حزب، حزب سالاری و احزاب در دارالاسلام و دارالکفر (1) (قسمت 22)
(1-قسمت)
عده ای وجود دارند که عمداً معنی اصطلاحات را طبق خواسته های خود عوض می کنند و معنی دیگری از مفاهیم و اصطلاحات استخراج می کنند. مثلاً قرآن چیزی گفته اینها چیز دیگری را به مردم ارائه میدهند در حالی که می دانند اینگونه نیست، و یا مرتکب قیاسهای اشتباهی می شوند که آشکارا برای آگاهان به شریعت واضح است چنین قیاسی برای عوام فریبی تولید شده است و شبیه قیاس کسانی است که جهت خوردن مال مردم می گویند: «قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا» (بقره/ 275) میگویند: خرید و فروش نیز مانند ربا است. و حال آن که خداوند خرید و فروش را حلال کرده است و ربا را حرام نموده است .
در تاریخ اسلام از این اشخاص زیاد بوده اند مثل مغیرة بن سعید که در سال 119ق کشته شد حتی برای حروف الفبای قرآن هم سخنان رمزی و من درآوردی قائل بود و به عوام فریبی می پرداخت[1] یا ابومنصور عجلی رهبر غالیان منصوریه می گفت که : «سماء» یعنی آل محمد و امامان و «ارض» هم یعنی پیروان آنها، و بهشت و جهنم هم وجود ندارند بلکه اسم دو شخص هستند و واجبات هم یعنی کسانی که دوستی با آنها واجب است و محرمات هم یعنی کسانی که دشمنی با آنها واجب است.[2] کسانی چون ابوالخطاب هم که در سال 138ق به قتل می رسد باز به این وارونه گوئی ها دامن بیشتری زدند.[3] که در نهایت فرقه هائی چون اسماعیلیه و علی اللهی های داسنی و یزیدی ها و علوی ها و غیره از آنها استخراج شدند که کلاً ظاهر قرآن و احکام و شریعت را رها کردند و شدند چیزی که دارید می بینید. الله تعالی چیزی می گوید و دارودسته ی منافقین جهت جا انداختن افکار شیطانی خود چیز دیگری به خورد مسلمین می دهند که ثمراتش را می بینیم.
بالعکس آن هم باز اتفاق می افتد، یعنی شیطان و «کفار6گانه» ی آشکار چیزی می گویند اما دارودسته ی منافقین به سبک دیگری آن را برای مسلمین وارونه گوئی می کنند تا این کفریات و ویروسها در قلب مسلمین و دارالاسلام جا بیافتد. مثلاً خود سکولاریستها (به زبان عربی = مشرکین) در تعریف سکولاریسم و دموکراسی و پلورالیسم و لیبرالیسم و سوسیالیسم و… تعاریفی دارند اما دارودسته ی منافقین با تعدیل و غسل تعمید این اصطلاحات دقیقاً چیز دیگری را به خورد مسلمین می دهند.
در همین راستا با کلمه ی «حزب» هم توسط دارودسته ی منافقین بازیهای مختلفی صورت گرفته است به امید آنکه بتوانند در دارالاسلام حزبی تشکیل دهند و فعالیت حزبی داشته باشند، یا حداقلش این باشد که اگر خودشان در اوضاعی چون حکومت اسلامی رسول الله صلی الله علیه وسلم نمی توانند حزبی در «ضرار» تشکیل بدهند جهت فراهم شدن زمینه های مناسب در جنگی روانی مومنین را به حزبگرائی و تفرق تشویق و ترغیب کنند.
(ادامه دارد……)
[1] الفرق بین الفرق، عبدالقاهر بن طاهر البغدادی، ج۱، ص۲۱۸ – ۲۲۰، بیروت، دارالمعرفة، ۱۴۱۷ ق. / المواقف فی علم الکلام، عبدالرحمن احمد الایجی (م ۷۵۶ ق)، ج۳، ص۶۷۲.، بیروت، عالم الکتب.
[2] دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج ۶، ج۱، ص۹، ص ۲۸۷ – ۲۹۰.، مقالات الاسلامیین، علی بن اسماعیل (م ۳۳۰ ق)، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
[3] الملل والنحل، الشهرستانی (م ۵۴۸ ق)، ج۱، ص۱۷۹ – ۱۸۱، به کوشش سید کیلانی، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۵ ق./ المواقف فی علم الکلام، عبدالرحمن احمد الایجی (م ۷۵۶ ق)، ج۳، ص۶۸۰.، بیروت، عالم الکتب.