درس های مقدماتی/ درس اول: دین چیست؟ سکولاریست ها از ما چه دینی می خواهند؟
(23-قسمت)
در مورد سؤال دوم شما در مورد آیه: وَلا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا (بقره/۲۱۷) و «پیوسته و همیشه» با شما خواهند جنگید تا اگر بتوانند شما را از دینتان مرتد کنند، در بخش دیگر سوالات گفته بودید: ” اما با این وجود می بینیم که در اروپا، آمریکا، روسیه، استرالیا و حتی اسرائیل و چین کمونیست هم شخص می تواند دین خود را حفظ کند و صاحب آن همه مسجد هم شود. آیا این یک پارادوکس و تضاد در قرآن نیست؟”
اگر در معانی چهار گانه ی دین دقت کنید می فهمید که این یک پارادوکس و تضاد نیست، بلکه بیان یک واقعیت و حقیقت زندگی است.
امام طبری رحمه الله با واسطه هایی از مجاهد روایت می کند که این جنگجویان با مسلمین در کلام الله عزوجل که می فرماید: “وَلایَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا” کفار قریش هستند، یعنی این جنگجویانی که همیشه با مسلمین می جنگند تا زمانی که مسلمین دست از دینشان بکشند و مرتد شوند، احزاب سکولار یا «مشرکین» و به زبان امروزی «سکولاریست ها» هستند.
این جنگ مسلحانه و درگیری، پیوسته و همیشه بین سکولاریست ها و قانون شریعت الله تا روز قیامت باقی می ماند. توجه شود، این پیوستگی شامل سکولاریست هاست، نه جامعه ی کفار یهود و نصارا و شبه اهل کتاب. این نکته ی حساس و اساسی در دشمن شناسی است که بسیاری از مسلمین از آن غافل شده اند. هر کدوم از شماها و پدران شماها چند سال سن دارید؟ در طول زندگی که کرده اید تنها یک روز را بیاورید که سکولاریستهای خارجی یا داخلی با مسلمین جنگ مسلحانه نکرده باشند، چنین روزی وجود ندارد، اما من می توانم برای شما بیاورم که قرنهاست نصرانی ها و مجوس و صابئین و اکثریت قاطع یهودیان با مسلمین جنگ مسلحانه ای نداشته اند، و اگر جنگی شده که اینها به همراه مسلمان زاده ها در آن شرکت داشته اند رهبریت در دست سکولاریستها بوده و اینها تنها نقش ابزار را داشته اند .
حالا سکولاریست ها از شما چه می خواهند؟ آن ها از پیروان شریعت های آسمانی و بخصوص شریعت پیامبر خاتم صلی الله علیه و سلم می خواهند که دست از مفاهیم چهار گانه ی دین اسلام و در واقع محتوای دین اسلام بردارند، همین و بس. برای همین هم، قتال و جنگ مسلحانه را همیشه بر مسلمین تحمیل کرده اند.
تمام فرق و مذاهب اسلامی بر این باورند که هرکسی که «آگاهانه» به بعضی از شریعت پیامبر خاتم صلی الله علیه و سلم ایمان نداشته باشد، مانند کسی است که تمام دین را قبول نکرده و به آن کفر ورزیده است.
در این صورت، اگه کسی شهادتین بیارود اما 1- «آگاهانه»، 2- «عمداً» و 3- « به میل خودش و اختیاراً» منکر نماز شود، کافر است؛ و اگر ضمن شهادتین، نماز هم به جای آورد، اما باز 1- «آگاهانه»، 2- «عمداً» و 3- « به میل خودش و اختیاراً» واجب بودن زکات را انکار کند، باز کافر می شود؛ و در صورت اقرار به شهادتین، نماز و زکات، اگر 1- «آگاهانه»، 2- «عمداً» و 3- « به میل خودش و اختیاراً» واجب بودن روزه را انکار کند، باز کافر است و در صورت اقرار و عمل به همه ی این ها، اگر 1- «آگاهانه»، 2- «عمداً» و 3- « به میل خودش و اختیاراً» واجب بودن تطبیق شریعت الله در مورد «أَطْعَمَهُم مِّن جُوعٍ» و یا « آمَنَهُم مِّنْ خَوْفٍ» و امور حکومتی و اجرائی جامعه را انکار کند، باز کافر می شود. در اینجاست که به این جمله ی بنیادین پی می بریم که «یا اسلام کامل یا هیچ». البته اگر کسی تمام این ها را قبول کند اما عمداً و به میل خودش داخل یکی از گروه ها یا احزاب سکولاری مانند مسیلمه ی کذاب وارد شود، آگاه باشد یا ناآگاه باشد باز هم کافر می شود. چون جامعه ی متمایز و مشخص کفار اصلی و مرتدین مسأله ی آگاه بودن یا نا آگاه بودن، عذر به جهل داشتن یا نداشتن برای آن ها مطرح نیست.
(ادامه دارد…..)