دشمن شناسی شرعی (1)/ کلیاتی در مورد آنالیز جامعه ی کفار
درسهای مقدماتی/ درس پنجم:
دشمن شناسی شرعی (1)/ کلیاتی در مورد آنالیز جامعه ی کفار
(13-قسمت)
حالا، ممکن است کسانی از همین جامعه ی کفار هم وجود داشته باشند که بعضی از ویژگیهای دین اسلام در مبارزه با طاغوتها را اجرا کنند، یا ممکن است از میان هزاران موردی که در قانون شریعت الله جا می گیرند، و یا عرفهایی که در نظر اسلام مطلوبیت دارند، مثل زیر بار زور نرفتن، حق طلبی، تواضع، غیرت و شهامت، دلسوزی، نوع دوستی، احترام به والدین، حفظ صله ی رحم، دفاع از مظلومین و مواردی اینچنین را رعایت کنند و به عنوان خوبِ میان بدها شناخته شده باشند، اما در هر صورت جزو کفار حساب می شوند.
رسول الله صلی الله علیه و سلم می فرماید:«تَجِدُونَ النَّاسَ مَعَادِنَ خِيَارُهُمْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ خِيَارُهُمْ فِي الْإِسْلَامِ إِذَا فَقِهُوا، وَتَجِدُونَ خَيْرَ النَّاسِ فِي هَذَا الشَّأْنِ أَشَدَّهُمْ لَهُ كَرَاهِيَةً، وَتَجِدُونَ شَرَّ النَّاسِ ذَا الْوَجْهَيْنِ الَّذِي يَأْتِي هَؤُلَاءِ بِوَجْهٍ وَيَأْتِي هَؤُلَاءِ بِوَجْهٍ».[1]
همان کسی که در زمان جاهلیت بهترین بود (ازنظر اخلاق ودیگراوصاف پسندیده) در اسلام هم بهتر است. اینها بر اثر جهالت و تقلید،«به صورت مجمل» ضمن عدم اعتقاد به دین اسلام، به صورت مجمل به طاغوت ایمان آورده اند. مانند ابوالبختری در عصر رسول الله صلی الله علیه وسلم یا تمام صحابه ی رسول الله صلی الله علیه وسلم در زمان جاهلیت، غیر از علی ابن ابی طالب کرم الله وجهه. در این صورت و در این گیرودار نه پیروان دین اسلام و نه پیروان کفار مجموعه ی یک دستی را تشکیل نمی دهند. همچنانکه ممکن است یک مسلمان در ایمان به الله در درجات مختلفی قرار بگیرد، و حتی مرتکب اعمالی شود که صفات مشرکین است. و حالت طبیعی آن چنین بود که از آن ها پرهیز کند، اما پرهیز نمی کند و خودش را آلوده می کند. یک غیر مسلمان هم ممکن است به دلیل اینکه طاغوتها بسیار متعدد و مختلف هستند، به یک طاغوتی ایمان آورده باشد که از طاغوتهای دیگر بدتر یا بهتر باشد، یا جهت تقویت طاغوتی که به آن ایمان آورده از بعضی از قوانین شریعت الله و سنتهای لایتغیر الله سودجسته باشد، یا اینکه به واسطه ی فطرت حق طلبی که در هر انسانی قرار دارد به ارزشهای نیکویی آراسته شده باشد، همگی این موارد به ما می گویند که افراد موجود در جامعه ی کفار هم یک دست نیستند تمام این ها این نکته را به ما می گویند: تمام کسانی که در جامعه ی کفار هستند یک دست نیستند.
یعنی یک ارزش یا ضد ارزش ممکن است همچون سلامتی یا بیماری میان مسلمین و کفار شناور باشد، شخص رعایت کند و سالم بماند و یا رعایت نکند و مریض شود و در اینگونه موارد سلامتی یا بیماری کاری به مسلمان یا کافر بودن شخص ندارد. یک مثال قرآنی بزنیم:
مثلاً الله متعال در مورد بیماری تفرق و خطرات ناشی از آن می فرماید:
- وَلَا تَکُونُواْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ* مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُواْ دِینَهُمْ وَکَانُواْ شِیَعاً کُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ (روم/31-32)، و از زمره ی مشرکان نشوید. از آن کسانی که دین خود را پراکنده و بخش بخش کردهاند و به دستهها و گروههای گوناگونی تقسیم شدهاند. هر گروهی هم به آنچه که نزدش هست خوشحال است.نگاه کن، الله متعال در مورد این بیماری می گوید اینگونه نباشید.
- وَ أَطيعُوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَ تَذْهَبَ ريحُکُمْ وَ اصْبِرُوا إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرينَ (انفال/46)، و از خدا و پیغمبرش اطاعت نمائید و (در میان خود منازعه و) کشمکش مکنید(که اگر کشمکش کنید) درمانده و ناتوان میشوید و شکوه و هیبت شما از میان میرود (و ترس و هراسی از شما نمیرود). (خیلی مهم است،) صبر و شکیبائی کنید که خدا با صابرین است. خیلی از مسلمان ها صبر و شکیبایی نمی کنند حتی خودشان عامل تفرقه می شوند و تفرق بیشتر می شود.
- إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ۚ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ (انعام/159)، بیگمان کسانی که دین خود را پراکنده و تکه تکه می کنند و دسته دسته و گروه گروه میشوند تو به هیچ وجه از آنان نیستی و (حساب تو از آنان جدا و) سروکارشان با خدا است و خدا ایشان را از آنچه میکنند باخبر میسازد (و سزای آنان را خواهد داد).
- قُلْ هُوَ الْقادِرُ عَلي أَنْ يَبْعَثَ عَلَيْکُمْ عَذاباً مِنْ فَوْقِکُمْ أَوْ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِکُمْ أَوْ يَلْبِسَکُمْ شِيَعاً وَ يُذيقَ بَعْضَکُمْ بَأْسَ بَعْضٍ انْظُرْ کَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَفْقَهُونَ (انعام/65)، بگو:خدا میتواند که عذاب بزرگی از بالای سرتان (مثل طوفان) و یا از زیر پاهایتان (مثل زلزله)بر شما بگمارد و یا دستهدسته و پراکنده گردید و برخی از شما را به جان برخی دیگر بیندازد. بنگر که چگونه آیات را بیان و روشن میگردانیم تا بلکه بفهمند.
(ادامه دارد…..)
[1]– المعجم الأوسط، باب الألف/ صحيح البخاري؛ المناقب/ صحيح مسلم؛ فضائل الصحابة/مسند الإمام أحمد/باقی مسند المكثرين