درس های مقدماتی/ درس سوم: شناخت طاغوت، اولین قدم در ورود به اسلام    

درس های مقدماتی/ درس سوم: شناخت طاغوت، اولین قدم در ورود به اسلام    

(5-قسمت)

پس طاغوت در کل به انسان یا جن کافر گفته می شود اما سنگ یا خاک یا چوبی که ساخته شده که از آن چیزی ساخته شود؛ مثلاً با آن خانه بسازیم و کارهایمان را با آن انجام دهیم اما طاغوتی به آن سنگ یکی از ویژگیهای مخصوص الله را می دهد و از حدی که خدا برای آنها تعیین کرده فراترشان می برند، در این صورت، این سنگ و چوب و خاک با آنکه از حدی که الله برایشان تعیین کرده بالاتر برده شده اند و طاغوتها آن ها را از حدشان تجاوز داده اند اما اینها تبدیل به طاغوت نمی شوند، چون کافر نیستند بلکه «جبت»ی هستند که توسط طاغوتها  تبدیل به «إله» شده اند.

کسانی می توانند ملائکه یا یکی از پیامبران، اولیای مرده، انسان صالح زنده یا هر مخلوق دیگری را از حدی که برایشان تعیین شده بالاتر ببرند و آن ها را به «اله» تبدیل کنند. در این صورت، «جبت» لغتی است عمومی و فراگیر و برای هر مخلوقی که یکی از ویژگیهای خاص الله به آن داده شده و در این ویژگی مثل خدا و جایگزین الله در خیر رساندن یا دفع ضرر تصور شده و با قدرت ربوبیتی که به این «جبت» تبدیل شده به«إله» داده اند مثل الله از آن پذیرفته میشود. همین پذیرش یعنی عبادت کردن این مخلوق دارای صفت ربوبیت در این ویژگی و صفتی که مخصوص الله است، مثل کسی که در برابر قانون الله، در پارلمان خود مثل دارالندوه قریش یا سقیفه ی بنی ساعده ی یثرب یا پارلمانهای کنونی سکولاریستها قانون درست می کند و ادای الله را در قانون گذاری درمی آورد و به پارلمان صفت الله می دهد، یعنی صفت قانونگذاری را و احکام خروجی این پارلمان را هم می پذیرد؛ در این صورت، چنین پارلمانی مثل همان سنگ، چوب و خاک تبدیل شده به «إله».

با آنکه کفار پنهان داخلی برای ما قابل تشخیص نیستند اما بعد از شیطان طاغوتهائی که باید به آنها کفر کنیم برای ما کاملاً مشخص و محدود هستند و در میان انسانها شامل 5 دسته ی اصلی: 1-الَّذِينَ هَادُوا 2- وَالصَّابِئِينَ3-  وَالنَّصَارَىٰ 4-  وَالْمَجُوسَ 5- وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا (حج/17) و دسته ی مرتدین:مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ (مائده/54) هستند که باید به آنها کفر بکنیم و مرتدین هم  معمولاً بعد از ارتداد به یکی از «کفار5گانه» ی اصلی ملحق می شوند، اما «جبت» و «إله» هائی که توسط این طاغوتها تولید شده اند تعداد زیادی هستند که شاید نتوان همه ی این«إله»های تولید شده توسط تمام این کفار را برشمرد. فقط کافی است تصور کنید که در میان قریش به تعداد روزهای سال «إله» تولید شده بود و سکولاریستها  (مشرکین= احزاب) قریش از اینکه اینهمه «إله» را کنار بگذارند و تسلیم یک «الله» واحد بشوند تعجب می کردند و می گفتند: أَجَعَلَ الْآلِهَةَ إِلَٰهًا وَاحِدًا ۖ إِنَّ هَٰذَا لَشَيْءٌ عُجَابٌ(ص/5) آیا او به جای این همه خدایان، به خدای واحدی معتقد است‌ و به جای اینهمه اله یک اله را قرار می دهد؟ واقعاً این (حرفی که می‌زند) چیز عجیبی است.‏

امام ماوردی رحمه الله روایت می کند که سکولاریستها(= مشرکین= احزاب) می‌گفتند: ما سیصد و شصت بت داریم که با همۀ آن‌ها هنوز نیازهای ما برطرف نمی‌شود، حالا چگونه یک «إله» واحد نیازهای همۀ خلق را برطرف کند؟![1]

تبدیل به «جبت» یا «إله» کردن، یعنی شخصی را، قانون یا برنامه ای را، یا در کل مخلوقی را، جایگزین ذات، صفات، افعال یا یکی از ویژگیها و عبادات مختص الله کنید؛ حالا این جایگزینی در بعضی موارد باشد یا در تمام موارد. یعنی فقط یکی از ویژگیهای مختص الله را به مخلوقاتش بدهید، یا چندین ویژگی، یا تمام ویژگیهای الله را به مخلوق بدهید، در هر صورت آن چیز را در آن مورد خاص جایگزین الله کرده ای و پیرو«إله»ی غیر از الله شده ای.

(ادامه دارد……)


[1] ماوردی، تفسیر النکت والعیون ، ج 6 ص 370./  لنا ثلاثمائة وستون صنماً لا تقوم بحوائجنا , فكيف يقوم إله واحِد بحوائج الخلق كلهم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *