اصل تامین امنیت (4) (قسمت21)

اصل تامین امنیت (4) (قسمت21)

(3-قسمت)

این گروه از امت، مخالفت دیگران به آنها ضرری نمی رساند «لَا يَضُرُّهُمْ مَنْ خَالَفَهُمْ» و کسی نمی تواند آنها را نیز تمام کند و یا ریشه کن کند چون ضمانت شده که این طائفه و جنگ مسلحانه ی این طائفه از امت تا روز قیامت وجود خواهد داشت : يُقَاتِلُونَ حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ. و جالبتر اینکه، همه، چه مسلمان و چه غیر مسلمان آنان را می توانند تشخیص بدهند، ظَاهِرِينَ عَلَى النَّاسِ .

الله تعالی به رسولش امر می کند که حتی اگر تنها هم باشد باز جزو این طائفه باشد و در راه الله تعالی جنگ کند و مومنین را نیز به جنگ تحریک و تشویق کند: فَقَاتِلْ فِی سَبِیلِ اللّهِ لاَ تُکَلَّفُ إِلاَّ نَفْسَکَ، در راه خدا بجنگ (حتی اگر هم تنها باشی) تو جز مسؤول خود نیستی. وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِینَ، و مؤمنان را (هم به جنگ) ترغیب و تحریک کن . عَسَى اللّهُ أَن یَکُفَّ بَأْسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ، تا این که خدا آسیب  و قدرت کافران را  (ازسر شما) بردارد و از قدرت و تندی کافران جلوگیری کند.[چون تنها چیزی که می تواند جلو تند و تیزی و قدرت کافران را بکیرد تنها جنگ مسلحانه است]  وَاللّهُ أَشَدُّ بَأْساً وَأَشَدُّ تَنکِیلاً ‏ (نساء/ 84) و قدرت خدا بیشتر و مجازات او سخت‌تر است.‏

رسول الله صلی الله علیه وسلم  به دلیل دستور صریح الله تعالی و اهمیت و جایگاه چنین جهاد مسلحانه ای می فرماید: وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ وَدِدْتُ أَنِّي أُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَأُقْتَلُ، ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُقْتَلُ، ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُقْتَلُ[1] قسم به آن ذاتی که جانم در دست اوست، آرزو داشتم که در راه الله بجنگم و کشته شوم و دوباره زنده شوم، سپس کشته شوم سپس زنده شوم، سپس کشته شوم سپس زنده شوم، سپس دوباره کشته شوم» یعنی بارها و بارها در راه الله کشته شوم و زنده شوم و دوباره کشته شوم.

مهمترین مساله ای که در اینجا وجود دارد این است که فراموش نکنیم که بجز مذهب ظاهری تمام مذاهب اسلامی متفق هستند که این جهاد دعوت و ابتدائی و طلبی که در آیات و روایات به آن اشاره شده است باید تحت فرمان امام و رهبر دارالاسلام صورت گیرد و جهادی که خارج از دایره ی امر امام و رهبر دارالاسلام باشد نزد حنفی ها و مالکی ها و رای معتمد حنبلی ها حرام است و شافعی ها چنین جهادی را مکروه می دانند. در تمام این حالات متوجه می شویم که این فرقه ی ناجیه ای که اهل قتال و جنگ مسلحانه هستند در داخل یکی از «3ابزار» خود را جای داده اند.

البته چنانچه قبلاً هم عرض شد این جهاد یک سیستم مثل بدن است که در آن اعضای مختلفی به صورت هماهنگ جهت رسیدن به یک هدف واحد فعالیت می کنند. اعضای سیستم جهاد را «جَاهِدُوا الْمُشْرِكِينَ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنْفُسِكُمْ وَأَلْسِنَتِكُمْ»[2] سه بخش مالی، جانی و تبلیغی تشکیل می دهد و ممکن است به دلیل تخصصی و حرفه ای شدن امور نظامی و تبلیغی، مومنینی وجود داشته باشند که در تمام این زمینه ها به صورت هماهنگ فعالیت داشته باشند و یا مومنینی باشند که تنها در یک بخش از این سیستم انجام وظیفه می کنند؛ مهم این است همه به صورت هماهنگ در یک سیستم و بدن فعالیت دارند و با رعایت وحدت فرماندهی و وحدت دستور هدف واحدی را از کانال یکی از «3ابزار» برتر دنبال می کنند.  بر همین اساس ما تمام کسانی که به صورت مالی یا جانی یا تبلیغی و زبانی در این بدنِ واحد انجام وظیفه می کنند را جزو همان فرقه و طائفه و امت میان امت می دانیم. أحْسِبُهم كذلك، واللَّهُ حَسِيبُهُم، ولَا أُزَكِّي علَى اللَّهِ أحَدًا .

(ادامه دارد……)


[1] البخاري (2797)، ومسلم (1876)، سنن النسائي- – الجهاد/صحيح البخاري- التمني/فتح الباري شرح صحيح البخاري-  التمني/موطأ مالك- الجهاد / (یا با لفظ) وَالَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ لَوَدِدْتُ أَنِّى أُقْتَلُ فِى سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُقْتَلَ ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُقْتَلَ ثُمَّ أُحْيَا ثُمَّ أُقْتَلَ

[2] أخرجه أبو داود (2504)، وأحمد (12268) واللفظ لهما، والنسائي (3096)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *