حزب، حزب سالاری و احزاب در دارالاسلام و دارالکفر (3) (قسمت 24)

حزب، حزب سالاری و احزاب در دارالاسلام و دارالکفر (3) (قسمت 24)

 (7-قسمت)

تا اینجا متوجه حزب و حزب سازی در دارالاسلام شدیم اما وضعیت تشکیل حزب اسلامی در دارالکفرها چگونه است؟

دیدیم که در دارالاسلام تنها یک حزب به نام حزب الله وجود دارد و سایر فعالیتهای مسلمین در قالب حلف و سندیکا و صنف و ان جی او و بخصوص شوراها به پیش می رود اما در دارالکفر قضیه دقیقاً برعکس است ، یعنی حزب تشکیل می شود و در هیچ نهاد حکومتی کفار مشارکت نمی شود. پیشنهاد عتبة بن ربیعه نماینده ی دارالکفر مکه بیانگر واضح این استراتژی تغییر ناپذیر و ثابت اسلامی است که به رسول الله صلی الله علیه وسلم گفت: «اجتماع ما را متفرق و دین مان را معیوب کردی  و نیاکان معبودان ما را دشنام دادی و آبروی ما را در میان عرب بردی. ای مرد اگر ریاست می خواهی به تو می دهیم و بزرگ ما می شوی – یعنی رئیس حکومت یا نخست وزیر- و اگر خواستار شرف و عزّت و بزرگی و سروری بر ما هستی، تو را سرور و رهبر خود می کنیم –یعنی رئیس پارلمان و دارالندوه ای که داشتند- و اگر خواهان پادشاهی هستی تو را حاکم و فرمانروا و پادشاه خود می کنیم – یعنی رهبر یا رئیس جمهور یا پادشاه  » اما رسول الله صلی الله علیه وسلم با قاطعیت این سفارشها را رد کرد و  در عوض آیات اولیه ی سوره فصلّت را برای این نماینده ی سکولاریستها تلاوت کرد.[1]

پس حزب، یعنی همان حزب الله انقلابی که با کفر به طاغوت و برائت از«احزاب» یا «سکولاریستها» یا «مشرکین» به چیزی غیر از اختصاص دادن «4 معنی و مفهوم» دین به دین الله و خالص کردن دین برای الله راضی نیست؛ همان حزبی که رسول الله صلی الله علیه وسلم در دارالکفر مکه آن را به دستور الله تعالی اعلام کرد؛ چون ما در دارالکفرها اهداف حزبی و انقلابی داریم نه اهداف سندیکائی و صنفی و اصلاحگری و رفورمیستی.

سکولاریستها نیز در دارالاسلام تماماً اهداف حزبی دارند و زمانی که به آنها اجازه ی تشکیل حزب و احزاب داده نمی شود با یک قدم عقب نشینی از کانال سندیکاهها و حلفها و انجمنها و سایر نهادهای مردمی که جای پائی باز کرده اند باز اهداف حزبی را دنبال می کنند.

اینها جهت رسیدن به اهدافی که دارند از هر وسیله ای استفاده می کنند و اهل مداهنه و تنازل و سازش و امتیازدهی به قیمت حفظ موجودیت خود هستند اما مومنین با کفر به طاغوت و بخصوص با برائت از سکولاریستها (مشرکین) در هیچ نهاد حکومتی و قانونی آنها وارد فعالیت نمی شوند و فعالیت حزبی آنها نیز خارج از چارچوبه ی قوانین کفری آنهاست.

یعنی اگر مسلمانی به هر نحوی وارد یکی از ادارات و بخشهای ادرای یا نظامی یا اقتصادی و اجتماعی کفار شود صرفنظر از صدماتی که به خود و مسلمین در تقویت کفار و تخریب دنیا و قیامت خود وارد می کند برای دارالکفرهای اصلی و حتی دارالکفرهای طاری حکم «بوگیر» پیدا می کنند. چرا بوگیر؟ چون اینها با قوانین و ارزشها و فرهنگ اسلامی پرورش پیدا کرده اند و در بسیاری از امور در میان طاغوتها برتر و برجسته هستند و امور را با صداقت و امانت و پاکدامنی بهتری انجام می دهند.

(ادامه دارد…….)


[1] ابن اسحاق در باب مغازی جلد1 صفحه  185 از سیره ی ابن هشام.

و عبد بن حمید و ابویعلی و البغوی به صورت دیگر از حدیث جابر همانطور که در تفسیر ابن کثیر جلد4 صفحه¬ی 19 و 90 آمده است، آن را روایت کرده¬اند و سند آن إن شاء الله حسن است و برخی از علمای معاصر سیره نیز غیر از او (ابن اسحاق) آن را صحیح دانسته¬اند.                                                     

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *