
حزب، حزب سالاری و احزاب در دارالاسلام و دارالکفر (3) (قسمت 24)
(8-قسمت)
این بوگیرهای دستشوئی در ارتش مغول هم وارد شده بودند، در ارتش انگلیس در هند و سایر مستعمرات و در ارتش فرانسه و در ارتش موسولینی و هیتلر هم باز یافت می شدند. این بوگیرهای دستشوئی در ارتش حزب کمونیست شوروی هم فعالیت گسترده داشتند و حتي يك گردان 5000نفري از مسلمان زاده های ارتش سرخ وجود داشتند، آنها در تصرف كاخ پادشاهي قديم تزار در پتروگراد شركت داشتند؛ این بوگیرهای دستشوئی در ارتش حزب کمونیست مائو هم وجود داشتند و برخورد اخلاقی آنها بخصوص میان زن و مرد به اندازه ای زیبا بود که مائو دستورالعلمی عمومی برای کل ارتش صادر کرد. [1]
ما نیز این بوگیرهای دستشوئی را در احزاب مسلح و حتی غیر مسلح سکولار و مرتد محلی دیده ایم، همین الان هم در ارتش رژیم صهیونیستی و آمریکا و سایر طاغوتها این بوگیرهای دستشوئی به وفور یافت می شوند. البته بوگیرهای دستشوئی تنها محدود به نهادهای نظامی و امنیتی نشده اند بلکه در سایر نهادهای اداری و اقتصادی و اجتماعی و رفاهی و خدماتی و حتی آموزشی و علمی و صنعتی و تجاری و…. در دارالکفرها به وفور دیده می شوند.
اگر حضور کفار و بخصوص حضور کفار سکولار در نهادهای اداری مسلمین و در حلفها و سندیکاهها و سایر نهادهای مردم نهاد دارالاسلام حکم «بوگندوها» را دارند اما حضور مسلمین در نهادهای دارالکفرها حکم «بوگیرها» را پیدا می کنند، در نتیجه مسلمین حق ندارند در دارالکفرها با شرکت در نهادهای حکومتی و قانونی دارالکفرها چنین جایگاه پستی را برای خود رقم بزنند، بلکه باید از کانال یکی از «3ابزار» برتر مستقلاً به تشکیل «حزب» اقدام کنند و اهداف حزبی و انقلابی خود را به پیش ببرند که در منابع شرعی به تفصیل در مورد آنها صحبت شده است.
در این صورت ما با همان شریعت الله تعالی می توانیم در دارالکفر خود را به یکی از «3ابزار»برتر متصل کنیم و در بدترین حالت و در صورت عدم وجود قدرت حکومتی اسلامی، «حزب» خاص خودمان را داشته باشیم که به عنوان یکی از «3ابزار» به آن پرداخته ایم. یعنی مجلس واحد شورای مجاهدین . یعنی در دارالکفر هم ما حق نداریم دچار شرک تفرق شویم و باید «حزب» ما یکی و امت واحدی باشد که جماعت واحدی را نمایندگی می کند. اما در دارالکفرها چون قدرت حکومتی پشتیبان وحدت مسلمین نیست قطعاً دو جریان وجود خواهند داشت:
- جریانی که در قالب وحدت به امر دعوت و جهاد می پردازد و تا آنجا که مرزهای جغرافیائی و رسانه ای اجازه می دهند می توانند در همین قالب به زندگی جهادی خود ادامه دهند و تنها در حالت اضطرار و ضرورت است که متناسب با «وضع موجود» حاکم بر دارالکفرها ممکن است جماعتهای متعددی داشته باشند.
- جریانی که متعلق به دارودسته ی منافقین است و ممکن است دهها و بلکه صدها فرقه و گروه باشند.
در این صورت واضح است که در دارالکفر برای مومنین پدیده ای به نام حضور در نظام حکومتی و اداری کفار و حضور در سندیکاهها و انجمنها و سایر نهادهای مردم نهاد کفار وجود ندارد بلکه تنها حزب است که رسمیت می یابد اما در دارالاسلام برعکس این برای مسلمین حاکم است؛ یعنی: اسلام پدیده ای به نام تعدد احزاب در دارالاسلام و حتی در دارالکفر برای مومنین را به رسمیت نمی شناسد و به جای تشکیل احزاب مختلف ما بدیلهائی چون انواع شوراها و حلفها و سندیکاها و ان جی او ها و نهادهای مختلفی مردم را داریم که در چارچوبه ی قانون شریعت الله می توانند فعالیت کنند و نباید گول کسانی را خورد که قصد دارند با نام شورا و سندیکا و حلفها و اقوام و طائفه ها و غیره که همگی حلال هستند امری حرام چون تعدد احزاب را در میان مسلمین جا بیندازند. اینها کسانی هستند که منکر را انجام می دهند و تنها اسم آن را عوض می کنند .
- حزب تشکیل می دهند و اهداف حزبی دارند اما تعریف چیز دیگری مثل جناح، جبهه، گروه، فرقه و انجمن و سندیکا و صنف و غیره برایش می آورند.
- سکولاریسم (دین مشرکین) و دموکراسی را می پذیرند و قوانین شریعت الله را کنار می زنند و تعریف دیگری برای سکولاریسم و دموکراسی می آورند.
عمل اینها مثل عمل کسانی است که الله تعالی در موردشان می گوید: «قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا» (بقره/ 275) میگویند: خرید و فروش نیز مانند ربا است. و حال آن که خداوند خرید و فروش را حلال کرده است و ربا را حرام نموده است.
(ادامه دارد…..)
[1] شصت سال صبوری و شکوری: خاطرات دکتر ابراهیم یزدی. ص410 )