درس های مقدماتی/ درس سوم: شناخت طاغوت، اولین قدم در ورود به اسلام    

درس های مقدماتی/ درس سوم: شناخت طاغوت، اولین قدم در ورود به اسلام    

(12-قسمت)

یادم می آید در این دیدار آخری با یکی از نزدیکانم که خود را طرفدار یکی از احزاب سکولار می  داند، ایشان به صراحت می گفت که برای من ملیت و نژاد مطرح است و فلان بچه ی کُرد را از فلان صحابی پیامبر بیشتر دوست دارم، آنهم فقط به خاطر نژاد کُردی اش. صحبتهایش در مورد مومنین بسیار خشن و بسیار دور از واقعیتها، و تنها مبتنی بر دروغهای کانالهای ماهواره ای سکولاریستها و طاغوتهای محلی و جهانی بود، با شناختی که از این بنده خدا داشتم، ترجیح می دادم وارد جدل نشوم، چون تمام معلومات امثال اینها بر اساس دروغ رسانه ها و «نژاد» بنا شده به همین دلیل زمانی که این بنده خدا از سکوت بنده جهت حمله به مومنین و تطهیر کوردهای سکولار به خاطر نژادشان سوء استفاده می کرد و کلاً به ترور شخصیتی مومنین مجاهد و حمله به قانون شریعت الله می پرداخت یاد سخن امام مالک رحمه الله افتادم که می گوید: “اگر شخصی با تو جدال کرد، سنت را برای او بیان کن وبا او جدل نکن، چرا که زمانیکه سنت را برایش بیان نمودی، حجت را بر علیه او قرار داده ای، پس اگر باز جدال کرد دیگر با تو جدل نمی کند بلکه با الله جدل می کند؛ پس سنت را بیان کن و به وسیله سنت جدل نکن چرا که کسی که سنت برایش بیان شد بر اوست بی جدالی قبول کند.”

بر این  اساس در این لحظه و متناسب به سخنان این قوم وخویش نزدیکم لازم بود روایتهای ابی ابن کعب از رسول الله صلی الله علیه وسلم را که امام احمد و نسائی و دیگران روایت کرده اند، برایش بخوانم که امری است از رسول الله صلی الله علیه وسلم که باید در مراحلی خاص به هر کسی که چنین به سوی جاهلیت دعوت می کند، بدون کنایه و صریح گفته شود: « فَأَعْضُوهُ بِهِنَّ أَبِيهِ وَلَا تُكَنُّوا» [1] برو آلت پدرت را گاز بگیر، و این کلام را صریح بگویید.

پیامبری که الله متعال در مورد اخلاق پسندیده اش می فرماید: وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ (قلم/4) و قبل از بعثت هم کفار به اخلاق نیکوی این پیامبر گواهی داده اند، چگونه ممکن است چنین کلمه ای را برزبان بیاورد؟

زمانی که ظلم شخص به خودش و شما و دیگر مسلمین به حدی می رسد که نمی شود با مدارا و نرمش و قول لیّن با او معامله و برخورد کرد، در مراحلی لازم می شود که جهت بیداری شخص به او شوکی وارد کرد و بدیهایش را برایش به زبان بیاوری تا بفهمد که چی هست؟ و در چه جایگاهی قرار گرفته است؟ اینهم در واقع برای این اشخاص گفتمانی«بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ»است. الله متعال می فرمایند:لَّا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ ۚ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا (نساء/148) خداوند دوست ندارد (که افراد بشر) زبان به بدگوئی و گفتار زشت گشایند، مگر آن کسی که مورد ستم قرار گرفته باشد و خدا شنوای آگاه است.‏

(ادامه دارد……)


[1] قَالَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «مَنْ تَعَزَّى بِعَزَاءِ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَعْضُوهُ بِهِنَّ أَبِيهِ وَلَا تُكَنُّوا» رواه البخاري في (الأدب المفرد) [963/1 بتحقيقي ] ، والنسائي في (السنن الكبرى) (5/272) [8864] و (6/242) [10812] وفي (عمل اليوم والليلة) [976] ، وأحمد في (المسند) (5/136) وابنه في (زوائد المسند) (5/136) ، وابن أبي شيبة في (المصنف) (15/33) [19030] أو (7/456) [37183] ، وأبو عبيد القاسم بن سلام في (غريب الحديث) (3/163) [422] و (3/288) [467] (ط مجمع اللغة العربية) ، والحربي في (الغريب) (3/919) ، والطحاوي في (شرح مشكل الآثار) [3204] و [3207] ، والهيثم بن كليب الشاشي في (مسنده) (3/374) [1499] ، وابن حبان في [3153الإحسان] أو [736 موارد] ، والطبراني في (المعجم الكبير) (1/198-199) [532] ، والقطيعي في (جزء الألف دينار) [209] ، وأبو نعيم في (معرفة الصحابة) [756] ، والبغوي في (شرح السنة) (13/120-121) [3541] ، والضياء المقدسي في (المختارة) [1242] و [1244] ، والمزي في (تهذيب الكمال) (19/339-330) و (19/330)  النسائي في ((السنن الكبرى)) (8864) واللفظ له، وأحمد (21234) / آلبانی ، تخريج مشكاة المصابيح 4828/ شعيب الأرناؤوط: تخريج المسند 21236 / الألباني ، السلسلة الصحيحة269 / تخريج صحيح ابن حبان 3153 / ابن حجر العسقلاني: تخريج مشكاة المصابيح 4/404  / الألباني : السلسلة الصحيحة1/538 / محمد الأمين الشنقيطي: أضواء البيان3/527 / السخاوي: الأجوبة المرضية2/623 / شعيب الأرناؤوط: تخريج المسند21233 / السيوطي: الجامع الصغير629 / الألباني: صحيح الجامع567 / أخرجه أحمد (21271)، والنسائي في ((السنن الكبرى)) (10810)، والطبراني (1/198) (534) باختلاف يسير. ابن تيمية في منهاج السنة:قال أهل العلم: يجوز التصريح باسم العورة للحاجة والمصلحة… كما في حديث أبي بن كعب عن النبي صلى الله عليه وسلم قال: من تعزى بعزاء الجاهلية فأعضوه بهن أبيه ولا تكنوا.انتهى،

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *