعدی هم انتظار و دهن فروبستن و دست شستن از هر عملی بر اساس شایعات و بدون علم و آگاهی است، تا زمانی که چنین خبری توسط مراجع ذی صلاح تائید یا رد بشود؛ و تا زمانی که توسط این مراجع به اصل ماجرا آگاهی و علم پیدا کنیم باید هشدار شدید الله تعالی را در نظر داشته باشیم که می فرماید : إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ، در آن زماني كه به استقبال اين شايعه ميرفتيد و آن را از زبان يكديگر ميقاپيديد، وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ، و با دهان چيزي پخش ميكرديد كه علم و اطّلاعي از آن نداشتيد، وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّناً وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ ( نور/15)و گمان ميبرديد اين، مسأله ساده و كوچكي است، در حالي كه در پيش خدا بزرگ بوده .
بله، همین الان مگر به همین سادگی و راحتی عده ای اخبار و سخنان کفار و مرتدین و دارودسته ی منافقین عمامه به سر و بی عمامه را که در رسانه هایشان می شنوند به دیگران منتقل نمی کنند و خیال می کنن مساله ی ساده و کوچکی است؟ اما همین نزد الله تعالی بزرگ است.
رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:
- إنَّ الْعَبْد لَيَتَكَلَّمُ بِالكَلِمةِ، مَا يَتَبيَّنُ فيهَا، يَزِلُّ بهَا إِلَى النَّارِ أبْعَدَ مِمَّا بيْنَ المشْرِقِ والمغْرِبِ [11] بنده، کلمه ای را برزبان میآورد که در مورد آن تبیین و روشنگری و اندیشه نمی کند و به سبب این کلمه دورتر از آنچه که در ميان مشرق و مغرب است به دوزخ می لغزد»
یا می فرماید: وَإنَّ الرَّجُلَ لَيَتَكَلَّمُ بالكَلِمةِ مِنْ سَخَطِ اللَّهِ، مَا كَانَ يظُنُّ أنْ تَبْلُغَ مَا بلَغَتْ، يكْتُبُ اللَّه لَهُ بهَا سَخَطَهُ إِلَى يَوْمِ يلْقَاهُ.[12] و همانا شخص کلمه ای را بر زبان میراند که باعث خشم و قهر الله است، در حالیکه گمان نمیکند که بدانچه رسیده، برسد؛ و به سبب آن خداوند بر وی قهر و خشمش را تا روزی که با وی ملاقات شود، مینویسد».
یا می فرماید: وإنَّ العَبْدَ لَيَتَكَلَّمُ بالكَلِمَةِ مِن سَخَطِ اللَّهِ، لا يُلْقِي لها بالًا، يَهْوِي بها في جَهَنَّمَ.[13] هر آئینه بنده ای کلمه ای را بر زبان میآورد که باعث خشم و قهر الله است، که به آن اهمیت نمیدهد، و به سبب آن کلمه در جهنم فرو میغلطد».
از سُفْيان بنِ عبْدِ اللَّهِ روایت شده که گفت: گفتم: یا رسول الله کاری را بمن بگو که بدان چنگ زنم، فرمود: «قُلْ ربِّي اللَّه، ثُمَّ اسْتَقِمْ» بگو: الله تعالی پروردگار من است و سپس استقامت کن. گفتم: یا رسول الله از چه چیز بیشتر از همه بر من میترسی؟ رسول الله زبان خود را گرفته و فرمود: «هذا» از این.[14]
بله، باید ایمان داشته باشیم که : مَّا يَلۡفِظُ مِن قَوۡلٍ، إِلَّا لَدَيۡهِ رَقِيبٌ عَتِيدٞ (ق/18) شخصی سخنی را بزبان نمیآرد، جز اینکه نزد او نگهبانیست مهیا.
در انتهای همین بحث افک است که الله تعالی می فرماید : وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (نور/19) خداوند ميداند و شما نميدانيد.
پس زمانی که الله تعالی و رسولش در مورد چنین اخبار و سخنانی چنین آموزشی می دهند باید بدانیم که ما نمی دانیم و الله تعالی می داند . به این باید یقین داشته باشیم و بدانیم چه می گوئیم.
در مورد عمل بر اساس شایعات هم نمونه ی بازگشت مهاجرین حبشه به مکه می تواند مثال مناسبی باشد. ابن هشام به نقل از ابن اسحاق می گوید: گروهی از مسلمانان به حبشه مهاجرت کرده بودند . از قضا روزی به آنان خبر رسید که اهل مکه به اسلام گرویده اند. مسلمانان، به محض شنیدن خبر بدان اعتماد کردند و راه مکه را در پیش گرفتند. نزدیک مکه که رسیدند متوجه شدند خبری که به آن ها رسیده شایعه ای بیش نبوده و کفار مکه بر کفر خود اصرار می ورزند. به این ترتیب مسلمانان که مسافتی بس طولانی را سپری کرده بودند اکنون خسته و پریشان پشت دروازه های مکه رسیده بودند و تنها راه ورود آن ها به مکه این بود که یا تحت حمایت شخصی از مشرکین قرار گیرند (و با استفاده از قانون جوار که میان عرب مرسوم بود) وارد مکه شوند و یا به دور از چشم مشرکین و پنهانی به شهر و زادگاه خویش داخل شوند. [15]
در اینجا مسلمین، عمل خود را نه بر اساس علم و آگاهی و تائید آنن توسط مراجع ذی صلاح، بلکه تنها بر اساس شایعات قرار دادند، و با زندگیشان به این شایعات اعتماد کردند.
در این صورت می توان گفت هر سخن و خبری که توسط مراجع ذی صلاح تائید و تصدیق نشود شایعه ست. و در هر صورت ما شایعات را به مراجع ذی صلاح هر امری ارجاع می دهیم . در مسائل خانوادگی به مرجع ذی صلاح خانواده و در مسائل آموزشی و اقتصادی و نظامی و بهداشتی و دیپلماسی خارجی و غیره هم به مرجع ذی صلاح همان صنف مراجعه می کنیم .
در این صورت هر کسی که برخلاف رای این مراجع ذی صلاح که همگی زیر مجموعه های «3ابزار» هستند خبر یا سخنی را بشنود شک نکند که با شایعه و بهتانی روبرو شده است که اگر آن را منتقل کند مجرم دروغگوئی است که به صورت مجانی در خدمت شیطان و «مثلث دروغ ساز» در آمده و بر علیه قانون شریعت الله و مسلمین فعالیت می کند.
پس شایعه تا زمانی که توسط مراجع ذی صلاح بررسی و پالفته و مورد تائید قرار نگرفته مثل تهمت و بهتان آشکار است: وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ ( نور/16)چرا نميبايستي وقتي كه آن را ميشنيديد، ميگفتيد: شایسته ی ما نیست كه زبان بدين تهمت باز کنیم، سبحانالله! اين بهتان بزرگي است!
همچنین الله تعالی می فرماید : «وَ الَّذینَ یُؤْذُونَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیْرِ مَا اکْتَسَبُوا، فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتانًا وَ إِثْمًا مُبینًا» (احزاب/58) و كساني كه مردان و زنان مؤمن را – بدون اين كه كاري كرده باشند و گناهي داشته باشند – آزار ميرسانند، مرتكب دروغ زشتي و گناه آشكاري شدهاند و بار بهتان و گناه آشکاری را به دوش کشیده اند.
در این صورت شخصی که این شایعات و بهتان ها را در مورد مردان و زنان مومن نشر داده و نمی تواند آنها را طبق ضوابط شرعی ثابت کند گناهکاری است که نزد الله تعالی به عنوان دروغگو شناخته می شود: فَأُوْلَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ (سوره / 13) و اینا ن قبل از قیامت در همین دنیا هم متناسب با شایعه و تهمتی که پخش کرده اند و نتوانسته اند آن را با چهار شاهد مورد تائید شریعت ثابت کنند، مستحق جریمه و شلاق و تعزیر می شوند. به عنوان مثال در مورد پخش شایعه در مورد زنان مومنه : فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً (نور/4) بديشان هشتاد تازيانه بزنيد .این اشخاص علاوه بر این تازیانه ها اعتبار اجتماعی خود را هم از دست می دهند و دیگر شهادت و گواهی از آنها پذیرفته نمی شود و به عنوان شخص فاسق در جامعه شناخته می شوند.
به همین دلیل بود که صحابی بزرگواری چون «ابو درداء» می گوید: اگر شخصی به مسلمانی تهمت زند و سخنی را به دروغ علیه او شایع کند سزاوار است ،خداوند در روز قیامت او را برای همیشه عذاب کند تا آنچه را گفته ثابت کند.[16]
الله تعالی به صورت تهدید آمیز در مورد این انتقال دهندگان شایعات و کارگران بدون مزد «مثلث دروغ ساز» با شرطی بسیار سنگین و وحشتناک ما را نصحیت می کند که: يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَداً إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ( نور/ 17) خداوند نصيحتتان ميكند، اين كه اگر مؤمن هستید، نكند هرگز چنين كاري را تكرار كنيد.
در اینجا الله متعال ایمان را به عدم پیروی از دروغهای «مثلث دروغساز» و عدم انتقال این دروغها گره می زند و در جای دیگری تبعیت از این دروغها را تبعیت از شیطان می داند. این آیه در مورد انسانهای درستکار و صالح و تائید شده ای ،چون اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم نازل شده است که در چنان جایگاهی قرار داشته اند که می دانیم.
آیا جایگاه تو نزد الله تعالی بالاتر از جایگاه این بزرگواران است که بدون ترس و افسار گسیخته شایعات «مثلث دروغ ساز» را منتقل می کنی؟ آیا حاضری به همین سادگی ایمانت را از دست بدهی و رو قیامت خودت شرط بندی و قمار کنی …؟
نکته ی مهم دیگری که در مورد شایعه می توان به آن اشاره کرد این است که شایعه به راحتی تبدیل به شرک تفرق می شود: چگونه؟
آنهائی که شایعات را قبول کردند در برابر آنهائی که قبول نکردند قرار می گیرند و به همین سادگی شکافی در صف واحد آنها درست می شود که اگر زود درمان نشود مقدمات شرک تفرق را فراهم می کند و حتی منتهی به شرک تفرق هم می شود.
نمونه ی مشهوری که کاربرد شایعات را در مبتلا کردن مسلمین به پراکندگی صف واحد را نشان می دهد جنگ احد است. در جنگ احد: شایعات و دروغهای دشمن مبنی بر کشته شدن رسول الله صلی الله علیه وسلم در دلهای بسیاری از مسلمانان اثر گذاشت، و بسیاری از آنها با شنیدن این خبر ناگوار نتوانستند خود را کنترل کنند و پا به فرار گذاشتند. [17]
در هر صورت پراکنده شدن و برهم خوردن صفوف مسلمین یکی از اهداف مهم جنگ روانی «مثلث دروغساز» و تبعیت از شیطان در این زمینه است، و فرقی ندارد چه کسی مرتکب این جرم شده باشد، الله تعالی می فرماید : إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْاْ مِنكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ، إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُواْ (آل عمران/ 155) آنان كه در روز روياروئي دو گروه (مسلمانان و كافران در جنگ احد) فرار كردند، بيگمان شیطان به سبب پاره ای از آنچه انجام دادند آنان را به لغزش انداخت.
تمام این مشکلات و مصیبتها از ثمرات عملیات روانی دشمن و آفات زبان و سهل انگاری مسلمین نسبت به خبر گیری و خبر دهی از منابع مورد تائید «3ابزار» است.
ادامه ی این بحث را با این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم به بعد از تنفسی کوتاه موکول می کنیم که از وی پرسیده می شود: يا رسول الله کدام مسلمان بهتر است؟ می فرماید: « مَنْ سَلِمَ المُسْلِمُونَ مِن لِسَانِهِ وَيَدِهِ »[18] آنکه مسلمانان از دست و زبان او در امان بمانند.
تولید خبر، تخصصی است مثل سایر تخصصها
تا اینجا باید متوجه شده باشیم که خبر رسانی فن و تخصص است و تنها متخصصین می توانند در آن وارد شوند. اگر ما پذیرفته ایم که قانونگذاری و تعیین خوب و بد، ارزش و ضد ارزش، قدرت و حاکمیت در تخصص الله تعالی است، وبا مختص کردن مفاهیم ومحتوای چهار گانه ی دین به دین اسلام دست دیگران را در این زمینه کوتاه کرده ایم و، هر کسی که چنین ادعائی داشته باشد را دروغگو می دانیم؛ به همین ترتیب لازم است در این زمینه هم تابع اولی الامری باشیم که قانون شریعت الله برای چنین تخصصی تعیین کرده است .
چون تولید خبر یک تخصص است مثل سایر تخصصها . فرق این تخصص با جراحی قلب و جراحی مغز و غیره در این است که این تخصص درون انسانها و افکار و عقاید انسانها را درمان یا آلوده می کند، که بسیار دقیقتر، و خطرناکتر از صدمه زدن به جسم انسانهاست.
حالا کسب یا تولید این اخبار هم به همین سادگی ها نیست و همه ی اخبار و اطلاعات در یک درجه و ردیف نیستند. زمانی که حکومت یا سازمانی اطلاعاتی، یا حتی شرکتی تجاری اسناد و مدارکش راطبقه بندی می کند می خواهد به این شکل نقشه ها، برنامه ها، رویه های کاری، نقاط ضعف و قوت، وضعیت نیروها، امکانات و مقدورات سازمانی خودش را از رقبای خارجی و عوامل نفوذی انها در امان نگه دارد.
در این صورت می شود گفت که حکومتها و سازمانها و شرکتهای مختلف هر کدام جهت حفظ منافع مثبت یا منفی خودشان دارای یک سری اخبار و اطلاعاتی هستند که به هر شیوه ی ممکن سعی دارند با ترتیبات حفاظتی خاصی از انها محافظت کنند .
این اخبار و اطلاعاتی که به صورت سند درامدند جزء دارائی های مهم و با ارزش هر حکومت و سازمان و شرکتی هستند و، کاملا قابل قبول است که از هر چیز گرانقیمت و با ارزش باید محافظت کرد. چون از دست دادن این اخبار و اطلاعات در مواردی ضربات جبران ناپذیری بر منافع و حتی اساس و موجودیت حکومت، سازمان و شرکتها وارد می کند.
مثلا در شرکت تولید آدامس طبیعی در کردستان فرمول تولید ،یکی از سرمایه های ارزشمند ان شرکت اقتصادی محسوب می شد اما لو رفتن این فرمول توسط یکی از اعضای داخلی صدمات سنگینی به این شرکت بزرگ اقتصادی وارد کرد.
در این صورت ضرورت حفظ نظم و امنیت عمومی جامعه و پیشبرد صحیح برنامه ها اقتضا داردکه با هر عامل داخلی یا خارجی که مخل این امنیت عمومی باشد برخورد مناسب صورت گیرد . و یکی از وظایف مسئولین «3ابزار» این است که برای تقویت احساس امنیت عمومی در جامعه ی مسلمین اقدامات لازم را انجام بدهند .
فاش کردن اخبار و اسرار محرمانه ی شخصی و گروهی و جماعتی و شرکتی و سازمانی و حکومتی و غیره در واقع یکی از عوامل اخلال در امنیت محسوب می شود که با شعارهای دروغین و فریبنده ی آزادی بیان و آزادی مطبوعات و… نمی توان این ظلم آشکار را لاپوشانی کرد؛ اینها به نسبتهای مختلفی خط قرمزهای هر جامعه ای هستند چه مسلمان و چه غیر مسلمان .
مشخص است، محافظت از چیزهای ارزشمند نزد هر شخص، گروه، سازمان، شرکت اقتصادی، قوم و حکومتی امری عادی و قابل هضم است، و طبیعی است که قبول داشته باشیم همچنانکه ما از اخبار و اطلاعات و اسناد خود محافظت می کنیم مخالفین هم چنین کاری را انجام بدهند و همچنانکه ما می خواهیم انها را گول بزنیم و به اطلاعات و اخبار انها نفوذ کرده و در عوض مانع دسترسی انها به اخبار و اسناد خود باشیم انهاهم در پی چنین طرحهائی باشند.
در اصطلاح این دسته از اخبار و اطلاعات را تحت عنوان «اطلاعات محرمانه» یا «اسناد طبقه بندی شده» یا «اخبار بسیار حساس» و غیره نام برده اند .
البته میزان اهمیت این اخبار و اطلاعات هم به سطح طبقه بندی حفاظتی ان بستگی دارد، هر چه سطح طبقه بندی سندی بالاتر باشد اهمیت و ارزش این اخبار بالاتر میرود و تلاش و انرژی و دقت بیشتری در محافظت از انها لازم می شود . یک خبر چگونه تعیین درجه می شود؟ به میزان اهمیت و تاثیری که در تامین امنیت ما دارددرجه بندی می شود ، ودر میان ما این اخبار و اطلاعات طبقه بندی شده معمولا به 5 دسته: محدود، محرمانه، خیلی محرمانه، سری و به کلی سری دسته بندی شدند .
- اخبار و اسناد به کلی سری فاش شدنشان به اساس و موجودیت حکومت و سازمان و شرکت ضربات جبران ناپذیری می زند.
- اخبار و اسناد سری فاش شدن شان با یک درجه پائین تر باعث زیان عمده و حتی برهم خوردن بسیاری از روابط و دیپلماسی ها و تزلزل در امنیت کشور و سازمان و شرکت و منافع عمومی می شود.
- – اسناد خیلی محرمانه هم افشا شدنشان باعث اختلال در امور اجرائی و حتی متوقف کردن بسیاری از وظایف داخلی می شود .
- – اخبار محرمانه هم فاش شدنشان در امور داخلی بی نظمی به وجود میاورد یا با مصالح و منافع داخلی سازگاری ندارد .
البته کشورها بر اساس خواست و اراده ی نهادهای امنیتی خود هر چند سال یکبار درجه و طبقه ی این اسناد را از فوق سری به پائین تغییر میدهند تا به اخبار و اطلاعات محدود می رسد، و بعد در زمان و شرایطی که خودشان مناسب می بینند بخشهائی از این اخبار یا حتی کل آنها را تحت عنوان «اسناد تاریخی» در اختیار عموم قرار می دهند.
در بسیاری از کشورها اخبار، اطلاعات و اسناد فوق سری را معمولا از 30تا50 سال در همان طبقه قرار می دهند و سری و خیلی محرمانه را از 15 تا 30 سال و محرمانه را از 5تا15 سال در همان درجه نگهداری می کنند و بعد به همان ترتیبی که ذکر شد از حالت طبقه بندی شده تنزل می یابند مگر تحت شرايط و اوضاع و احوال اضطراري باز ممکن است که این سالها تمدید شود .
به عنوان مثال با آنکه در انگلستان اسناد دولتي و محرمانه بعد از 20 سال و در آمريكا بعد از 30سال اجازه انتشار دارند، اما می بینیم که آمریکا به عنوان مثال بعد از 60 سال از وقوع کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ خورشیدی بر علیه مصدق در ایران کل اخبار و اطلاعات خود را منتشر می کند.
در سال ۱۹۸۹ ن. وزارت امورخارجه آمریکا بخشی از اخبار را نشر می دهد بدون اینکه حتی یکبار از ارتباط آمریکا و انگلیس با این کودتا اسمی ببرد . باز در سال 2000 نزدیک به 200 صفحه از اسناد و مدارک سازمان سیا در این زمینه توسط نیویورک تایمز منتشر می شود باز بدون اینکه اسمی از آمریکا و انگلیس برده شود، اما در سال 2013 سازمان سیا به صورت ضمنی به نقش خود در این کودتا اشاره می کند تا اینکه در نهایت پس از 60 سال به صورت رسمی به نقش خود در این کودتا اعتراف می کنند و خط بطلان می کشند بر تمام هزاران دروغی که در این 60 سال تحویل مخاطبین و مورخین داده اند .
اینها به این شکل اخبار را به صورت تدریجی و متناسب با شرایط امنیتی خود نشر می دهند اما چنانچه در این زمینه اشتباهی رخ دهد چه طور؟
وزارت دفاع آمریکا اخبار و اطلاعات و اسناد محرمانه مربوط به جنگ ویتنام (1950 تا 1975ن) که خودش تهیه کرده است را رسما 40 سال بعد از نشر جنجالی آنها در رسانه منتشر می کند . قبلا بخشی از این اخبار در تابستان سال ۱۹۷۱ در نشريه «نيويوركتايمز» توسط یکی از کارکنان سفارت آمریکا در ویتنام منتشر شده بود که مردم آمريكا را از اخبار و اطلاعات نادرست وزارت دفاع در زمينه جنگ ويتنام و متحدان ايالات متحده مطلع كرد و مدخلي بر پايان جنگ و آغازي بر افول نيكسون رئیس جمهور آمریکا شد.
نه آمریکا و نه هیچ کشور و سازمانی نمی خواهد به این شکل صدمه ببیند و تمایل دارد از این اخبار و اطلاعات خود به نحو احسن محافظت کند و در زمان و شرایطی که خودش مناسب می بیند آنها را منتشر کند یا حتی به خاک بسپارد و هرگز آنها را نشر ندهد .
تا قبل از طی شدن این پروسه هر گونه افشاگری تخلف محسوب شده و شخص افشا کننده با مجازات مواجه می شود . به عنوان مثال در قانون تعزیرات ایران برای کسی که به هر نحوی عامل فاش شدن اخبار و اطلاعات سری باشد از 2 تا 10 سال و برای اخبار و اطلاعات محرمانه از 6ماه تا 2 سال زندان در نظر گرفته اند .
یا آمریکا از اینکه جولیان آسانژ – بنیانگذار استرالیایی ویکیلیکس - به افشای ۷۵۰ هزار سند محرمانه و غیرمحرمانه نظامی و دیپلماتیک دست زد آن رادشمن امنیت ملی خود دانست و دیدیم چه اتفاقاتی افتاد . به عنوان مثال آمریکا نمی خواست مردم ویدئویی از حمله هوایی دو هلیکوپتر به خبرنگاران و غیرنظامیان در بغداد را ببینند و بفهمند که کار خودشان بوده است بلکه می خواست مردم همان اخباردروغینی راباور کنند که صدها رسانه ی ماهواره ای و اینترنتی آن، و صدها رسانه ی سکولاریستهای مرتد محلی و دارودسته ی منافقین بومی این جنایت را به مسلمین نسبت داده بودند .
آمریکا اصلا دوست نداشت که این اخبار فاش شده ثابت کنند که آمریکا و متحدینش باعث قتل عام آن همه غیر نظامی در افغانستان شده اند که در اخبار دروغین خود مجاهدین را عامل این کشتارها معرفی کرده بودند . یا نمی خواست از عملیات پنهان “بگیر یا بکش” کماندوهای آمریکایی علیه مسلمین افغانستان کسی سر در بیاورد. به همین دلیل فورا جیمز جونز، مشاور امنیت ملی آمریکا طی بیانیه ای اعلام می کند: واشنگتن افشای اطلاعات محرمانه ای که می تواند جان آمریکائیان و متحدان آمریکا را در معرض خطر قرار دهد و امنیت ملی این کشور را تهدید کند، قویا محکوم می کند
متوجه شده اید چه شده است؟ بیان واقعیتهائی که خودشان نوشته اند هم باعث به خطر افتادن جان آمریکائیان و متحدین اشغالگر و مزدور آنها در افغانستان و سایر نقاط دنیا می شود و امنیت ملی این کشور را تهدید می کند. چرا؟ چون آگاه شدن مسلمین از دروغها و جنگ روانی و واقعیت جنایات اینها باعث خنثی شدن جنگ روانی این دشمنان و تقویت روحیه ی جهادی مسلمین و پیوستن مسلمین به مجاهدین و کم شدن آمار فریب خورده ها می شود و این یعنی بیداری طبقات فریب خورده و تقویت جبهه ی مسلمین و تضعیف جبهه ی آمریکا و متحدین سکولار و نوکرانش و بالا رفتن آمار کشته های آنها و در نهایت پیروزی مسلمین و شکست ذلیلانه ی آنها.
به همین دلیل است زمانی که نیروهای پلیس عراق در شهر بصره در تعقیب و گریزی پس از دادن یک کشته و یک زخمی دو سرباز انگلیسی را با ریشهای مصنوعی و لباس مبدل عربی به همراه مقدار زیادی مواد منفجره در خودروهای غیر نظامی شان دستگیر می کنند، قبل از اینکه توسط نیروهای حکومتی عراق بازجوئی بشوند و به چیزی اعتراف کنند نیروی های مسلح انگلیس دقیقا بر خلاف تمام قوانین بین المللی که خودشان به آن اعتقاد دارند برای آزادی اینها با استفاده از تانک و نفربرها و سایر تجهیزات نظامی به زندان حمله می کنند، هر چند در این در گیری دو تانک آنها توسط مردم به آتش کشیده می شود و 5 نفر از مردم هم کشته می شوند اما به هر قیمتی که شده این دو سرباز اسیر شده را آزاد می کنند و با خودشان می برند . چرا؟ چون نمی خواهند این سربازان به اخباری واقعی اعتراف کنند که نباید گفته شود.
شیعه و سنی در کنار هم و متحدا در کربلا و نجف بر علیه اشغالگران آمریکائی و انگلیسی می جنگیدند که ابومصعب زرقاوی هم یکی از همین افراد بود. انگلیسی ها و آمریکائیها جهت انهدام این وحدت و تولید جنگ داخلی و تضعیف و فشل و بی ابهت کردن مسلمین ابتدا به پرورش و میدان دادن به تفکرات شیعیان غلاة و به اصطلاح انگلیسی و غلاة نجدی تکفیری زمینه های روانی جهت انهدام این اتحاد را فراهم کرده بودند واگر این تفرق و جنگ داخلی اتفاق نیافتاده بود، حالا به عنوان یک کار عملی رفته اند در مساجد و مدارس و بازارهای اهل سنت بمب گذاری کرده اند و این را انداخته اند به گردن شیعیان، و در برابر، در حسینیه ها و مساجد و بازارها و مدارس و سایر اماکن عمومی شیعیان نیز بمب گذاریهائی انجام داده و انداخته اند گردن سنی ها ،و در تمام رسانه های ماهواره ای و اینترنتی وغیره این دروغها را جهت شعله ور کردن جنگ داخلی میان شیعه و سنی و مشغول کردن اهل قبله به هم نشر داده اند حالا با صرف این همه هزینه، می توانند فیلمنامه و پروسه ی جنایتکارانه ی خودشون را با اعتراف این سربازان ناقص بگذارند؟ قطعا نه. به همین دلیل با شتابی سوال برانگیز و با پرداخت هزینه ی سیاسی گزافی در برابر چشمان تمام دنیائی که می بیند، از اخبار و اطلاعات پنهان خود محافظت می کنند.
اینها به این سبک از اخبار، برنامه ها و توطئه ها و دروغهای خود محافظت می کنند و تحت هیچ شرایطی اجازه نمی دهند مسلمین آگاه شوند و واقعیتها را بفهمند، بلکه باید دروغهای آنها را تا زمانی که اینها می خواهند به عنوان واقعیت قبول کنند.
پس خبر دهی و خبر گیری به این سادگیها نیست که شما پای اخبار شبکه های کفار سکولار جهانی و مرتدین و دارودسته ی منافقین عمامه بسر یا کراواتی افسار به گردن محلی بنشینی و اینها هم واقعیتها را صادقانه در مورد اسلام و مسلمین در اختیار شما قرار دهند؛ هر چند که بدون شک واقعیتهائی را در مورد سایر امور در اختیار شما قرار می دهند تا شما را به این قناعت برسانند که دروغهای سازماندهی و برنامه ریزی شده ی آنها را در این جنگ روانی که بر علیه مسلمین شریعت گرا و بخصوص «3ابزار» راه انداخته اند به شما بقبولانند و شما را در همان مسیری قرار دهند که می خواهند؛ مسیری که خواسته یا ناخواسته به تبعیت از طاغوتها و شیطان بر علیه دوستان الله تعالی می ختم می شود.
اینجاست که الله تعالی ضمن نشان دادنِ راهکارِ برون رفتِ از این چنین دام خطرناکی به میزان خطرناک بودنِ تبعیتِ از دروغهای این کفار هم اشاره کرده و می فرماید :
وَإِذَا جَاءهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُواْ بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُوْلِي الأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلاَّ قَلِيلاً ( نساء/ 83) و هنگامي كه (خبر) كاري كه موجب نترسيدن يا ترسيدن است به آنان ميرسد، آن را ( ميان مردم ) پخش و پراكنده ميكنند. اگر اين گونه افراد، سخن گفتن در اينباره را به پيغمبر و اولی الامرخود واگذارند تنها كساني از اين خبر ايشان اطّلاع پيدا ميكنند كه اهل حلّ و عقدند و آنچه بايست از آن درك و فهم مينمايند. اگر فضل و رحمت خدا شما را در بر نميگرفت جز اندكي از شما همه از شیطان پيروي ميكرديد .
مگر شیطان به دوستان خودش درس نمی دهد و وحی نمی کند ؟ مگر تبعیت از کفار سکولار جهانی به رهبری آمریکا و روسیه و چین و انگلیس و فرانسه و آلمان و سایر کفار جهانی و طاغوتهای محلی و مرتد حاکم بر مسلمین و احزاب سکولار و مرتد محلی تبعیت از شیطان نیست؟ مگر جنگیدن در کنار این کفار اشغالگر خارجی و نوکران محلی آنها بر علیه مسلمین شریعت گرا و آزادیخواه تبعیت از شیطان و جنگیدن در راه طاغوت نیست حتی اگر با یک کلمه باشد؟
مگر غیر از این دوسته ما دسته ی دیگری داریم : الَّذِينَ آمَنُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَالَّذِينَ كَفَرُواْ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِيَاء الشَّيْطَانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفاً ( نساء/ 76) كساني كه ايمان آوردهاند، در راه الله ميجنگند ، و كساني كه کافر شده اند، در راه شيطان ميجنگند . پس با ياران شيطان بجنگيد. بيگمان نيرنگ شيطان هميشه ضعيف بوده است .
آیا آمریکا و متحدین سکولارجهانی او در راه الله می جنگند یا در راه شیطان؟ آیا نوکران آمریکا و مرتدین محلی در راه الله می جنگند یا در راه شیطان؟ حالاشما که با نصف کلمه هم از این کفار و مرتدین محلی ومزدورانش دفاع می کنید بدون شک شما هم در راه طاغوت مشغول جنگ روانی و سرد و یا گرم هستید، و بدون شک از شیطان تبعیت کرده اید .
پس «مثلث دروغ ساز» با تخصص و امکاناتی که دارد، در صورت غفلت مسلمین از متخصصین شورای اولی الامر در مسائل خبر گیری و خبر دهی و جنگ روانی یکی از «3ابزار» برتر، به همین سادگی شخص را به تبعیت از شیطان وادار می کند مگر عده ی قلیلی که همه داریم می بینیم .
اینجاست که باید پرسید: وظیفه ی ما در برابر این مثلث دروغ سازان چیست که الله تعالی به متخصص و حتی موفق بودن آنها در فریب مسلمین گواهی داده است؟
ما در مورد اسلامِ مجمل و بعضی از امور شخصی اطراف خود – نه همه ی آنها- می تونیم صحت و سقم آنها را به آن شیوه ای که هستند بفهمیم اما از بسیاری از امور شرعی و بخصوص از اخبار و رویدادهای برادر و خواهر و عمو و دائی و خاله و عمه و خواهر زاده و برادر زاده و دائی زاده و عموزاده و اطرافیان درجه یک خود هم اطلاع درستی در دست نداریم و، نمی توانیم اخباری که دیگران در مورد آنها می دهند را صد درصد درست بدانیم، بخصوص اگر از طرف دشمنان و یا حسودان و بدخواهان باشد که اصلا نمی شود به آن اعتماد کرد .
از این دایره ی خویشاوندان که بیائیم بیرون باز هر چه دایره وسیع تر می شود به همان اندازه دایره ی آگاهیهای شرعی و مستند ما تنگ تر و محدود تر می شود، یعنی هر چه از همسایه ها و هم محله ای ها و هم روستائی ها و هم شهری ها و هم استانیها و هم کشوری ها و هم منطقه ای ها به سمت سایر مناطق و سرزمینها می رویم به همان اندازه دایره ی اطلاعات ما هم نیاز به تخصص بیشترو منابع مورد اعتمادتری دارد.
حالا اگر ما گاه در تائید خبری در مورد فرزندانمان یا پسرعمو و پسر دائی هایمان که در کنار ما زندگی می کنند دچار سردرگمی و گیجی و گاه انحراف می شویم، در مورد اخباری که از ما بسیار دور بوده و اکثرا توسط رسانه ها و بلندگوهای این «مثلث دروغپرداز» به ما رسیده است چکار کنیم؟
ما قاعده را بر این می گذاریم که هر چه از طرف الله نیامده باشد در آن اختلاف و تناقض و راست و دروغ و آلودگی وجود دارد، و لازم است توسط متخصصینی تصفیه و پالفته بشود، و بعد قابل مصرف خواهد بود چون الله تعالی می فرماید: أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ ۚ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا (82) آیا (این منافقان و سکولار زده ها) درباره قرآن نمیاندیشند و اگر از سوی غیرخدا آمده بود در آن تناقضات و اختلافات فراوانی پیدا میکردند.
دقیقا به دنبال این الله تعالی به مساله ی خبر گیری مسلمین اشاره کرده و می فرماید:
وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِّنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ ۖ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَىٰ أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنبِطُونَهُ مِنْهُمْ ۗ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا (83)
بله قبلا اشاره کردیم که الله تعالی می فرماید مربی دروغ سازان شیطان است و پیروی از این دروغ سازان پیروی از شیطان است. و باز به دنبال سازماندهی و آسیب شناسی و دادن راهکار به مسلمین در مورد مساله ی خبر گیری است که به قتال و جنگ مسلحانه امر می کند و می فرماید:
فَقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا تُكَلَّفُ إِلَّا نَفْسَكَ وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللَّهُ أَنْ يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَاللَّهُ أَشَدُّ بَأْسًا وَأَشَدُّ تَنْكِيلًا (نساء/ 80- 84) در راه خدا بجنگ (حتی اگر هم تنها باشی) تو جز مسؤول (اعمال) خود نیستی. و مؤمنان را (هم به جنگ دعوت کن و بدان) ترغیب و تحریک نما. تا این که خداوند قدرتکافران را باز گیرد و قدرت خدا بیشتر و مجازات او سختتر است.
در اینجا مشخص است که الله تعالی در این آیه ی مدنی با ربط دادن تبیین اخبار به رسول الله صلی الله علیه وسلم از مرجعی سخن می گوید که زمامدار امور اجرائی و دنیویی مسلمین و حاکم جامعه ی اسلامی و فرمانده جنگ است، و در جامعه ی اسلامی تنها کفار اهل ذمه و دارودسته ی منافقین و سکولار زده ها هستند که از این دستور و قاعده سرپیچی می کنند .
حالا، با فوت رسول الله صلی الله علیه وسلم و به سر آمدن دوران حکمرانی ایشان این مرجع در اختیار کیست؟ الله تعالی به صراحت می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِي الأَمْرِ مِنكُمْ (نساء / 59)
اطاعت از 3 مرجع :
- الله تعالی
- رسول صلی الله علیه وسلم
- اولی الامر – صاحبان و متخصصین امر
باز پشت سر این دستور صریح الله تعالی عدم پیروی از این سه منبع را به منزله ی تحاکم به طاغوت و سرگردان شدن توسط شیطان می داند .
أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُواْ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُواْ إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُواْ أَن يَكْفُرُواْ بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيداً ( نساء / 60)
(اي پيغمبر !) آيا تعجّب نميكني از كساني كه گمان می برند كه آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پيش از تو نازل شده ايمان دارند، ميخواهند داوري را به پيش طاغوت ببرند (و حكم او را به جاي حكم خدا بپذيرند؟!) . و حال آن كه بديشان فرمان داده شده است كه به طاغوت کفر بورزند. و شیطان ميخواهد كه ايشان را بسيار گمراه كند .
در اینجا واضح و روشن است که مساله به حاکمیت و تحکیم قانون شریعت الله بر می گردد و بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم نیز تنها شورای اوالی الامراست که حکمش در امور اجتهادی روز هم ردیف با رسول الله صلی الله علیه وسلم قرار دارد. در اینجاست که می شود گفت الله تعالی «شورای اولی الامر» را به عنوان جانشین رسول الله صلی الله علیه وسلم در امور اجتهاد پذیر معرفی کرده که با اجماع واحدش «امت» واحد و جماعت واحدی را به وجود می آورد و شایستگی پشتیبانی الله تعالی (يَدُ اللَّهِ عَلَى الْجَمَاعَةِ) و همچنین شایستگی و لیاقت وعده هایی را کسب می کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم برای چنین«امت» ی از الله تعالی درخواست کرده و الله تعالی به چنین «امت» ی عطاء فرموده : إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ وَعَدَنِي فِي أُمَّتِي وَأَجَارَهُمْ مِنْ ثَلَاثٍ: لَا يَعُمُّهُمْ بِسَنَةٍ، وَلَا يَسْتَأْصِلُهُمْ عَدُوٌّ، وَلَا يَجْمَعُهُمْ عَلَى ضَلَالَةٍ[19] یا “لَنْ تَجْتَمِعَ أُمَّتِي عَلَى الضَّلَالَةِ أَبَدًا، فَعَلَيْكُمْ بِالْجَمَاعَةِ فَإِنَّ يَدَ اللهِ عَلَى الْجَمَاعَةِ”[20]
بدون شک این شورای اولی الامر بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم باید از قدرت اجرائی و پشتوانه ی نظامی برخوردار باشد که بتواند هم از موجودیت خودش محافظت کند، و هم از گروه سازی و ضرار سازی منافقین (سکولار زده ها) و مسلمین منحرف جلوگیری کند، هم اجماعهائی که به آن رسیده است را به مرحله ی اجراء در بیاورد .
در اینجاست که مثل همیشه به «3ابزار» حیاتی می رسیم که تنها با پشتوانه ی قدرت نظامی این «3ابزار» است که می توان به چنین هدفی رسید.
حالا این شورای اولی الامری که از پشتوانه ی قدرت نظامی و حکومتی یکی از «3 ابزار» برتر برخورداراست در درون خودش شوراهای متخصصین کوچکتری را جا داده که از مجموعه ی این شوراهای متخصصین کوچک است که این شورای اوالی الامر واحد به وجود می آید .
مثل شورای متخصصین دعوت و تبلیغ که امت واحدی را به وجود آورده اند که با اجماع واحدشان رای واحدی را به همه ی مسلمین به صورت یکسان می رسانند و سخن این مبلغ در این مسجد با آن یکی در مسجد دیگر فرقی ندارد که باعث سرگردانی و دامن زدن به تفرق در میان مسلمین یک روستا یا شهر و منطقه بشود، و الله تعالی هم در حالت عادی و غیر اضطرار به چنین «امتی» امر می کند که رسالت امر به معروف و نهی از منکر را بر عهده بگیرند نه افراد متفرق با نگرشها و تفاسیر متفرق و می فرماید: وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ(آل عمران/ 104)
یا مثل شورای متخصصین امور حکومتی، نظامی، اقتصادی و امنیتی و پزشکی و معماری و غیره که هم اکنون تحت عنوان صنف یا سندیکا از آنها یاد می شود.
هر کدام از این متخصصین معمولا یک امیر یا سخنگوئی دارند که از مجموع این امرای متخصص شورای متخصصین یا هیئت اجرائی یکی از «3 ابزار» شکل می گیرد. در اینجا واضح و روشن است که از مجموع اینها چنین شورای بزرگی شکل می گیرد نه از یکی یا چند تا از اینها، و مهمتر از آن اینکه زمانی که گفته می شود فلانی عالم بزرگ یا متخصص قابل توجهی است باید دقت بشود که این شخص در چه چیزی تخصص دارد؟ چون قرار نیست کسی مثل خالد بن ولید که در امور نظامی متخصص است در جایگاه معاذ بن جبل قرار بگیرد که در امر حلال و حرام تخصص داشت، یا بلال خوش صدا یا حسان بن ثابت شاعر و مجری جنگ روانی در جایگاه یکی از اینها قرار بگیرد. در اینجا می توانیم بگوئیم که این عزیزان هر کدام در تخصص خودشان بزرگ هستند اما در تخصصهای دیگر چه؟
بعد از رسول الله صلی الله علیه وسلم تنها شورای اولی الامر است که شایستگی جایگاه قاضی و شایستگی این امتیاز را دارد که به آن گفته شود در همه چیز برای «وضع موجود و الان» مسلمین بزرگ است. بقیه ی متخصصین تنها در تخصص خودشان بزرگ هستند و در تخصصهای دیگر می توان گفت کوچک هستند. در اینجا نه خود آنها این حق را دارند که در همه چیز خود را بزرگ و متخصص نشان دهند و نه سایر مسلمین باید چنین حقی را برایشان قائل شوند.
در این صورت مسلمین باید نیازهای خود از هر تخصصی، از متخصصینی بگیرند که به همان تخصص مربوط می شود. کسی نباید این اشتباه را بکند که در امور پزشکی خودش به یک متخصص معماری و شهر سازی یا یک متخصص صرف و نحو عربی یا یک متخصص تاریخ و جغرافیا و ریاضی و غیره مراجعه کند، این متخصصین هم نباید از جهالت مخاطبین خود سوء استفاده کرده و خود را در جایگاه متخصصینی قرار دهند که نیستند.
ما افراد زیادی را دیده ایم که مثلا در تدریس علم حدیث یا تاریخ یا پزشکی یا صرف و نحو و بلاغه و احوال شخصیه تخصص قابل توجهی دارند اما علاوه بر آنکه زیر مجموعه ی یکی از «3ابزار» برتر نیستند از جهالت و احساسات حق طلبانه و ظلم ستیزی جوانان و مخاطبین خود سوء استفاده کرده و حتی عده ای از آنها علمای درباری یا تحت مدیریت و نظارت یکی طاغوتهای محلی بوده و هزاران کیلومتر دور تر از میدانهای جهاد و قتال و حتی در یکی از دارالکفرها و دارالحربها در مکانی امن و محافظت شده توسط کفار سکولار و اشغالگر جهانی نشسته اند و در جایگاه مفتی ها و متخصصین جهاد و جنگ مسلحانه و تئوریسین و رهبران معنوی عده ای قرار می گیرند، و به همین سادگی با دین و جان و ناموس و آبرو و وطن و مال میلیونها مسلمان بازی می کنند.
اینجاست که مسلمین باید از این فضای آلوده و مسموم خودشان را نجات داده و در مسیر صحیح شرعی و امر شده توسط الله تعالی قرار گیرند که هر عقل و قلب سلیمی هم به آن امر می کند.
عقل سلیم و قلب سلیم به ما می گوید که نیازت را از متخصصی بپرس که در همان چیزی که شما بهش نیاز داری تخصص دارد. اگر غیر از این را انجام دادی و شیادی از جهالتت سوء استفاده کرد باید خودت را ملامت و سرزنش کنی .
باید این را بدانی که انسانهای کمی چون امام مالک پیدا می شوند که در 27 سوالی که در تخصصی که دارد ازاو پرسیده می شود بگوید نمی دانم . ایشان سوالی در تخصص اش پرسیده شد و گفت نمی دانم اما این را بدانید که کسانی هستند در تخصصی که ندارند باز ادای متخصصین را در می آورند و مثل الرویبضه و علمای سوء به سوء استفاده از جهالت دیگران مشغول می شوند.
ممکن است اموری مثل پزشکی و مهندسی و رانندگی و غیره وجود داشته باشند که شخص به راحتی بتواند به متخصص همان چیزی که به ان نیاز دارد مراجعه کند و اگر مثلا جهت آموزش رانندگی به یک مرکز متخصصین جراحی مغز و اعصاب یا مرکز متخصصین جراحی کلیه یا قلب مراجعه کند خودش بفهمد که به کار احمقانه ای دست زده است و معمولا هیچ انسان سالم العقلی دست به چنین حماقتی نزده و نمی زند . اما بسیار دیده شده است که در امور عقیدتی، نظامی و انقلابی و خبر گیری و امثالهم – که بدون شک باید در متخصص بودن آنها مطمئن شد بعد از آنها دنباله روی کرد- انسانها به راحتی از این فرمول مراجعه به متخصصین ذی صلاح دوری می کنند و فریب یک رمال یا انسان سوء استفاده چی یا «مثلث دروغپرداز» را خورده اند .
قانون شریعت الله در این زمینه های کلان «امت» و «جماعت» واحد را معرفی کرده که تنها از طریق «شورای اولی الامر و متخصصین» و با پشتوانه ی قدرت نظامی یکی از «3ابزار» به وجود می آید . و مسلمین لازم است و باید جهت محافظت از دنیا و قیامت خود در اینگونه موارد حساس تنها و تنها به یکی از «3ابزار» و هر آنچه از آن بیرون می آید اعتماد داشته باشند .
الان اگر الله تعالی در مورد مسلمین فاسق و ضعیف الایمان می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَيَّنُوا أَن تُصِيبُوا قَوْماً بِجَهَالَةٍ فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ (حجرات/ 6) اي كساني كه ايمان آوردهايد ! اگر شخص فاسقي خبري را به شما رسانيد درباره آن تحقيق كنيد، مبادا به گروهي – بدون آگاهي ( از حال و احوالشان و شناخت راستين ايشان – ) آسيب برسانيد، و از كرده خود پشيمان شويد .
ما می دانیم خبر زمانی که تخصصی شده و از حیطه ی مسائل شخصی محدود خارج می شود و نیاز به آگاهی و تجزیه و تحلیل و بررسی دقیق و موشکافانه دارد چه نهاد و مجموعه ای در میان مسلمین چنین وظیفه ی خطیر و مهمی را بر عهده دارد و کدام دستگاه تصفیه کننده است که اینهمه آلودگی «مثلث دروغساز» را تصفیه کرده و خبری سالم و پاک را به ما تحویل بدهد؟
علاوه بر این اگر الله تعالی در مورد خبرگیری از مسلمین فاسق چنین دستورات و اوامری را صادر کرده به نظر شما در مورد آن دو ضلع اصلی «مثلث دروغساز» یعنی کفار آشکار و پنهان چقدر باید دقت و هوشیاری به خرج داد؟
بدون شک کفار سکولار جهانی فهمیده اند که مسلمین از وحشیگری های آنها ونوکرانشان به تنگ آمده اند و تاریخ استفاده ی مزدوران سکولارشان نیز تمام شده و مسلمین می خواهند بار دیگر با تبعیت از قانون شریعت الله و دور ریختن کفار و مرتدین به همان عزتی برسند که الله تعالی به گذشتگان صالح آنها داده و اگر اینان در همین مسیر حرکت کنند به آنها نیز چنین عزت و قدرت و رفاه و امنیتی را می دهد .
کفار این وضع را فهمیده اند به همین دلیل تلاش دارند با جنگي نرم و رواني وسيع، وبا پشتيباني مالي و تبليغاتي گسترده ی ماهواره ای و فضای مجازی و دست پرورده های شترمرغ و بوقلمون صفت، نوعی اسلام مسخ شده را از کانال منافقین یا سکولار زده ها معرفی کنند که از میان فرق معروف به اهل سنت به قول سید قطب رحمه الله: به اسلامی آمریکائی و از میان شیعه نیز به تشیعی انگلیسی مشهور شده اند که، با همان ادبیات شبهه اسلامی در نهایت با بازی دادن مردم سرگردان، با سناریوهای سیاسی و رایج خود همان چارچوب سکولاریستی حاکمیت را جهت تامین منافع و قوانین ضد اسلامی خود حفظ کرده و مانع از تشکیل حکومتی اسلامی می شوند.
همچنانکه در درس منافقین یا سکولار زده ها عرض شد این منافقین یا سکولار زده ها استاد سخنوری و چرب زبانی و عوام فریبی هستن که خودشان را به روزتر و مدرنتر و عاقلتر از همه دانسته و دیگران را منجمله صحابه را سفیه و نادان می دانند: وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ (بقره/13) و چنان در سخنوری استادند که حتی ممکن است مومن ترین انسانها را نیز چنان فریب دهند که ازشون حرف شنوی داشته باشن: وَ فيکُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ (توبه/47) در برابر تبلیغات و جنگ روانی و سرد و تبلیغی این موجودات و ممانعت از رسیدن دشمن سکولار جنگ طلب و خونریز به اهداف پلیدش و جلوگیری از سرگردانی خود در میان اینهمه حزب و تبلیغات دروغین چه راهکار و پناهگاهی وجود داره ؟
تنها یکی از «سه ابزار» وجود دارد.
ننگی بالاتر از این وجود ندارد که شخص خودش را اسباب بازی دست دشمنانش کرده و، فریب آنها را بخورد و ابزار دست دشمنان جهت رسیدن به اهداف ضد اسلامی آنها شود در حالی که، بارها و بارها دیده اند که کفار سکولار جهانی ابزارها و مزدوران خودشون را پس از اتمام کارشان مثل آشغال و تفاله و دستمال توالت دور ریخته اند. بدا به حال آنهائی که فریب این موجودات را خورده و همیشه غر می زنند که از میان اینهمه خبر کدامیک را قبول کنیم و سرگردان شدیم ودهها بهانه ی بی سروته دیگر که آنها را در مسیر عاقبت به شری قرار داده است.
کمی به خودت بیا: هم اکنون هزاران نوع خبر وجود دارد که با صرف میلیاردها دلار هزینه از کانال کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی و بخصوص از کانال منافقین و سکولار زده های متنوع زبان باز و حقه باز با نقابی شبه اسلامی عمامه دارو بی عمامه و با مخلوط کردن سمهایشان با آیات قرآنی و احادیث و تاریخ و غیره قصد نابود کردن و ابزار کردن تو را دارند . مگر تو متخصص در تاریخ و قرآن و حدیث و اخبار روز و غیره هستی که بتوانی خبر راست را از دروغ تشخیص بدهید و گمراه نشوید یا باید این امر را مثل سایر امور به متخصصین و اولی الامر و شورای مربوطه بسپارید؟
اگر تشخیص بیماری کلیه یا قلب یا چشمت را به متخصصین مربوطه می سپارید تا جسمتان سالم بماندچرا دفاع در برابر جنگ نرم و روانی دشمنان را نیز به اولی الامر این تخصص نمی سپارید تا از ایمانتان محافظت کنید و سرگردان و ابزار دست شیطان و «مثلث دروغساز» نشوید؟
اگر این منافقین یا سکولار زده ها در برهه ای از زمان با شعارهای شبهه اسلامی توانسته اند با سوء استفاده از جهالت شما با کفار سکولار و اشغالگر خارجی شریک شده و بخشی از دنیای شما را به سرقت برند با بازگشت به یکی از «3ابزار» اجازه ندهید آرزوها، اهداف وعقاید پولادین شما به دین اسلام و قانون شریعت الله و آزاد سازی سرزمینهای مسلمین و تحکیم شریعت الله که به خاطرش به پاخواسته اید را دزدیده ویا در معرض فروش قرار دهند.
- می خواهید جهاد کنید : تنها یکی از «3ابزار» برتر
- می خواهید در برابر این همه جنگ روانی و تبلیغی رنگارنگ سرگردان نشوید و ضمن داشتن آرامش به جنگ روانی کفار و سکولار زده های منافق صفت بروید : تنها یکی از «3ابزار» برتر
- می خواهید هر امر حکومتی و عمومی را انجام بدهید تنها یکی از «3ابزار» برتر
چرا ؟ چون رسول الله صلی الله علیه وسلم از الله تعالی ضمانت گرفته است که امت برسرگردانی و گمراهی هم رای نمیشوند. در این صورت شورای اوالی الامر و امتی که از این شورا به وجود آمده است هرگز گمراه نمیشود و با اجماع واحدش جماعت واحدی را تشکیل می دهد که حمایت و پشتیبانی الله تعالی را نیز به دست آورده است.
پس بهانه نیاورید و خودتان را به این امت و جماعت واحد آن که از کانال قدرت نظامی یکی از «3ابزار» برتر به وجود آمده متصل کنند و به جای این همه آشفتگی و سرگردانی انرژی خودتان رابر نیازهای ضروری دنیا و قیامتان متمرکز کنید .
برادران وخواهران گرامی : ما تنها زمانی می توانیم بگوئیم که در برابر جنگ روانی دشمنان آشکار و پنهان ایستاده ایم و تبلیغات عامه فریبانه ی این مسیلمه های کذابی – که بصورت شبانه روزی اعمال جنایتکارانه ی آنها را در شبکه های ماهواره ای و سایر رسانه های اجتماعی و حتی اطراف خود می بینیم – نمی تواند ما را فریب دهد که تابع یکی از «3ابزار» برتر باشیم.
زمانی که اخبار یکی از «3ابزار» برتر به خاطر پیشرفتهای تکنولوژیکی این اندازه به ما نزدیک شده و در دسترس همه است دیگر عذری ندارید که سواد نداشتیم و سایر بهانه هائی که مختص دارودسته ی منافقین است؛ به خود بیایید به راستی وقت تنگ است وهر آن امکان ترک دنیا وحضور در بارگاه الله تعالی وحساب وکتاب می رود. مواظب باشید که به خاطر سرگردانی خود و سپردن خود به تبلیغات و اخبار کفار سکولار جهانی و مرتدین سکولار محلی و منافقین و سکولار زده های به ظاهر اسلامگرا و دوری از «3ابزار»برتر ضررمند، پشیمان وعاقبت به شر نگردید.
با وجود چنین حجم وسیعی از جنگ روانی دشمنان و اخبار متنوع و رنگارنگی که ارائه می دهند چاره ای جز دل سپردن به یکی از «3ابزار» برتر و یاری آن نداریم، اگر خواهان آرامش و سعادت در دنیا و قیامت هستیم .
بزرگترین ابزار جنگ روانی یا جنگ نرم :”soft war” یا قدرت نرم “soft power” همین خبر گیری و خبر رسانی از کانالهای مختلف رسانه ای مثل ماهواره ها و فضای مجازی و شایعات وغیره ست. شخص با بهرهگیری از رسانهها می تواند برای تأثیرگذاری بر طرف مقابل، به اِعمال قدرت بپردازد . و می دانیم که مدیریت اکثریت این رسانه ها و بخصوص کانالهای ماهواره ای هم در دست کفار سکولار جهانی و مرتدین محلی و بعد در اختیار منافقین یا سکولار زده هاست.
منافقین یا سکولار زده هائی که با خبرگی و چیرگی در سخنوری به شیوه ی اسلامی حتی ممکن است شخصی مثل رسول الله صلی الله علیه وسلم را در امور مربوط به اتفافات روز هم دچار شک و تردید کنند.
حالا در میان این همه دشمن و این همه جنگ روانی و نرم چه باید کرد ؟ باید به قانون شریعت الله مراجعه کرد و دل خود را با خبر گیری از همان جاهائی که الله تعالی فرموده آرامش داد و مطمئنش کرد .
بله زمانی که الله تعالی می فرماید : الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد/28) آن کسانی که ایمان میآورند و دلهایشان با ذکر و یاد خدا سکون و آرامش پیدا میکند . آگاه باشید ! دلها با یاد و ذکر خدا آرام میگیرند؛ در این زمینه ی خاص هم – مثل تمام موارد- دلها تنها با یاد و ذکر قانون شریعت الله و پیروی کردن از آن آرامش و اطمینان پیدا می کند. به همین دلیل است که پس از این آیه الله تعالی فورا از عمل صالح صحبت به میان می آورد که همان تبعیت از قانون شریعتش است و می فرماید: الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَى لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ (رعد/29) آن کسانی که ایمان میآورند و کارهای شایسته میکنند، خوشا به حال ایشان، و چه جایگاه زیبائی دارند !
این وضعیت کسانی است که بعد از ایمان به الله عمل صالح متناسب با دستورات الله تعالی را انجام می دهند، اما اگر به عنوان مثال در این زمینه ی خاص خبر گیری و خبر دهی از قانون شریعت الله پیروی نکردند در واقع از عمل صالح دوری کرده اند و مرتکب عمل ناصالح شده اند. منبع عمل ناصالح هم کجاست؟ شیطان . به همین دلیل الله تعالی می فرماید : وَلَوْلاَ فَضْلُ اللّهِ عَلَیْکُمْ وَرَحْمَتُهُ لاَتَّبَعْتُمُ الشَّیْطَانَ إِلاَّ قَلِیلاً (نساء/83)
اشتباه در خبر گیری و خبر دهی و فریب جنگ روانی دشمن راخوردن پس از بهم خوردن آرامش درون و اطمینان قلبی، اولین صدمه ی ظاهریش بر هم خوردن وحدت دستور و وحدت فرماندهی مسلمین و آشفتگی و سرگردانی و ایجاد تفرق و چند دستگی در میان مسلمین است که اگر به شرک تفرق منتهی بشود بدون شک مسلمین را تابع برنامه ها و اهداف شیطان و یارانش می کند.
دو قانون و برنامه بیشتر نداریم یا مال الله تعالی ست که به آرامش و قدرت درونی و ظاهری مسلمین ختم می شود و یا مال شیطان است که به دلهره و استرس و آشفتگی و سرگردانی و تفرق و در نهایت جنگ داخلی میان مسلمین و سستی و فشل و از بین رفتن ابهت مسلمین و ذلیلی جناح مسلمین و قدرت بخشیدن به جناح شیطان و یارانش ختم می شود .
پس باید حواست باشد کفار جهانی این همه هزینه ی مفت برای شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی و غیره نمی کنند و مرتدین و منافقین و سکولار زده های داخلی هم این همه هزینه ی الکی نمی کنند بلکه پشت این میلیاردها دلار و درهمی که خرج می کنند اهدافی را دنبال می کنند.
اگر شیطان و یارانش را با یک شبکه ی ماهواره ای به داخل خانه ات دعوت کرده اید باید منتظر ثمرات فاجعه بار جنگ نرم و روانی آنها در قلب و ظاهر خودت و خانواده و مجتمعت باشید .
این طبیعی است که هر چه بکاری همان را برداشت می کنی و الله تعالی در سینه ی یک مرد دو تا قلب قرار نداده که یکی برای الله تعلی باشد و دیگری هم برای شیطان و یارانش . مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَیْنِ فِی جَوْفِهِ (احزاب/4) خداوند دو دل را در درون مردی قرار نداده است . در اینجا لازم است گفته بشود که خانمها زمانی که حامله میشوند ممکن است دو یا چند قلب را در درون خود داشته باشند به همین دلیل در آیه اسم مرد آورده شده که در نفس بودن با زن یکسان است و حکم آیه شامل هردو می شود.
در این مورد خاص خبر گیری و خبر دهی مثل سایر موارد الله تعالی ما را به تبعیت از دستور خودش فرا خوانده و شیطان و یارانش هم به تبعیت از اخبار و برنامه و دستورات خودشان . حالا شما دستور هر کدام را انجام دادید در واقع همان را عبادت کرده اید. الله تعالی ما و شما را به عبادت خودش دعوت می کند و منحرفین نیز به عبادت شیطان و خودشان.
شیطان و یارانش به سبکهای مختلفی اعمال ضد اسلامی فریب خورده ها را با اسمهای فریبنده ی روشنفکری و به روز بودن و مد و آزادی شخصی و آزادی بیان و مدرنیته و دموکراسی و برابری و سایر شعارهای مسموم و چند پهلوی به ظاهر زیبا و رنگ آمیزی شده در این مسیر عبادت خودشان می کشانند : « تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ »(نحل/63) به خدا سوگند ! ما ( پیغمبرانی) به سوی ملّتهای پیش از تو فرستادیم و شیطان کارهای (زشت) ایشان را در نظرشان زینت داد و امروز شیطان سرپرست ایشان است و عذاب دردناکی دارند.
و اين زنگ خطري است كه شايد بتواند خواب آشفته جاهلان را بپراند. عدي بن حاتم نقل مي كند: زمانی كه وي صليبي نقره اي در گردن داشت رسول الله صلي الله عليه و سلم اين آيه را خواند: اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ.(توبه/31) عدي گفت : به پيامبر گفتم كه آنها علما و راهبانشان را عبادت نمي کنند. پس رسول الله فرمود: نه چنين است كه عبادت نكنند بلكه آنها آنچه را از حلال و حرام (خوب و بد، آزاد و ممنوع) كه احبار و راهبان تجويز مي كنند آنها مي پذيرند، گفتم آري، رسول الله صلي الله عليه و سلم گفت : و عبادت احبار و راهبان شما همين نوع است[21] و تا ابد مفهوم «عبادت» را مشخص و دامنه ي آن را تعريف کرد.
حالا شما عبادت کدام یک را انتخاب می کنی؟ شیطان و یارانش یا الله تعالی و قوانین ومحبانش را؟ راه سومی وجود ندارد. الله تعالی در مورد کسانی که قصد دارند از اسلام و غیر اسلام چیزهای ترکیبی و جدیدی به وجود بیاورند می فرماید : وَیقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَکْفُرُ بِبَعْضٍ وَیُرِیدُونَ أَن یَتَّخِذُواْ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلاً (نساء/150) و میگویند که به برخی ایمان داریم و به برخی دیگر ایمان نداریم، و میخواهند میان آن (کفر و ایمان) راهی برگزینند.
أُوْلَئِکَ هُمُ الْکَافِرُونَ حَقّاً وَأَعْتَدْنَا لِلْکَافِرِینَ عَذَاباً مُّهِیناً (نساء/151) آنان همگی بیگمان کافرند، و ما برای کافران عذاب خوارکنندهای فراهم آوردهایم .
پس در این زمینه ی خاص خبر دهی وخبر گیری و مبارزه با جنگ سرد و روانی دشمن هم یا دستور الله تعالی و پیروی از اولی الامر یکی از «3ابزار»برتر را انتخاب می کنید و با این کار هم عبادت الله راکردید و هم به درون خودت آرامش و سکون و اطمینان دادید، یا اینکه خودت را می سپاری دست شیطان و یارانش و با سرگردان کردن خودت عبادت آنها را می کنی .
پس مواظب باش که راه سومی وجود ندارد و الله تعالی بندگانش را مخاطب قرار داده است و می فرماید :
- قُلْ يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِوَكِيلٍ (یونس/108)
بگو: ای انسانها، از سوی پروردگارتان، حق ( که قرآن)ه به سوی شما آمده است . هرکس که راهیاب گردد ، بیگمان به سود خود راهیاب میشود و هرکس که گمراه و سرگشته شود ، به زیان خود گمراه و سرگشته میشود و من وکیل شما نیستم .
- مَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى (اسراء/15)هر کس هدایت یابد، راهیابیَش به سود خودش است، و هرکس گمراه شود، گمراهیَش به زیان خودش است . و هیچ کسی بارِ گناه دیگری را بر دوش نمیکشد.
پس ای کسانی که قانون شریعت الله را قبول کرده و به آن ایمان آورده اید و دلتان آرامش پیدا کرده است در برابر شیطان و یارانش مواظب خودتان باشید : یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ عَلَیْکُمْ أَنفُسَکُمْ لاَ یَضُرُّکُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِیعاً فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ (مائده/105) ای مؤمنان ! مواظب خود باشید. زمانی که شما هدایت یافتید گمراهی گمراهان به شما زیانی نمیرساند بازگشت همه شما به سوی خدا است، و شما را از آنچه (در دنیا) میکردهاید آگاه میسازد.
شیطان و یارانش در جنگ روانی و نرم خودشان ایمان و عقیده ی ما را مورد هدف قرار داده اند همچنانکه در جنگ مسلحانه و گرمشان جسم ما را مورد هدف قرار میدهند . اما این را بدانید که جنگ نرم و سرد صدماتش از جنگ گرم بیشتر است.
در این صورت در برابر دروغها و شایعات و جنگ روانی «مثلث دروغساز» چه باید کرد؟
- خبر گیری از یکی از «3ابزار» برتر و اعتماد به امرای متخصص یکی از«3ابزار» برتر
- سکوت در هر آنچا به صورت رسمی توسط یکی از «3ابزار» برتر بیان نشده است و برخورد با آن به عنوان دروغ و بهتان و شایعه
وَلَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ ( نور آيه 16)
- برخورد فیزیکی متناسب با قدرتی که یکی از «3ابزار» برتر در اختیار مسلمین قرار داده است
- استفاده از شایعه ی دشمن در مسیری دیگر
رسول الله صلی الله علیه وسلم در غزوه ی احد پس از پراکنده شدن ارتش مسلمین و صدماتی که دیده بودند، و اکثریت مجاهدین در حال عقب نشینی و پناه گرفتن بودن و، دشمن به امید مرگ رهبر مسلمین در حال دست کشیدن از جنگ بود، رسول الله صلی الله علیه وسلم وضعیت جنگ را چنان می دیدکه شایعه ای که در مورد مرگش توسط دشمن نشر شده بود باطل نشود، چون ممکن است صدمات مسلمین را بیشتر کند و دشمن را جری تر کند به همین دلیل به کعب بن مالک که اولین کسی بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم را در آن حال شناخت، و از فرط شادی داد می زد: آهای مسلمانان، مژده باد شما را، پیامبر خدا اینجاست. او زنده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم به او اشاره کرد که ساکت شود. [22] در اینجا رسول الله صلی الله علیه وسلم از شایعه ی دشمن در مسیری دیگر استفاده کرد .
تولید دو خبر از سوی یکی از «3ابزار»
تا اینجا متوجه شدیم که یکی از این مواردی که مستقیما به یکی از «3ابزار» گره خورده و ارتباط تنگاتنگی هم به عقیده و کفر به طاغوت تک تک مومنین ووحدت دستور و وحدت فرماندهی مسلمین دارد مدیریت جنگ روانی است . در اینجا شخص مسلمان باید آگاهانه بفهمد که مرجع ذی صلاح جهت مدیرت جنگ روانی در برابر این «مثلث دروغساز» تنها یکی از «3ابزار»برتر است و هیچ مرجع دیگری از چنین صلاحیتی برخوردار نیست .
در این جنگ روانی هم، مسلمین – متناسب با شرایط – باید انتظار تولید دو خبر از سوی یکی از «3ابزار» را داشته باشند و آگاهانه با این دو خبر برخورد شرعی داشته باشند:
- یکی خبری که در حالتهای عادی به مردم داده می شود.
- و دیگری خبری که طبق قاعده ی «الْحَرْبُ خُدْعَةٌ أَوْ خَدْعَةٌ»[23] برای کفار تولید می شود.
الله تعالی تصویری از روابط شیطان با کفار در جنگ با مسلمین را به نمایش می گذارد که بسیار قابل تامله و می فرماید: وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ وَقَالَ لاَ غَالِبَ لَكُمُ الْيَوْمَ مِنَ النَّاسِ وَإِنِّي جَارٌ لَّكُمْ ( به ياد آور ) زماني را كه شیطان اعمالشان را در جلو ديدگانشان ميآراست و ميگفت : امروز هيچ كس نميتواند بر شما پيروز شود و من، همپيمان و ياور شما هستم. فَلَمَّا تَرَاءتِ الْفِئَتَانِ نَكَصَ عَلَى عَقِبَيْهِ وَقَالَ إِنِّي بَرِيءٌ مِّنكُمْ إِنِّي أَرَى مَا لاَ تَرَوْنَ إِنِّيَ أَخَافُ اللّهَ وَاللّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ (أنفال / 48) امّا هنگامي كه دو گروه (مؤمنان و كافران) همديگر را ديدند (و روياروي شدند) بر پاشنههاي خود چرخيد و گفت من از شما بيزار و گريزانم. من چيزي را ميبينم كه شما نميبينيد. من از خدا ميترسم . چرا كه خدا سخت كيفردهنده و مجازاتكننده است.
شیطان در مراحلی دست از سر مسلمین بر میدارد اما مریدانش دست بردار نیستند .
در جبهه ی داخلی، دارودسته ی منافقین و مسلمین ضعیف الایمان هم که فریب تبلیغات شیطان را خورده بودند و به نسبت تعداد نفرات و تجهیزات نظامی و مالی و غیره مسلمین را در جایگاه ضعیفی می دیدند و دروغهای شیطان را قبول کرده بودند به صورت هماهنگ شروع می کنند به تخریب روحیه و جنگ روانی بر علیه مسلمین : إِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ غَرَّ هَؤُلاء دِينُهُمْ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ فَإِنَّ اللّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ ( أنفال / 49)( به ياد آور) آن زماني را كه منافقان و كساني كه (ضعيفالايمان بودند و) در دلهايشان بيماري بود، ميگفتند: اينان را دینشان مغرور کرده و گول زده است. (امّا بدانند كه) هركس به خدا پشت بندد بدرستی که الله مقتدر و توانا و حکیم است.
الله تعالی جهت مبارزه با این جنگ روانی «مثلث دروغ ساز» و بالابردن روحیه و ایمان مومنین ضمن فاش کردن محتوای تبلیغات «مثلث دروغساز» در دو بخش، عملیات روانی خودش را ارائه می دهد :
- تقویت روحیه و ایمان مومنین
- تخریب و تضعیف روحیه ی «مثلث دروغساز» و تحمیل جنگ روانی بر آنها
در باب تقویت ایمان مومنین..:
- الله تعالی به مسلمین تذکر میدهد که آنها حامل رسالت بزرگی هستند که حتی نباید کشته شدن رهبری چون رسول الله صلی الله علیه وسلم در جنگ هم بر روحیه و ایمان و اراده ی آنها تاثیری بگذارد: وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَىَ عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللّهَ شَيْئاً وَسَيَجْزِي اللّهُ الشَّاكِرِينَ ( آل عمران آيه 144)
محمّد جز پيغمبري نيست و پيش از او پيغمبراني بوده و رفته اند؛ آيا اگر او بميرد يا كشته شود، آيا چرخ ميزنيد و به عقب برمي گرديد؟! و هركس به عقب بازگردد ( و مرتد شود) هرگز كوچكترين زياني به خدا نميرساند، و خدا به سپاسگزاران پاداش خواهد داد .
به همین دلیل است که می بینیم رسول الله صلی الله علیه وسلم در حین جنگ احزاب و آنهمه دلهره و خوفی که بر مسلمین سایه افکنده بود و عده ی فتح یمن و شام و بلاد فارس را به مسلمین می دهد . یعنی آنها حامل و امانتدار رسالتی جاودانه هستند و قطعا نابود نخواهند شد، و آینده مال آنهاست هر چند که خود رسول الله صلی الله علیه وسلم و هزاران رهبر نظامی دیگر هم در میان آنها نباشند.
- در همین راستا الله تعالی به مسلمین ضمانت می دهد که تعیین زمان مرگ انسانها در دست خداست و زمان دقیق آن هم مشخص شده پس از این بابت هم اعتماد و توکل بر الله جای هر گونه نگرانی و دلهره ای را می گیرد:وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَنْ تَمُوتَ إِلاَّ بِإِذْنِ الله كِتَاباً مُّؤَجَّلاً ( آل عمران آيه 145) و هيچ كسي را نسزد كه بميرد مگر به فرمان خدا ، و خداوند وقت آن را دقيقاً در مدّت مشخّص و محدودي ثبت و ضبط كرده است.
- علاوه بر این به مسلمین یاد آوری می کند که در جنگ همچنانکه به آنها صدمه و زخمی وارد می شود به دشمنان هم وارد می شود و این قاعده ی جنگ است اما در نهایت برتری برای آنها ست:
وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ( آل عمران/ 139) و ( از جهاد در راه خدا به سبب آنچه بر سرتان ميآيد ) سست و زبون نشويد و غمگين و افسرده نگرديد، و شما برتر هستيد اگر كه به راستي مؤمن باشيد.
إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْكَ الأيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاء وَاللّهُ لاَ يُحِبُّ الظَّالِمِينَ ( آل عمران / 140) اگر به شما جراحتي رسيده است به آن جمعيّت نيز جراحتي همانند آن رسيده است، و ما اين روزها ( ي پيروزي و شكست) را در ميان مردم دست به دست ميگردانيم ( و گاهي بهره اينان و گاهي نصيب آنان مينمائيم ) تا ثابت قدمان بر ايمان را (از سائرين) جدا سازد و مؤمنان شناخته شوند و خداوند از ميان شما شهیدانی برگيرد. و خداوند ستمكاران را دوست نميدارد .
یا می فرماید : وَلاَ تَهِنُواْ فِي ابْتِغَاء الْقَوْمِ إِن تَكُونُواْ تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللّهِ مَا لاَ يَرْجُونَ وَكَانَ اللّهُ عَلِيماً حَكِيماً (نساء / 104) در جستجوي قوم ( كافر) سستي مكنيد . اگر درد ميكشيد، آنان هم مثل شما درد ميكشند و رنج ميبرند، ( ولي فرق شما و ايشان در اين است كه) شما چيزي از خدا ميخواهيد كه آنان نميخواهند و خداوند آگاه حكيم است.
در مرحله ی دوم جنگ و پشت سر این، ضمن برملا کردن جنگ روانی کفار آشکار و پنهان داخلی و مسلمین ضعیف الایمان که بر اساس دروغ بناء شده است، الله تعالی با ذکر حقایقی جنگ روانی سهمگینی را بر این «مثلث دروغساز» تحمیل می کند و می فرماید : وَلَوْ تَرَى إِذْ يَتَوَفَّى الَّذِينَ كَفَرُواْ الْمَلآئِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ وَذُوقُواْ عَذَابَ الْحَرِيقِ ( أنفال/ 50) اگر ببيني بدان گاه كه فرشتگان جان كافران را ميگيرند و سر و صورت و پشت و روي آنان را ميزنند: و عذاب سوزان را بچشيد .
با وجود این بین روشهای جنگ روانی مسلمین با جامعه ی کفار تفاوتهای اساسی وجود دارد :
- داستان اسامه بن زید و کشتن آن کافر به ما یاد می دهد که اسلام می خواهد حتی به دشمن مسلح کافر بفهماند که راههائی برای حفظ جان او وجود دارد، پس تسلیم شدن برای کافر اصلی بهتر از جنگیدن و کشته شدن است و راههای تسلیم شدن را به روی چنین دشمنانی باز و متعدد می کند
- هدف جهاد خودش را محافظت از مکانهای عبادی کفار اهل کتاب قبل از مساجد مسلمین معرفی می کند: وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا (حج/40) و کسانی چون عمر بن خطاب در پیمان بیت المقدس حتی ضمانت عدم تعرض به صلیب و بت نصرانی ها را هم میدهد . چرا بت؟ چون رسول الله صلی الله علیه وسلم به عدی بن حاتم که صلیبی در گردن داشت امر می کند : يَا عَدِيُّ اطْرَحْ عَنْكَ هَذَا الْوَثَنَ [24]
اما کفار سکولار عمدا مساجد مسلمین را مورد هدف قرار میدهند
- مسلمین محافظت از جان مردمان غیر جنگجو را در غیر حالت اضطرار جزو استراتژی های اصلی خود معرفی می کنند
اما کفار سکولارو مشرک جهانی و مرتدین محلی بمباران هوایی مناطق مسکونی و قتل عام غیر نظامیان با انواع بمبهای فسفوری و شیمائی و اتمی و… جهت ایجاد رعب و وحشت در میان مخالفین را یکی از اصول عملی خود کرده اند.
موارد زیادی وجود دارند که تفاوت میان جنگ روانی مسلمین با غیر مسلمین را نشان میدهد اما نکته ای که لازم است در اینجا به ان اشاره کنیم این است که در حالتهای عادی بسیاری از طعامها و نوشیدنی ها و حتی عباداتی مثل نماز و روزه و غیره شکل ثابت و مشخصی دارند، در مورد تبعیت از صداقت و دروی از دروغگوئی هم قاعده بر همین منوال است چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم حتی در مورد شخص روزه دار می فرماید:«مَنْ لَمْ يَدَعْ قَوْلَ الزُّورِ وَالْعَمَلَ بِهِ فَلَيْسَ لِلَّهِ حَاجَةٌ فِي أَنْ يَدَعَ طَعَامَهُ وَشَرَابَهُ»[25] «هركس كه دروغگويی و عمل به مقتضای آن را ترك نكند، خداوند نيازی ندارد كه او خوردن و نوشيدن را ترك كند»
و ام المومنین عائشة رضي الله عنها می گوید:” مَا كَانَ خُلُقٌ أَبْغَضَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ مِنْ الْكَذِبِ ،[26] این در حالتهای عادی است اما اگر در حالت اضطرار جنگی قرار گرفته باشیم چه؟
مردی مشرک – یا به زبان امروزین سکولار – از قبیله غطفان به اسم نعیم بن مسعود نزد رسول الله صلى الله علیه وسلم آمد و گفت: ای رسول خدا، من مسلمان شدهام؛ اما قوم و قبیلهٔ من از اسلام آوردن من آگاهی ندارند؛ هر امری دارید به من بفرمایید! رسول الله صلى الله علیه وسلم فرمودند:
إِنَّمَا أَنْتَ فِينَا رَجُلٌ وَاحِدٌ، فَخَذِّلْ عَنَّا مَا اسْتَطَعْتَ، فَإِنَّمَا الْحَرْبُ خَدْعَةٌ . [27] «تو یک مرد تنهایی، هرچه در توان داری به سود ما عزم دشمن را سست گردان؛ که جنگ سراسر نیرنگ است!»
نعیم بن مسعود رضی الله عنه هم بیدرنگ خودش را به نزد یهودیان بنیقریظه رسانید که با آنان درعهد جاهلیت معامله و معاشرت داشت و بر آنان وارد شد و گفت: شما از میزان محبت من به شما و صمیمیت من نسبت به خودتان باخبرید! گفتند: راست میگویی! گفت: حال که چنین است، با شما بگویم که در این جنگ، قریش همانند شما نیستند، منطقه منطقهٔ شما است، اموال و فرزندان و زنان شما در این منطقه به سر میبرند و نمیتوانید از اینجا به جای دیگری بروید و نقل مکان کنید؛ اما، قریش و غطفان، آمدهاند تا با محمد و اصحابش بجنگند، و شما از آنان پشتیبانی و حمایت کردهاید، در حالیکه منطقهٔ سکونتشان و اموال و زنانشان در جایی دیگر است؛ اگر فرصتی به دست بیاورند، از فرصت حداکثر استفاده را میکنند؛ و اگر دستشان به جایی نرسید، به سرزمین خودشان بازمیگردند، و شما را با محمد تنها میگذارند، و محمد از شما انتقام میگیرد! گفتند: پس چه باید کرد، ای نعیم؟! گفت: همراه آنان نجنگید تا وقتیکه شماری از مردان خویش را به عنوان گروگان به شما بسپارند! گفتند: پیشنهادی بسیار نیکو دادی؟!
نعیم، از آنجا بیدرنگ و بدون فوت وقت، خود را به نزد مشرکین – یا به زبان امروزین سکولاریستهای – قریش رسانید و به آنان گفت: شما خوب میدانید که من تا چه اندازه نسبت به شما مودت و محبت دارم، و خیرخواه شما هستم؟! گفتند: آری! گفت: یهودیان از آن پیمانشکنی که به خاطر شما با محمد و یارانش کرده اند پشیمان شدهاند، و با او باب مراوده را باز کردهاند و به او وعده دادهاند که مردانی را از شما به رسم گروگان بگیرند و به آنان بسپارند، و به دنبال این خوش خدمتی دوباره با او برعلیه شما همپیمان شوند. بنابراین، اگر به نزد شما فرستادند و گروگان طلبیدند، در اختیارشان نگذارید! از آنجا نیز شتابان به نزد طوایف غطفان رفت و سخنانی از آن دست تحویل آنان داد.
شب شنبه مشرکین قریش به نزد یهودیان بنیقریظه پیام فرستادند که: ما در اینجا در این سرزمین دیگر تاب و توان اقامت نداریم؛ همهٔ اسبان و شتران ما دارند هلاک میشوند! بیایید با هم دست به یکی کنیم و کار را با محمد یکسره سازیم؟! یهودیان در پاسخ پیام ایشان پیام فرستادند که: امروز روز شنبه است، و شما خوب میدانید که پیشینیان ما از بابت اقدام در روز شنبه به چه مصائبی دچار آمدهاند؟! علاوه بر این، ما همراه شما نخواهیم جنگید، مگر آنکه شماری از مردانتان را به رسم گروگان به نزد ما بفرستید!
وقتی فرستادگان قریشیان با این پاسخ و پیام از سوی یهودیان بازگشتند، قریشیان و طوایف غطفان گفتند: به خدا نعیم شما را خوب شناخته بود! بلافاصله برای یهودیان پیام فرستادند که به خدا ما احدی را به رسم گروگان نزد شما نخواهیم فرستاد؛ بیدرنگ با ما همراه شوید تا کار محمد را یکسره سازیم! بنیقریظه نیز گفتند: به خدا، نعیم شما را خوب شناخته بود! طرفین دست از یاری و پشتیبانی یکدیگر کشیدند، و تفرق و دو دستگی بر صفوف فشرده و متشکل آنان سایه افکند، و عزم و ارادهٔ آنان را سست گردانید و اینها بعد از شرک تفرق مشمول سنت: فَتَفْشَلُواْ وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ (انفال/46) درمانده و ناتوان ميشويد و شكوه و هيبت شما از ميان ميرود ( و ترس و هراسي از شما نميشود )، شدند .
دعای مسلمانان در گیرودار جنگ احزاب به درگاه خداوند متعال، این بود: «اللَّهُمَّ اسْتُرْ عَوَرَاتِنَا، وَآمِنْ رَوَعَاتِنَا » خداوندا، نقاط آسیبپذیر و بیدفاع ما را از شرّ دشمن مستور و محفوظ بدار، و این نگرانیها و پریشانیها را از دلهای ما بازدار!
در این جنگ محافظت از اخبار و اطلاعات دسته بندی شده یکی از موارد مهمی بود که باید از دشمن پوشیده و محفوظ می ماند و رسول الله از الله تعالی چنین دعائی را می طلبد . به دنبال فراهم کردن این اسباب است که می فرماید : «اللَّهُمَّ مُنْزِلَ الْكِتَابِ سَرِيعَ الْحِسَابِ، اللَّهُمَّ اهْزِمِ الأَحْزَابَ، اللَّهُمَّ اهْزِمْهُمْ وَزَلْزِلْهُمْ » [28] «خداوندا، ای فرو فرستنده کتاب، و ای سریع الحساب، شکستی فراگیر نازل کن بر این احزاب! خداوندا، اینان را درهم شکن، و بنیان ایشان را از پای بست بلرزان»
در اینجا باید متوجه شد که حفاظت از خدعه و نیرنگ و سناریوی فریبکارانه و دروغین نعیم بن مسعود رضی الله عنه یکی از سرمایه های ارزشمند مسلمین بود و از جایگاه حیاتی برخوردار بود که نمی بایست به دست دشمن بیافتد. یعنی اگه «3ابزار» و مراجع ذی صلاح اون، طبق قاعده ی «الْحَرْبُ خُدْعَةٌ» شایعه ای را بسازد که شکی در دروغ بودنش نیست ما مثل راست باآن برخورد می کنیم . و این نکته ی بسیار مهمی است.
مابرای چه چیز با یکی از سه ابزار برتر هم مسیر می شویم؟ یکی از وظایفش همین است که بعد از نصرت الله با تهیه کردن اسباب لازم نقاط آسیبپذیر و بیدفاع ما را از شرّ دشمن مستور و محفوظ کند، و با وحدت دستور ما را از افتادن به دام شیطان و دروغهای یارانش و جنگ روانی و نرم آنها نجات بدهد، ما را از سرگردانی و دلهره در بیاورد …. این یکی از وظایف 3ابزاره .
یک دکتر متخصص جراحی قلب یا مغز وظیفه اش است وقتی پول می گیرد باید قلب ما را در حد توانش درمان کند . ما زمانی که به بی هوشی میرویم در واقع زندگی دنیوی خودمان را دستش دادیم ، به همین ترتیب یک متخصص مسائل فکری و عقیدتی که در امور خبر دهی و خبر رسانی مسئولیتی را بر عهده گرفته به عنوان تکلیف و ظیفه ا ش است که از ذهن و قلب ما و در واقع از ایمان ما در این مواردی که به او ربط داردمحافظت کند چون ما دنیا و قیامت خودمان را در این موارد سپردیم به دست او .
پس وظیفه اش است که طبق تشخیص خودش اخبار را به ما برساند ،چون امتی که رسول الله صلی الله علیه و سلم از الله تعالی ضمانت گرفته است که بر گمراهی جمع نمی شود .
در این صورت ما تنها به اخبار رسمی اتکا کرده ایم، و بعد از اینهمه آگاهی، دشمنان آگاه و دوستان جاهل نباید و حق ندارند به ما بگویند که شماها اخبار رسمی را پرستش می کنید!! ما الله و ربی را پرستش می کنیم که ما را به شورای متخصصین هر امری و امت تشکیل شده از این شورا دعوت کرده، و رسولش صلی الله علیه وسلم ضمانت گرفته که این امت بر گمراهی جمع نمی شوند . پس چه اطمینان قلبی بالاتر از این می تواند وجود داشته باشد که اخبار را از کانالی می گیرد که در مسیر صحیح و حق قرار گرفته هر چند که در موضع انجام جنگ روانی و دفاع دربرابر جنگ روانی
قرار گرفته باشیم؟
با توجه به هم ردیف شدن اطاعات شورای اوالی الامر در کنار الله و رسولش: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ (نساء/59)منم میگم تا مطمئن نشدی این خبر از طرف اجماع یکی از «3 ابزار» برتر است که ازآن اطاعت نکنند و از تمام سخنان گروههای متفرق و رنگارنگ کناره گیری کنند . رسول الله صلی الله علیه وسلم در پاسخ به سوال حذیفه در مورد دعوتگران به سوی جهنم که با همین ادبیات و لباس شبه اسلامی هستند می فرماید: تَلْزَمُ جَمَاعَةَ المُسْلِمِينَ وإمَامَهُمْ، «با مسلمانان و پيشواي آنها باش». حذیفه می پرسد: فإنْ لَمْ يَكُنْ لهمْ جَمَاعَةٌ ولَا إمَامٌ؟ اگر مسلمانان، جماعت و رهبري نداشتند، چه كار كنم؟ رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: فَاعْتَزِلْ تِلكَ الفِرَقَ كُلَّهَا، ولو أَنْ تَعَضَّ بأَصْلِ شَجَرَةٍ، حتَّى يُدْرِكَكَ المَوْتُ وأَنْتَ علَى ذلكَ.[29] «در آن صورت، از همة آن گروهها، دوري كن. اگر چه خود را ملزم بداني كه زير يك درخت بماني و در همان حال، مرگ به سراغت بيايد.»
تجربیات ایران، سوریه، افغانستان، یمن، لیبی، عراق، سومالی، ترکستان شرقی و تمام سرزمینهای مسلمان نشین در همین عصر حاضر باید لجبازترین مسلمان را هم قانع کرده باشد که حق با رسول الله صلی الله علیه وسلم است .
حالا زمانی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در مورد پذیرش سخنان خودش هم می فرماید: اتَّقُوا الْحَدِيثَ عَنِّي إِلَّا مَا عَلِمْتُمْ[30] از من حدیث بیان نکنید مگر یقین داشته باشید که سخن من است ؛الان که اجماع اولی الامر واحد یکی از «3ابزار» برتر معیار است، تا مطمئن نشدی که خبر و حکم از طرف آنهاست یا نه چیزی را بازگو و نقل نکن، چون سخن و کلامی که از زبانت خارج می شود در دنیا و قیامت برایت ثمره و نتایج خوب یا بدی را به ارمغان می آورد . به همین دلیل الله تعالی می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلاً سَدِیداً * یُصْلِحْ لَکُمْ أَعْمَالَکُمْ وَیَغْفِرْ لَکُمْ ذُنُوبَکُمْ … (احزاب: ۷۰-۷۱) ای کسانی که ایمان آوردهاید تقوای الله را پیشه سازید و سخنی استوار گویید * تا کارهای شما را برایتان نیک گرداند و گناهانتان را برایتان بیامرزد…
در این صورت ما در برابر سخنانی که دو بعد متضاد دارند دارای مسئولیت هستیم، سخنانی که دارای دو کابرد اصلاحگری و ویرانگری برای دنیا و قیامت ما هستند. به همین دلیل است که رسول الله صلی الله علیه وسلم در اهمیت سخن می فرماید: هَلْ يَكُبُّ النَّاسَ في النَّارِ على وُجُوهِهِمْ إِلاَّ حَصَائِدُ ألْسِنَتِهِمْ؟[31] آیا چیزی غیر از دستاور زبان مردم آنان را به صورت در آتش میاندازد؟ ..
یا می فرماید: إنَّ الْعبْدَ لَيَتَكلَّمُ بالْكَلِمَةِ مِنْ سَخَطِ اللَّهِ تَعالى لا يُلْقي لهَا بَالًا يهِوي بهَا في جَهَنَّم [32] بنده کلمهای را از روی خشم خداوندی به زبان میآورد و به آن اهمیت نمیدهد و به واسطهی آن در آتش جهنم سقوط میکند.
الله تعالی برای سخن انسان احکامی تعیین کرده و در شریعت هم حدود، مجازات و تعزیراتی وضع شده است . ما با شهادتین وارد اسلام می شویم یا با لفظ نکاح زندگی جدیدی را برای خود به وجود می اوریم و بالفظ طلاق هم وارد دنیای دیگری می شویم، یا حتی آزاد کردن برده که تنها با یک لفظ و کلام است و موارد زیاد دیگری که جایگاه سخن و کلام در شریعت اسلام را نشان میدهد .
شما زمانی که در علم پزشکی تخصصی ندارید نمی توانید برای بیمار دوا تجویز کنید اگر جاهلانه سخنی گفتید و مشکلی برای شخص پیش آمد در دنیا و قیامت مسئولید، به همین سبک تمام ابعاد زندگی اجتماعی و فکری انسانها نیز دارای قواعد و جایگاه خاص خودش است.
مسلمان با قانون شریعت الله برای هر امری راهنمائی های خاصی دارد که اگر از این نقشه ای که شریعت تعیین کرده پیروی کند به مقصد خواهد رسید ان شاء الله، چنانچه الله تعالی می فرماید: وَهُدُوا إِلَى الطَّیِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِیدِ (حج/ ۲۴) و به سخن پاک هدایت میشوند و به سوی راه [پروردگار] ستوده شده هدایت میشوند.
پس سخن برای یک مسلمان دارای ارزش و جایگاه و کابرد مشخصی است که برایش نتایج خوب یا بدی را به همراه خواهد آورد . به همین دلیل است که الله تعالی هشدارها و دستورالعملهای خاصی رو برای مدیریت و سازماندهی صحیح سخن و کلام انسان ارائه داده است و مامورین ویژه ای را برای ثبت دقیق سخنان انسان تعیین کرده است چنانکه می فرماید: مَا یَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیْهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ (ق/ ۱۸) [انسان]سخنی را تلفظ نمیکند مگر آنکه مراقبی سختگیر نزد اوست [و آن را ثبت میکند].
به همین دلیل بود که رسول الله صلی الله علیه وسلم حتی در شوخی هایش هم جز حق و راستی نمی گفت . در اینجاست که می فهمیم زمانی که الله تعالی می فرماید:… وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً…(بقره/ ۸۳)و به مردم سخن نیک بگویید…یا می فرماید : وقُل لِّعِبَادِی یَقُولُواْ الَّتِی هِیَ أَحْسَنُ … (اسراء/ ۵۳) و به بندگانم بگو: آنچه را که بهتر است بگویند… جایگاهی برای سخن غیر شرعی برای انسان نمی ماند.
الله تعالی با مثالهای قابل لمس هم جایگاه سخن نیک را به نمایش می گذارد و می فرماید: أَلَمْ ترَ کَیْفَ ضَرَبَ اللّهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَیِّبَةً کَشَجَرةٍ طَیِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِی السَّمَاء * تُؤْتِی أُکُلَهَا کُلَّ حِینٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا … (ابراهیم/ ۲۴-۲۵) آیا ندیدى که الله چگونه مثل زده سخنى پاک که مانند درختى پاک است که ریشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است . میوهاش را هر دم به اذن پروردگارش مىدهد…
وقت ما تمام شد و بحث را با این سفارش رسول الله صلی الله علیه وسلم به عنوان راهکاری اساسی برای زندگی و مدیریت زبان خود به پایان می رسانیم که می فرماید: مَنْ كَانَ يُؤْمنُ بِاللَّهِ وَالْيومِ الآخِر، فَلْيَقُلْ خَيْراً أَوْ لِيَصْمُتْ[33] هر آنکه به خداوند و روز قیامت ایمان دارد پس یا سخن خیری بگوید یا ساکت باشد.
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ الجَنَّة وَمَا قَرَّبَ إِلَيْهَا مِنْ قَوْلٍ وَعَمَلٍ، وَأَعُوذُ بِكَ مَنَ النَّارِ وَمَا قَرَّبَ إِلَيْهَا مِنْ قَوْلٍ وَعَمَلٍ.
رَبَّنَا أَعِزَّنَا بِالإِسْلامِ، وَأَعِزَّ بِنَا الإسْلامَ، اللَّهُمَّ أَعْلِ بِنَا كَلِمَةَ الإسْلاَمِ، وَارْفَعْ بِنَا رَايَةَ القُرْآنِ.
سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوبُ إِلَيْكَ
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته[34]
دانلود به صورت ورد:
دانلود به صورت pdf:
[1] صحيح البخاري: الجنائز، باب ما يكره من النياحة على الميت فتح الباري 3/ 160 وصحيح مسلم: المقدمة
باب تغليظ الكذب على رسول الله صلى الله عليه وسلم 1/9- 10
[2] صحیح مسلم 1917 / صحیح ابی داود 2514
[3] متفق علیه/ بخاری 5143 – مسلم 2563
[4] رواه ابوداود
[5] بخاری 6064/ مسلم. 2564
[6] سنن ابی داود، کتاب «الادب» باب «التشدید فی الکذب» (4/298) و سند آن صحیح است.
[7] مقدمه کتاب مسلم، باب «النهی عن الحدیث بکل ما سمع» (1/10). عمر بن خطاب هم میگه: بحسب المرء من الکذب أن یحدّث بکل ما سمع»
[8] رواه الترمذی باب ماجاء فی الصدق والکذب، المعجم الصغير للطبرانی (2/ 98)
[9] متفق علیه/ بخاری 6094
[10] بهجة المجالس و أنس المجالس (2/579).
[11] متفق علیه / السنن الكبرى للبيهقي 8: 164 / آلبانی صحیح الجامع 1678
[12] امام مالک ، في “المُوطَّإِ” والترمذي وقال: حديثٌ حسنٌ صحيحٌ.
[13] صحیح بخاری 6478
[14] رواه الترمذي وقال: حديثٌ حسنٌ صحيح.
[15] سیرة ابن هشام (1/364) و نک: سیرة النبویة ابن کثیر (3/56 و 57) و شرح زرقانی (1/270).
[16] به روایت ابوالشیخ در «التوبیخ و التنبیه»، شماره ی (130) و اسناد آن حسن است.
[17] زادالمعاد ۳/ ۱۹۲ و صفحات بعدی. و لباب الأخیار فی سیره المختار ص/ ۶۴٫
[18] متفق عليه/ بخاری10 – مسلم 40
[19] سنن الدارمي (٥٥(
[20] في المعجم الكبير للطبراني (٢١٧١، ٣٤٤٠، ١٣٦٢٣): صححه الشيخ الألباني بهذا اللفظ في ظلال الجنة (٨٠).
[21] ترمذی 3095
[22] زادالمعاد ۳/ ۱۹۲ و صفحات بعدی. و لباب الأخیار فی سیره المختار ص/ ۶۴٫
[23] مستخرج ابی عوانه الاسفراینی 5180/ معجم الصحابه لابن قانع 2179/ تهذیب الآثار للطبری 1477/ دلائل النبوه للبیهقی 1357/ معرفه الصحابه لأبی نعیم الاصبهانی 5908- 5907 / مْكَنَ الْخِدَاعُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ فِيهِ نَقْضُ عَهْدٍ أَوْ أَمَانٍ فَلَا يَحِلُّ وَقَدْ صَحَّ فِي الْحَدِيثِ جَوَازُ الْكَذِبِ فِي ثَلَاثَةِ أَشْيَاءَ أَحَدُهَا فِي الْحَرْبِ
[24] ترمذی 3095 / وراه البخاري في «التاريخ الكبير» (7/106) / ورواه الطبري في «تفسيره» (10/114)/ ورواه ابن أبي حاتم في «تفسيره» (6/1784) / ورواه الطبراني في «المعجم الكبير» (17/92) / ورواه البيهقي في «السنن الكبرى» (10/116) / و….
[25] صحیح البخاری: ۱۹۰۳ – ۶۰۵۷/ سنن أبی داود: ۲۳۶۲ / سنن الترمذی: ۷۰۷/ سنن ابن ماجه: ۱۶۸۹/ مسند أحمد: ۹۸۳۹
[26] أخرجه الترمذي برقم (1973). احمد 25183
[27] السيرة النبوية لابن هشام (2/ 193 – 194) / السنن الكبرى للبیهقی 17884 / سنن ابی داود 2637/ البيهقي في “دلائل النبوة” (3/ 445-446) / المصنف لعبدالله بن محمد بن ابی شیبه 4949 ص 185 ؛5562 ص 559 / دکتر صالح بن احمد (استاذ الحدیث و علومه)، الإعجاز العلمي في السنة النبوية ص997 / امام شمس الدین الذهبی ، سير أعلام النبلاء – السيرة النبوية 1 ، ص 495 / تاريخ ابن كثير” (4/ 111) / الطبري (1/ 114/ 236) / الطبري في “تهذيب الآثار” (1/ 109/ 226) / أبو عوانة (4/ 82) / الديلمي (2/ 111-112) /
[28] صحیح البخاری، کتاب الجهاد، ج 1، ص 411، کتاب المغازی، ج 2، ص 590.
[29] صحیح بخاری 3606
[30] جامع الترمذی 2894/ امام احمد و ابن ابی شیبه این حدیث را هم روایت کرده اند
[31] ترمذی 2616
[32] بخاری 6478
[33] متفق علیه/ أخرجه البخاري، (6/ 134) برقم: (4830)، ومسلم، (4/ 1980)، برقم: (2554).
[34] پیاده شده از نوار تصویری استاد مجاهد شیخ ابوحمزه المهاجر هورامی