اصل تامین امنیت (2) (قسمت19)

اصل تامین امنیت (2) (قسمت19)

(7-قسمت)

علاوه بر این جهت برپائی صلح دائمی راهی غیر از جهاد دعوت یا طلب یا ابتدائی و آزاد سازی زمین الله از کفار وجود ندارد . صلح  پایدار تنها در پرتو عدالت استقرار پیدا می کند و لازمه تثبیت عدالت، ظلم زدائی است که  ظلم زدائی هم مستلزم جهاد اسلامی است.[1] جهادی که الله تعالی بنا به سرشت انسانها در موردش می فرماید : كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ جنگ بر شما واجب گشته است، و حال آن كه از آن بيزاريد، وَعَسَى أَن تَكْرَهُواْ شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّواْ شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ ليكن چه بسا چيزي را دوست نمي‌داريد و آن چيز براي شما نيك باشد، و چه بسا چيزي را دوست داشته باشيد و آن چيز براي شما بد باشد،  وَاللّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ… (البقره / 216) و خدا مي‌داند و شما نمي‌دانيد .

نکته ی دیگر اینکه : این جهاد با کفار هم محدود به زمان خاصی نیست[2] و اگر به نامه ی کوتاه و مهیب سلیمان به دارالکفر سکولار و دمکرات – لیبرال سبأ نگاه کنیم یا به نامه های رسول الله صلی الله علیه وسلم به شاهان روم و ایران و سیره ی رسول الله صلی الله علیه وسلم نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که جهاد به عنوان سهل ترین راه دیپلماسی بوده و دعوت بر آن مقدم بوده است و رسول الله صلی الله علیه وسلم ادامه دهنده گان مسیرش با هیچ قوم و دارالکفری هیچ جنگی را شروع نکرده اند مگر اینکه قبل از جنگ آنها را دعوت داده اند، ابن عباس رضی الله عنهما می گوید :  مَا قَاتَلَ رَسُولُ الله صلى الله عليه وسلم قَوْماً قَطُّ إِلاَّ دَعَاهُمْ.[3] اما باید در مدت زمان این دعوت هم دقت کرد که فریب مخذلین و شکست خوردگان درونی و بخصوص فریب دارودسته ی منافقین را نخورید که مدت زمان این دعوت قبل از جنگ مسلحانه و رها سازی سرزمینهای تحت اشغال کفار را قرنها طولانی می کنند انگار خیال می کنند مردمان امروز هم به اندازه ی  قوم نوح عمر می کنند یا این کفار قرنها طول عمر دارند . اما باید بدانید که خروجی این دسیسه این است که در عمر این کفار و در این نسل کاری بر علیه ی کفار انجام نمی شود و نسلهای بعدی هم برای خودشان کارها و برنامه هائی دارند که از کنترل و مدیرت این نسل قبلی خارج است. در هر صورت سودش به طاغوتها و کفار و ضررش به تمام کسانی بر می گردد که تحت حاکمیت این کفار مرده اند.

(ادامه دارد……)


[1]سیدقطب، اسلام وصلح جهانی، ترجمه زین‌العابدین قربانی و هادی خسروشاهی، تهران: نشر فرهنگ اسلامی، 1368، 144

[2] صحیح نسائی 3563 / صحيح ابن حبان 7307 / كنتُ جالسًا عندَ رسولِ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ عليْهِ وسلَّمَ فقالَ رجلٌ: يا رسولَ اللَّهِ أذالَ النَّاسُ الخيلَ ووضعوا السِّلاحَ وقالوا: لا جِهادَ قد وَضعتِ الحربُ أوزارَها فأقبلَ رسولُ اللَّهِ صلَّى اللَّهُ عليْهِ وسلَّمَ بوجهِهِ قال: كذبوا الآنَ ، الآنَ جاءَ القتالُ، ولا يزالُ من أمَّتي أمةٌ يقاتِلونَ على الحقِّ

[3] أخرجه أحمد (مسند بنی هاشم 3/354) 2105/  والدارمي. ابویعلی فی مسنده (4/462)  2591

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *