اصل نفی سبیل و عزت اسلامی (1) (قسمت 16)

اصل نفی سبیل و عزت اسلامی (1) (قسمت 16)

(2-قسمت)

الله تعالی به رسول الله صلی الله علیه وسلم به عنوان اسوه ای از اسوه های مومنین و رهبر دارالاسلام می فرماید: «يا أَيهَا النَّبِي اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا»(احزاب/1) اي پيغمبر! از الله بپرهیز، و از كافران و منافقان اطاعت مكن. بي‌گمان خداوند آگاه حکیم است.

زمانی که حاکمیت و حکومت یکی از «کفار 6گانه» ی آشکار یا حاکمیت کفار پنهان داخلی و دارودسته ی منافقین (= سکولارزده ها) پذیرفته می شود لازمه ی هر حاکمیتی اطاعت کردن از آنان و قوانین آنهاست؛ زمانی که الله تعالی اطاعت کردن از کفار آشکار و پنهان را ممنوع و حرام کرده است به این معنی است که قوانین و حکومت آنها بر مومنین نیز ممنوع و حرام است. به همین دلیل الله تعالی خطاب به تمام مومنین می فرماید: «يا أَيهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ»( آل عمران/ 149) اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ! اگر از كافران، فرمانبرداري كنيد، شما را به كفر برمي‌گردانند و زيان ديده برمي‌گرديد.

زمانی که متوجه شدیم که «اطاعت» از حاکم  تنها مختص نظام اسلامی نیست و بقاء و ماندگاری هر حکومتى (چه اسلامی و چه غیر اسلامی) بدون اطاعت مردم از حاکم، امکان‏پذیر نیست، الله تعالی تیشه به ریشه ی حاکمیت کفار می زند و امر می کند این «اطاعت» نباید از کفار صورت گیرد؛ یعنی در واقع و به عنوان مثال  الله تعالی «وَ لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلى‌» نفرموده فلانی را بکشید فرموده گردنش را بزنید که همان کشتن را می رساند، اطاعت نکردن از رئیس و امیر و مدیر و رهبری یعنی نپذیرفتن ریاست و امارت و مدیریت و حاکمیت چنین شخصی. بدون شک کسی که از روی اجبار و اکراه یا از روی میل و اختیار از این کفار اطاعت کند در واقع باید از قوانین شریعت الله اطاعت نکند. چون این «اطاعت» یا باید برای حکومت اسلامی باشد یا حکومت کفار.

با استناد به تمام منابع شرعی به صورت واضح متوجه می شویم که انسانها از همان ابتدا که با کفر به طاغوت و بعد ایمان به الله وارد دایره ی اسلام شده اند این «اطاعت»آنها نیز به الله تعالی و حکمها و قوانین الله تعالی منحصر شده است و این اطاعت تنها مختص حکمها و قوانین الله تعالی است : «إِنَّمَا كَانَ قَوْلَ الْمُؤْمِنِينَ إِذَا دُعُوا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ أَن يَقُولُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»(نور/51)مؤمنان هنگامی که به سوی خدا و پیغمبرش فرا خوانده شوند تا میان آنان حکم کند ، سخنشان تنها این است که می‌گویند : شنیدیم و اطاعت کردیم ! و رستگاران واقعی ایشانند .‏

در این صورت مومنین «اطاعت» خودشان را به الله تعالی (قرآن) و پیامبرش (سنت صحیح+ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ) داده اند، وبه عدم پذیرش تسلط و حاکمیت کفار بر خود دعوت شده اند و متوجه می شویم که هیچ راهی وجود ندارد که از طریق آن راه، کافری بر مومنی حاکمیت داشته باشد وو ‌مـادام که مـؤمنان دارای ایـمان راسـتین و کـردار شایسته و بایسته باشند، هرگز الله کافران را بر مؤمنان چیره نخواهد ساخت‌ و الله تعالی هیچ گاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلّط را باز نخواهد کرد، چنانچه الله تعالی می فرماید: «وَ لَنْ يجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا» (نساء / 141)

(ادامه دارد…..)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *